جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فراتر از عقلانیت مدرن


فراتر از عقلانیت مدرن

عنصر تفهم تفسیری وبر مبتنی بر فرض عقلانی بودن است عقلانیت و عقلگرایی یكی از محوری ترین مفاهیم آثار وبر است كه در متن حاضر نیز به عنوان شاخصی برای نگریستن به مسئله عقلانی شدن و عقلانی بودن در اجتماع ایرانی می پردازد

آدمیان را دو چیز بیش از همه می رنجاند. نخست آن كه ماهیت وجودی قوم یا ملیتی در مقطعی از تاریخ، غیرعقلانی تلقی شود. به گونه ای كه آن قوم فاقد میراث عقلانی است و دوم آن كه به تناوب رفتار برخی آدمیان به دلیل حضور در جوامع پیشا مدرن، خارج از قواعد عقلانیت به شمار رود. در این باره بارها عنوان شده كه رفتار ایرانیان، سنتی و احساسی بوده، و قواعد حاكم بر رفتار آنان به ویژه با توجه به ایجاد توازن میان وسیله _ هدف عقلانی نیست.

مقاله حاضر با توجه به آموزه های وبری در این باره تأكید دارد كه حتی موضوعی ایمانی همچون دعا برای رسیدن به یك هدف عقلانی مانند قبولی در كنكور، به نوعی رفتار عقلانی تاریخی مردم ایران محسوب می شود. این مقاله از نظرتان می گذرد.

عنصر تفهم تفسیری وبر مبتنی بر فرض عقلانی بودن است. عقلانیت و عقلگرایی یكی از محوری ترین مفاهیم آثار وبر است كه در متن حاضر نیز به عنوان شاخصی برای نگریستن به مسئله عقلانی شدن و عقلانی بودن در اجتماع ایرانی می پردازد. بنابراین نخست انتظار آن است كه وبر بنا به رسالتی كه برای جامعه شناسی قائل است انواع «ناب» صور متناظر كنش انسان را به شكلی طرح كند كه در هر مورد به واسطه رسایی كامل آنها به لحاظ معنایی، متضمن بیشترین انسجام منطقی ممكن باشند. در این مسیر وی انواع كنش اجتماعی را به چهار دسته تقسیم می كند كه از این قرارند: ۱ _ كنش احساسی و عاطفی (محصول عواطف و انفعالی است و معطوف به هدف نیست) ۲_ كنش سنت گرایانه (تقلیدی وبر حسب عادت است) ۳ _ كنش معطوف به ارزش (مستقل از محرك خارجی است) ۴ _ كنش معطوف به هدف. نوع اخیر كنش مبتنی بر این انتظار است كه اشیاء در موقعیت بیرونی و یا سایر افراد به نحو معینی رفتار خواهند كرد و از چنین انتظاراتی به مثابه شرایط یا وسایل تحقق موفقیت آمیز هدفهایی كه به طرز عقلانی توسط خود فرد انتخاب شده اند استفاده می شود. بنابراین «كنش عقلانی زمانی از نوع معطوف به هدف خواهد بود كه با بررسی دقیق اهداف و وسایل و عوارض ثانویه صورت گیرد.» (۱) در نگاه نخست به نظر می رسد كه وبر چنین عقلانیتی را تنها نمونه عقلانیت ممكن در جامعه شناسی می داند چون در جایی می گوید: «تجارب عرفانی را نمی توان در قالب كلمات رسا بیان كرد بنابراین آنانی كه در كوران این تجارب نبوده اند هیچ گاه قادر به فهم كامل آن نیستند» (۲). از این رو شاید نتیجه منطقی گزاره یاد شده این باشد كه چنین حوزه ای، از گستره بررسی تفسیری جامعه شناسانه خارج است، اما از سوی دیگر وبر معتقد است كه هر كدام از این حوزه ها می توانند برحسب مقاصد و غایات متنوعی عقلانی شوند و چیزی كه از یك نظر گاه «غیرعقلانی» است شاید از نظرگاه دیگر «عقلانی» تلقی شود. مثلاً همانقدر می توان از «انواع عقلانی شدن» مكاشفه عارفانه _ یعنی رویكردی كه از دید سایر حوزه های زندگی به طور ویژه غیرعقلانی تلقی می شود - سخن گفت كه از عقلانی شدن زندگی اقتصادی، فنی، پژوهشی، علمی و غیره.

بنابراین با اینكه پدید آوردن جریان كنش «معطوف به هدف» كاملاً عقلانی، به واسطه بداهت تفهم و وضوح عقلانیش می تواند همچون یك نوع مثالی بر عرصه جامعه شناسی حكومت كند و حتی شاید روش جامعه شناسی را فقط از این نظر و به خاطر كارآیی روش شناختی اش بتوان «عقلگرایانه» تلقی كرد ولی در نظر وبر جامعه شناسی همچنین می كوشد پدیده های غیرعقلانی گوناگون (مثلاً پدیده های عرفانی پیامبرانه، روحی و نیز انفعالی) را بر مبنای مفاهیمی نظری كه به لحاظ معنایی رسا هستند، مورد بررسی قرار دهد.

با اینكه در چارچوب نظریه وبری، گرایش های ذهنی فقط باید زمانی كنش اجتماعی تلقی شوند كه به سوی دیگران جهت گیری شده باشند و از طرف دیگر اگر كنش مذهبی صرفاً به صورت تامل و در خود فرورفتن و یا عبادت انفرادی باقی بماند دیگر جنبه اجتماعی نخواهد داشت؛ ولی باز هم حوزه هایی چون عرفان و دین را نمی توان از حیطه تبیین جامعه شناختی جدا دانست، چرا كه حتی عقلانی شدن زندگی می تواند جنبه غیرعقلانی داشته باشد؛ و تنها برای تعیین تفاوت های میان حوزه های فوق، باید معین كرد كه حوزه های عقلانی شده كدامند و عقلانی شدن در كدام جهت صورت گرفته است. دقیقاً به دلیل چنین تمایلاتی است كه از نظر وبر «عقلگرایی مفهومی تاریخی است كه دربردارنده دنیایی از تناقضات است.» (۳)

اكنون شاید بتوان دو مفهوم عقلانیت را در آثار وبر كه به وضوح متفاوت اند از هم تفكیك كرد. ۱ _ عقلانیت به معنای كنشی معطوف به هدف كه در آن «می توان اعمال فردی را كه می كوشد با انتخاب وسایل مقتضی به هدف معینی نائل آید، فهم نمود، البته مشروط به اینكه كم و كیف وضعیتی را كه مبنای انتخاب اوست برای ما آشنا باشد» (۴)، در این نوع عقلانیت، با توجه به آرای وبر «در مورد تحلیل علمی نظام مند، سهلتر این است كه تمام عناصر غیرعقلانی و ناشی از عاطفه را به عنوان انحراف از نوع مفهوماً ناب كنش معطوف به هدف نشان دهیم» (۵). در این مورد معیار عقلانی بودن كنش، وجود عاملی بیرونی در آن است و اگر جنبه درونی «روانشناختی» پیدا كند آنگاه خصلتی غیرعقلانی پیدا می كند و با اینكه عرف رایج فقط چنین عملی را نیت مند intentional می داند ولی وبر چنین خصوصیتی را حتی برای كنش های حاوی فرآیندهای عاطفی كه در بافت معنایی ذهنی خود وجود دارد هم نیت مند می داند.

۲- نوع دیگر عقلانیت نیز «... یك رهیافت ذهنی _ نظری یا عملی _ اخلاقی، به معنای انسجام منطقی یا غایت شناختی آن رهیافت» (۶) است كه از نظر وبر «همواره بر انسان تأثیر داشته و دارد» . چنانچه گفته شد وبر نوع اول كنش را مختص جهان غرب بالاخص در دوره ای كه وبر در آن می زیسته می داند و نوع دوم آن را در هر عصر و اقلیمی قابل ردیابی می داند و همان طور كه در تحقیقاتی چون روانشناسی اجتماعی ادیان جهانی و دنیاگریزی مذهبی و جهت گیری های آن كه در اواخر عمرش صورت گرفته پیداست، مطابق با روش ساخت نوع مثالی خود، مقاله های فوق را «با عقلانی ترین شكل هایی كه واقعیت می تواند به خود بگیرد» آغاز می كند. وبر در این آثار مشخص می كند كه مثلاً در بطن اسطوره منجی، نطفه نوعی برداشت عقلانی از جهان نهفته است. در عین حال، «همین دیدگاه عقلانی نسبت به جهان همچون نشانه ای مثبت، به رنج كیفیتی معقول می بخشید، حال آن كه در آغاز نسبت به آن بیگانه بوده است» (۷). بنابراین ظاهراً وبر به راستی به آنچه كه تبیین جامعه شناختی سیر عقلانیت در حوزه های دیگر روابط، به غیر از روابط معطوف به هدف می نامد دست یازیده است. در این راه او خود را از قید نوع خاصی از عقلانیت كه صرفاً در دنیای سرمایه داری و با حضور روح اخلاق پروتستانی صورت گرفت (كه همه ابعاد زندگی را دچار عقلانیت وسیله _ هدف نمود)، آزاد كرده و معتقد است كه «عقل گرایی انواع متفاوتی دارد، هر چند كه همه آنها در تحلیل نهایی با یكدیگر پیوندی جدایی ناپذیر دارند» (۸).

با تنوعی كه وبر در مفهوم عقلانیت مشاهده كرده لذا یكی از صور ناب عقل گرایی می تواند مبنای بحث حاضر قرار گیرد.

علی ستوده چوبری

پی نوشت ها در دفتر روزنامه موجود است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.