جمعه, ۱۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 7 March, 2025
مسیر شغلی خود را انتخاب كنید

بسیاری از افراد تصمیمهای شغلی خود را از طریق مشاهده دنیای اطراف و تلاش برای تطابق خودشان با این دنیا اتخاذ میكنند. این امر مخالف كاری است كه واقعاً باید انجام شود.
بهترین مسیر شغلی فرایندی است كه از درون آغاز میشود (یك نوع تكامل خودآگاهی). شما میبایست از مهارتها، استعدادها، تواناییها، امكانات و ویژگیهای منحصر بفردتان آگاه شوید چون این خودآگاهی چرخهای است كه فرد را به سمت یك شغل رضایتبخش هدایت میكند.
شناخت مهارتهای قابل انتقال یك قدم اساسی در برنامهریزی شغلی است. مقاله حاضر توضیح میدهد كه این مهارتها چه هستند و كمكهایی را برای تشخیص و افزایش میزان مهارتها و استفاده از آنها در به دست آوردن یك موقعیت شغلی مناسب ارائه مینماید.
۲- انواع مهارتها
مهارتها را میتوان به عنوان سرمایه منحصر به فرد هر شخص تعریف نمود. سه گروه از مهارتها وجود دارند. مهارتهای فنی، مهارتهای اكتسابی و مهارتهای قابل انتقال. مهارتهای فنی تخصص گرایی درون یك رشته خاص را مطرح میكند و فرد را قادر میسازد كه یك شغل به خصوص را داشته باشد؛ مانند طراحی یك فرایند شیمیایی، عملیات ساخت تجهیزات و مانند آن. مهارتهای اكتسابی ریشه در ویژگیهای شخصی یك فرد مانند انعطافپذیری، كنجكاوی، قدرت تصمیمگیری و بهینه سازی دارد. مهارتهای قابل انتقال مهم ترین نوع مهارتها در توسعه مسیر شغلی است. این مهارتها را میتوان از حرفهای به حرفه دیگر و از یك حوزه صنعت به حوزه دیگر منتقل كرد. شناخت مهارتهای قابل انتقال اولین قدم در خودآگاهی و برنامهریزی شغلی است. این مهارتها در هفت مقوله جای میگیرند:
ارتباطات: نگارش، گفت وگو، گوش دادن، آموزش، مشورت، متقاعد سازی، مدیریت، تبلیغ و بیان احساسات
خلاقیت: تجسم، ذهنی سازی، ابداع، ایجاد، بداهه پردازی، تعبیر و تفسیر و استفاده از تواناییهای هنری
تحقیق: جمع آوری، ارزیابی و طبقه بندی اطلاعات
تشریح: استفاده از تحلیلهای منطقی، توسعه چارچوبهای كاری، تشخیص ضعفها و شناخت شباهتها
حل مسائل: تعریف یك مسئله، ارزیابی گزینهها، تسلط بر راه حلها و بهبود یك موقعیت
سازماندهی: از طریق دنبال كردن برنامهها و دستور العملها، توجه به جزئیات، بایگانی، جستجو و طبقهبندی
تركیب: تلفیق قطعات اطلاعات در یك كل به هم پیوسته، بررسی اطلاعات و بیان آنها در یك شكل واضح
آگاهی از مهارتهای قابل انتقال كمك میكند، دریابید چه تواناییهای ویژهای دارید و ضمناً امكانی برای واضح سازی آن تواناییها به شما میدهد.
۳- تشخیص مهارتهای قابل انتقال
منبع مهارتهای قابل انتقال اغلب در زندگی روزانه وجود دارد. در تجربیات زندگی، كارهایی كه در هر دوره زندگی انجام دادهاید و از انجام آن لذت بردهاید، اعتقاد داشتهاید كه به خوبی از عهده آن برآمدهاید و باعث غرور و خوشحالی شما شده است. این مهارتها باید خیلی زود در زندگی آشكار شود تا محملی باشد برای معرفی فرد.
مهارتهای قابل انتقال عموماً در موفقیتها و تجربیات مثبت زندگی پیدا میشوند. خاطراتتان را مرور كنید و درباره مواقعی كه برایتان خیلی ارزشمند بوده، بنویسید چون از طریق نوشتن درك جامع تری از خودتان خواهید داشت. تمرین دو مرحلهای زیر كمك میكند كه مهارتهای قابل انتقال را بشناسید:
موفقیتهای خود را فراخوانی كنید. یك سفر در خاطراتتان (از كودكی تا زمان حاضر) داشته باشید. تا جایی كه میتوانید تجربیاتی را كه به شما احساس رضایت میدهد به یاد بیاورید. سعی كنید تجربیات را در زمانهای مختلف زندگی مرور كنید.
این تجربیات رضایتبخش میتواند طیفی از مسائل مانند كمك به برادر یا خواهرتان در یادگیری خواندن، ساختن یك اسباب بازی مكانیكی، توسعه یك سیستم تجهیزاتی تا سازماندهی یك رخداد سیاسی را در بر گیرد. این طیف باید شامل كارهایی باشد كه شما انجام دادهاید نه رویدادهایی كه برایتان اتفاق افتاده است.
اصل لذت یا رضایت بسیار مهم است. ممكن است این قضیه برای بقیه دنیا اهمیتی نداشته باشد، اما در چشمان شما باید ارزشمند جلوه كند و یك رخداد حیاتی و معنادار در زندگیتان قلمداد شود.
خاطراتتان را تحلیل كنید. همان طوری كه رویدادهای رضایتبخش زندگی را به خاطر میآورید، جزئیات آن را مشخص نمایید. به موقعیتها، موضوعات، افراد درگیر و نقشی كه بازی كردهاند، توجه داشته باشید. جمع آوری جزئیات را كامل كنید تا جایی كه میتوانید درباره فعالیتی كه خودتان در این فرآیند انجام دادهاید و نحوه انجام آن را بنویسید: چگونه كار را سازماندهی كردهاید، دیگران را متقاعد كردهاید، مسائل را حل كردهاید و غیره.
این تمرین كمك خواهد كرد كه مهارتهایتان را با بررسی تجربیات واقعی در زندگی مشخص كنید. بخش عمدهای از امور پنهان در تجربیات (چیزی بیش از آنچه كه از خودتان انتظار دارید یا قادر به دركش هستید) مهارتها و استعدادهای شما هستند. به عنوان مثال، موضوع خاطرات چه بود؟ آیا درباره مردم بود و یا در مورد مفاهیم كلی، هنر، علوم یا پزشكی؟ از چه قابلیتهایی استفاده كردید؟ نگارش، آموزش، تحقیق، طراحی و یا اقناع؟ چه وضعیتی به طور مكرر رخ داد؟ حل مسئله، نیازهایی كه باید برآورده میشد و یا یك وضعیت بحرانی؟ چه چیز باعث دستیابی شد؟ چه نیازی آشكار شد؟ سازماندهی اهداف، نیاز برای كمك رسانی، نیاز برای كامل كردن یك فعالیت خاص؟ شرایط انجام كار چگونه بود؟ آیا مجبور به رعایت ضربالاجلهای تعیین شده بودید و یا آزاد و مستقل كار میكردید و فرصت كافی برای آموختن و تجربهاندوزی نیز داشتید؟
وقتی كه شما محدوده وسیعی از تجربیات را مرور میكنید به رخدادهای كوچكی كه در پس این محدوده قرار میگیرد، دقت كنید. آنها علایمی برای راهیابی به معانی عمیقتر هستند. به فعالیتهایی كه در زندگی روزانه به شما انرژی میدهد و نشانی از استعدادهایتان است، توجه كنید: گلكاری در باغ، فعالیتهای مالی، خواندن نقشههای پیچیده و یا تمركز نمودن روی یك مورد كاری خاص.
استعدادها ممكن است به قدری طبیعی در شما پدیدار شوند كه آنها را بیاهمیت تلقی كنید. اما این ویژگیها شما را از دیگران جدا میكنند و دارایی ارزشمندی هستند. به همین لحاظ مهمترین كاركرد پاداش این است كه به عنوان یك محرك عمل میكند و مجالی به بروز استعدادها میدهد.
دانستن این كه در بسیاری از فعالیتها خوب هستید به شما شاهدی از مجموع مهارتها ارائه میدهد و به اصولی كه در زندگی اجرا میكنید، تأكید مینماید. به عنوان مثال مهارتهای شما مربوط به كدام یك از امور ذیل است: مدیریت، رهبری، تحقیق، طراحی و برنامهریزی، ارتباطات میان فردی و یا تحلیل مسائل؟
بعد از انجام این تمرین شما باید درك بهتری از مهارتهای قابل انتقال یا به عبارتی مهارتهای شخص و میزان مهارتها داشته باشید.
۴- موجودی مهارتها
موجودی مهارتها میزان دارایی شما از مهارتها و روشهای ترجیحی فعالیتهاست. همچنین مجموعه منحصر به فردی از استعدادهاست. این موجودی عامل ثبات حرفهای شما در دنیای كار است. شناخت این مهارتها باعث امنیت میشود. چون آنها وسایل و امكاناتی نیست كه در اختیار دارید، بلكه موجودیت شماست. توانایی و قابلیتی است كه شما از یك موقعیت به موقعیت دیگر و از یك شغل به شغل دیگر منتقل میكنید.
۵- روی عناوین شغلی تأكید نكنید
عناوین شغلی فقط برچسب هستند و اغلب باعث گمراهی میشوند. شركتها هنوز این عناوین را خیلی جدی میگیرند. آنها مشخصهای هستند كه شغلها را توصیف میكنند. این مهارتهای مورد نیاز حرفهها را توصیف نمی كنند. عناوین شغلی در رشتههای مختلف معانی متفاوت دارند. بنابراین بسیار مهم است كه دریابیم هر عنوان شغلی چه معنایی میدهد و چگونه به استعدادها و مهارتهای قابل انتقال مرتبط میشود. به عنوان مثال یك مدیر پروژه در صنایع شیمیایی با یك مدیر پروژه در شركت بازرگانی متفاوت عمل میكند.
در مواجهه با عناوین شغلی باید چند سئوال اساسی را مطرح نمایید. به عنوان نمونه به این موارد توجه كنید: وقتی این عناوین شغلی بر عهده ما گذاشته میشود، دقیقاً میبایست چه اقدامی انجام دهیم؟ آیا پیدا كردن راهكارها بر عهده ماست یا سازماندهی و تحلیل؟
۶- روش كار را با مهارتها ربط دهید
گاهی اوقات درك این نكته كه چگونه مسئولیت را كامل كنید از خود آن مسئولیت مهمتر است. روش شما در به نتیجه رساندن فعالیتها چیست؟ آیا فرآیندمدار هستید و كنجكاوید كه ببینید چگونه اجزاء و مراحل یك فعالیت به هم مرتبط میشوند یا هدف مدار هستید و روی خروجی بیشتر تأكید دارید تا فرآیند؟ آیا شما در چارچوب فرجههای زمانی كار میكنید یا جلوتر از زمان حركت میكنید؟ آیا پروژهها را مانند یك اكتشاف در نظر میگیرید یا برنامه زمانبندی شده دارید؟ آیا دوست دارید به تنهایی كار كنید و یا ترجیح میدهید در تعامل با دیگران باشید؟
هنگامی كه مهارتهایتان را با روشهای مورد علاقه انجام كار تركیب میكنید، امكاناتی دارید كه شما را به سوی یك فعالیت كاملتر هدایت مینماید. در واقع اگر حرفهای را كه به آن علاقه دارید، پیشه خود سازید و آن را با روش كاری مورد نظرتان هماهنگ سازید، احساس متعالی بودن خواهید كرد.
۷- مهارتهایتان را در سطح مطلوب نگه دارید
هدف شما میبایست به روز نگه داشتن مهارتها و بالا بردن توانایی كاری در سطحی انعطافپذیر باشد. اگر میخواهید انتقال شغلی داشته باشید و یا در حوزهای كه هستید پیشرفت كنید، مشخص كردن شكافها در مهارتها و معلومات یك قدم اساسی است. بالا بردن توانایی كاری به معنای بارور ساختن قابلیتها و درك این نكته است كه كجا میتوان این شكافها را از بین برد. در این میان توسعه مهارتهای چندگانه نیز ضروری است.
اگر شما بتوانید از مرزهای قراردادی بگذرید و بین وظایف كاری روزمره و پروژههای خاص هماهنگی و توازن ایجاد نمایید، پس میتوانید پیشرفت كنید. آموزش مستمر بدین معناست كه خودتان را مطابق با تكنولوژیها، صنایع و ساختارهای كاری جدید روزآمد نگه دارید و از رویههای بازار و تغییرات نیازهای كاری مطلع شوید.
۸- تعریف موفقیت
موفقیت برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. برای برخی از افراد به دست آوردن قدرت مالی و برای برخی صرف وقت برای خانواده و یا داشتن یك شغل مستقل و مكفی موفقیت محسوب میشود. اما یك نكته بین همگان مشترك است و آن این كه استفاده از استعدادها و تواناییها و ابراز وجود، یكی از راضی كننده ترین تلاشهای انسانی است. در این میان كار یك چرخه طبیعی برای ابراز وجود است.
شناخت مهارتها و استعدادها انسان را به خودآگاهی بیشتر میرساند. خودآگاهی و توانایی باعث ایجاد اطمینان و اعتماد به نفس میشود و اعتماد به نفس باعث موفقیت میگردد.
نویسنده: ناهید مهریزی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست