دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

ساعت ۱۶ تئاتر شهر برای همه بفرستید


ساعت ۱۶ تئاتر شهر برای همه بفرستید

ایستگاه تئاتر شهر, چهارراه ولی عصر دوشنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۶, ساعت چهار بعدازظهر هنرمندان, مسوولان و دانشجویان تئاتر, تراکتور کوچکی که دوباره حفره بزرگ را با خاک پر می کند و کارگرانی که مات به جمعیت نگاه می کنند

ایستگاه تئاتر شهر، چهارراه ولی عصر دوشنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۶، ساعت چهار بعدازظهر. هنرمندان، مسوولان و دانشجویان تئاتر، تراکتور کوچکی که دوباره حفره بزرگ را با خاک پر می کند و کارگرانی که مات به جمعیت نگاه می کنند. هوا سرد است و تئاتر شهر همچنان نیمه ویران اما یک انرژی عجیب در هوا موج می زند. این انرژی از کجاست؟ بعد از سال ها نخستین بار است هنرمندان، مسوولان اداره هنرهای نمایشی، مسوولان خانه تئاتر و مسوولان تئاتر شهر یکی شده اند و یک چیز می خواهند «نخواهید و نپسندید محوطه این مجموعه هنری به ایستگاه مترو تبدیل شود. این محوطه یکی از صحنه های تئاتر بی بضاعت ماست».

حمید سمندریان ضمن اینکه پیشنهاد می کند ۱۲ آذر به عنوان روز ملی تئاتر ایران نامگذاری شود از همه درخواست می کند هم صدایی و هم دلی شان منحصر به این روز خاص نباشد تا تئاتر به جایگاه اصلی خود برسد و رضا کیانیان می گوید اگر دو سال قبل، خانه تئاتر و همه ما هنرمندان این رشته دور هم جمع می شدیم، گودبرداری در کنار مجموعه تئاتر شهر انجام نمی شد.

پرویز پرستویی که تئاتر شهر را خانه خود می داند می گوید که باید در حفظ و حراست آن بکوشیم چرا که اینجا حیثیت ما و مکان رشد همه ماست. و خیلی های دیگر هم هستند؛ مسعود رایگان، رویا تیموریان، هما روستا، فرهاد اصلانی، پیام دهکردی، پانته آ بهرام، مازیار میری، محمد رحمانیان، مهتاب نصیرپور، نادر برهانی مرند، سینا رازانی، کامران تفتی، داوود فتحعلی بیگی، ستاره اسکندری، محمد عاقبتی، کیومرث مرادی، منیژه محامدی، امیر دژاکام، اشکان خطیبی، الیکا عبدالرزاقی، هدایت هاشمی، مهدی میامی و... می توان همه این صفحه را با نام های آشنا پر کرد و صفحات بعدی را با نام دانشجویان و دیگرانی که تئاتری اند حضور دارند و دلشان برای این هنر می تپد.

این همه در شرایطی گرد هم آمده اند که حتی یکی از صحنه های تئاتر شهر برای اجرا آمادگی ندارد، بر دستمزد ها که اگر بتوانند آن را چندین و چند ماه بعد از تمام شدن اجرا، دریافت کنند، مالیات بسته شده و تابلوی نمایش به اجرا نرفته بیضایی خودنمایی می کند. وحشت از اینکه جان این مجموعه آرام آرام و به تدریج گرفته شود، آنان را گرد هم آورده است.

ماجرا از روز پنجشنبه گذشته آغاز شد، بی اطلاع و هماهنگی قبلی؛ مدیر تئاتر شهر که طبق روال هر روز به سر کار خود می آید ناگهان با وضعیت تازه یی روبه رو می شود؛ محوطه تئاتر شهر را حفاری کرده اند و دور آن حصار کشیده اند.

قرار است ایستگاه مترو چهارراه ولی عصر در تئاتر شهر ساخته شود و نام آن را هم بگذارند «ایستگاه تئاتر شهر». نه وزارت ارشاد خبر دارد و نه اداره کل هنرهای نمایشی. همه به تکاپو می افتند. بار دیگر حفاری دیگر در نزدیکی مجموعه یی که یک بار پیش از این بر اثر گودبرداری نشست کرده است آن هم مجموعه یی که تنها مرکز اصلی تئاتر کشور است و جزء میراث فرهنگی نیز محسوب می شود. جدای از هرگونه آسیبی که ممکن است از نظر فنی به این ساختمان وارد شود، تئاتر هنری است که به سکوت احتیاج دارد. فکرش را بکنید جمعیتی که هر بار به این ایستگاه وارد یا از آن خارج می شوند چه ازدحامی به وجود خواهند آورد. در چنین شرایطی چگونه تئاتر ممکن خواهد شد؟

به اضافه آنکه محوطه این مجموعه، مکانی برای اجرای تئاترهای میدانی و خیابانی است و خود یک صحنه محسوب می شود برای تئاتر ایران. نخستین عکس العمل از جانب عزت الله انتظامی رئیس هیات مدیره خانه تئاتر، صورت می گیرد. او از شهرداری می خواهد این عملیات را در این قسمت از تئاتر شهر متوقف کند. پس از آن؛ جلسات متعددی با حضور محسن هاشمی مدیر عامل شرکت مترو تهران برگزار می شود. او اعتقاد دارد وجود این ایستگاه به نفع هنرمندان تئاتر شهر است چون دسترسی به آن را آسان تر می کند و در همه جای دنیا یک ایستگاه مترو در تئاتر وجود دارد.

و حسین پارسایی هم می گوید؛ «اگر ما را عقب مانده می دانید ایرادی ندارد. ما حاضریم عقب مانده باشیم اما اجازه ضربه زدن به تئاتر شهر را نمی دهیم. واکنش ما یک واکنش عاطفی نیست بلکه نگران مجموعه منحصر به فرد تئاتر در تهران هستیم.

در حالی که با کمی جا به جایی می توان این نگرانی را برطرف کرد.» به گفته ایرج راد هم در سال های اخیر به عناوین گوناگون به تئاتر شهر هجوم آورده شده است. پارکینگ این مجموعه خراب شده و هم اکنون نیز کندن خیابان، باعث ترک برداشتن تالار چهارسو شده و دیگر کنده کاری ها نیز باعث ترک خوردن سقف تئاتر شهر شده است.

این صحبت ها در جلسه روز یکشنبه ۱۱ آذر در شورای عالی خانه هنرمندان ایران مطرح شد. همین روز هنرمندان با پیام های کوتاه روی تلفن های همراهشان یکدیگر را خبر می کردند تا در دفاع از تئاتر ایران روز دوشنبه در مجموعه تئاتر شهر، گرد هم جمع شوند.

مهرداد رایانی مخصوص مدیر تئاتر شهر هم هنرمندان را برای حفظ مجموعه تئاتر شهر به گردهمایی در این مجموعه دعوت کرد و در جلسه دیگری در کمیسیون فرهنگی شورای شهر به ریاست احمد مسجدجامعی تفاهمنامه یی شامل پنج بند به امضای طرفین رسید که بر اساس آن قرار شد در خروجی ایستگاه مترو به ضلع شرقی پارک دانشجو منتقل شود با حفظ نام «ایستگاه تئاتر شهر» و نصب و احداث نمادهایی متناسب با فعالیت تئاتر شهر.

پس از این جلسه، با وجود آنکه اوضاع کمی آرام گرفت ولی اجرایی شدن تفاهمنامه موضوعی است که باید پیگیری شود و تئاتری ها باید به تئاتر شهر می آمدند تا اعتراض خود را نشان دهند و بگویند که دیگر نمی خواهند خانه شان از شمال و جنوب و شرق و غرب مورد تهاجم قرار بگیرد، باید با چشمان خود می دیدند که بلوک های سیمانی به ضلع دیگر پارک دانشجو منتقل می شوند، تراکتور کوچک، حفره بزرگ را پر می کند و حصار محوطه برداشته می شود.

آنان روز قبل با پیام های کوتاه خود روی تلفن های همراهشان یکدیگر را به تئاتر شهر دعوت می کردند، همه شان صاحب خانه و همه شان میهمان هستند در خانه یی که از داخل و خارج با کنده کاری ها و حفاری ها بیشتر شبیه یک کارگاه ساختمانی است تا محلی برای اجرای تئاتر. آیا تئاتر ایران سامان خواهد گرفت؟ این تئاتر تا چه زمانی باید به جای خلاقیت به فکر دفاع از خود باشد؟ پیام کوتاه تلفن همراه تئاتری ها را بخوانید؛ «گرچه آسمان ابری است و تاریک اما آسمان دلم آبی است و روشن به فردا؛ اگر همه باشیم. ساعت ۱۶ تئاتر شهر. برای همه بفرستید.»

مریم سپهری