دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
عوامل و موانع تقرب به خدا

آدمی به سوی کمال گرایش ذاتی دارد و در جستوجوی آن از جان مایه میگذارد؛ هر چند که در بیشتر موارد در مصادیق کمالی به خطا و اشتباه میرود ولی این بدان معناست که کمالجویی، ریشه در فطرت و غرایز انسانی دارد. هر انسانی میکوشد تا از نقص و کاستی در درون و برون خویش بکاهد و به سوی کمال و زیبایی برود. قرآن با توجه به این خواسته و گرایش ذاتی انسان و برای جلوگیری و کاهش اشتباه در تشخیص مصادیق، آدمی را به مصادیق عینی کمال توجه میدهد و با تبیین مصادیق کمال نما و یا ضد کمالی میکوشد تا انسان در مسیر درست کمال قرار گیرد.
در تبیین قرآنی خداوند کمال مطلق است و هر کسی اگر بخواهد به کمالی دست یابد میبایست از او که پروردگار و پرورش دهنده هر موجودی در مسیر کمالی است و زمینه و بستر کمال را برای او فراهم میآورد، بهره جوید و به او و دستورهای وحیانیاش تمسک کند. از این رو خداوند هم مقصد کمال و هم مسیر کمال و هم عامل و موجب ایجاد کمال در اشخاص است. (انعام آیه ۸۳، اعراف آیه ۱۷۶ و یوسف آیه ۷۶) که بیان میکنند که رسیدن به منزلتهای معنوی و تقرب به خدا و بهرهمندی از کمالات آن کمال مطلق تنها در سایه سار توجهات و مشیت خداوندی است و تنها اوست که کمالی را در شخص ایجاد و یا زمینهها و بستر بهرهگیری را فراهم میآورد. از این رو خداوند در بینش و نگرش قرآنی منشا هرگونه کمالی در درون و بیرون انسان است که این مطلب بر پایه دیدگاه توحید محض تبیین میگردد که قرآن و مومنان بر این باورند.
به سخنی دیگر چنان که خداوند اول و آخر و نیز ظاهر و باطن است همو صمدی است که جایی از هستی از وجودش خالی نیست و بی او هستی و کمالی نیست. بنابراین هر کسی کمالی بخواهد میبایست به او تقرب جوید و از او بخواهد؛ در غیر این صورت، انسان به جایی نمیرسد و در حقیقت ترازوی وجودیاش خالی از هرگونه کمال بلکه از هر چیزی است؛ زیرا در نگرش قرآنی غیر او باطل است و باطل به جهت هیچ بودن از وزن و ارزشی برخوردار نمیباشد. در این نوشتار سعی شده است بر پایه آموزههای وحیانی مساله تقرب و آهنگ کمالی انسان و چگونگی تقرب واقعی به کمال مورد بررسی قرار گیرد و عوامل و موانع آن شناسایی شده و آثار تقرب بیان گردد.
● تقرب در آموزههای قرآن
تقرب به معنای آهنگ و شتاب در منافع خود است. این واژه هنگامی در مورد تقرب انسان به خدا به کار میرود که به معنای نزدیکی و تقرب معنوی و روحانی باشد که شخص با اتصاف خود به صفات کمالی و پاک کردن خویش از عیوب و نقایص میتواند به این مقام معنوی دست یابد. (نگاه کنید: مفردات راغب اصفهانی ص ۶۶۴ و ۶۶۵ ذیل واژه قرب).
تقرب در اصطلاح قرآنی به معنای تقرب مکانی نیست و این مطلب به ویژه در کاربرد آن نسبت به خدا به خوبی آشکار میشود؛ زیرا خداوند پاک و منزه از مکان است؛ از این رو مقصود از تقرب به خدا، تقرب معنوی و روحانی است.
قرآن برای بیان معنای تقرب، افزون بر واژه قرب و از واژگانی دیگر استفاده کرده است که از آن جمله میتوان به کلماتی چون زلفی، عند ربهم، عنده، عند ربک، عندالله، درجات، قریب، وسیله و نیز برخی از جملات و گزارههایی که این معنا و مفهوم را میرساند اشاره کرد.
● عوامل تقرب
قرآن برای تقرب به کمال مطلق و بهرهمندی از آن عوامل چندی را بر میشمارد که انسان میتواند با استفاده از آنها خود را به کمال مطلق نزدیک سازد و به سخنی خود را متاله و ربانی نماید و از درجات ربانیون و متالهین برخوردار گردد.
متاله و ربانی در اصطلاح قرآنی انسانهایی هستند که با بهرهمندی از آموزههای قرآن و دیگر آموزههای وحیانی و الهی مانند دستورهای پیامبران و امامان (ع) ظرفیتها و توانمندیهای سرشته در نهاد و ذات خویش را که در قرآن ازآن به نام اسماء یاد شده است، به فعلیت درآورند و خود را به شکل خدا و صورت او درآورند. این همان معنایی است که در برخی روایات از آن به: خلق الانسان علی صورته، بیان شده است؛ به این معنا که خداوند انسان را به صورت اسمایی خویش آفرید و این امکان را به وی داد که با استفاده از ظرفیت اسمایی که به صورت تعلیمی به وی داده شده به شکل خدا و به صورت وی تجلی کند و به عنوان خلیفه خدا در قرارگاه زمین عمل کند.
این مطلب به ویژه زمانی تاکید میشود که خلیفه میبایست با مستخلف عنه و کسی که جانشین وی شده در بیشتر اموری که مرتبط به استخلاف و خلیفهگری است مشترک باشد. از این رو تنها کسانی خلیفه الهی در قرارگاه زمین خواهند بود که انسان کامل باشند و همه اسمای الهی تعلیمی را به فعلیت درآورده باشند.
بر این اساس کسانی که انسان کامل نیستند و به حکم خلافت در زمین عمل میکنند غاصب حکومت خواهند بود و خلافت ایشان باطل و ناروا است.
پس این انسان متاله و کامل ربانی است که به جهت تقرب به خدا از خلافت الهی بهرهمند میشود. برای دستیابی به این مقام انسان میبایست خود را در مسیری قرار دهد که آموزههای وحیانی آسمانی آن را بیان کرده است. از این رو قرآن از جمله عوامل مهم تقرب را ایمان برمیشمارد که به معنای شناخت درست به همه واقعیتها و عمل به همه آموزههای وحیانی است. (انفال آیه ۴ و توبه آیه ۲۰ و آیات دیگر).
در حقیقت پیروی از آیات الهی و آموزههای وحیانی و عمل به آن، مهمترین عامل تقرب به خدا و متاله و ربانی شدن است (اعراف آیه ۱۷۵ و ۱۷۶).
اگر به آیات قرآنی که به عوامل مهم تقرب و متاله شدن اشاره میکند توجه شود، این نکته به خوبی و روشنی قابل درک است که مهمترین و اصلیترین عامل، همین ایمان واقعی و حقیقی است که در آیه ۴ سوره انفال بیان شده است. بنابراین دیگر عوامل بیان شده در آیات دیگر به معنای بیان مصادیق آن است که عبارتند از: تقوا (آل عمران آیه ۱۵ و مائده آیه ۲۷)، توجه به قیامت (مزمل آیه ۱۷ و ۱۹)، جلب رضایت خدا (آل عمران آیه ۱۶۲ و ۱۵۳)، خوف از خدا و بیم از آینده و خشم او (اسراء آیه ۵۷)، عقیده به حق (فاطر آیه ۱۰)، علم و آگاهی به حقانیت که از آن به علم رشدی یاد میشود (مجادله آیه ۱۱)، نماز (انفال آیه ۳ و ۴)، قرآن و تذکارهای آن (انسان آیه ۲۹) سجده (علق آیه ۱۹)، عبودیت و پرستش خدای یگانه (هود آیه ۶۱)، سبقت در اطاعت (واقعه آیه ۱۰ و ۱۱)، جهاد (مائده آیه ۳۵) و شهادت (آل عمران آیه ۱۶۹). در حقیقت همه این موارد گفته شده و گفته نشده همان ایمان (سبا آیه ۷) و عمل صالح (همان) است.
انسان متاله و کامل کسی است که با برخورداری از هدایت الهی (بقره آیه ۳۸) اسمای الهی سرشته در خویش را به فعلیت رسانده به مقام تقرب یعنی همانندی در این بخش از صفات و اسما دست یافته است که بیان دیگر از مقام قاب قوسین او ادنی (نجم آیه ۹) است.
● موانع تقرب
اگر بخواهیم از موانع تقرب سخن بگوییم میبایست همه چیزهایی را یاد کنیم که به عنوان باورهای ناروا در حوزه شناختی و اعمال بد و زشت در حوزه عمل از آنها یاد میشود و قرآن از آنها بازداشته است. در این راستا قرآن، اعراض از آیات خدا و رویگردانی از آن را مانعی برای رسیدن انسان به مقام قرب و منزلتهای والای معنوی و کمالات خداوندی دانسته است (اعراف آیه ۱۷۵ و ۱۷۶) همچنین پیروی از شیطان و اطاعت و همراهی با وی (همان) و یا پیروی از هوای نفس (اعراف آیه ۱۷۶) تجاوزگری (مطففین آیه ۱۲ و ۱۵) دنیاطلبی (اعراف آیه ۱۷۶) شرک (زمر آیه ۳) و گناه (مطففین آیه ۱۴ و ۱۵) را از دیگر موانع تقرب به خدا برمیشمارد.
همه موارد پیش گفته به خوبی نشان میدهد که اصل در تقرب به خدا شناخت درست و باور به حقایق وحیانی و عمل به آن و دوری ازافکار شیطانی و پلید و اعمال نادرست و منکر است.
بیان مصادیق انسانی که با عمل به باورها و اعمال صالح، خود را به کمال رسانده ولی در نهایت خود را گرفتار وسوسههای شیطانی کرده و در دام هواهای نفس افتاده است از این رو صورت میگیرد تا هشدارباشی باشد برای کسانی که در راه هستند.
قرآن بیان میکند که انسان همواره در معرض خطر است و باید به خدا تکیه کند وگرنه گرفتار شده و از مقام تقرب به کمال دور میافتد چنان که بلعم باعورا با همه پیشرفتی که داشت در نهایت در دام وسوسههای شیطانی افتاد و از کمال و تقرب به مبدا باز ماند. (اعراف آیه ۱۷۵ و ۱۷۶).
به طور خلاصه درباره آثار تقرب به همین اندازه بسنده میشود که تقرب به خدا، برخورداری از همه اسمایی است که در انسان به ودیعت گذاشته شده است و بهرهمندی از رضوان الهی و رسیدن به مقام عالی قاب قوسین او ادنی و یا دیگر درجات انسانی همانند خلافت الهی، از آثاری است که در قرآن بدانها اشاره شده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست