سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

رقابت و انحصار


رقابت و انحصار

رقابت در اقتصاد آنتی تز همکاری نیست, بلکه یکی از نافع ترین و والاترین اشکال همکاری است شاید این ادعا با شهود ما در تضاد باشد

رقابت در اقتصاد آنتی تز همکاری نیست، بلکه یکی از نافع‌ترین و والاترین اشکال همکاری است. شاید این ادعا با شهود ما در تضاد باشد.

مگر رقابت به رفتار خصمانه نمی‌انجامد؟ مگر بعضی از افراد درگیر در رقابت ناگزیر نمی‌بازند؟

از نظر من رقابت در بازار به معنی تلاش برای برتری در خدمت‌رسانی به دیگران برای رسیدن به نفع شخصی است. به عبارت دیگر فروشندگان با پاسخ دادن به ترجیحات و نیازهای مصرف‌کنندگان با آنها همکاری می‌کنند.

بسیاری از افراد می‌اندیشند که رقابت مستقیما با تعداد فروشندگان بازار در ارتباط است. هر چه تعداد فروشندگان بیشتر باشد یا هر چه سهم بازار هر کدام از آنها کمتر باشد بازار رقابتی تر است، اما رقابت بین دو یا سه رقیب نیز می‌تواند به اندازه رقابت بین ۱۰ یا ۲۰ نفر جدی باشد.

به علاوه سهم بازار یک مفهوم لغزنده است. تقریبا هر بازاری را می‌توان طوری تعریف کرد که به نظر برسد یک نفر در آن انحصار دارد. مثلا من ۱۰۰ درصد سهام بازار مقالات لاورنس رید را در اختیار دارم در حالی که سهم بسیار کمتری از بازار مقالات در اختیار من است.

خیلی نمی‌گذرد از زمانی که اکس‌ام و سیریوس تنها تولیدکنندگان رادیو-ماهواره در ایالات متحده بودند. برای یک سال و نیم دولت فدرال از ادغام این دو شرکت جلوگیری می‌کرد، چون می‌ترسید که انحصار ایجاد شود. اقتصاددانان می‌گفتند که اکس‌ام و سیریوس نه تنها با یکدیگر، بلکه با کمپانی‌های زیادی در بازار بزرگ رسانه‌ها که رادیوهای آزاد، آی‌پاد، ایستگاه‌های رادیوی اینترنتی، خدمات رادیوی کابلی و حتی موبایل‌ها را در بر می‌گیرد، رقابت می‌کنند. کمپانی جدید باید با همه اینها رقابت کند. در نهایت استدلال اقتصادی چیره شد و اجازه ادغام صادر شد.

دولت‌ها مجبور نیستند که امر به رقابت کنند. تنها کاری که بر عهده دولت‌ها است ممانعت از اعمال زور، خشونت، فریبکاری و نقض تعهدات است. افراد نوآور و جسور وارد رقابت می‌شوند، چون حتی وقتی که ترجیح می‌دهند از رقابت به دور بمانند منافع مالی‌شان آنها را به رقابت می‌کشاند.

رقابت باعث خلاقیت و ابتکار می‌شود و تولید‌کنندگان را به کاهش هزینه‌ها سوق می‌دهد. خیلی مسخره است که کسی مسابقه اسب دوانی را متوقف کند و شاکی باشد از اینکه یکی از اسب‌ها از بقیه سر بود. این در مورد بازار آزاد هم صادق است. در بازار آزاد هیچ وقت مسابقه پایان ندارد و رقبا دائما وارد بازی می‌شوند و از آن خارج می‌شوند.

از نظر تئوریک دو نوع انحصار وجود دارد: قهری و مبتنی بر کارآیی. یک انحصار قهری امتیازاتی ناشی می‌شود که دولت به افراد خاص اعطا می‌کند. برای ایجاد یک انحصار قهری دولت باید در بازار طرف یک بازیکن را بگیرد مثلا انجام کسب‌و‌کار خاصی را برای بقیه بازیگران سخت، پرهزینه یا غیرممکن کند. خدمات پستی ایالات متحده مثال خوبی از جانبداری دولت در بازار‌ها است. طبق قانون هیچ بنگاه دیگری نمی‌تواند در حیطه‌های خاصی از خدمات پستی وارد شود. در موارد دیگر ممکن است دولت رقابت را به طور کلی ممنوع نکند، اما امتیازات و مصونیت‌هایی به یکی از بازیکنان بدهد یا به برخی از بنگاه‌ها یارانه اعطا کند و هزینه‌های بقیه را بالا ببرد. فارغ از روش این کار بنگاهی که از یک انحصار قهری برخوردار است در موقعیتی قرار می‌گیرد که به مصرف‌کنندگان آسیب بزند و پاسخگو هم نباشد.

برعکس یک انحصار کارآ می‌تواند سهم بالایی از بازار را به دست آورد، چون بهترین است. چنین انحصاری از هیچ گونه‌ای از امتیازات خاص استفاده نمی‌کند. بقیه هم مجاز به رقابت هستند و اگر مصرف‌کنندگان بخواهند این بنگاه موفق به اندازه یک انحصار بزرگ می‌شود. در واقع یک انحصار مبتنی بر کارآیی در معنای سنتی خیلی هم انحصار نیست. چنین انحصاری تولید را محدود نمی‌کند، قیمت‌ها را بالا نمی‌برد و ابتکار را خفه نمی‌کند. در واقع چنین انحصاری با حفظ رضایت مشتریان بیشتر و بیشتر از کالای خود می‌فروشد و مشتریان جدیدی را جذب می‌کند و در همین حین کیفیت محصول خود را روز به روز بهبود می‌دهد.

یک انحصار مبتنی بر کارآیی از هیچ قدرت قانونی برای اجبار مردم به معامله با خودش برخوردار نیست و نمی‌تواند خودش را از نتایج اعمال غیراخلاقی مصون نگه دارد.

● قانون ضد تراست

قانون ضد تراست در این میان چه نقشی دارد؟ از ابتدای ایجاد این قانون در سال ۱۸۹۰ سیاست‌های ضد تراست با مفهومی اشتباه از بازارهای پویا همراه بوده است.

قانون ضد تراست ۱۸۹۰ دولت را ملزم کرد که به طور رسمی از رقابت حمایت کرده، انحصار را محدود کند اما هرگز تعریف دقیقی از رقابت یا انحصار ارائه نشد. طبق این قانون انحصاری شدن یا تلاش برای انحصاری شدن جرم دانسته شد، اما هرگز گفته نشد که چه اقداماتی در این حیطه قرار می‌گیرد. نتایج این مداخلات اسفبار بود.

در مقاله «مذهب ضد تراست» (کیتو، ۲۰۰۷) ادیون راکفلر نشان می‌دهد که چه طور برای پدیده‌های کاملا طبیعی جرم تعریف شد. خواندن «افسانه‌های ضدتراست» دی تی آرمنتانو هم خالی از لطف نخواهد بود.

اگر یک بازار آزاد از مداخلات دولتی به دور بماند، هیچ بنگاهی هرچه قدر هم که بزرگ باشد نمی‌تواند در بلندمدت هر قیمتی که می‌خواهد را از مصرف‌کنندگان بگیرد. عوامل زیر چنین چیزی را تضمین می‌کنند:

- آزادی ورود تازه‌واردان به بازار: چه این تازه‌واردها دو رفیق باشند که در گاراژی کار خود را شروع می‌کنند یا یک بنگاه غول آسا که فرصت راه‌اندازی یک خط تولید جدید را پیدا می‌کند.

- رقابت خارجی: تا زمانی که دولت مانع تجارت بین‌المللی نشود این عامل نقش بسیار مهمی دارد.

- رقابت جایگزین‌ها: افراد می‌توانند محصولی را که با محصول انحصارگر تفاوت‌هایی دارد، جایگزین کنند.

- رقابت تمام کالاها برای جذب پول مصرف‌کنندگان. هر کسب‌و‌کاری تلاش می‌کند تا با دیگر کسب‌و‌کارها برای جذب پول‌های مصرف‌کنندگان رقابت کند.

● حرف آخر

رقابت در بازار آزاد را نه یک پدیده ایستا که یک پروسه پویا و نامتناهی و جهشی در نظر بگیرید که در آن بنگاه پیشروی امروز می‌تواند بنگاه پیرو فردا باشد.

لاورنس رید

مترجم: پروانه خاتمی

منبع: فریمن آنلاین