پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مسجد ستیزی در آذربایجان چرا
حافظه تاریخی جمهوری آذربایجان لبریز از ستمهای ناروایی است که دینداران این منطقه تحمل کردهاند، هنوز در بین مردم این سامان، کسانی هستند که چون پای صحبت آنان مینشینی، از شکنجههایی که در دوران حکومت بلشویکها بر آنان و یا بر پدران و نزدیکان آنها روا داشته شده میشنوی و نیز از تبعیدها و کشتارهای دسته جمعی؛ وقتی از آنان میپرسی که به چه گناهی این گونه رفتارها در قبال مردم این منطقه اعمال میشد، همگی یک جواب دارند؛ اینکه آنانی که کشته، تبعید و یا شکنجه شدند، کسانی بودند که بیش از دیگران تلاش میکردند هویت دینی و ملی خود را حفظ کنند؛ در این میان مساجد باکو سرگذشت غمانگیزی داشتهاند، هم اکنون درمناطق قدیمی باکو ـ ایچری شهر و دیگر نقاط شهر که قدم میزنی و مساجد قدیمی را میبینی، گویی با گوش دل رازهای نهفته در این مساجد را میشنوی که در روزگار حاکمیت کمونیستها چه بی حرمتیها که ندیدهاند، مساجدی را نشانت میدهند که در زمان بلشویکها به اجبار به انبار علوفه تبدیل شده بودند و... اکنون به تعداد معدودی از این مساجد که فعال هستند، سر میزنی و جوانان و نوجوانانی را که همچون تشنگانی در جستجوی آب، در حال آموزش قرآن هستند، میبینی غربت همراه با عظمت قرآن را در این منطقه با تمام وجود درک میکنی که در حقیقت، میراث گرانسنگ علما و دینداران شهیدی هستند که امروزه حتی نام و نشان آنها برای شمار بسیاری از مردم نا آشناست؛ اینان کسانی هستند که قدم در راه نیاکان پاک سرشت خود گذاشتهاند و در راه حفظ و گسترش هویت دینی خود از خیلی امتیازات چشمپوشی کرده و حضور در مساجد و عمل به تکالیف شرعی خود را بر بسیاری از مسائل ترجیح دادهاند.
راستی کدامین جذبه باعث شده است این افراد که تعدادی از آنها حتی به سن تکلیف شرعی نرسیدهاند از دیدن شبکههای تلویزیونی که مدام بر طبل تحریک غرایز میکوبند، فاصله گیرند؟ راستی چرا اینها به رغم تلاشهای آشکار و پنهانی که صورت میگیرد، در مراسماتی که آواز پسران هم سن و سال آنها و رقص دختران بزک کرده نیمه عریان، خاصیت اصلی آن برنامههاست شرکت نمیکنند؟ و ساعتها مانده به موعد اذان در مساجد دور هم نشسته و قرآن میخوانند و آنگاه که ندای موذن را میشنوند با شور و شوق وصف ناپذیر در صفوف نماز جماعت قرار میگیرند و چون نمازشان به پایان میرسد، شدت تکبیرشان ستونهای مساجد را میلرزاند؟ آخر مگر نه این است که همه ساله میلیونها دلار هزینه میشود تا میدان ۲۸ می باکو با انواع گلهای زینتی آراسته گردد و رقاصان معروف و خوانندگان مشهور با هنرنمایی! خود در جشن گلها که همه ساله در روز پنجم می در این میدان برگزار میشود، جوانان را حالی دگر بخشند؟
آخر چرا این جوانان به جای شرکت در مراسم فوق و صدها مراسم شبه آن باز از مساجد فاصله نمیگیرند؟ تا برخی محافل آذری که نگران حضور جوانان در مساجد هستند آرام گیرند؟ و...
با خود میپرسم که مگر تعداد جوانان مسجدی با مردمی که در این برنامهها شرکت میکند برابری میکند که برخی محافل، از حضور آنان در مساجد ناخشنودند و به هر قیمتی که شده، سعی دارند اینان را نیز با اکثریت همراه کنند؟ نیک که میاندیشم، چرایی نگرانی آنان از حضور جوانان در مساجد را درمییابم. تاریخ اسلام را که ورق میزنی و تعداد سجده کنندگان اوایل اسلام را میشماری و آن عدد را با حدود یک و نیم میلیارد نفر مسلمان در حال حاضر مقایسه میکنی، همه چیز مشخص میشود؟ پس آنان که نگرانند حق دارند بیمناک حضور جوانان پرشور ولو به تعداد کم در مساجد باشند، چراکه اگر در ۱۴۰۰ سال سه نفر به یک میلیارد و نیم رسیده، لابد این جوانان نیز در مدت زمان کوتاهی چند برابر خواهند شد؟ پس نگرانی محافل یاد شده، جدی است و همین نگرانی دست مایه اجرای سیاست مسجد ستیزی در جمهوری آذربایجان شده است.
● سیاست دولت باکو در قبال مساجد:
ـ بگویید فردا تشکیل جلسه دهند، دستور جلسه فردا از همیشه مهمتر است، باید فکری به حال این جوانان کرد، آخر دلیلی ندارد که ما این همه سرمایهگذاری و تبلیغ کنیم و آخر سر ببینیم هر روز بدتر از روز قبل بر تعداد جوانانی که به مسجد میروند، افزوده میشود و بر تعداد دختران و زنانی که به رعایت حجاب مقید میشوند اضافه میشود؛ اینها میتوانند همه زحمتهایی را که در مسیر تثبیت قدرت خود کشیدهایم به باد دهند، این همه زحمتی که برای اصلاح قانون اساسی میکشیم تا خیالمان از بابت فردا راحت باشد، میتواند توسط اینها بر باد رود، هر جوری شده باید این جلسه همین فردا تشکیل شود.
- جلسه با چند دقیقه تأخیر آغاز میشود، رئیس جلسه با بیان مقدمه ای کوتاه دستور جلسه را بیان مینماید و از حاضران راه چاره میخواهد، همه به یکدیگر نگاه میکنند و منتظرند تا یکی شروع نماید، پس از چند دقیقه یک نفر سکوت حاکم بر جلسه را میشکند و اجازه صحبت میخواهد تا مواردی را توضیح دهد؛ او چنین آغاز میکند: به نظرم مهمترین علتی که جوانان را به مساجد میکشاند، صدایی است که هر روز چندین نوبت از گلدستههای مساجد به گوش میرسد، باید آن صدا را خاموش کرد، چون مدت زمانی که جوانان ندای الله اکبر را نشوند و فریادی را که دم از یگانگی خدا میزند فراموش کنند، میتوان آنها را با انواع بازیچهها مشغول ساخت و زمانی که حقانیت پیامبر اسلام را ازیاد ببرند، میتوان نیاز فطری آنها به دین را با آیینهایی مثل مسیحیت و یهودیت ارضا کرد؛ آیینهایی که برای ما ضرری ندارند. آن گاه که جوانان ندای اشهد ان علیاً ولی الله را نشنوند؛ آرام آرام واژههایی مانند تشیع، کربلا، حسین، شهادت و جهاد را فراموش میکنند؛ آن وقت آنان نیز در جشن گلها شرکت میکنند. شبها را در پای برنامههای تلویزیون به صبح گره میزنند و بالاخره همان میشوند که ما میخواهیم و نگرانی جنابعالی هم رفع میشود.
ـ رئیس جلسه با حالتی تمسخر آمیز میگوید: تو مگر در این کشور زندگی نمیکنی، مگر همین چند سال قبل دستور ممنوعیت پخش اذان را صادر نکردیم؟ دیدید که مشکلاتی ایجاد شد و آخر سر مجبور شدیم حرفمان را پس بگیریم؟ پس این اجرایی نیست، راهکار دیگری بدهید.
نفر دوم اجازه صحبت میخواهد و چنین شرح میدهد: جناب آقای رئیس به نظرم بهترین کاری که باید انجام دهیم، اینکه باید این جوانان را در یک فضای رعب انگیز قرار دهیم، اگر اینها بفهمند که مسجد رفتن ممکن است برایشان به قیمت دستگیری، شکنجه، زندان و حتی ... تمام شود، دیگر نمیتوانند این کار را انجام دهند و مجبور میشوند کوتاه بیایند و...
ـ رئیس جلسه صحبتهای نفر دوم را قطع میکند و میگوید تو هم که مثل نفر قبلی کارهایی را که ما از چند سال قبل انجام میدهیم، برایمان بازگو مینمایی؛ مگر کم این کارها را انجام دادیم؟ مگر در این مسیر کم آبرویمان به باد رفته؟ مگر همین چند مدت قبل چند نفر از اینها را که الفبای سیاست را نمیدانستند به جاسوسی و تلاش برای براندازی حکومت متهم نکردیم، آیا نتیجهای گرفتهایم، آیا میتوانیم بیشتر از دوران حکومت شوروی اینها را تحت فشار قرار دهیم؟ آیا آنها نتیجه گرفتند تا ما نیز نتیجه بگیریم؛ ما هر چند مجبوریم این کارها را ادامه بدهیم، ولی این راه چاره نیست بایستی دنبال چاره دیگری بود.
نفر سوم کسب اجاز نموده و میگوید: جناب آقای رئیس در این گونه موارد بایستی از تجربههای تاریخی استفاده نمود، شما حتما از تاریخ اندلس آگاه هستید، شما میدانید اسپانیای امروز زمانی توسط مسلمانان تصرف شده بود، تنها عاملی که اسلام را در آنجا از رونق انداخت اشاعه فساد و ترویج اباحهگری بود، ما باید این کار را با شدت بیشتری انجام دهیم.
ـ رئیس جلسه سری تکان میدهد و میگوید: این موضوع مهمی است و بارها روی آن تاکید کردهام؛ البته کارهای خوبی هم انجام گرفته، به گونهای که در حال حاضر تلویزیونهای ما گوی سبقت را در این زمینه از خود غربیها ربودهاند و بایستی این کارها ادامه یابد ولی باید بدانیم این جوانانی که ما ازآنها بیمناکیم دیگر با این اقدامات از مساجد دست نمیکشند، این برنامهها برای عموم مردم مناسب است.
نفر چهارم بدون اینکه اجازه صحبت بگیرد، رو به رئیس جلسه کرده و میگوید: من درباره تاریخ اسلام مطالعاتی داشتهام، در تاریخ هرگاه خواستهاند با مسلمانان واقعی مبارزه کنند نوعی از اسلام را که هیچ ضرری برای آنها نداشته است تبلیغ نمودهاند؛ مثلاً در قیام کربلا برای اینکه با امام حسین و یارانش مبارزه کنند او را به خروج از دین متهم نمودند و به بهانه دفاع از دین حسین را کشتند؛ اگر در حال حاضر حضور روز افزون جوانان شیعی در مساجد خاطر شریف را میآزرد، باید نوعی سیاست شبیه سازی را شروع کنید.
ـ رئیس که با دقت به سخنان این آقا گوش میدهد، گو اینکه از راه حل ارایه شده خوشش آمده، خواستار توضیح بیشتر در این زمینه میشود و او در ادامه میگوید: ببینید ما میتوانیم برای اینکه از تهمت مبارزه با مسجد در امان باشیم، خودمان یکی دو مسجدی را که مدیریت آنها در اختیار ماست، به بهترین شکل بازسازی کنیم و حتی یکی دو مسجد مجلل نیز بنا نماییم، چراکه این کار هم از نظر بستن دهان منتقدان داخلی و هم از لحاظ جلب نمودن حمایت کشورهای مسلمان و سازمانهای اسلامی مفید است، به گونهای که میتوانیم با انجام این کارها به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شویم، پس از این اقدامات، باید مساجدی را که محل اجتماع جوانان پر شوری است که شما را نگران میکند، به دلایل گوناگون تعطیل کنیم. البته در این مسیر برای اینکه حساسیتی پیش نیاید، باید تعدادی از مساجدی را که از ناحیه آنها ضرری متوجه ما نمیشود نیز تعطیل کنیم و حتی در صورت لزوم تخریب نموده و یا تغییر کاربری دهیم. با این اقدامات در چند سال مساجدی که مدیریت آنها تحت اختیار ما نیست یا مجبور می شوند، تحت مدیریت ما قرار گیرند و یا به تدریج حذف میشوند و در مساجد خودمان نیز بایستی حواسمان جمع باشد تا دوباره جوانان نفوذ نکنند که البته این کار شدنی است چرا که آنها ما را قبول ندارند؛ بنابراین میتوان بدون مشکل و با انتخاب امام جماعت و مواردی از این دست آنها را نسبت به حضور در مساجد بی انگیزه کرد.
ـ رئیس که از این پیشنهاد راضی به نظر میرسد، دستور میدهد، پیشنهاد ارایه شده در اسرع وقت مکتوب و به صورت شفاف با بیان جزییات و ذکر نام مساجدی که قرار است با روشهای مختلف تعطیل و یا تخریب و یا کنترل شوند، تقدیم ایشان گردد تا دستورهای لازمه صادر شود.
● نتیجهگیری:
واقعیت این است اقداماتی که از زمان انفجار مرداد ماه سال گذشته در مسجد ابوبکر باکو تاکنون پیرامون مساجد جمهوری آذربایجان اتفاق میافتد، جملگی برگهایی از سیاست مسجد ستیزی دولت باکو که هر از گاهی متناسب با شرایط ورق میخورند. غصب محوطه مسجدی در شهرستان یوولاخ و دنبال آن، تخریب مسجد حضرت محمد (ص) و نیز بسته شدن مسجد شهدا (ترکها) در باکو و نیز نصب دوربین مدار بسته در مسجد... در جمهوری خود مختار نخجوان طی دو هفته اخیر، تنها بخشهایی از سیاست یاد شده است که البته میتواند نتایج ناگواری به همراه داشته باشد. در حال حاضر کارشناسان مسائل فرهنگی و اجتماعی جمهوری آذربایجان برخوردهای صورت گرفته با مساجد را یادآوری سیاستهای ضد دینی دوران حکومت کمونیستها معرفی میکنند و فعالان امور دینی نیز در ارتباط با نتایج شوم این برخوردها هشدار میدهند.
تدوین کنندگان سیاست مسجد ستیزی در جمهوری آذربایجان که با اهدافی چون از بین بردن کامل هویت دینی جمهوری آذربایجان، محکم کردن پایههای حکومت مبتنی بر سکولاریسم و مقابله با روند رو به رشد گرایش جوانان آذری به امور دینی در حال اجرای سیاستهای ضد دینی خود هستند، باید متوجه این نکته باشند که مسجد با سابقه چند صد ساله خود در جمهوری آذربایجان، همواره به عنوان یکی از تکیهگاههای معنوی مردم نقش داشته است، کمونیستها در دوران تعطیلی مساجد، به رغم اعمال خفقان، نتوانستند علاقه فلبی مردم به مسجد را از بین ببرند که بازگشایی و تعمیر مساجد در نخستین روزهای استقلال جمهوری آذربایجان، گواه صدق این ادعاست. هماکنون نیز هرچند تبلیغات ضد دینی تزارها، کمونیستها و غربگرایان در طول سالهای پس از قراردادهای گلستان و ترکمنچای باعث شده بخشی از رفتار اجتماعی و پوشش ظاهری مردم با آموزههای دینی مغایرت داشته باشد، لیکن عموم مردم همچنان به مسجد به عنوان مکانی مقدس مینگرند که مراجعه عموم مردم به مساجد و راز و نیاز با معبود خویش و ادای نذر و استمداد از خدای خود در کنار برخی نمادهای آمیخته با مسجد در هر لباس و پوششی و حتی وصیت برخی از مردم مبنی بر متبرک کردن جنازه آنها پس از وفات از طریق بردن به مسجد، تنها گوشههایی از ارادت مردم به این مکان مقدس است و برای همین، اگر متولیان سیاست مسجد ستیزی چنین تصور میکنند که با توجیهاتی مانند نیاز مسجد به انجام تعمیرات، غیر قانونی ساخته شدن مساجد و یا احتمال خطرات امنیتی، خواهند توانست در طولانی مدت به اهداف خود که از بین بردن هویت دینی آذربایجان و جلوگیری از گرایش روزافزون جوانان به مقوله دین از راه تعطیل کردن مساجد است، جامه عمل بپوشانند، سخت در اشتباهند، چراکه در صورت تداوم این سیاستها، همه مردم جمهوری آذربایجان به مقابله با سیاست فوق خواهند پرداخت که البته نارضایتی عمومی مردم از اعمال این سیاستها را در گفتوگو با آنها میتوان دریافت.
هماکنون افکار عمومی مردم جمهوری آذربایجان، این پرسش را از مجریان سیاست مسجد ستیزی دارند که به راستی چه فرقی بین ارمنستان که تعدادی از مساجد شهرهای اشغالی آذربایجان را تخریب کرده با دولت آذربایجان که مبادرت به تخریب و تعطیل مساجد، پایتخت و دیگر شهرها میکند، وجود دارد؟ علاوه بر این، مردم جمهوری آذربایجان از دولت خود این را میپرسند که تخریب مسجد در جمهوری آذربایجان با تخریب مسجد بیتالمقدس که اسرائیل سالهاست به دنبال انجام آن است و همین اقدام موجب تنفر عموم مسلمانان از این رژیم شده چه فرقی دارند؟ باز میپرسند در کشوری که ۹۵ درصد آن را مسلمانان تشکیل میدهند، چرا باید کلیساهای مسیحیان و کنیسههای یهودیان فعال باشند و هر از گاهی بر تعداد آنها افزوده شود، ولی مساجد هر روز به بهانهای تخریب و یا تعطیل شوند؟
نکته دیگری که در این باره باید به آن اشاره شود، این که اماکن مذهبی مسلمانان به ویژه شیعیان هرچند در محدوده جغرافیایی یک کشور قرار میگیرند، لیکن باید آنها را بنا به مورد متعلق به همه مسلمانان و شیعیان دانست که در این میان، شیعیان ایران با توجه به اشتراکات فرهنگی و دینی خود با مردم جمهوری آذربایجان بیش از همه نگران وضع مساجد جمهوری آذربایجان باشند، چه اینکه این مساجد به عنوان بخشی از هویت دینی و ملی آنان است؛ امید که شاهد توقف زود هنگام سیاست مسجد ستیزی در جمهوری آذربایجان باشیم.
حامد گلستانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست