شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا

یادش بخیر دیشلمه


یادش بخیر دیشلمه

این روزها همین طور که زمان می گذرد خیلی از داشته های سنتی را در دیروز ها دفن می کنیم و جای خالی آنها را با نمونه های خارجی و مشابه امروزی پر می کنیم

این روزها همین‌طور که زمان می‌گذرد خیلی از داشته‌های سنتی را در دیروز‌ها دفن می‌کنیم و جای خالی آنها را با نمونه‌های خارجی و مشابه امروزی پر می‌کنیم.

داشته‌هایی که هر کدامشان ریشه در تاریخ و فرهنگ ما داشته و با آن عجین شده است. یکی از این داشته‌ها، قهوه‌خانه‌ها یا چایخانه‌های سنتی هستند.

مکان‌هایی که در طول گذر زمان کم‌کم جایگاه خود را از دست داده و جای خود را به مشابه خارجی یعنی کافی‌شاپ داده‌اند که هر روز بر تعداد آنها افزوده می‌شوند.

● پیشینه قهوه‌خانه‌ها در ایران

قهوه‌خانه‌ها نامی آشنا برای همگان و از جمله مشاغلی است که از آغاز اسمش به آنچه تولید و عرضه می‌کرده همخوانی نداشته و به همین جهت در برهه‌ای سعی شده نامش را به چایخانه تغییر دهند تا اسم و ماهیت کاری‌اش هماهنگ شود.

در مورد قدمت، چگونگی و زمان بر پایی قهوه‌خانه در ایران اطلاعات دقیق و موثقی وجود ندارد، در نتیجه نظرات متفاوتی مطرح گردیده است.

عده‌ای عقیده دارند که براساس آثار و شواهد موجود، برپایی قهوه‌خانه از حدود ۴۰۰ سال قبل در ایران شکل گرفته و عده‌ای دیگر هم عمر آن را افزون تر محاسبه می‌کنند.

همچنین گفته می‌شود سابقه قهوه‌خانه در ایران به سال‌ها قبل از ورود چای بازمی‌گردد و اولین‌بار دو برادر آلمانی که برای آموزش ارتش به ایران آمده بودند آن را افتتاح کردند و در آن قهوه فروختند.

سال‌ها بعد با کشت چای در شمال ایران که سوغات کاشف السلطنه از هند بود، هر چند قهوه‌خانه هنوز همان قهوه‌خانه بود، اما چای خوش طعم و خوش عطر ایران که به‌مراتب از اجداد هندی خود مرغوب‌تر بود، جای قهوه را گرفت.

نخستین قهوه‌خانه در ایران دوره صفویان و به احتمال زیاد زمان سلطنت شاه طهماسب در شهر قزوین دایر شد و بعد در زمان شاه عباس اول در شهر اصفهان توسعه یافت.

اصفهان دومین شهری است که در آن قهوه‌خانه دایر شد و یکی از مهم‌ترین استان‌های کشور در گسترش قهوه‌خانه‌ها است.

در آن دوران قهوه‌خانه‌ها محلی برای تجمع مردم، رد و بدل کردن اطلاعات و طرح مباحث اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بود.

گفته می‌شود شاه ‌عباس صفوی برخی مهمانان مهم خود را به قهوه‌خانه‌ها می‌برد و در آنجا پذیرایی می‌کرد.

شاه عباس همچنین با لباس مبدل، ساعاتی از شبانه‌روز را با حضور در قهوه‌خانه‌ها به کسب اطلاعات دقیق از وضع معیشت، مشکلات و مسائل مردم و ارزیابی رفتار ماموران حکومتی با مردم می‌پرداخت.

انتقال پایتخت از اصفهان به تهران که در زمان آقامحمد خان قاجار انجام گرفت موجب گسترش بیشتر قهوه‌خانه‌ها شد و بر اساس اسناد موجود، شهر تهران که جمعیتی حدود ۲۵۰ هزار نفر داشته، تعداد قهوه‌خانه‌ها حدود ۴۵۰۰ باب بوده که این خود نشان از رونق و اهمیت قهوه‌خانه در جامعه آن روزگار دارد.

در دوران ناصرالدین شاه هم زمینه برای گسترش قهوه‌خانه در شهر‌های بزرگی همانند تهران فراهم شد. قهوه‌خانه‌ها ابتدا در بازار‌ها و محله‌ها کنار مجموعه‌ای از واحد‌های صنفی مهم مانند نانوایی، قصابی، بقالی، سبزی فروشی، گرمابه‌ها و... با هم بازارچه‌ای را در هر محله شهر شکل می‌دادند.

کم‌کم دامنه فعالیت قهوه‌خانه‌ها به خیابان‌ها و محله‌های شهر، مراکز تجمع پیشه‌ها، کارگاه‌های صنعتی، کارخانه‌ها، مسافرخانه‌ها، مراکز حمل و نقل مسافر، مدخل شهرها، پیرامون دروازه و منزلگاه‌ها گسترش یافت و تعداد زیادی قهوه‌خانه با فاصله دور و نزدیک از یکدیگر ساخته شد.

● جایگاه قهوه‌خانه‌ها

در جامعه سنتی قدیم، زورخانه نهادی مقدس برای پروردن تن، اندام و نیرومند کردن اندیشه و اخلاق بود. پس از جا افتادن قهوه‌خانه در میان مردم، زورخانه و قهوه‌خانه دو نهاد پیوسته و نزدیک به هم موجب تقویت روحیه ملی و مذهبی مردم در جامعه شده بودند.

فضای زورخانه و قهوه‌خانه هر دو از هوای عطرآگین و نیروبخش خصلت‌های پهلوانی، سلحشوری، رفتار و اخلاق جوانمردی و ایثارگری آکنده بود و در و دیوار قهوه‌خانه‌ها با نقش و نگار‌هایی از پیکره پهلوانان اساطیری، حماسی، ملی مذهبی و صورت شاهان افسانه‌ای، تاریخی، پهلوانان و جوانمردان پوشیده بود و چشم و گوش قهوه‌خانه‌نشینان پیوسته با شکل و شمایل پهلوانان تاریخ قومی و دینی و وصف دلاوری‌ها و مردانگی‌های حماسه‌سازان در تماس بود و هرچه می‌دیدند و می‌شنیدند قصه قهرمانی‌ها و رادمردی‌ها بود و بس.

قهوه‌خانه در جامعه ایران تحول و دگرگونی بزرگی در شکل‌گیری گردهمایی‌های مردم و شیوه گذراندن اوقات فراغت و نوع سرگرمی‌های آنها فراهم آورد.

مردم از هر قشر و گروه هر روز پس از دست کشیدن از کار روزانه و در ایام و اوقات بیکاری در قهوه‌خانه‌ها جمع می‌شدند و ساعت‌ها به گفت‌وگو با هم و تبادل‌ نظر درباره کارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می‌پرداختند. اهل حرف، صنعتگران و کارورزان بعضی از قهوه‌خانه‌ها را پاتوق صنفی خود کرده بودند و در تجمع‌ها مسائل شغلی‌شان را در میان می‌گذاشتند و به کاریابی و کار راه‌اندازی می‌پرداختند.

مردم، بسیاری از گرفتاری‌های خانوادگی، محلی و مسائل مادی خود را در نشست‌های دوستانه‌ای که در قهوه‌خانه‌ها ترتیب می‌دادند مطرح و گره‌گشایی می‌کردند.

در مجالس شبانه قهوه‌خانه‌ها بخصوص شب‌های ماه رمضان که آیین‌های سخنوری، مرثیه‌سرایی، نقالی، شاهنامه‌خوانی و بازی‌های قهوه‌خانه‌ای برگزار می‌شد، معمولا جمع زیادی از اهالی محل و مردم محله‌های دیگر شرکت می‌کردند و در یک محفل انس، دوستی و فضای فرهنگی و ادبی باهم ارتباط برقرار می‌کردند.

بدینگونه بود که قهوه‌خانه‌ها به صورت یک نهاد اجتماعی و فرهنگی درآمدند و مکتب و مدرسه‌ای برای پرورش استعداد‌های ادبی، هنری و آموزش فرهنگ و ادب سنتی به عامه مردم جامعه شدند.

● رونق قهوه‌خانه‌نشینی در گیلان

طی چند دهه اخیر اگرچه به مرور زمان از تعداد قهوه‌خانه‌ها و چایخانه‌ها در سراسر ایران کاسته شده و دیگر این مکان‌های تاریخی را نمی‌توان براحتی در برخی از شهر‌های یافت، اما هنوز در برخی از نقاط کشور، قهوه‌خانه‌ها رونق خاصی دارند و روزهای شلوغی را سپری می‌کنند. یکی از این مناطق استان گیلان است که چند هزار قهوه‌خانه در روستاهای آن دایر است.

نکته: سابقه قهوه‌خانه به سال‌ها قبل از ورود چای بازمی‌گردد و اولین‌بار دو برادر آلمانی که برای آموزش ارتش به ایران آمده بودند آن را افتتاح کردند و در آن قهوه فروختند. سال‌ها بعد چای خوش‌طعم ایرانی جای قهوه را گرفت

مردم روستایی در گیلان پس از پایان فصل کشت و کار طبق رسمی دیرین عادت دارند اوقات بیکاریشان را در قهوه‌خانه‌ها سپری کنند.

چای بنوشند، قلیان بکشند و پیرامون فصل کشت و کار و مسائل روز بحث و تبادل نظر کنند.به‌اعتقاد برخی از کارشناسان رواج فرهنگ قهوه‌خانه‌نشینی در روستاهای گیلان همزمان با بیکاری فصلی، میلیارد‌ها ریال خسارت به اقتصاد این استان وارد می‌کند.

کالبدشکافی چرایی گسترش فرهنگ قهوه‌خانه‌نشینی در روستاهای گیلان نیز نشان می‌دهد عوامل گوناگونی چون پیشینه‌های تاریخی، تک‌محصولی بودن محصولات کشاورزی و کمبود یا نبود امکانات تفریحی، فرهنگی و ورزشی در مناطق روستایی از مهم‌ترین دلایل رونق قهوه‌خانه‌نشینی در گیلان است.

● از چای دیشلمه تا قهوه اسپرسو

با از رونق افتادن قهوه‌خانه‌های سنتی در ایران، مکان‌های دیگری که تا حدودی زاییده فرهنگ قهوه‌خانه‌نشینی‌اند امروزه در همه جا رشد و نمو کرده‌اند که نامشان کافی‌شاپ است. مکان‌هایی که تا حدود ۳۰ سال پیش به شکل امروزی نبودند و حتی در تهران جز کافه نادری و چند لابی هتل، مکان دیگری برای قهوه خوردن وجود نداشت.

کافی‌شاپ‌هایی که اگر چه نمی‌‌توان حال و هوای آنها را با قهوه‌خانه‌های سنتی صددرصد شبیه دانست، اما نوع روابط گروهی و تیپ‌های متفاوت اجتماعی طرفدار هرکدام را می‌توان از دیدگاهی یکسان نگاه کرد.

رشد تکنولوژی و روی آوردن انسان مدرن به باورهای دگرگون باعث شده تجمل در روابط بین انسان‌ها هم نفوذ کند. عنصر قهوه‌خانه‌نشینی و کافی‌شاپ‌نشینی در ایران تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند.

یعنی این‌که هر دو از یک آبشخور فرهنگی سرچشمه می‌گیرند، اما همان‌گونه که معماری اصیل ایرانی با تراکم عنصر شهرنشینی آرام‌آرام به فراموشی سپرده می‌شود و ساخت ساختمان‌هایی با معیار‌های مورد نیاز انسان امروز رواج پیدا می‌کند، به همین منوال عنصر قهوه‌خانه‌نشینی نیز جایش را به عنصری مدرن‌تر به نام کافی‌شاپ‌نشینی در یک محیط کاملا فانتزی با روشنایی خیلی کم و فضایی که وسعت زیادی هم ندارد، داده است.

برخلاف قهوه‌خانه‌ها که یک حوض بزرگ آب داشت و دور تا دور آن تخت‌های چوبی چیده شده و مردم با نشستن روی آنها و تکیه زدن به پشتی‌ها به نقاله‌خوانی و داستان‌های حماسی و شاهنامه‌خوانی گوش می‌دادند، در کافی‌شاپ‌ها چند میز و صندلی رنگارنگ دو یا چند نفره وجود دارد که جز صدای ملایم موسیقی صدای دیگری به گوش نمی‌رسد.

در کافی‌شاپ‌های امروزی دیگر خبری از چای دیشلمه نیست و براساس ذائقه افراد فقط قهوه اسپرسو، بنانا اسپلیت، سان شاین، کاپوچینو و انواع بستنی و آبمیوه عرضه می‌شود.

آدم‌هایی که به کافی‌شاپ‌ها می‌آیند هم برخلاف قهوه‌خانه‌های سنتی، بیشتر دختران و پسران جوان هستند که کافی‌شاپ را مکانی آرام برای قهوه‌خوردن و گفت‌وگو می‌دانند.

● پایانی بر عمر قهوه‌خانه‌ها

این روزها با از رونق افتادن قهوه‌خانه‌های سنتی در حالی چایخانه‌های جدید و به اصطلاح سنتی در گوشه و کنار شهرها بر پا شده و پیر و جوان در این مکان‌ها استکان چایی می‌نوشند،قلیانی می‌کشند و سفارش دیزی سنگی با گوشت کوبیده می‌دهند که ما هرگز نفهمیدیم چه شد قهوه‌خانه‌های سنتی با آن جایگاه و پیشینه تاریخی از رونق افتادند و جای خود را به کافی‌شاپ‌های کنونی دادند.

سوالی که عبدالله جبل‌آملی، کارشناس عالی سازمان میراث فرهنگی در پاسخ به آن به میراث خبر می‌گوید: پیش از انقلاب و با تغییر آداب و رسوم قهوه‌خانه‌ها، وجهه این مکان‌های اجتماعی دچار دگرگونی شد و فضای تبادلات روزمره مردمی به محلی برای تجمع افراد بیکار بدل شد. این موضوع بهانه‌ای برای بستن قهوه‌خانه‌ها گردید و به این ترتیب بسیاری از آنها تعطیل شد.

وی با اشاره به این‌که در اصفهان تلاش‌هایی برای برپایی قهوه‌خانه‌های سنتی با محوریت گردشگری و تجمع افراد مقبول اجتماعی انجام گرفته که البته نتایج کوتاه‌مدتی هم داشته، می‌افزاید: احیای سنت قهوه‌خانه‌ای از جمله مباحثی است که بنا به دلایل خاص خود هنوز مورد توجه سازمان میراث فرهنگی قرار نگرفته و اگر این روند ادامه داشته باشد بزودی شاهد مرگ کامل این بخش از فرهنگ خود خواهیم بود.

محمدعلی گلاب‌زاده، پژوهشگر و مردم‌شناس نیز دوران رونق‌گرفتن قهوه‌خانه‌ها را عصر صفوی می‌داند و می‌گوید: بتدریج هر چه ما با زندگی مدرن عجین شدیم به‌همان نسبت سنت‌های ما کمرنگ‌تر شد و شکل و شمایل قهوه‌خانه‌ها با گذشته‌شان فاصله گرفت تا این که جای خود را به کافی شاپ‌ها داده‌اند.

وی با اشاره به این‌که با رشد بی رویه تکنولوژی و افزایش گرفتاری‌های زندگی شهری، فرهنگ سنتی قهوه ‌خانه ‌نشینی از زندگی‌ها رخت بربسته و جوانان امروزی علاقه‌ای به این مکان‌ها ندارند می‌افزاید: با این حال من معتقدم اگر امروز دوباره قهوه‌خانه‌های سنتی راه بیفتند، هنوز افرادی هستند که دوست دارند اوقات فراغتشان را در فضای سنتی قهوه‌خانه‌ها بگذرانند و از این اوقات لذت ببرند.

این مردم‌شناس همچنین با بیان این‌که باید با راه اندازی قهوه‌خانه‌ها و برگزاری محفل‌های ادبی در آنها، حال و هوای خاص گذشته را که بساط شاهنامه‌خوانی، نقالی و خواندن فال حافظ در قهوه‌خانه‌ها برپا بود را زنده کرد، می‌افزاید: برگزاری نشست‌های نقد ادبی با حضور اصحاب فرهنگ و زبان فارسی و برگزاری مشاعره و شعرخوانی می‌تواند بار دیگر چراغ خاموش این مکان‌های سنتی را روشن کند.

حکمت قاسم‌خانی