دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
مجله ویستا

غزلی برای...


غزلی برای...

چو روبهان به ریا رخنه در حرم کردند
برادران مرا خصم جان هم کردند
دوباره قوم قسم خورده ی برادر کش
فریب پیرهن پاره را علم کردند
رواست مرگ کبوتر که خادمان سفیه
شغال را به حرمخانه …

چو روبهان به ریا رخنه در حرم کردند

برادران مرا خصم جان هم کردند

دوباره قوم قسم خورده ی برادر کش

فریب پیرهن پاره را علم کردند

رواست مرگ کبوتر که خادمان سفیه

شغال را به حرمخانه محترم کردند

دلم برای دلیران ایل می سوزد

که آهوانه از این چشمه سار رم کردند

به هر که خامه ی تزویر زد بها دادند

به هر که لوده ی خوکان نشد ستم کردند

چه سروهای بلندی که پشت عزت خویش

به باد بندگی روزگار ،خم کردند

دلم پر است،پر ازحرف های ناگفته

قلم کجاست که دستان من ورم کردند

محمد علی جوشایی