یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
خودیاری و گذار از سیاسی شدن پرونده هسته ای
فعالیتهای هستهای را میتوان بهعنوان بخشی از تلاش سازمان یافته ایران برای تولید قدرت ملی دانست. در شرایطی كه پویاییهای تكنولوژیك بهعنوان واقعیت نظام بینالملل محسوب میشوند، هرگونه غفلت از موجهای موجود علمی و تكنولوژیك سازمان یافته را میتوان بهعنوان نشانهای از عقبماندگی استراتژیك تلقی نمود. فعالیتهای هستهای ایران اگرچه میتواند قابلیتهای ساختاری برای ارتقای قدرت ملی كشور را افزایش دهد، اما در نهایت و در مقایسه با نرمافزارهای جدید قدرت بهعنوان تلاشی برای عبور از موج دوم انقلاب تكنولوژیك تلقی میگردد.
از سوی دیگر از آنجایی كه هستهای شدن ایران میتواند تاثیر عینی و مشهودی بر معادله موازنه منطقهای برجای گذارد، در نتیجه طبیعی است كه محدودیتهای فزایندهتری در چارچوب تحریم، ممنوعیت معامله و امتناع از اعطای كالاهای استراتژیك، علیه ایران اعمال شود.
در ادبیات روابط بینالملل، تحریم به بكارگیری الگوهایی اطلاق میشود كه واحدهای سیاسی غیرمطلوب را در شرایط محدودیت و كنترل سیاسی قرار میدهد. به این ترتیب، هر موضوع روابط بینالملل را میتوان به عنوان یكی از نشانههای كنش سیاسی در سیاست جهانی تلقی نمود. به عبارت دیگر، هر كنش سیاسی، معطوف به اتخاذ تدابیر اقتدارآمیزی است كه براساس منافع و مطلوبیت قدرتهای تاثیرگذار در نظام بینالملل به كار گرفته میشود.
بنابراین، هرگونه معادله قدرت را میتوان بهعنوان تلاش سیاسی برای تاثیرگذاری بر موازنه منطقهای و بینالمللی دانست. محدودیتهای بینالمللی علیه ایران را میتوان بهعنوان یكی از نشانههای كنش سیاسی توسط بازیگرانی دانست كه قادر هستند تا از طریق ابزارها و الگوهای رفتاری خود به توزیع اقتدارآمیز ارزشهای سیاسی مبادرت ورزند. اگر هستهای شدن ایران با مطلوبیتها و همچنین معیارهای ارزشی - استراتژیك كشورهای گروه ۱+۵ همخوانی نداشته باشد، طبیعی است كه روند تصاعد محدودیتها علیه ایران تداوم خواهد یافت.
برای عبور از چنین محدودیتهایی میتوان بر ساختار قدرت بینالمللی تاثیر برجای گذاشت؛ اما تحقق این امر از طریق تردید، فضاسازی غیرواقعی، اقدامات مرحلهای و كند امكانپذیر نخواهد بود. به طور كلی كشورها همواره در معرض كنش سیاسی میباشند. هیچگاه نمیتوان واحدهای سیاسی قدرتمند را متهم به <بازی سیاسی در رفتار استراتژیك> نمود؛ زیرا این امر بهعنوان واقعیت اجتنابناپذیر و تغییرناپذیر سیاستبینالملل محسوب میشود. هر تصمیم سیاسی به گونهای حتمی و قطعی بر موازنه و برآیند قدرت تاثیر به جا میگذارد؛ بنابراین میتوان آن را موضوعی سیاسی تلقی نمود موضوعی كه میتواند سطوح داخلی یا بینالمللی را از خود متاثر سازد.
تاثیرگذاری بر ساختار نظام بینالملل از دو طریق حاصل میشود؛ برخی از كشورها برای تحقق اهداف خود از مدل <خودیاری( >) selfhelpاستفاده به عمل میآورند. آنان قابلیتهای خود را به گونههای مختلفی ارتقا میدهند؛ از اعتماد به نفس و انگیزه لازم برای حداكثرسازی قدرت ملی برخوردارند؛ در نتیجه چنین شرایطی تلاش موثری برای عبور از محدودیتها به انجام میرسانند. به طور كلی، سیاست بینالملل بدون مانع نخواهد بود.
خودیاری در روند ارتقای قابلیتهای هستهای ایران از طریق حداكثرسازی منابع و مطلوبیتهای استراتژیك حاصل میشود. ارتقای توان تكنولوژیك، تخصیص منابع اقتصادی برای تولید قدرتملی و همچنین حداكثرسازی اراده سیاسی میتواند بهعنوان زیربنای رفتار سیاسی و تكنولوژیك كشورهایی محسوب شود كه تلاش دارند از محدودیتهای ایجاد شده عبور نموده و قابلیتهای استراتژیك خود را از طریق اعتماد به نفس، خوداتكایی و قدرتسازی ارتقا دهند. این امر براساس منابع و ضرورتهای داخلی سازماندهی میشود.
شكل دوم قدرتسازی برای عبور از محدودیتهای بینالمللی و نیز بیاثرسازی تصمیمات گروه ۱+۵ در ارتباط با فعالیتهای هستهای ایران را میتوان از طریق روشهای گروهی مورد پیگیری قرار داد به طور كلی <ائتلافسازی( >) Coalition-Building به عنوان تصمیم سیاسی تلقی میشود كه میتواند مانع از اجرایی سازی تصمیمات دیگران شود. لازم به توضیح است كه ائتلافسازی میتواند با انگیزشهای متفاوتی انجام گیرد. نیروهایی كه در یك ائتلاف مشاركت دارند، عموما از شاخصهای هویتی، سیاسی و یا مطلوبیتهای اقتصادی یكسانی برخوردار نیستند. نیروهای مشاركتكننده در هر ائتلاف میبایست از نقش و كاركرد هماهنگ و هم تكمیلی برخوردار باشند. هر كشوری دارای اهداف، منافع و همچنین مطلوبیتهای متفاوتی برای مشاركت در ائتلاف میباشد. به این ترتیب، وظیفه مجموعههای فعال در حوزه <دیپلماسی هستهای ایران> را میتوان پیگیری فرایندی دانست كه به شناسایی نیروها و بازیگران مشاركتكننده با اهداف هستهای ایران منجر شود. این امر بهعنوان ضرورت استراتژیك برای تقویت قابلیتهایی است كه تصمیمات نیروهای رقیب را خنثی مینماید.
به این ترتیب، باید تاكید داشت كه هرگونه تصمیمگیری در سیاست بینالملل مبتنی بر جهتگیری سیاسی میباشد. هركنش سیاسی بر معادله قدرت تاثیرگذار خواهد بود. شاخصهای یاد شده را میتوان در ارتباط با فعالیتهای هستهای ایران بهعنوان مفروضات تكرار شونده تلقی نمود. بنابراین جهتگیری كشورهای ۱+۵ ماهیت كاملا سیاسی خواهد داشت. اهداف آنان از به كارگیری چنین الگوهایی را میتوان تاثیرگذاری بر معادله قدرت منطقهای ایران دانست. تهدیدات و محدودیتهای بینالمللی همواره با اهداف سیاسی ظهور مییابد. برای مقابله با تهدیدات میتوان از الگوها و فرایندهایی بهرهمند شد كه قادرند بر معادله قدرت تاثیر بهجا گذاشته و موقعیت ایران را بازسازی نماید.
ابراهیم متقی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس شورای اسلامی مجلس شورای نگهبان ایران دولت حجاب دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد افغانستان رئیسی رئیس جمهور
تهران هواشناسی شورای شهر شهرداری تهران پلیس شورای شهر تهران قتل سیل وزارت بهداشت کنکور سلامت سازمان هواشناسی
قیمت دلار مالیات خودرو دلار قیمت خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا سایپا مسکن ایران خودرو تورم
تئاتر تلویزیون سریال محمدرضا گلزار ازدواج سریال حشاشین سینمای ایران سینما فیلم موسیقی قرآن کریم سریال پایتخت
سازمان سنجش ناسا کنکور ۱۴۰۳ خورشید
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس ترکیه نوار غزه
فوتبال فوتسال پرسپولیس استقلال تیم ملی فوتسال ایران بازی جام حذفی آلومینیوم اراک سپاهان باشگاه پرسپولیس تراکتور وحید شمسایی
هوش مصنوعی اپل فناوری همراه اول ایرانسل آیفون تبلیغات سامسونگ اینترنت بنیاد ملی نخبگان دانش بنیان نخبگان
موز خواب بارداری دندانپزشکی کاهش وزن مالاریا آلزایمر