جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
رخداد سیاهکل و حق شورش
هرچند رخداد سیاهکل به اعتباری برآیند جدال شرق و غرب در عرصه جهانی دو قطبی بود؛ جهانی درگیر جنگ سرد اما نباید از خاطر دور داشت که این واقعه در دل خود خطرخیزی مبارزات مسالمتآمیز و تحمیل خطر به رژیم استبدادی را به زیر سوال میبرد و یادآور زباننفهمی استبداد شاهنشاهی بود که هیچگونه سلامت گفتمانی را بر نمیتافت.
تقریبا همه کسانی که دستی از دور بر آتش تاریخ معاصر ایران دارند، آن جمله مرحوم بازرگان را در دفاعیه خود در دادگاه نظامی سال ۱۳۴۲ خوب خوانده و به یاد دارند که گفته بود: «ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون و به شیوه مسالمتآمیز با شما سخن میگوییم. با محکوم کردن ما، ملت خاموش نمیشود بلکه با زبان دیگری با شما سخن خواهد گفت... .»
این زبان دیگر زبان گلوله بود و سخنی جز مرگ استبداد بر زبان نمیراند. نمونهای که از آن در سیاهکل فریاد شد و صبح ۱۹ بهمن ۱۳۴۹ آغازی بود بر پایان استبداد محمدرضاشاهی.
حادثهای که مقام امنیتی چشمبادامی چند روز بعد از اعدام «جانبازان سیاهکل» به آن اشاره کرد تنها بخشی از حقیقت سیاهکل بود. رخداد سیاهکل از نگاه پرویز ثابتی چشمبادامی فقط به این ختم میشد که بله ماموران امنیتی اواخر بهمن ۱۳۴۹ با یک گروه چریکی در جنگلهای سیاهکل مواجه و پس از کشته شدن دو نفر [مهدی اسحاقی و محمدرحیم سماعی]، همه آنها را دستگیر کردند. اما ماجرا همین نبود، چراکه گروه چریکی مدنظر ثابتی از نگاه خودشان جمعی از انقلابیون پیشتاز فدایی به رهبری علیاکبر صفاییفراهانی با حمله بهپاسگاه ژاندارمری سیاهکل، حماسهای فراموشنشدنی در حاشیه جنگلهای گیلان رقم زدند. حماسه از این حیث که چند جوان ۲۳ تا ۳۰ ساله، نظم پر دبدبه اما پوشالی پهلوی را در بنبستی غیرقابل انکار قرار داده و انقلابی در دل روشنفکری عسرتزده و خلوتگزیده آن دوره ایجاد کردند تا همگان بدانند نظم مثلا پولادین این نظام، پوشالین است و کافی است چند نفر دل به جنگل بزنند تا رخ دهد آنچه در سیاهکل رخ داد، تا این واقعه بهعنوان سرآغاز جنبش چریکی ایران ارزیابی شود.
این ماجرا صف پیشتازان و انقلابیون را از فرصتطلبان و سازشکاران تودهای جدا کرد و راهی نو آفرید، راهی که بعدها بخشی از گروههای اپوزیسیون پیش گرفتند.
طبعا بازخوانی و بازگویی جزییات این حادثه و نحوه مواجهه نظام پهلوی با این گروه را به خوبی میتوان در کتابهایی که پیرامون این واقعیت نگاشته شده خواند و بازگویی این ماجرا چیزی به یافتههای پیشین ما نخواهد افزود. اما بازاندیشی پیرامون این نکته که نبرد سیاهکل برآیند چه وضعیت سیاسی- تاریخیای بود، میتواند ما را در فهم شرایط تاریخی آن دوره یاری دهد تا مبادا به مانند کسانی چون هوشنگ ماهرویان ره به خطا برده جای دال و مدلول را با هم عوض کرده، تمامی چریکها را به یک چوب برانیم، گویی بستهشدن فضای سیاسی آن دوره برآیند چریکیسم و تفکری است که جان برکف مبارز میدهد تا در برابر استبداد پربلاهت پهلوی ایستاده فریاد بزند، این رسم ماست که ایستاده بمیریم.
پیش از آغاز هر بحثی پیرامون جنبش چریکی ایران باید یک مساله را بهعنوان پیشفرض بحث به خاطر سپرد و آن اینکه اساسا چریکیسم مولود رمانتیسم انقلابی حاکم بر فضای سیاسی جهان معاصر بود. جهانی که در آن امپریالیسم امکان هرگونه دیالوگ و گفتوگویی را با مخالفانش از میان برداشته بود و هیچ زبانی جز زبان سلاح این مونولوگ را بدل به دیالوگ نمیکرد. پیروزی کوبا و ایستادگی ویتنام در برابر ایالات متحده، جنگ الجزایر و شکل گرفتن سازمان آزادیبخش فلسطین همگی از این فضای گفتمانی نشأت گرفته بودند و طبعا خوانش این رخدادها در اینسوی جهان تاثیر خود را میگذاشت: فضای سیاسی حاکم بر ایران پس از کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ دچار رکود و خفقانی غیرقابل انکار بود، به طوری که به تعبیر یرواند آبراهامیان «پس از کودتای۱۳۳۲ پرده آهنینی به دور حوزه سیاست کشیده شد.» بهجرأت میتوان مدعی شد که رخوت و بیعملی صفاتی است که رویکرد گروهها و سازمانهای سیاسی را میتوان ذیل آن صفات تعریف کرد.
پس از حادثه ۱۵خرداد ۱۳۴۲ و حمله رژیم به مدرسه فیضیه قم و به تبع آن تبعید امام خمینی، مبارزان و مخالفان جدی رژیم به این نتیجه رسیدند که دیگر مبارزات سیاسی به صورت سخنرانی، بیانیه، تظاهرات و اعتصاب به آنگونه که حزب توده یا حتی جبهه ملی ایران پرچمدار آن است، کارساز نخواهد بود و باید به زبان گلوله با استبداد شاهنشاهی سخن گفت.
این تغییر رویکرد البته ریشه در تحولات جهانی و به بار نشستن انقلابهای کوبا، الجزایر و... داشت و به جرأت میتوان مدعی بود که تجربه انقلابهای کوبا، الجزایر و مبارزات انقلابی کشورهای دیگری چون بولیوی، اوروگوئه، برزیل (با چهرههای جذاب انقلابی چون ارنستو چهگوارا، فیدل کاسترو، کارلوس ماریگلا، توپاماروها و...) که بر مشی چریکی و پارتیزانی اتکا داشتند، خود انقلابی در جهان بود که موجب تغییر تاکتیکهای مبارزاتی در اغلب گروههای مبارز مارکسیست و غیرمارکسیست کشورهای تحت سلطه امپریالیسم و دیکتاتوری شد. از اینجا بود که «گروه [جزنی- ضیاءظریفی] تحت تاثیر تجربههای کوبا و الجزایر به این نتیجه رسید که تنها راه مقابله با رژیم مبارزه مسلحانه است» و بر این اساس هستههای انقلابی با مشی مسلحانه، با ایدئولوژیهای متفاوت شکل گرفتند.
البته شاید بتوان تشکیلات مسلحانه فداییان اسلام را نخستین و عمدهترین این گروهها دانست که بعدها جمعیت موتلفهاسلامی تحت تعلیمات سیدمجتبی نواب صفوی با ترور حسنعلی منصور توسط محمد بخارایی راه او را ادامه دادند. اما رویکرد گروههای مارکسیست- لنینیست به مشی مبارزه مسلحانه سرشت و سرنوشتی دیگرگونه داشت، سرشتی بنیانافکن و سرنوشتی رمانتیک. اینبار پای یک شخص خاص در میان نبود بلکه این گروه موجودیت نظام استبدادی محمدرضا پهلوی را نشانه رفته و سرنوشت خود را در پایان بخشیدن به استبداد پهلوی تعریف کرده بودند.
چنانکه پیشتر عنوان شد چریکهای ایرانی متاثر از دو کتاب «جنگ چریکی» ارنستو چهگوارا و نیز کتاب «انقلاب در انقلاب» رژی دبره، شاگرد لویی آلتوسر فیلسوف معاصر فرانسوی، شیوه عمل خود را با نگاهی به تجارب کوبا پایهریزی و عمده نیروی خود را روی مبارزه چریکی در شهر و کوه متمرکز کردند. رخداد سیاهکل نمود بارز تمرکز نسل اول چریکهای فدایی خلق روی مبارزه در کوه (یا به تعبیری درستتر مبارزه در جنگل) بود با دستگیری و اعدام گروه کوه به رهبری علیاکبر صفاییفراهانی، نسل بعدی کمونیستهای مسلح روی مبارزه شهری تمرکز کردند و برای تئوریزه کردن رویکرد خود به سلاح به نگارش و تدوین کتابها و رسالاتی چون «آنچه یک انقلابی باید بداند»، نوشته علیاکبر صفاییفراهانی؛ «رد تئوری بقا»، اثر امیرپرویز پویان و «مبارزه مسلحانه؛ هم استراتژی، هم تاکتیک» نوشته مسعود احمدزادههروی پرداختند که عموما برداشتی از ایدههای رژی دبره، چهگوارا، کارلوس ماریگلا و... بود.
در این میان رویکرد مسلحانه در مبارزه انقلابی- سیاسی این جغرافیا امری بود که اساسا توسط مارکسیستها تئوریزه شد، هرچند اغلب جریانات سیاسی در این سالها به تدریج دست از مبارزه مسالمتآمیز شستند، چرا که «قتلعام ۱۵خرداد و تحکیم حکومت شاه تاثیر ژرفی بر آنها گذاشت که نتیجه آن تغییر اساسی در تاکتیکها بود.» یکی از نمودهای این تغییر در تاکتیکها گرایش به مبارزه قهرآمیز به شمار میآمد اما در این میان بحث تئوریزهسازی مشی مسلحانه کاری بود که مارکسیستها برعهده گرفتند و هرچند تحت تاثیر و با الهام از آثار انقلابیون زمانه (از ارنستو چهگوارا و کارلوس ماریگلا گرفته تا رژی دبره و از تجربه انقلابی ویتنام تا جزوههای آموزشی توپاماروهای اوروگوئه و به ویژه کتابهایی چون «جنگ چریکی» نوشته ارنستو چهگوارا، «انقلاب در انقلاب» اثر رژی دبره و...) انصافا آثار درخوری نیز در این حوزه به رشته تحریر درآمد.
نکته جالب توجه در این میان وجود پارادوکسی غیرقابل هضم در نظر و عمل فداییان است. این پارادوکس ریشه در باورمندی کسانی چون بیژن جزنی، علیاکبر صفاییفراهانی، امیرپرویز پویان و مسعود احمدزادههروی به مارکسیسم- لنینیسم دارد و عدم سازش این رویکرد کمونیستی با مبارزه مسلحانه! چرا که تقریبا در تمامی آثاری که از لنین میشناسیم و سخنرانیها و نامههای رهبر انقلاب اکتبر (و حتی در جزوه حزب و پارتیزان) اثری از باور او به مبارزه مسلحانه و جنگ پارتیزانی بهچشم نمیخورد، به طوری که در بخش عمدهای از آثار تئوریک موجود جز به اشاره نامی از لنین به میان نمیآمد، چرا که اساسا رهبر کشور شوراها چنان به مشی پارتیزانی به مثابه یک پارادایم غیرقابل انکار در روند انقلاب قایل نبود. حال پرسش این است که لنینیسم تاکتیک بود یا استراتژی؟ فهم این موضوع خود نیازمند فرصتی بایسته و امکانی شایسته است. تا چه پیش آید.
سام محمودیسرابی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
هلال احمر یسنا آتش سوزی قوه قضاییه پلیس تهران بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سازمان هواشناسی
حقوق بازنشستگان بانک مرکزی قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار سایپا ایران خودرو کارگران تورم
سریال تلویزیون نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه فلسطین حماس اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس ایالات متحده آمریکا یمن
استقلال فوتبال علی خطیر پرسپولیس سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه