جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نرودا شاعر همین زندگی معمولی


نرودا شاعر همین زندگی معمولی

می خندم, لبخند می زنم, بر شاعرانِ پیرِ گذشته, کشته تمام شعرهایی هستم که نوشته اند آنها, کشته ی هرچه شبنم, ماه, الماس, قطرات نقره فروچکیده

پابلو نرودا سرودن «ترانه های عناصر» را از اوایل ١٩٥٠ آغاز کرد و تا ١٩٥٧ ادامه یافت. در مقدمه «ترانه های عناصر» که اخیرا با ترجمه علی بهروزی منتشر شده است، مترجم ترانه را فرم شعری مورد علاقه نرودا می خواند و اشاره می کند که این شاعر جز این مجموعه ترانه ها، در آثار دیگر خود نیز این فرم شعری را به کار گرفته است. «ترانه های عناصر» به نوعی مانیفستِ شعری نرودا در فرم ترانه است خاصه بخش نخست آن «مرد نامرئی» که چنین آغاز می شود: «می خندم، / لبخند می زنم، / بر شاعرانِ پیرِ گذشته، / کشته تمام شعرهایی هستم/ که نوشته اند آنها، / کشته ی/ هرچه شبنم، / ماه، الماس، / قطرات نقره فروچکیده/ که برادرهای پیرترم با آن ها/ سرخگل را تزیین می کردند؛ / اما/ لبخند می زنم؛ / آنها همیشه به ضمیرِ «من»/ حرف می زنند، / هرچه، هر وقتی، رخ دهد/ این همیشه خدا «من» است... هیچ کس رنجی نمی بَرد، / عاشق نیست کسی هم، مگر این/ بینوا برادر شاعر من» و بعد چند سطر بعد می نویسد که «... اما برادرِ شاعرِ من عاشق بود، / رنج می برد، چون که احساسات/...» و می رسد به تکه های مانیفست گونه شعر خود: «... می خواهند که من سخنی ساز کنم، / زندگی مبارزه ست، / مثل رودی که به پیش می رود... از من ساخته نیست/ که بدون زندگی دیگران/ زندگی کنم/ بی انسان دیگری... هر زندگی هست واگذارید به من، / غصه های همه عالم را نیز/ بسپارید به من، تا که برگردانم/ آنها را به امید... بسپارید به من این مبارزات هر روزی را/ چون ترانه های من همین ها هستند/ و چنین است که ما، / همه انسان ها، / شانه در شانه هم/ گام برمی داریم و/ آواز من به آنها وحدت می بخشد: / آوازِ آدمی نامرئی/ همخوان با همه انسان ها.» مترجمِ کتاب هم اشاره می کند که می خواهد برای همین آدم های معمولی شعر بگوید و با شعرش در غم و شادی همین آدم ها شریک شود. «شعرهای ترانه های عناصر واقعا مثل شیشه شفاف اند و مثل راحت الحلقوم از گلو پایین می روند و نوشتن مقدمه یا تلاش برای توضیح آنها حقیقتا ضرورتی ندارد و شاید صرفا اظهار لحیه باشد و جسارت نسبت به فهم خواننده. حتا منتقدانی که تا آن زمان نرودا را، عمدتا به خاطر عقاید سیاسی اش نکوهش می کردند، بعد از انتشار این اشعار مجبور شدند به احترام او کلاه از سر بردارند...» از مهم ترین خصیصه های شعرهای نرودا دست کم در ترانه هایش سرودن و گفتن از چیزهای پیش پاافتاده ای است که تا آن زمان کمتر کسی به فکر افتاده بود، آنها را به شعر بیاورد. البته از طرف دیگر نرودا شاعرِ ترانه های بسیار فاخر «تماشای پرندگان» و «طوفان» نیز است. نرودا همواره شاعر پُرخواننده ای در قاره آمریکا بود و از همان ابتدا ترانه های او به زبان انگلیسی برگردانده شد و تأثیراتی نیز در شعر این زبان گذاشت. در نظر مترجمِ «ترانه های عناصر» رد این تأثیر را می توان تا اینجا، در شاعران وطنی همچون سهراب سپهری پی گرفت. «ترانه های عناصر» از آن دست ترانه های نروداست که عمدتا درباره چیزهای پیش پاافتاده است، همان چیزهایی که نرودا عناصر اساسی و حیاتی جهان انسان ها می خواند.

پارسا شهری