پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

مقصر كیست


مقصر كیست

با وجودی كه فعالیت های عمرانی , آموزشی, خدماتی,فرهنگی و افزایش یافتند ولی واقعیت این است كه هیچ چیز نمی تواند جای یك شغل مناسب را بگیرد چرا كه داشتن شغل, نویدبخش ثبات امروز و امید فرداست

آیا ساركوزی مقصر است؟ قطعاً، یك وزیر كشور آن گونه صحبت نمی كند. وقتی وی عده ای را اراذل و اوباش خطاب می كند، این خطر وجود دارد كه همه ساكنین شهركهای حاشیه ای حتی آنان كه هرگز خلافی نكرده اند، احساس كنند كه به آنها توهین شده است. این یعنی نزدیك كردن آتش به بشكه باروت. در برخی شرایط كلمات حكم گلوله یا كوكتل مولوتف دارند.ولی وضعیت تاریخی و حیات سیاسی فعلی در فرانسه از شخص وزیر كشور فراتر می رود. به دلیل ناآگاهی سیاسی، این وزیر یك بستر شورش در كشور فراهم كرد. واقعیت این است كه كلیت جمهوری، در حال گذار از یك نقطه عطف سرنوشت ساز است كه به این یا آن مسئول و وزیر بستگی ندارد. نه تنها در شهركهایی كه شاهد اتومبیلهای سوخته بودند بلكه در سراسر فرانسه و اروپا یك دوران پیش از نوامبر ۲۰۰۵ و یك دوران پس از در تاریخ ثبت می شوند. آیا پس از بازگشت آرامش، فرانسه دچار تشتت و اختلاف خواهد شد و مناطقی به طور كامل تفكیك خواهند شد تا به دور آنها حصارهایی امنیتی كشیده شود؟ شاید با برقراری مقررات منع رفت وآمد كه ناشی از ناتوانی اجتماعی حكومت است، خاطره جنگ الجزایر در اذهان زنده شود. یا شاید به یاری تلاشها و تدابیر واقع گرایانه، دولت در مسیر اتحاد دوباره جمهوری گام برخواهد داشت؟ كارهای زیادی انجام گرفته اند ولی نقصی وجود داشته است. فصل جدیدی باید گشوده شود.شكی نیست كه سخنان نیكولا ساركوزی بیانگر سیاستی اند كه عاری از عواقب نیست و شخص وزیر كشور مسئول سخنانش است. طرح پلیس محله كه توسط جناح چپ مطرح شد و هدفش پیوند پلیس با مردم بود، تاثیرات قابل ملاحظه ای نداشت ولی لغو آن پیوندهای شكننده در حال تكوین بین پلیس و جوانان ساكن حومه را از بین برد. كسی نمی داند آیا طرح پلیس محله داروی دردها بود یا نه ولی باید پذیرفت كه دوری از مردم از عوامل ایجاد شورش و ناآرامی است.

البته اصل موضوع چیز دیگری است و آن ناكامی غم انگیز جمهوری فرانسه در شهركهای حومه است. هم جناح راست و هم چپها بی تقصیر نیستند. به حال خود رها كردن حومه شهرها قابل انتقاد است. البته باید گفت كه میلیاردها یورو به نوسازی شهركهای حومه ای اختصاص یافتند. بخش خدمات عمومی در اكثر مناطق تا پای دیوارهای خانه های اقشار كم درآمد پیش رفتند و گروه های باانگیزه ای متشكل از اساتید دانشگاه، مربیان، پلیس، و متولیان ورزشی و فرهنگی كوشیدند تا پیوندهای یك جامعه از هم گسیخته را دوباره برقرار سازند. بدون این تلاشها، شورشها بسیار زودتر از اینها و با شدت بیشتری بروز می كردند. ولی همه این تلاشها در بلند مدت در فرانسه ای كه از حدود ۲۰سال پیش با بیكاری گسترده دست به گریبان است، مضمحل شده اند. فعالیت ها، آموزشها، نوسازیها و راه حل ها افزایش پیدا كردند ولی واقعیت این است كه هیچ چیز نمی تواند جای یك شغل مناسب را بگیرد؛ چرا كه شغل نویدبخش ثبات امروز و امید فرداست.در بسیاری از نواحی نرخ بیكاری جوانان از ۵۰درصد هم بیشتر است. این بی تحركی ناخواسته و این ناامیدی، اتومبیلها را شعله ور می سازند.مقصر كیست؟ در یك شهر درهم شكسته باید دید چرا دیوارها سست بودند. زمانی كه در سالهای ،۱۹۹۰ یك سیاست پولی مانع رشد شد و به نفع بازارهای مالی تمام شد، در واقع هیزم آتش فراهم می شد. زمانی كه صاحبان صنایع بدون هیچ احساس مسئولیتی با واردات كالاهای لوكس و گرانقیمت فرصتهای شغلی را نابود كردند در واقع آنها به خشونت دامن می زدند. نظامی كه با حمایت از منافع خاص شركت ها و مخالفت با اصلاحات خود را فلج كرده به كسری بودجه خو گرفته است، در حالی كه مطابق یك سیاست اقتصادی پویا، ایجاد شغل در جامعه نیازمند جمع آوری منابع است. چنین دولتی در حقیقت ناامیدی شهرك نشینان را پذیرفته است و هنگامی كه یك اراده سیاسی مضحك در كار ساماندهی بحث مهاجرت غیرقانونی كارشكنی كرد، این امر در واقع منجر به افزایش جمعیت در شهركهایی شد كه پیشاپیش با بیكاری گسترده دست و پنجه نرم می كردند. بدین ترتیب افراد بیشتری با گذراندن اوقات خود در كنار دیوارها و چهار راه ها پلیس را به چالش می طلبند. برای پذیرفتن یك فرد جدید باید از امكانات لازم برخوردار بود در غیر این صورت امكان رویارویی منتفی نیست. فراموش نكنیم كه آنهایی كه به امر ساماندهی ورود خارجی ها بهایی نمی دهند، هیچگاه در این شهركها زندگی نكرده اند.

وقتی آتش شعله ور می شود چه بایدكرد؟ ابتدا باید آرامش برقرار شود یعنی به قانون احترام گذاشته شود. قاطعیت یك شرط اساسی است. افرادی كه عابرین را مورد ضرب وشتم قرار می دهند، مدارس را تخریب می كنند و یا با سوزاندن اتوبوسها جان عده ای را به خطر می اندازند، هیچ عذری ندارند، حتی اگر به تمام دلایل مذكور استناد كنند. ولی چه خوب بود كه زمانی كه ابری از گاز اشك آور مسجدی را احاطه كرد، پلیس و مسئولین توضیحات شفاف می دادند و عذرخواهی می كردند. این توقع زیادی نیست.

همچنین ارائه اطلاعات روشن و قابل اعتماد درباره شرایط مرگ دو جوان در كلیشی بحران را آرامتر می كرد.برخلاف آنچه بخشی از جناح راست تصور می كند، ما در سال ۱۹۶۸ نیستیم. در آن سال نیروهای زیادی از پلیس بسیج شدند تا نهضت جوانان را خاموش كنند. راه حل مسئله اجرای مقررات منع آمد و رفت نیست. افكار عمومی به خوبی می داند كه سركوب صرف راه به جایی نمی برد.در هنگام بروز خشونت باید متناسب با نوع خشونتها وارد عمل شد. قبل از هر چیزی پول لازم است. وقتی دولت این همه اسراف می كند پس حتماً می توان با اصلاح دولت مبالغی قابل توجه صرفه جویی كرد. وقتی درآمدهای طبقه های مرفه با این سرعت افزایش یافته اند، چه لزومی دارد مالیات ثروتمندان كاهش یابد؟ با عنایت به این نكات می توان میلیاردها یورو عایدی داشت. این نیاز به شهامت سیاسی دارد. در مرحله بعد نیاز به نیروهای جدید و تازه نفس است، كارمندان زیادی بازنشسته می شوند. در حالی كه اگر برای استخدام افراد جدید، مراحل دیوان سالاری (بوروكراسی) حذف شوند، پولهای زیادی صرفه جویی می شود كه می توان آن را به عنوان حقوق افراد جدید در نظر گرفت. وقتی پراكندگی نیروهای پلیس در مناطق مختلف غیراصولی است و در محله های پرتنش فقط در صورت بروز ناآرامی سروكله آنها پیدا می شود، لازم است كه توزیع نیروهای پلیس براساس منطق صورت گیرد. این نیاز به شهامت سیاسی دارد.و كلام آخر اینكه باید عدالت برقرار شود. پلیسی كه بین شهروندان فرانسوی با توجه به رنگ و پوستشان تفاوت قایل می شود، سزاوار توبیخ است.وقتی تبعیض در بخش مسكن و شغل این قدر آشكار است، عده ای باید داوطلب انجام اصلاحاتی شوند. بدین ترتیب ساكنین شهرك ها این شانس را خواهند داشت كه تبدیل به شهروند شوند. این نیز نیاز به شهامت سیاسی دارد، چیزی كه فقدانش بیش از هرچیزی محسوس است.

منبع: نوول ابزرواتور

www. novobs.com

Laurent Joffrin

لودان ژوفرن

ترجمه: محسن ایمانی