چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

دل زنده و جان آگاه ده


دل زنده و جان آگاه ده

یکی از زیباترین بخش های ادبیات این سرزمین را نیایش هایی تشکیل می دهد که از زبان عرفا, حکما و فلاسفه در ستایش باری تعالی جاری شده و به زبان قلم بر لوح کاغذی نقش بسته است

یکی از زیباترین بخش‌های ادبیات این سرزمین را نیایش‌هایی تشکیل می‌دهد که از زبان عرفا،‌ حکما و فلاسفه در ستایش باری‌تعالی جاری شده و به زبان قلم بر لوح کاغذی نقش بسته است.

نیایش مخلوق با خالق و بنده با آفریدگار عالم، امری است که در آموزه های اسلامی نیز به آن تاکید بسیاری شده و حتی می بینیم در قرآن عظیم الشأن از زبان بندگان و پیامبران مناجات های ژرفی به درگاه احدیت ذکر شده است تا بیاموزد شیوه عبودیت و زبان نیایش بنده با خالق جهان چسان و ادب بندگی چگونه باید باشد. همچنین پیشوایان دین مبین نیز در مقام ولایت تمام و کمال اتصال به مبدأ حقیقی باز نیایش های عمیق و لطیفی که حاکی از بلندای مقام ربوبی و خاکساری عبد حقیقی است، داشته اند. ازجمله این مناجات ها نیایش زیبای امیرالمومنین و امام الموحدین علی(ع) در مسجد کوفه است که هنوز هم ندای «مولای یا مولای» حضرتش در گوش جان زمان و نیز در اعماق قلوب عاشقان طنین افکن و نیز اینچنین است حال نیایش عرفه سرور شهیدان در صحرای عرفات. مناجات های سیدالساجدین نیز که در صحیفه مبارکه مضبوط است از نمونه های دلربای راز و نیاز عاشقانه و عارفانه به درگاه معبود است.

اما در ایران عزیز به پیروی از این بزرگان و نیز بر طبق سیره عرفا، حکما و فلاسفه ارتباط با حضرت احدیت در قالب کلمات مسجع و موزون به نظم و نثر ترنم شده و روزگار صحیفه نوریه این بزرگواران را به یادگار برای فرزندان این سرزمین نگاه داشته تا نقش عشقی باشد برای آیندگان و راهگشایی برای جویندگان.

نیایش های فارابی یکی از نمونه های پیشین مناجات های فلسفی است که نشان می دهد فیلسوف عارف دریافت حقیقت هستی را با افاضه حضرت احدیت (از طریق اشراقات عقل فعال) درمی یابد و صرف تفکر عقلی و منطقی کارساز نیست.

اما شاید توان زیباترین نمونه های نیایش را در آثار پیر هرات بازجست. خواجه عبدالله انصاری با زبان شیوا و بیان گیرای خویش، لطیف ترین کلمات را در قالب مناجات با پروردگار به کار گرفته است:

«ای نزدیک تر به ما از ما و مهربان تر به ما از ما؛ نوازنده ما بی ما، به کرم خویش نه به سزای ما؛ نه کار به ما، نه بار به طاقت ما، نه معاملت در خور ما، نه منت به توان ما؛ هرچه کردیم تاوان بر ما، هرچه کردی به جای ما به خود کردی، نه برای ما.»۱

حلاوت این سخنان چنان است که بعد از گذشت قرن ها هنوز با شنیدن آن قلب انسان آرام می گیرد و متوجه معبود ازلی و ابدی می گردد و از رشحات نورانی آن که از ملأ اعلی بر جان خواجه افاضه گشته بهره مند می شود.

«الهی بساز کار من، منگر به کردار من؛ دلی ده که طاعت افزون کند، طاعتی ده که به بهشت راهنمون کند، علمی ده که در او آتش هوا نبود، عملی ده که در او آب ریا نبود، دیده ای ده که عزّ ربوبیت تو بیند، دلی ده که ذل عبودیت تو بیند، نفسی ده که حلقه بندگی تو در گوش کند، جانی ده که زهر حکمت تو به طبع نوش کند؛ تو شفاساز که از این ملولان شفایی نیاید، تو گشادی ده که از این ملولان کاری نگشاید؛ با صلاح آر که نیک بی سامانیم، جمع دار که بس پریشانیم.»۲

ساقی نامه رضی الدین آرتیمانی نیز از لطافت و حلاوت خاصی برخوردار بوده و سرشار از سرمستی و سرخوشی بنده از جام می الصاف حضرت سبحان است.

الهی به مستان میخانه ات / به عقل آفرینان دیوانه ات

به دردی کش لجه کبریا / که آمد به شأنش فرود انّما

به دری که عرش است او را / صدف به ساقی کوثر به شاه نجف...

به میخانه وحدتم راه ده / دل زنده و جان آگاه ده

می ای ده که چون ریزیش در سبو / برآرد سبو از دل آواز هو

از آن می که در دل چو منزل کند / بدن را فروزان تر از دل کند

از آن می که شب چو بیند به خواب / چو روز از دلش سرزند آفتاب...

می ای از منی و تویی گشته پاک / شود جان چکد قطره ای گر به خاک

بیا تا سری در سر خم کنیم / من و تو، تو و من همه گم کنیم

اما نیایش در منظر عارف یعنی بی حجاب غیر به درگاه باری تعالی شتافتن است و وقتی رقیبان همه خفته اند، سر سویدای دل با معشوق گفتن. صاحب مرآت العشاق در معنی مناجات می نویسد: «مناجات انصراف دل را گویند به جانب عالم واحدیت و ظهور صفات الوهیت جهت تکمیل نفس سالک.»۳

نیایش عارف، راز و نیاز به درگاه بی نیاز است و توشه فقر بردن به درگار فقیر نواز؛ چه در این رهگذر توشه عبادت عرضه نمودن خود عین بی عبادتی است، چراکه او بی نیاز از عبادت بندگان، اما بخشنده و کریم است و نوازنده بی کسان، از این رو هر که توشه عجز و انبان احتیاج (فقر ذاتی که در ممکنات است و توجه تام به این موضوع که بنیاد بقا محکم از اوست و ما عین فناییم) همراه داشته باشد، یقین که بحر رحمت حضرتش به جوش آمده موج زنان و آغوش مهرش پذیرای این مسکین خواهد شد.

هوشنگ شکری

پا نوشت ها:

۱و۲ ـ سخنان پیر هرات، به کوشش دکتر محمدجوادشریعت، انتشارات کتاب های جیبی ۱۳۶۱

۳ ـ تصوف و ادبیات تصوف، یوگنی ادواردویچ برتلس، ترجمه سیروس ایزدی، امیرکبیر۱۳۸۷