دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

من همسرش هستم خوشحال نیستم


من همسرش هستم خوشحال نیستم

زوج جوانی که فیلم روایت زندگی آن هاست بعد از سال ها زندگی مشترک و داشتن ۲ فرزند, هنوز هم روابط سردی با هم دارند, مرد که جراح زیبایی است و پول دار روابطی هم با منشی اش دارد, زن هم که تقریبا خانه دار است تمام درددل هایش را برای دوستش می گوید اما تصادف زن با خودروی عشق قدیمی اش مسیر زندگی بی روح این زوج را دستخوش اتفاقات عجیبی می کند

● خلاصه فیلم

زوج جوانی که فیلم روایت زندگی آن‌هاست بعد از سال‌ها زندگی مشترک و داشتن ۲ فرزند، هنوز هم روابط سردی با هم دارند، مرد که جراح زیبایی است و پول‌دار روابطی هم با منشی‌اش دارد، زن هم که تقریبا خانه‌دار است تمام درددل‌هایش را برای دوستش می‌گوید اما تصادف زن با خودروی عشق قدیمی‌اش مسیر زندگی بی‌روح این زوج را دستخوش اتفاقات عجیبی می‌کند...

● کوتاه درباره فیلم

سعی ما در ستون‌های معرفی فیلم مثل «روی پرده» و «شبکیه» این است که به آثار با ارزش بپردازیم، اما این‌بار بر حسب این‌که پرونده این هفته جیم درباره رواج فیلم‌هایی با مضمون دروغ و خیانت است سراغ فیلمی آمدیم که پرداختن به آن بیشتر جنبه آگاهی دارد تا معرفی و پیشنهاد، سینمای ما هر چه طی این سال‌ها به مضمون خیانت پرداخته بود بیشتر مربوط به خیانت آقایان بود، اما این‌بار فیلمی روی پرده است که ماجرا را از سوی ۲ طرف روایت می‌کند و در نهایت برای آن‌که از گزند ممیزی رها شود با ترفندهایی که قبلا در آثاری مثل «انعکاس» و «اسب حیوان نجیبی است» با آن روبه رو بودیم ماجرا را جمع می‌کند. البته نگران نباشید قرار نیست پایان‌بندی فیلم را لوث کنیم. برادران شایسته در کنار حسین فرح بخش از شناخته شده ترین چهره‌های سینمای گیشه‌ای هستند اما در سطحی بالاتر. قصه فیلم‌هایی مثل «به همین سادگی»، «سارا»، «۴۰ سالگی» و آثار هالیوودی مثل «بی وفا» با بازی ریچارد گیر و دایان لین را کنار هم بگذارید و مقداری از دیالوگ‌های فمینیستی تهمینه میلانی را هم قاطی‌اش کنید می‌شود «من همسرش هستم».

● نقاط قوت فیلم

به زحمت می‌توان نقطه قوتی در فیلم پیدا کرد، البته فیلم از آن قبیل آثاری نیست که مخاطب را دست کم بگیرد و به شعورش توهین کند، نه فیلمی است صرفا بازاری و سطحی، نه با اثری عمیق مثل «به همین سادگی» میرکریمی مواجهیم. تلاش فیلم آن است تا هم به نعل و هم به میخ بزند تا هم آبرودار باشد هم بفروش، شاید سپردن نقش فرعی و خنثی به میترا حجار هم موید همین ماجراست. از طرفی حضور همزمان مصطفی زمانی، نیکی کریمی و میترا حجار برای اولین بار در یک فیلم و آنونس‌هایی که گویای وجود مثلث عشقی در داستان هستند می‌تواند بهانه‌ای برای تماشای این فیلم باشد، هر چند با تماشای فیلم می‌فهمیم مثلث مربع می‌شود و مربع ...

● نقاط ضعف فیلم

زوج فیلم چندان باورپذیر نیستند، نه به نیکی کریمی می‌آید که همسر مصطفی زمانی باشد نه به آن بچه‌های پرخاشگر و آشفته که فرزندان این زوج باشند. در فیلم همه اعضای خانواده عصبی هستند، اما تنش‌هایی که باعث این ناراحتی‌ها می‌شود خیلی سطحی هستند. مهندسی که دلداده سابق نیکی کریمی بوده نابازیگری است که از فرط ناتوانی در ایفای نقش و نداشتن چهره کاریزماتیک حتی دیالوگ هم ندارد و حضورش که باعث تنش‌های اصلی است اصلا برای مخاطب باورپذیر و ملموس نیست. درد دل‌های نیکی کریمی با لادن طباطبایی هم یک جاهایی کارکرد نریشن را در سینما زیر سئوال برده و روی اعصاب است. ماجرای رابطه با منشی هم کمی نخ‌نما و تکراری است. در نهایت هم این خود مرد داستان نیست که پشت پرده ماجرا را کشف می‌کند بلکه گره‌گشایی داستان با دیالوگی سرد و ناگهانی اتفاق می‌افتد.