دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
پیرزن قهرمان!
این داستان واقعی است.
روزی پیرزنی پس از خرید به سمت خودرو پارک شده اش حرکت کرد. او متوجه شد که چند جوان در داخل ماشین او نشستهاند و در حال گوش دادن به موزیک هستند. او بیمحابا از کیف خود سلاح را درآورد و به سمت آن افراد نشانه رفت. پیرزن با صدای بلند داد زد: احمقها، میخواستید ماشین مرا بدزدید؟ من به خوبی میدانم که چطور باید با این تفنگ مرگبار شلیک کنم.
آنها که در خودرو نشسته بودند با دیدن تفنگ پیرزن بدون معطلی پا به فرار گذاشتند. پیرزن هم سرمست از پیروزی داخل خودرو نشست، اما هر چه سعی کرد سوئیچ را در استارت بچرخاند نشد.
او فهمید خودرواش ۵ متر آنطرفتر پارک شده و این ماشین متعلق به همان جوانان بوده است. اما دیگر دیر شده بود چون چند افسر پلیس او را به جرم سرقت مسلحانه خودرو بازداشت کردند.
مترجم: آرش میری خانی
منبع: cleanjokes.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست