سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

نفت و مذهب نقطه تلاقی نومحافظه كاران و محافظه كاران ایدئولوژیك گرا


نفت و مذهب نقطه تلاقی نومحافظه كاران و محافظه كاران ایدئولوژیك گرا

با یا بدون دخالت بوش در هدایت كشور, هم اكنون دو حوزه حائز اهمیت برای ما یعنی دین و نفت, سرنوشت كشور را تعیین می كنند و نحوه رفتار آمریكاییان با این دو مقوله تعیین می كند كه چه كسی تاریخ معاصر را می نویسد

آیا مورخان آینده جرج دبلیو بوش را به‌عنوان رهبراسطوره‌ای امپراتوری جدید جهانی و احیا كننده ملتی مسیحی ترسیم خواهند كرد؟ و یا وی را یكی از بدترین رؤسای جمهور تاریخ آمریكا معرفی می‌كنند؟این امر به این بستگی دارد كه چه كسی برنده و چه كسی بازنده شود. به قول وینستون چرچیل، تاریخ را فاتحان می‌نویسند و جنگ‌های فعلی در عراق، ایران یا در داخل آمریكا، به تازگی شروع شده‌اند. اما در مراحل اولیه نیز، تمجید – یا مقصر دانستن – بوش به‌دلیل هدایت كشورمان به نقطه فعلی كوته فكرانه و بی‌حاصل خواهد بود.با یا بدون دخالت بوش در هدایت كشور، هم‌اكنون دو حوزه حائز اهمیت برای ما یعنی دین و نفت، سرنوشت كشور را تعیین می‌كنند و نحوه رفتار آمریكاییان با این دو مقوله تعیین می‌كند كه چه كسی تاریخ معاصر را می‌نویسد.تروریسم به اولویت‌های آخر دولت تبدیل می‌شود، گرچه بوش، اعضای جمهوریخواه كنگره و بسیاری از دمكرات‌ها مسایل مربوط به نفت و دین را به‌شیوه‌ای كه به نفع اسامه بن لادن و متحدان اوست، حل و فصل می‌كنند.طبق اسناد محرمانه منتشر شده، در سال ۲۰۰۱ ما با چند هزار تروریست مواجه بودیم اما امروز هیچ‌كس تعداد بمب‌گذاران انتحاری در عراق را نمی‌داند. بدتر این كه، تروریست‌ها از حمایت سیاسی میلیون‌ها مسلمان كه مایل به تسلط "مسیحیان صلیبی" بركشورشان و بی‌احترامی به فرهنگشان یا كنترل نفتشان از سوی آنها، نمی‌باشند. سناتور سابق جان دانفورث كه خود یك كشیش است، به دلیل انتصاب گسترده قضات "هوادار مسیحی" در دادگاه‌ها از سوی جمهوریخواهان سنا با صراحت از تسلط محافظه‌كاران ایدئولو ژیك گرا برحزب متبوعش انتقاد كرد. محافظه‌كاران ایدئولو ژیك گرا به چند انتصاب بسنده نخواهند كرد. مدت‌ها قبل از این كه جرج بوش از «پدر مقدس» سخن بگوید، آنها شروع به ترویج ایده نامیدن آمریكا با عنوان «ملت مسیحی» كردند. مدت‌ها پس از عقب‌نشینی بوش از عقیده جدایی كلیسا از حكومت، این محافظه‌كاران هم‌چنان تهدیدی برای این نوع نگرش و نیز برای آزادی دینی همه ملت باقی خواهند ماند. محافظه‌كاران ایدئولو ژیك گرا با خودبینی به ما می‌گویند كه دنبال چه هدفی هستند و چگونه به آن خواهند رسید. آنها برای تغییر قانون اساسی و وارد نمودن اصولی كه به زعم آنها فرمان انجیل است به هراقدامی متوسل می‌شوند از اعمال فشار برای الحاق سفر آفرینش انجیل در كتاب‌های درسی مدارس تا متوقف كردن ازدواج هم‌‌جنس بازان و سقط جنین ناقص الخلقه. اسلام روحانیون سیاسی خود را دارد. ما آمریكاییان نیز با مصیبت دوگانه‌ای مواجهیم – ناسیونالیسم مسیحی كه آزادی‌مان را در داخل تهدید می‌كند اما برای تبدیل مبارزه‌اش با تروریسم به جنگی مقدس زمین و آسمان را به هم می‌دوزد. متوقف كردن این ناسیونالیست‌های مسیحی مصمم كارآسانی نخواهد بود. اما حزب دمكرات باید برای كمك به آمریكاییان دوستدار آزادی با میانه‌روهای جمهوریخواه اتحادی غیر سازشكارانه برای دفاع از اصول قانون اساسی تشكیل دهد.اصل "كنگره مجاز به تصویب قانون در زمینه دین یا ممنوعیت اعمال مذهبی نمی‌باشد" دقیقاً منظور نظر نویسند‌گان اصلاحیه نخست قانون اساسی بوده است. كلیسای دولتی وجود ندارد و موضوع دین از حكومت كاملاً جداست و طبق تأكید جیمز مدیسون، نویسنده اصلی قانون اساسی، مالیات مردم نباید صرف برنامه‌‌های مذهبی گردد. راضی كردن رأی دهندگان با اقدامات غیراصولی و ناقص تنها از بین برنده آزادی‌های آمریكاییان خواهد بود از جمله آزادی دین و آزادی سیاسی آن دسته از گروه‌های مذهبی كه رهبران جسورشان هم‌اكنون وارد پست‌های پردرآمد و بی‌دردسر دولت شده‌اند. همان‌طور كه محافظه‌كاران واقعی بهتر از بسیاری از لیبرال‌ها می‌دانند، هیچ دولتی در هیچ جای دنیا پول مفت یا منفعت بی‌دردسر به كسی پیشنهاد نمی‌كند. سركوب ناسیونالیسم مسیحی در داخل، مطمئن‌ترین راه برای تضعیف تأثیرگذاری آنها برسیاست خارجی و جلوگیری از هدایت آمریكا به جنگ صلیبی تمام عیاری با اسلام خواهد بود. كنترل منابع انرژی جهان پروفسور مایكل كلر در كتاب خود به نام خون و نفت توضیح می‌دهد كه چگونه تمایل به كنترل ذخایر نفتی عربستان سعودی و خلیج‌فارس از زمان ریاست جمهوری فرانكلین روزولت شكل دهنده سیاست‌های آمریكا بوده است. وی هم‌چنین بیان می‌دارد كه تشنگی ما برای نفت و گاز طبیعی درحال حاضر به انگیزه‌ای برای ماجراجویی‌هایمان در سراسر جهان، از آسیای مركزی گرفته تا دریای خزر و سودان و ونزوئلا تبدیل شده است . ده‌ها سال پیش از این كه جرج بوش علاقه اندكی به جهانی وسیع‌تر از خود نشان دهد، نومحافظه‌كارانی همچون ریچارد پرل و پل‌ولفوویتز در حال تنظیم سیاست امپریالیزم انرژی كه فراتر از تأمین نفت كافی برای مصرف آمریكاییان می‌رود، بودند. كنترل منابع انرژی جهان – و توانایی مجازات یا تشویق رقبایی كه به نفت یا گاز طبیعی نیاز دارند - برای نو محافظه‌كاران از اولویت نخست در جهت تحكیم قدرت آمریكا برسایر ملل دنیا برخوردار است. در واقع نومحافظه‌كاران مبدع این سیاست نبودند بلكه بخشی از آن مدیون سازندگان اولیه امپراتوری مانند تری روزولت، آدمیرال آلفرد ماهان و همتای انگلیسی‌اش، لردكورزون است. ایده استفاده از نفت به‌عنوان اهرم فشار در جنگ جهانی دوم كشمكش میان ژاپن و آمریكا را سبب شد. حتا فراتر از این، موجب كنترل این كشور پس از پایان جنگ از سوی آمریكا شد. پرل در جایگاه معاون عالی‌رتبه سناتور دمكرات هنری اسكوپ جكسون، یكی از استراتژیستهای پیشرو كشور، كاربردهای ژئوپلتیك نفت را فرا گرفت. پرل جوان در خلال دهه ۷۰ با جكسون همكاری می‌كرد یعنی زمانی كه سیاستگذاران آمریكا انواع واكنش‌ها را برای مقابله با قدرت جدید و بحرانی كه از ناحیه اوپك بروز كرده بود، بررسی می‌كردند. ولفووتیز در مقام معاون وزیر دفاع در خلال تهیه دكترین كارتر كه رییس جمهور در سخنرانی سالانه خود در سال ۱۹۸۰ اعلام كرد، تجربه لازم را در این زمینه كسب نمود. این دكترین یك جانبه با گشودن باب تغییرات بعدی، تسلط رقبای فعلی و بالقوه آمریكا بر ذخایر نفتی خلیج‌فارس را محدود می‌كرد. نومحافظه‌كاران طی سال‌ها وارد آوردن فشار جهت حمله به عراق، دائماً بر اهمیت استراتژیك كنترل هر چه بیشتر منابع نفت جهان تأكید می‌كردند. در هیچ موردی همچون سند پیش‌نویس «راهكار طراحی دفاعی» مورخ ۱۸ فوریه ۱۹۹۲، این استراتژی نومحافظه‌كاران بارزتر نبوده است. نویسند‌گان اصلی سند پل ولفوویتز و لویس اسكوتر لیبی كه هم‌اكنون معاون دیك چنی است، بودند. روزنامه نیویورك تایمز و سایر روزنامه‌ها در همان زمان این ‌سند را افشا كردند. آنچه ولفوویتز و لیبی در آن زمان نوشته بودند مستقیماً به دو پرسش مهم امروزی می‌پرداخت: این كه چرا بوش عراق را اشغال كرد؟ و چرا تعداد معدودی از گردانندگان سیاست خارجی ما - هم دمكرات‌ها و هم جمهوریخواهان – در حال حاضر از عقب‌نشینی از عراق و بستن پایگاه‌های نظامی‌مان امتناع می‌كنند؟ ولفوویتز و لیبی توضیح دادند كه آمریكا چگونه از قدرت نظامی و سیاسی خود برای جلوگیری از ظهور هر ابرقدرت رقیبی – روسیه، چین یا متحدان اروپای غربی خودمان – جلوگیری می‌كند. به گفته نویسندگان راهكار طراحی دفاعی" ایالات متحده باید مكانیزم‌هایی برای باز داشتن رقبای احتمالی حتا از فكر درباره ایفای نقشی مهم‌تر در منطقه و جهان اتخاذ كند. به این منظور آمریكا باید به اندازه كافی منافع كشورهای پیشرفته را تأمین كند تا آنها از رقابت با نقش رهبری ما و برهم زدن نظم سیاسی و اقتصادی مورد نظر ما صرفنظر كنند."مهمترین مكانیزم عرضه مستمر نفت و گاز طبیعی بود اما با این ویژگی كه كنترل عرضه در دست آمریكا قرار داشت: "هدف اصلی ما در خاورمیانه و آسیای جنوب غربی حفظ قدرت مسلط برمنطقه و دسترسی آمریكا و كشور‌های غربی به مناطق نفت خیز است." ولفوویتز و لیبی پیش‌نویس راهكار طراحی دفاعی را درست پس از نخستین جنگ خلیج فارس نوشتند و بوش پدر را با صراحت لهجه خود مرعوب كردند. نگرانی بوش زمانی بیشتر شد كه افشای سند، احتمال تغییر زبان و فحوای آن را به شیوه‌ای مورد پسند جهت اعلام عمومی ضروری ساخت. ظاهراً بوش پسر و دولتش زبان صریح‌تری را ترجیح می‌دهند. ولفوویتز و لیبی در پیش‌نویس راهكار در سال ۱۹۹۲ تفكر ژئوپلتیكی را مطرح كردند كه مدت‌ها پیش از" سپتامبر منجر به اعمال فشار از سوی نومحافظه‌كاران جهت اشغال عراق شد. آنها توضیح می‌دهند كه چرا واشینگتون هم‌اكنون ۱۴ پایگاه نظامی دائم در عراق برپا كرده است و استدلال می‌كنند كه چرا تعداد اندكی از رهبران سیاست خارجی ما- چه نومحافظه‌كاران و چه دمكرات‌های با نفوذ و صریح‌اللهجه – حاضرند كه از پایگاه‌های نظامی در عراق دست بكشند؟ تأسیسات نظامی عراق در حال حاضر به منظور حفاظت و گسترش كنترل آمریكا بر نفت و گاز طبیعی سراسر خاورمیانه، آسیای جنوب‌غربی و نیز آسیای میانه در این كشور برپا هستند. و همان‌طور كه مد نظر اغلب سیاستگذاران دمكرات و جمهوریخواه می‌باشد، این كنترل در حال گسترش، سایر كشورها را از رقابت طلبی با جایگاه آمریكا به‌عنوان «تنها ابر قدرت جهان » باز می‌دارد. پس تروریست‌ها چه می‌شوند؟ اسامه بن لادن باید در پناهگاه خود بسیار خوشحال باشد. هنگامی كه او جهاد خود را آغاز كرد، از بیرون راندن آمریكاییان از زادگاهش، عربستان سعودی و سرنگونی سلطنت خانوادگی سعودیان دائماً سخن می‌گفت. هم‌اكنون، در مقابل چشمان مسلمانان جهان از فیلیپین گرفته تا آفریقا، وی در حال دفاع از اسلام اصولگرا و اكثر منابع نفت و گاز جهانی است. او به غول چراغ جادوی مدرن و لیون تروتسكی اسلامی تبدیل شده است. برای یك انقلابی - حتا فرد مرتجعی مانند بن لادن - بهتر از این نمی‌شود. اما برای آمریكا این‌گونه نیست. بوش و حزب جمهوریخواه با تحریك از سوی معتادان به ابرقدرتی آمریكا كه در پی‌كنترل جهان از طریق كنترل منابع انرژی آن هستند و نیز متعصبان مسیحی، ما را به سمت یك تله بزرگ هدایت می‌كنند. قصد بن لادن برای تحریك چنین رفتار ارتجاعی تا هراندازه‌ای كه بوده باشد، تاكتیك‌های وی در ایجاد ترس موفق عمل كرده است. او و متحدانش هم‌اكنون از حضور نظامی‌گسترده آمریكا در عراق برای هدایت ما به سمت "برخورد فرهنگ‌ها" كه می‌تواند دنیا را از هم بپاشد، استفاده می‌كنند. و متحدان وفادار آمریكا چه واكنشی نشان می‌دهند؟ هوارد دین، رییس حزب دموكرات در مورد گیرافتادن آمریكا در باتلاق عراق طی سخنرانی اخیر خود گفت: "ما در عراق هستیم و نمی‌توانیم از آن بیرون بیاییم. امیدوارم رییس جمهور در سیاست‌های فعلی خود موفق شود. دكتر دین با مستقل ماندن از سیاستگذاران سیاست خارجی هر دو حزب، ممكن است نداند كه چك سفید امضایی را به آنهایی كه كنترل نفت را كنترل جهان می‌دانند، داده است. اما وی خواهد آموخت كه عراق نقطه آغاز جنگی است بر سر نفت كه در حال حاضر ایران را نیز تهدید می‌كند و شكاف روبه گسترشی را از عربستان سعودی گرفته تا ازبكستان، افغانستان و پاكستان اتمی، متحد ما، ایجاد كرده است . بیرون آمدن از این باتلاق آسان نخواهد بود. اما ما هیچ شانسی نداریم مگر این كه فعالان حزب دمكرات، هوارد دین و حزب را متقاعد به موضع‌گیری علیه حضور نیروهای آمریكا در عراق و ادامه كار پایگاه‌هایمان در این كشور نمایند. استیوویسمن، از اعضای باسابقه جنبش گفتگوی آزاد بركلی است كه سال‌ها در لندن زندگی و به عنوان ژورنالیست و تهیه كننده تلویزیونی فعالیت كرده است.

منبع: Truthout