سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

جهانی شدن و آینده بازار نفت


جهانی شدن و آینده بازار نفت

ما به سوی یک بازار جهانی حرکت می کنیم که در آن مرزهای سنتی ملی فراروی انتقال سرمایه و مبادله افکار, هرچه بیشتر معنای خود را از دست می دهند

ما به سوی یک بازار جهانی حرکت می کنیم که در آن مرزهای سنتی ملی فراروی انتقال سرمایه و مبادله افکار، هرچه بیشتر معنای خود را از دست می دهند. واژه ای که در این جا درباره بازار های آینده مصداق دارد «وابستگی درونی» (inter- dependence) است. گسترش بازارهای جهانی و سرمایه گذاری سبب شده است ما هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک شویم؛ بنابراین آن دسته از افراد یا کشورهایی که می كوشند مسیر حرکت را خود به تنهایی بپیمایند، با خطر عقب ماندن از کاروان جهانی روبه روهستند. جهانی سازی شیوه بهتری از زندگی را برای آیندگان نوید می دهد، اما عملی شدن این نوید و بشارت همواره آسان نیست.برای متوازن ساختن رشد اقتصادی، کیفیت زندگی، محیط زیست، فرهنگ و سنت باید با مسائل مختلف تجاری و اقتصادی کنار آییم. هنگامی که از نویدها و بشارت های جهانی شدن سخن می گوییم، باید نقش مهم انرژی را به خاطر داشته باشیم. فعالیت اقتصادی نیازمند انرژی است تا کالا تولید شود و بتوان این کالای تولید شده را به بازارهای مختلف انتقال داد و دراختیار مصرف کنندگان قرار داد. از آن گذشته، انرژی ما را از بسیاری از راحتی ها وآرامش های زندگی مدرن بهره مند می سازد. بدون وجود انرژی، پیشرفت اقتصادی دركار نخواهد بود. جهانی شدن سبب افزایش تقاضا برای انرژی خواهد شد. خبر نوید بخشی که می توانم در این زمینه ارائه دهم، این است که کارآیی ما در مصرف انرژی هر چه بیشتر شده است. این به معنای آن است که در آینده برای رشد اقتصادی خود به آن اندازه (ازلحاظ کمّی)که درگذشته، به انرژی نیازمند بودیم، اكنون نیستیم. به یقین ما بیش از گذشته خواهیم توانست انرژی تولید و توزیع کنیم، زیرا برای رسیدن به این مهم، فناوری و نوآوری های فناورانه را دراختیار داریم. برای درك وشناخت هرچه بیشترنقش محوری انرژی دراقتصاد جهانی، به چند نکته مهم وکلیدی درباره وضع انرژی درآینده اشاره می کنم.

هیچ جانشینی برای نفت نیست

نخست، با توجه به وضع و شرایط فناوری در زمان حاضر، نمی توان جانشینی برای نفت تصور کرد. این مسئله در بخش حمل و نقل مصداق بارزی دارد زیرا حدود ۹۵ درصد انرژی مصرفی در این بخش از نفت تامین می شود. نفت دست کم تا۳۰سال آینده همچنان منبع اصلی تامین انرژی دربخش حمل و نقل به شمار می آید، زیرا تهیه آن اقتصادی تر است و هم به آسانی نیزاستفاده می شود. البته انرژی های جانشین دیگری، مانند پیل های سوختی یا باتری های خورشیدی، هم مطرح شده اندکه می توانند درآینده کاربرد بیشتری داشته باشند، ولی واقعیت این است که در حال حاضر، هیچ یک از منابع جدید یا جانشین انرژی نمی توانند با جایگاه بنزین و گازوییل در بخش حمل و نقل، رقابت کنند و موتورهای بنزینی یا دیزلی درون سوز همچنان حاکم بی رقیب بخش حمل و نقل هستند. البته امروزه برخی فناوری هایی که سبب کاهش مصرف سوخت می شوند، در بازار وجود دارند و هرچه بیشترنیزجایگاه خود را ثبات می بخشند. این مسئله نشان می دهد پیشرفت هایی که در زمینه فناوری به دست می آیند تا چه اندازه می توانند ما را قادر سازند منابع نفت خود را به طور مناسب به کار بریم و تأثیر سوء استفاده از سوخت های فسیلی بر محیط زیست را به حداقل برسانیم. در این جا به یك سوءتفاهم عمومی اشاره می کنم. عربستان سعودی مخالف حفظ انرژی، افزایش کارآیی در مصرف انرژی و یا حتی سوخت های جایگزین نیست. واقعیت این است که ما در آینده به بی.تی.یوهای زیادی نیاز داریم و این به معنای آن است که برای همه انواع انرژی ها و فناوری ها، نقش و جایگاهی وجود دارد. حفظ انرژی و افزایش بهره وری و کارآیی آن اهمیت فراوانی دارد، زیرا به ما امکان می دهد از منابعی که در اختیار داریم، استفاده بیشتری كنیم.

دوم، نباید این نگرانی را داشته باشیم که منابع نفت جهان تمام می شوند، زیرا نفت به این زودی ها تمام نمی شود. بحث کمبود نفت، بحث جدیدی نیست. از هنگام شکل گیری صنعت نفت تاکنون همواره مسئله تمام شدن منابع و ذخایر نفتی مطرح بوده است و مسئله تازه ای نیست. من مطمئن هستم منابع نفت زیادی هنوز کشف نشده اند. خوش بینی من از نوعی پیشینه و گذشته تاریخی ناشی می شود، زیرا تاریخ به ما چیزهای دیگری نشان داده است و کارشناسان از وجود منابع نفتی ناشناخته سخن می گویند. در اوایل دهه ۱۹۷۰ ، برخی افراد پیش بینی می کردند جهان به سرعت به سوی نوعی کمبود نفت گام برمی دارد. اما درهمین دوره که انتظار می رفت نفت جهان به پایان برسد، میزان منابع و ذخایر اثبات شده نفت در حال افزایش بود؛ به گونه ای که میزان منابع نفت جهان از ۵۵۰ میلیارد بشکه در سال۱۹۷۰ به بیش از یک تریلیون ودویست میلیارد بشکه درزمان کنونی رسیده است. این افزایش هنگامی چشمگیرترمی شود که بدانیم در همین دوره جهان حدود ۸۰۰ میلیارد بشکه نفت مصرف کرده است! در دهه ۱۹۷۰ میزان ذخایر اثبات شده نفت عربستان سعودی ۸۸ میلیارد بشکه بود، اما امروز با برخی محافظه کاری ها و به رغم گذشت ۳۵ سال، میزان ذخایر اثبات شده نفت این کشور بیش از ۶۲۴ میلیارد بشکه تخمین زده می شود. تنها در سال گذشته بیش از ۵/۱ میلیارد بشکه به میزان ذخایر اثبات شده نفت عربستان سعودی افزوده شده است. این در حالی بود که در سال گذشته ۳ میلیارد بشکه نفت از این ذخایر استخراج شد. این مسئله چگونه شدنی است ؟! توضیحی که می توان در این باره ارائه داد، درماهیت برآوردها وتخمین هایی است که در زمینه منابع نفت ارائه می شود. برآوردهایی که در این باره ارائه می شوند، حاصل اطلاعات موجود درزمینه شکل گیری ذخایر نفتی و ویژگی های این ذخایراست. این برآوردها مقطعی و منعکس کننده بهترین میزان دانش وآگاهی موجود در زمینه ذخایرنفتی یک منطقه خاص هستند. میزان ذخایر نفتی موجود که در برآوردهای مختلف منعکس شده، با گذشت زمان افزایش یافته است. علت این مسئله آن است که ما دانش خود را دراین باره ارتقا بخشیده ایم. پیشرفت ها در زمینه فناوری های مختلف مانند لرزه نگاری سه بعدی و چهار بعدی، حفاری چاه های نفت و... این امکان را برای ما فراهم آورده اند که آگاهی ودانش خود را از آنچه در لایه های زیرین زمین روی می دهد، افزایش دهیم. پیشرفت های چشمگیری که در زمینه علوم رایانه ای صورت گرفته است، سبب افزایش آگاهی ما در این باره شده اند. این پیشرفت ها به صنعت نفت امکان داده اند الگوهای بزرگ و پیچیده رایانه ای را شکل دهد و به پیش ببرد. این مدل های رایانه ای به ما کمک می کنند درک و آگاهی بیشتری درباره فرآیندهای درون ذخایر نفتی کسب کنیم و از این طریق شناخت بیشتری درباره اندازه ومیزان ذخایرنفتی به دست آوریم.

اهمیت فناوری

عربستان سعودی مدت هاست اهمیت فناوری را در شناخت میزان ذخایر نفتی خود و نحوه فعالیت آنها درک کرده است. به همین دلیل است که این کشور در دستیابی به فناوری های بسیارپیشرفته، سرمایه گذاری فراوان كرده است. ما هر ساله چاه هایی حفر می کنیم که هدف از آنها تولید نفت نیست بلکه با حفر آنها تلاش می کنیم درک و شناخت بهتر و بیشتری از آنچه در زیر لایه های سطحی زمین می گذرد، کسب کنیم. برای مثال، داده هایی که ما پردازش می کنیم، چهار برابر داده هایی است که سازمان فضا نوردی آمریکا ( ناسا ) پردازش می کند. همچنین بانک اطلاعات شرکت نفتی سعودی آرامکو درباره منابع نفتی عربستان سعودی سه برابر بانک اطلاعاتی پایگاه اینترنتی گوگل(Google)است. هنگامی که بحث شناخت ذخایر با مدیریت عربستان سعودی مطرح می شود، این کشور در صدرکشورهای مهم دراین صنعت قرارمی گیرد. جهان مقادیر بسیار زیادی ذخایر نفتی شناخته شده و شناخته نشده داردکه همچنان دست نخورده باقی مانده اند. بی گمان پیشرفت های آینده در زمینه فناوری به ما امکان خواهد داد که به لحاظ اقتصادی و در مقایسه با ارقام تخمینی در خصوص میزان ذخایر موجود، نفت بیشتری برداشت کنیم. برای مثال، افزایش یک درصد میزان بهره وری از ذخایر نفتی موجود در جهان، سبب افزایش ۷۰ میلیارد بشکه ای ذخایر قابل استخراج نفت خواهد شد. این میزان نفت بیش از دو برابر میزان نفت عرضه شده در طول دو سال خواهد بود. من همچنین بر این باور هستم که با استفاده از نوآوری درفناوری خواهیم توانست میزان کارآیی مصرف نفت را افزایش دهیم و از این رهگذر، طول حیات منابع و ذخایر نفتی جهان را فزونی بخشیم. به موازات افزایش کارآیی در نحوه مصرف انرژی، توان ما در میزان عرضه انرژی نیز افزایش خواهد یافت.

قیمت های باثبات

سومین نکته این است که هم کشورهای تولید کننده نفت، هم مصرف کننده نفت و هم خود صنعت نفت از وجود قیمت های باثبات و قابل پیش بینی ، که هم منافع صنعت نفت را لحاظ کند و هم از رشد اقتصادی حمایت كند، سود خواهد برد. اما به چند دلیل، دستیابی به قیمت های باثبات نفت با پیچیدگی های زیادی روبه رواست که از آن جمله می توان به وضع قوانین و مقررات ، نقش جدید نفت به عنوان یک سپرده و سرمایه گذاری مالی و نبود شفافیت در بازار اشاره کرد.

تجربیات گذشته به ما آموخته است كه قیمت بسیار پایین یا بسیار بالای نفت مطلوب و مناسب نیستند. سرمایه و سرمایه گذاری به دنبال فرصت هستند. هنگامی که بهای نفت بسیار پایین باشد، سرمایه از بخش انرژی خارج و به سوی بخش هایی روانه می شود که سود و منفعت بیشتری دارند؛ درنتیجه شاهدکاهش شدید سرمایه گذاری در زمینه ایجاد ظرفیت های جدید در صنعت نفت خواهیم بود. این کاهش سرمایه گذاری در زمینه تولید، حمل و نقل ، پالایش ، توزیع و بازاریابی نفت نیزآشكارخواهد بود. در چنین محیطی که بهای انرژی پایین است ، تقاضا برای آن فزونی می یابد؛ در حالی که به علت کاهش یا نبود سرمایه گذاری، تولید و عرضه انرژی یا ثابت می ماند یا کاهش می یابد؛ در نتیجه، برای آن که توازن ایجاد شود، افزایش قیمت از طریق کاهش تقاضا و ترغیب افزایش سرمایه گذاری ضرورت می یابد.

از اواسط دهه ۱۹۸۰ تا دهه ۱۹۹۰ صنعت نفت در محیط و شرایطی به فعالیت خود ادامه می داد که در بخش های بالادستی و پایین دستی خود، مازاد ظرفیت داشت. مازاد ظرفیت در کل زنجیره عرضه نفت خام سبب شد بهای این فرآورده پایین بماند و نوعی رضایت و آسودگی خاطر در زمینه كافی بودن عرضه نفت خام در آینده ایجاد شود. در همین حال، پایین بودن قیمت نفت سبب افزایش تقاضای آن شد و به همین دلیل، نگرانی رو به رشدی درباره توانایی تولیدکنندگان نفت به تامین تقاضای در حال افزایش جهانی برای نفت در آینده شکل گرفت.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید