جک و جانور ندیده بودم

هر کسی‌که پس از مدت‌ها دوری از وطن به‌ایران بازمی‌گردد شاهد مواردی‌می‌شوند که برایش عجیب است؛ طبیعت ایران هم یکی از آن مواردی است که هر کسی را شیفته خود می‌کند.
اما ماه‌چهره …

هر کسی‌که پس از مدت‌ها دوری از وطن به‌ایران بازمی‌گردد شاهد مواردی‌می‌شوند که برایش عجیب است؛ طبیعت ایران هم یکی از آن مواردی است که هر کسی را شیفته خود می‌کند.

اما ماه‌چهره خلیلی در این رابطه می‌گوید: « من وقتی برای کار در سریال در چشم باد انتخاب شدم زندگی متفاوتی داشتم. مثلا تا آن زمان من اصلا جک و جانور ندیده بودم اما همان روز اول که از انگلستان مستقیم به رشت و ماسوله رفتیم، برای اولین‌بار این اتفاق برایم افتاد، با سوسک، موش و حشرات که خیلی زود آشنا شدم ضمن اینکه بعد از آن حیوانات دیگری هم اضافه شدند. در واقع همان اسب، بز، گاو، گوسفند، آهو و مرغ و خروس‌هایی که می‌بینید در آنجا بودند. نکته جالب توجه اینجاست که در مدت حضورمان در ماسوله ما در همان خانه‌های روستایی زندگی می‌کردیم. من هر روز همان لباس‌های محلی و روستایی را به‌تن کرده و زندگی می‌کردم. صبح‌ها به مرغ و خروس‌ها دانه می‌دادم و... زندگی در لندن دیگر فراموش شده بود و همانطور که گفتم کار هم به‌جای ۱۰ماه شش سال طول کشید. چاره‌ای نبود اوایل خیلی از دوری خانواده‌ام ناراحت بودم و شاید بزرگ‌ترین مشکل و سختی کار بود اما باید خیلی زود خودم را با شرایط وفق می‌دادم. برای من در آن واحد نه یک مکان ساده که یک قاره تغییر کرده بود. شاید یکی از بزرگ‌ترین حسن‌هایی که این کار برای من داشت این بود که مقاطع زمانی قصه در فیلمبرداری رعایت شد مثلا زمان کودکی شخصیت‌ها و جوانی کاراکتری که من دارم، همان ابتدا و در سال ۸۲ فیلمبرداری شد و من توانستم به مرور

به نقش برسم. »