سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

چند نکته در مورد پرونده هسته ای


چند نکته در مورد پرونده هسته ای

چنانچه همگان بر آن واقف هستند, موضوع هسته ای ایران به یک مساله بسیار مهم بین المللی و داخلی تبدیل شده است و هنوز معلوم نیست به چه علت موضوع غنی سازی تا این حد حساس و تمامی برنامه های ایران در داخل و خارج به آن وابسته شده است و اینکه حیثیت ایران در گروه آن قرار گرفته است

چنانچه همگان بر آن واقف هستند، موضوع هسته‌ای ایران به یک مساله بسیار مهم بین‌المللی و داخلی تبدیل شده است و هنوز معلوم نیست به چه علت موضوع غنی‌سازی تا این حد حساس و تمامی برنامه‌های ایران در داخل و خارج به آن وابسته شده است و اینکه حیثیت ایران در گروه آن قرار گرفته است.

موضوعی که حل و فصل آن بر عهده‌ی دولتمردان سیاسی کشور بوده و هست، ناگهان به سطح جامعه کشیده شد و هنوز هم یک دلیل منطقی ارایه نشده است که دولت ایران در مذاکرات سیاسی با جهان چه نیازی به شعار مردمی در کوچه و خیابان داشت؟ تا اینک مجبور شود در مذاکره با آمریکا انواع توجیهات و لبخندها را به نمایش گذارد.

با این مقدمه به موضوع مقاله می‌رسیم:

۱) در اولین پاراگراف مقاله جمله‌ای به این مضمون وجود دارد: «ناتوانی آژانس از ارایه مدرکی دال بر تلاش تهران برای تولید سلاح‌های هسته‌ای»

آنچه در این مطلب در نظر گرفته نشده است موردی است که شورای حکام آژانس و شورای امنیت از آقای البرادعی خواسته‌اند و آن این مطلب نیست که البرادعی در گزارش خود اذعان توانایی یا ناتوانی برای ارایه مدرکی دال بر تلاش تهران برای تولید سلاح‌های هسته‌ای کند، بلکه این موضوع می‌باشد که: «آژانس مدرک یا مدارکی دال بر عدم تولید سلاح‌های هسته‌‌ای و عدم انحراف ایران ارایه دهد».

بنده اگر چه با این خواسته‌ی آژانس مخالفم، ولی قصد دارم بگویم موضوع هسته‌ای ایران باید کاملا شفاف در اختیار مردم قرار گیرد و خواسته‌های تمامی طرف‌های مذاکره بدون هیچ نوع تاویلی یا حتی تغییری ذکر شود تا مردم در جریان امر قرار گیرند.

اگر جمله‌ی مورد اشاره‌ی نویسنده مهم بود، دیگر لازم نبود قطعنامه‌ای علیه ایران صادر گردد، این همه سردرگمی در جریان هسته‌ای در بین جامعه به خاطر همین عدم شفافیت می‌باشد.

۲) در همان پاراگراف نویسنده می‌گوید: «آژانس همچان تحت فشار آمریکا و متحدانش»

آنچه از جملات بالا استنباط می‌شود، با واقعیت‌های جهان کنونی منافات دارد. اینکه هر نوع موضوعی که دقیقا در جهت خواست ما نباشد، به حساب فشارهای آمریکا و متحدانش بگذاریم، اگرچه به مذاق برخی عوام خوشایند می‌باشد، ولی واقعیت ندارد؛ واقعیت جهان امروز گفت‌وگو در جهت منافع ملی است. در جهان کنونی اگر قرار باشد دنیا را به آمریکا و متحدانش و غیر آنها تقسیم‌بندی کنیم، باید به این سوال جدی یک پاسخ جدی‌تر داده شود که: «کدام کشورها متحد آمریکا به حساب نمی‌آیند؟»‌

آیا چین؟ کشوری که بزرگترین شریک تجاری‌اش آمریکاست و اقتصاد چین بدون بازار آمریکا ورشکسته‌ای بیش نیست؟ یا روسیه که یکی از مقروض‌ترین کشورها به آمریکا به حساب می‌آید. آیا اینها در جنگ آمریکا با افغانستان و عراق، در مقابل آمریکا بودند؟

امروز تجارت و قرض و... دیگر نشانه‌ی مستعمره یا تحت سلطه بودن نیست، بلکه دنیای امروز دنیای گفت‌وگو و دیپلماسی و منطق و چانه زدن برای امتیاز بیشتر جهت منافع ملی می‌باشد. از طرف دیگر طبق اساسنامه‌ی داخلی آژانس، مدیر کل آژانس، خودمختار نیست، بلکه موظف است مصوبات مجمع عمومی، شورای حکام، شورای امنیت و... را مدیریت و اجرا کند.

اگر ما آژانس را این قدر دست بسته و نوکر آمریکا می‌دانیم، عضویت ایران و شعور سیاسی تمامی کشورهای عضو که ایران نیز جزو آنهاست زیر سوال رفته، تقاضای ایران نیز مبنی بر برگشت پرونده‌ی هسته‌ای کشورمان از شورای امنیت به آژانس را مسخره کرده‌ایم.

۳) در دومین ستون این مقاله نویسنده به گزارش سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا استناد کرده و برخی نتیجه‌گیری‌ها را می‌کند.

متاسفانه گزارش سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در کشورمان، مورد تحلیل قرار نگرفت، گزارشی که پایه و اساس بسیاری از واکنش‌های منفی علیه کشورمان بود، به عنوان پیروزی بزرگ عنوان و حتی رییس جمهور نیز در برخی از سخنرانی‌هایش به آن استناد کرد.

این گزارش در حقیقت می‌خواست بگوید که ایران تا سال ۲۰۰۳ به طور مخفیانه به دنبال سلاح هسته‌ای بوده است و بعد از افشای فعالیت‌های هسته‌ای مجبور به توقف آن شده است.

دولت احمدی‌نژاد به جای پاسخی درخور، آن را به خوراک داخلی و تبلیغی مبدل کرد و مردم سردرگم و متعجب بلافاصله بعد از این گزارش طعم تلخ تحریمی دیگر را چشیدند، گزارشی که طبق تبلیغ برخی باید به نفع ما تمام می‌شد، چوبی بر سرمان شد. به همین دلیل استفاده از این گزارش آن هم با توجیه مثبت کار صحیحی به نظر نمی‌رسد. در هر حال غرض این است که در شرایط فعلی که ایران بعد از آن همه کش و قوس پشت میز مذاکره حتی با آمریکا نشسته است، مقتضی است مسایل به طور شفاف با مردم در میان گذاشته شود و تحلیل‌ها بر مبنای واقعیت‌ها باشد نه تبلیغات دولت احمدی‌نژاد.

حرکت سیاسی و درست دولت را هم که گویی پرونده‌ی هسته‌ای را از کوچه و خیابان به دست سیاسیون مسوول می‌سپارد، مورد تقدیر قرار می‌دهم و امیدوارم از این به بعد دولت تمامی واقعیت‌ها را آن گونه که هست بگوید نه آن که هر مطلبی را یک پیروزی بزرگ برای خود جلوه دهد و دستور برگزاری جشن‌های پیروزی صادر کند.



همچنین مشاهده کنید