قبایی به اندازه قامت

خاتمی ۸۶ نه تنها تفاوتی با خاتمی ۸۴ نکرده, بلکه با خاتمی ۶ سال پیش و ۱۰ سال پیش نیز فرق زیادی ندارد او هنوز هم ادبیات سال ۷۶ را دارد

همه چیز را بازی روزگار روشن کرد. شور و هیجان ها فروخوابید، کف زدن ها بدل به فریادهای اعتراضی شد، روشنفکران امیدوار سرخورده شدند، دانشجویان شعار عبور از او را سر دادند، دسته ای هم در سکوت فراموشش کردند و گذر زمان او را بار دیگر به کنج کتابخانه کشاند ولی همین زمان، باز دارد او را برمی گرداند، خاتمی تنها یک قدم تا ورود به گود سیاست فاصله دارد. کسانی که خاتمی را برای بازگشت به میدان سیاست تشویق می کنند، در گوش او چنین می خوانند؛ «در این زمان حساس و سرنوشت ساز وظیفه حکم می کند که دوباره به میدان بیایی.» اگر خاتمی راضی شود که برگردد یا دست کم رضایت دهد که محور ائتلاف اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم باشد، برخی ها بی شک از آمدنش خشنود خواهند شد، همان ها که برای نشستن بر کرسی های پارلمان عزمشان را جزم کرده و نمادی بهتر از خاتمی نیافته اند. ولی بازگشت خاتمی علامت سوالی بزرگ را روبه روی کسانی قرار می دهد که حامیان روزهای اول و منتقدان فعلی اش هستند؛ دانشجویان و روشنفکران و تمامی آن کسانی که از اصلاحات سرخورده شدند. آنان برای حمایت کردن یا رها کردن خاتمی دچار بلاتکلیفی خواهند بود. از هم اکنون می توان پیش بینی کرد دودستگی روشنفکران را در آستانه انتخابات مجلس هشتم که برخی با لیست مورد تایید خاتمی همراهی می کنند و برخی هم مخالفند.

اما هم آن کسان که به هر دلیلی دوباره خاتمی را انتخاب می کنند و هم آنان که به او نه می گویند، مخاطبشان مردی است که مختصات شخصیتش را می شناسند و از میزان توانایی اش آگاهی دارند.

خاتمی ۸۶ نه تنها تفاوتی با خاتمی ۸۴ نکرده، بلکه با خاتمی ۶ سال پیش و ۱۰ سال پیش نیز فرق زیادی ندارد. او هنوز هم ادبیات سال ۷۶ را دارد. هنوز هرجا که می رسد پای گفت وگوی تمدن ها را به میان می کشد و از دموکراسی دینی سخن می گوید. او هنوز به همان اندازه محتاط است و به همان میزان نیز اهل مصالحه و سازش.

اگر در هیاهوی سال های ابتدایی دوم خرداد، برخی از روشنفکران و هواداران دوآتشه اصلاحات بر آن بودند تا از خاتمی بتی تمام عیار و شکست ناپذیر بسازند، اکنون این بت شکسته است. امروز هم هواداران و هم منتقدان اصلاح طلب خاتمی او را می شناسند و می دانند که او مرد نسیم های ملایم است نه توفان های سخت.

بنابراین آن کسانی که مشی خاتمی را دوباره برمی گزینند می دانند باید قبایی بر تن او کنند که به اندازه قامتش باشد و آن کسان که او را رها می کنند نیز واقفند که خاتمی از پس توقعات آنان برنخواهد آمد. با خاتمی ۸۶ حماسه ای روی نخواهد داد.»