شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

شخصیت, مضمون سبك


شخصیت, مضمون سبك

هوو و زیر درخت هلو جزو آثار اكران نوروزی سال ۱۳۸۵ بودند كه بار كمدی داشتند طبق رهیافت عمومی كه در باب اكران نوروزی وجوددارد, معمولاً آثار طنزآمیز باتوجه به حال و هوای خاصی كه در آغاز سال نو وجوددارد, بیشترین اقبال را در این نوبت از اكران به خود اختصاص می دهند

هوو و زیر درخت هلو جزو آثار اكران نوروزی سال ۱۳۸۵ بودند كه بار كمدی داشتند. طبق رهیافت عمومی كه در باب اكران نوروزی وجوددارد، معمولاً آثار طنزآمیز باتوجه به حال و هوای خاصی كه در آغاز سال نو وجوددارد، بیشترین اقبال را در این نوبت از اكران به خود اختصاص می دهند و این ویژگی در یكی دو سال اخیر كه بر حجم فیلم های كمدی سینمای ایران افزوده شده حالت مضاعف یافته است و البته موفقیت چشمگیر این نوع فیلم ها به لحاظ استقبال مخاطبان و تماشاگران نیز قرینه ای دیگر برای حضورشان در ایام شاد نوروز است.

هوو آخرین ساخته علیرضا داوودنژاد است كه سال گذشته نیز در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و جایزه بهترین بازیگر خردسال را به خود اختصاص داد.داوودنژاد البته به عنوان یك سینماگر كمیك شناخته نشده است و عمده كارهای او اختصاص به مضامین جدی درحوزه مسائل اجتماعی دارد.

سیاست، اعتیاد، كشف حجاب، عشق و فقر عمده موضوعات آثار او بوده است. از اواخر دهه ۷۰ او به یك سبك خاص در فیلمسازی روی آورد كه اگرچه نمی توان عنوان كمدی را به آن اطلاق كرد، ولی واجد نوعی بار سرخوشانه بود كه با عنایت به ساختار خانوادگی شان، بیانی صمیمانه و دور از تكلیف نیز با خود به همراه داشت. موفق ترین این دست از آثار - كه به زعم برخی از منتقدان بهترین اثر داوودنژاد نیز به شمار می رود - مصائب شیرین بود. اما از اوائل دهه ،۸۰ سبك كار داوودنژاد یكدفعه تغییركرد و با مصداق هایی از قبیل ملاقات با طوطی و هشت پا، وارد حوزه ای عجیب و غریب شد كه آمیزه ای از هجو، اكشن، اخلاق گرایی، پیرنگ پیچیده و تاحدزیادی غیرقابل فهم و... بود و البته نه ازسوی تماشاگران با توفیق مواجه شد و نه از جانب منتقدها و حالا هوو كه به نظرمی رسد در ادامه سبك كاری دهه ۷۰ او باشد، جزو آثار اكران نوروزی امسال است.

اما ایرج طهماسب وضعیت دیگری دارد. او با توجه به نمایش ها و برنامه های تلویزیونی اش پیشینه تثبیت شده ای از یك هنرمند كمدین به خود اختصاص داده بود و البته با عنایت به سابقه اش در كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان و همچنین برنامه های كودك سیمای جمهوری اسلامی ایران، لحن كمدی های او در بستر حوزه كودكان و نوجوانان شكل می گرفت. طهماسب اگرچه در آثار جدی سینما و تلویزیون نیز نقش داشت و بازی هایش در آثار سنگینی از قبیل آن سوی مه (منوچهر عسگری نسب) در این زمینه قابل ذكر است، اما نوعاً نامش با ژانر كمدی های كودكانه پیوند خورده بود. اوج موفقیت كاری او، برنامه تلویزیونی صندوق پست بود كه نزد تماشاگران به عنوان كلاه قرمزی و پسرخاله شناخته شده است و یكی از بهترین آثار برنامه كودك تلویزیونی در چند دهه اخیر به شمارمی رود. این موفقیت باعث شد، طهماسب یك نسخه سینمایی با استفاده از دو كاراكتر محبوب عروسكی كلاه قرمزی و پسرخاله خلق كند كه درمواجهه با استقبال چشمگیر مخاطبان در اكران عمومی، عنوان پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را در زمان خودش كسب كرد. چندسال بعد قسمت دوم همین فیلم با عنوان كلاه قرمزی و سروناز توسط او ساخته شد. عموم آثار سینمایی طهماسب با استقبال وسیع تماشاگران روبه رو شده است و همین امر از وی، وجهه یك فیلمساز بسیار موفق كه طبع و ذائقه تماشاگران سینمای ایران را می شناسد خلق كرده است. البته عموم منتقدها، آثار او را به لحاظ مسائل سینمایی چندان قابل توجه نمی دانند.

اما حالا كه هردو فیلم آخر این فیلمسازها، با پیشینه هایی بسیارمتفاوت، دركنار یكدیگر و با یك ژانر واحد، در اكران نوروزی جا گرفته است، مجالی مناسب برای مقایسه هردو فیلم فراهم آورده است؛ مقایسه ای كه در یك دیدگاه عمومی تر می تواند زمینه ای مقدماتی جهت بررسی سینمای كمدی ایران نیز باشد، چرا كه هوو و زیر درخت هلو نمونه های نسبتاً تثبیت شده ای از حال و هوای فیلم های كمیك ایرانی به شمار می روند و غالب الگوهای رایج این ژانر در سینمای كشورمان از همین نوع نمونه ها تبعیت می كنند. غیر از آثار متفاوتی نظیر مومیایی ،۳ نان و عشق و موتور هزار و بوی خوش زندگی كه تاحدی از این الگوهای تثبیت شده خارج شده بودند و از نمونه های جهانی تر پیروی كرده بودند. بررسی دو فیلم هوو و زیر درخت هلو در ۳ زمینه قابل طرح است كه ذیلاً به آنها اشاره می شود:

۱- شخصیت: هم هوو و هم زیر درخت هلو، كمدی های شخصیت محور هستند. بدان معنا كه بار كمیك اثر بر محور و مركزیت ثقل یك كاراكتر خاص استوار است. این رویه ای كلاسیك در سینمای كمدی است و اكثر فیلم های كمدی جهان نیز بر همین مبنا قرارگرفته اند و شاید از همین رو است كه نزد عموم تماشاگران عمده این آثار به نام شخصیت هایشان شناخته می شوند و نه به نام كارگردان های شان. اما در كمدی های مدرن تر این رویه تغییر پیداكرده است و حوزه كمیك یك اثر كمدی، از دوش یكی دو شخصیت خاص برداشته شده و در موقعیت های مختلف و لایه های گوناگون آن گسترش یافته است و فیلم هایی از قبیل ضرب شست ها و فیلم ترسناك از همین نسخ محسوب می شوند.

در زیر درخت هلو، شخصیت خدمتكار منزل كه نقش او را حمید جبلی بازی می كند محوریت اصلی ماجرای فیلم و ابعاد كمدی آن را برعهده دارد؛ شخصیتی كه در عمده آثار ایرج طهماسب از چنین كاركرد و ویژگی بهره مند است و یادمان باشد كه صدای كلاه قرمزی و پسرخاله نیز كه مهمترین بعد زنده این دو شخصیت غیرزنده و عروسكی بود از آن همین بازیگر بود.

جبلی با عنایت به میمیك چهره، فیزیك اندام و صدای خاصی كه دارد به خوبی می تواند نقش آدم های ابله را ایفا كند؛ آدم هایی كه در سینمای كمدی معمولاً مهمترین ركن خنده آفرینی را دربرمی گیرند.

به عبارت دیگر اگر این آدم در صحنه های فیلم حضور نداشته باشد، موقعیت خنده آوری نیز شكل نمی گیرد و معمولاً روند قصه حالت جدی به خود می گیرد. در زیر درخت هلو، البته در كنار حمید جبلی، شهره لرستانی نیز وجود دارد كه به نظر می رسد اولین نقش كمدی اش را در سینما ایفا كرده و جدا از موقعیت طنزآلودی كه برای نقش او تدارك دیده شده است (زنی كه از شنیدن واژه هلو چندشش می شود)، فیزیك اندام او نیز _ كه در تقابل با لاغری جبلی است _ بر ابعاد این طنزآلودی قرار است بیفزاید. بدین ترتیب دو شخصیت خدمتكار زن و مرد منزل، مركزیت خنده آوری اثر را رقم می زنند و اوج این روند در سكانس خلوت آن دو نفر در ویلای شمال است.

در هوو نیز وضع بر همین قرار است، آن سان كه اگر شخصیت رضا عطاران از فیلم حذف شود، عملاً عنصر دیگری برای خنده آفرینی باقی نمی ماند. بازی عطاران در هوو بسیار چشمگیر است آن سان كه شخصیت مورد نقش آفرینی او كه در طول فیلم سه بار زن می گیرد و قاعدتاً روندی سخیف را دنبال می كند، مورد علاقه تماشاگر قرار می گیرد و این ممكن نیست مگر به مدد راحتی و صمیمیتی كه در بازی عطاران به چشم می خورد. صحنه ای كه عطاران ادای زن اولش را در مقابل دایی درمی آورد، صحنه ای كه عطاران سعی دارد خود را زیر كرسی پنهان كند، صحنه رقص او در آشپزخانه و... جزو موقعیت های ماندگار بازی او در این فیلم است. جالب اینجاست كه در اینجا نیز در كنار شخصیت اصلی یكی دو شخصیت فرعی نیز قرار گرفته اند تا بعد كمدی شخصیت اصلی را تكمیل كنند و یكی از آنها یك كاراكتر چاق است (رضا داوودنژاد) درست مثل زیر درخت هلو.

۲- مضمون: مضمون هر دو فیلم هوو و زیر درخت هلو ریشه در مسائل خانوادگی دارد و بحث ازدواج مهمترین بعد این روند است. این نشان می دهد كه سینمای كمدی ایران مضمون غالب آثار برحسب یك سری الگوهای معین خانوادگی شكل می گیرد و البته این مسأله در برنامه های كمیك تلویزیونی نیز جاری است. در زیر درخت هلو بحث كمدی اثر بیشتر از آنجا آغاز می شود كه قرار است برای حمید جبلی یك زن پیدا كنند (امری كه شرط تحقق وصیتنامه صاحبخانه است) و امتناع او از این امر، وضعیت هایی را كه قرار است طنزآلود باشند خلق می كند، از تجمع زنان مجرد و میانسال محل گرفته تا وضعیتی كه بین او و شهره لرستانی در ویلا به وجود می آید. در ذیل این موضوع شوخی هایی نیز كه بار جنسیتی دارند و چندان مغایر با اخلاقیات رایج نیز نیستند پیش می آید؛ شوخی هایی كه البته درسینمای كمدی جهان وسعت و تنوع خیلی بیشتری دارند و اصولاً جزو مایه های اصلی كمیك به شمار می آیند.

در هوو البته بحث ازدواج در بستری دیگر شكل می گیرد و حالت تجدید فراش دارد و همان طور كه از نام فیلم نیز پیداست قضایای مرد متأهل دوزنه و اختلافات هووها محور اصلی خنده آفرینی است؛ نكته ای كه در سینمای ایران به ویژه سینمای قبل از انقلاب یكی از عناصر تكراری در فیلم های این چنینی بود. به طور كلی روندی كه در اثر طی می شود، جدا از ساختار آن، روندی سخیف است و تنوع طلبی مرد در امر ازدواج تحت الشعاع و در پشت نقاب بد بودن زنان زیاده خواه و سلطه گر و مادی گرا توجیه می شود. ازدواج در فیلم هوو مثل یك پیراهن است كه درآوردن و پوشیدن یكی دیگر، امری به غایت ساده و عادی در نظر گرفته شده است.

۳- زیرگونه: هوو و زیر درخت هلو با اینكه هر دو در ژانر كمدی جای می گیرند، در شاخه های فرعی اینگونه با یكدیگر تفاوت پیدا می كنند. ژانر كمدی، فرعیات متنوعی دارد: موقعیت، خل مشنگی، بزن بكوب، كلام، فیزیك، میزانسن، هجو و... و هر یك از آثار كمدی معمولاً یكی از آنها و یا تلفیقی تركیبی از مجموعه شان را به عنوان الگوی كار دربردارند. در زیر درخت هلو سعی شده است این روند حالت تركیبی داشته باشد و از همین رو در آن شاهد انواعی چند از این زیرگونه ها هستیم. هم بزن بكوب و اسلپ ایست دارد (افتادن جبلی در استخر و یا پاشیدن كف كپسول آتش نشانی به شهره لرستانی)، هم كمدی موقعیت است (زن گرفتن برای جبلی)، هم طنز كلامی دارد (قضیه نقص داشتن جبلی برای ازدواج)، هم هجو است (هجو معناگرایی در صحنه های مرگ جبلی و رفتنش به جهنم)، هم فیزیك افراد در جنس كمدی نقش دارد (فربهی لرستانی و لاغری جبلی)، هم آكنده از خل مشنگی است (بلاهت دو شخصیت جبلی و لرستانی) و... اما در هوو بیشتر با كمدی موقعیت سروكار داریم و به جز شیرین زبانی های شخصیت خردسال فیلم كه در حوزه كمدی كلام جای می گیرد، مابقی قضایای خنده دار به وضعیت مضحك رضا عطاران كه معلق بین دو زن كاملاً متفاوت (و در واقع دو موقعیت كاملاً متفاوت) منحصر می شود.

مقایسه بین هوو و زیر درخت هلو را می توان در بسترهای دیگری نیز مورد مداقه قرار داد، اما به نظر می رسد همین سه عنصر اصلی (شخصیت، موضوع و سبك) در حالت كلی گویای تفاوت ها و شباهت های دو فیلم كه مجموعاً لحن كمدی سینمای ایران را تا حد زیادی بازمی تابانند است و نشان می دهد كه برای غنای خود نیاز به نوآوری ها و بهره گیری از سبك های جدید سینمای كمدی دارد.

مهرزاد دانش