سه شنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 29 April, 2025
مولفه های فرهنگ مصرف در شرایط رونق اقتصادی

اقتصاد فرهنگی در حال ظهور، ارزش ها را از مسائل فیزیكی به تجربی منتقل می كند كه جزئیات خاص خود را در جوامع و اقتصاد دارد. این امر ناشی از تجربه فراوانی و نعمت در اقتصادهای پیشرفته، تجربه های فرهنگی و فناوری های در حال فزونی است.
تغییر توجه از مصرف به مشاركت هم از لحاظ جغرافیایی و هم اقتصادی فراگیر است و بنابراین اثری دگرگون كننده بر تجارت و جامعه دارد. دگرگونی فرهنگی به دنبال دوره های فراوانی اقتصادی ایجاد می شود. جوانان امروزی در كشورهای صنعتی كه در فراوانی زندگی می كنند، كمتر به دنبال تجربه كردن هستند و بیشتر سرگرم ایجاد وبلاگ، بازی های رایانه ای، موسیقی و كارهای هنری هستند. چرا كه فناوری فراگیر امروزی نسل قرن حاضر را به جای تولیدكنندگان مادی به تولیدكنندگان فرهنگی تبدیل كرده است.
هدف این مقاله توصیف این تغییر، یعنی اقتصاد وفور، چرخش به سمت تولید و مصرف فرهنگی و نقش فناوری در آن است. در بستر این تغییر، كالا و خدمات سنتی جای خود را به تجربیات فرهنگی می دهد. الگوی جدید به دست آمده دارای ماهیتی غیرمالی و طبیعت مصرف مشاركتی است. مشاغلی كه فرصت رشد در اقتصاد فرهنگی پیدا می كنند، تولیدات و خدمات خود را برای پاسخگویی به نسل جدید مصرف كنندگان ارائه می كنند.
در این مقاله، به پیدایش اقتصاد فرهنگ می پردازیم كه مبنی بر نظریه های اقتصاد وفور و اقتصاد كمیابی است. نتیجه طبیعی فراوانی، اطمینان است و نتیجه كمیابی، هزینه ناشی از عدم اطمینان است. ویژگی های اقتصاد فرهنگی عبارت اند از: مشاركت و تولید فرهنگی و تمایل به تأكید بر الگوهای مصرف افراد. رشد تولیدات و خدمات فرهنگی و بخشی از اقتصاد تجربی است و چرخش از مصرف مادی به مصرف فرهنگی صورت می گیرد و نویددهنده اقتصادی با ثبات تر است.
نویسنده ای به نام مارشال ساهلین كار و مصرف قبایل بومی استرالیایی را كه در صحراهای این قاره زندگی می كنند، مورد مطالعه قرار داد. وی كتاب خود تحت عنوان «اقتصاد عصر حجر»، «جامعه مرفه اصیل» مبتنی بر شكار را با جامعه دور هم آمده براساس علم و «بستر اقتصادی» را مقایسه می كند. بررسی ها نشان داده كه قبایل شكارچی و مهاجر استرالیا، قبایل بیابان های آفریقا، آمریكای جنوبی و فیلیپین همگی از ثروت مادی برخوردار بوده و هیچ گونه فقری در میانشان نبوده، همگی به خوبی می خورده و به طور متوسط تنها هفته ای ۱۵ تا ۲۰ ساعت كار می كرده اند و در تأمین مایحتاج غذایی مردم خود از كشاورزان فرانسوی دوران معاصر موفق تر عمل می كرده اند. قبایل یادشده كه ثروت و فراوانی را تجربه می كرده اند، ممكن است از نظر ما در شرایط ضعیف و ناقص می زیسته اند. آن ها كمتر كار می كردند، دلیلی برای انباشتن كالاهای مادی نداشتند و اهداف اجتماعی و فرهنگی را بر مادی ترجیح می دادند.
ساهلین اشاره می دارد كه شكارچی یك بازیگر غیراقتصادی است زیرا خواسته های او اندك و ابزار او متنوع است. او این جامعه را با جامعه زیر مقایسه می كند: «ساز و كار صنعت و بازار به وجود آورنده حس كمیابی است، وقتی تولید و توزیع در خلال افكار حاكمیت ها تنظیم می شود، عدم كفایت ابزار مادی خود را نشان می دهد. این امر نقطه آغاز همه فعالیت های اقتصادی است.
دیدگاه های ساهلین توسط دیگر مطالعات مردم شناسانه در كتابی تحت عنوان «خواست های محدود، ابزار نامحدود» تأیید شده است. شكار و تجمع مردم در كنار هم، بازیابی آموز ه های جوامع پیش از كشاورزی، سازماندهی فعالیت اقتصادی آن ها برپایه شراكت و مبادله بدون منابع قابل عرضه به بازار در جوامع بسیار باثبات و صلح آمیز و ویژگی های جامعه ترسیم شده در كتاب مورد اشاره است. این جامعه نسبتاً مساوات طلب، متحرك، مایل به تمركز و پراكندگی برحسب تغییرات فصلی و مبتنی بر زمینه داری مشترك و تداوم منطق قوی شراكت و ضدیت با انباشت و دادن چیزی بدون انتظار بازگشت سریع آن بود. تحقیق یادشده نشان داد كه در دورانی، بشر از ثروت نسبی در جوامعی برخوردار بود كه به هیچ وجه در جایی شبیه آنچه كه توماس هابز توصیف می كند، زندگی نمی كرد، هابز زندگی اجتماعی را «جنگ همه علیه همه» می دانست كه اساس اقتصاد كمیابی است.
اقتصادهای معمولی دنیا كه مبتنی بر برآورد كمیابی اند، عاملی برای ایجاد بازار و مبادلات اقتصادی هستند.
برخی معتقدند در اینجا با رابطه ای انعطاف پذیر روبه رو هستیم، زیرا تقاضا در تعامل با دیگر شاخص ها معین می شود و شاخص اقتصادی مستقل نیست و براساس حس كمیابی ایجاد می شود. بنابراین، اقتصاد كمیابی عاملی برای افزایش تقاضایی است كه معمولاً به عنوان متغیری مستقل در نظر گرفته می شود.
اقتصادهای توسعه یافته كه در وفور به سر می برند، توسط خواسته هایی كه تحت عنوان «نیاز» توجیه می شوند به سمت مصرف بیش از حد سوق داده می شوند. این امر باعث شده تا حتی یكی از نویسندگان منتقد به مصرف گرایی مادی عنوان كتاب خود را كه در سال ۲۰۰۳ به چاپ رسانید «كافی است» بگذارد. برای فهم بهتر اصول رفتار مصرفی بشر بایستی به این نكته توجه كرد كه ماورای ضروریات روان شناختی اولیه، تجربیات «فراوانی» و «كمیابی» به طور اجتماعی ساخته می شوند.
از این دید، از نیروهایی كه باعث رشد تعاونی های اقتصادی بزرگ و مصرف اشخاص می گردند، همگی در قالب یك سراب اجتماعی می توانند تلقی شوند. ولی با گذشت هزاران سال از توسعه ارزش های اقتصادی، تغییر این ذهنیت غیرممكن به نظر می رسد و اقتصاد فرهنگی كالاهای تولید شده حاصل تخیل بشری است و مواردی مثل هنر، ادبیات، موسیقی، بازی های رایانه ای، ورزش، اكوتوریسم، تئاتر، فیلم، وبلاگ ها، فضاهای چت و در كل، شناخت را در برمی گیرد. جوامعی كه وفور را تجربه می كنند، در تولید فرهنگ سرمایه گذاری می كنند و جوامعی كه دچار كمیابی هستند، سختی زیادی را در حمایت از فعالیت فرهنگی متحمل می شوند. چرا كه تئاتر، موزه های هنر و گروه های موسیقی همه برای حمایت نیاز به تكیه بر مردم دارند.
این مردم باید از لحاظ معیشتی در وضعی باشند كه با گذر از مشكلات روزمره زندگی و زندگی در وفور بتوانند از تولیدات فرهنگی حمایت كنند. چنان كه در ابتدای این نوشته اشاره شده، مردمی كه در عصر پیش از كشاورزی و در دوران زندگی مبتنی بر شكار و گله داری زندگی می كردند، وقت زیادی داشتند تا صرف فعالیت های اجتماعی و فرهنگی كنند. برای مثال، نقاشی های حیوانات برجای مانده از ۱۷ هزار سال پیش شامل ۱۲۰ غار دوران عصر حجر می شود. این نقاشی ها كارهای هنری بزرگی هستند كه تاریخ نشان داده تنها در شرایط وجود مشوق های هنری كارآزموده امكان پیدایش را می یابند. به باور مردم امروزی، افرادی كه این نقاشی ها را كشیده اند در شرایط اقتصادی حداقل زندگی می كرده اند، ولی درواقع این افراد تا حدی احساس متنعم بودن می كرده اند و منابع و وقت خود را صرف خلق آثار هنری می نموده اند.
هزاران سال بعد از این جریان و در زمان قرون وسطی در اروپا، مردم از فقر، بیماری و شرایط خشن زندگی رنج می بردند كه در این دوران تولید فرهنگی درمقایسه با دوران قبل از آن به شدت كاهش یافت.
تولید فرهنگی در اروپا تنها با شروع رنسانس توانست دوباره متولد شود. رنسانس با بازیابی تقویت اقتصادی در اروپا، شناخته می شد و همراه بود با پیشروی اهداف علمی و هنری كه مصرف كننده منابع زمان موجود بودند. به عبارت دیگر، هنگام رویارویی با وفور، جوامع تلاش هایی برای تقویت و رهایی از نیازها می كنند. اقتصاد فرهنگی توسط اصل زیر اداره می شود:
«جوامع دارای شرایط نعمت فراوانی، سرمایه و وقت خود را صرف تولید فرهنگی می كنند.» هنگام صحبت از قرن ۲۱ شاهد رویداد انقلابی سریع در میان جوانان كشورهای توسط یافته هستیم. این انقلاب ایدئولوژیك در مخالفت با نظام اقتصادی موجود نیست، بلكه انقلابی در نحوه زندگی است. جوانان امروزه در حال خروج از اقتصاد كمیابی و جهت دادن وقت، انرژی و منابع خود در مسیر تولید و مصرف فرهنگی هستند. جوانان امروزی نخستین نسل كشورهای توسعه یافته هستند كه وفور و ثروت را تجربه می كنند. این نسل ضروریات اولیه زندگی را از قبل آماده و بدیهی می دانند، درحالی كه پدربزرگ هایشان در طول ركود بزرگ دهه ۳۰ و جنگ دوم جهانی رنج های بسیاری كشیدند و در سایه این حوادث بزرگ، رشد كردند. پدران و مادران جوانان امروزی خود را متعهد به حمایت از فرزندان خود و مصون داشتن آن ها از چنین حوادثی می دانستند. نتیجه این امر حس پایدار ثروت و چرخش عمده به سمت تولید و مصرف فرهنگی است. در ادامه به ذكر نمونه های این تولید و مصرف و گسترش سریع آن می پردازیم.
۱) در ،۱۹۹۹ یك دانشجوی آمریكایی بازی رایانه ای با عنوان «ضد حمله» ساخت و آن را به بازار عرضه كرد. ظرف مدت چند ماه این بازی مشهورترین بازی رایانه ای هیجان انگیز در سراسر دنیا گشت، به طوری كه ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار بازیگر ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دقیقه در یك ماه صرف این بازی كردند. برای ارائه مقایسه و ملموس تر شدن این جریان باید گفت كه مشهورترین نمایش تلویزیونی سال ۱۹۹۹ كه «دوستان» نام داشت، ۲ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دقیقه در ماه بیننده داشت.
۲) برنامه اینترنتی كاربران سازمان فضایی آمریكا (NASA) با عنوان Clikworkers در شبكه اینترنتی خود داوطلبانی را به كار می گیرد كه نقشه های موجود از سطح مریخ را طبقه بندی و جست وجو می كنند. در سال ۲۰۰۲ معلوم گشت ۸۵ هزار كاربر یك میلیون و ۹۰۰ هزار مرتبه به این شبكه وارد شده اند. كاری كه این داوطلبان انجام دادند از كار زمین شناسان آموزش دیده غیرقابل تشخیص بود. این امر به این معنا است كه داوطلبان مذكور به دلیل لذت بردن از این كار سرگرم تولید دانش هستند.
۳ ) شبكه اینترنتی my space برای بسیاری از جوانان جایگزین مراكز خرید، جذاب شده است. این شبكه ۶۳ میلیون كاربر را قادر می سازد تا صفحه های خصوصی ارسال دارند، به یكدیگر پیام دهند، فیلم، موسیقی و عكس را به طور مشترك استفاده كنند و به بحث و گفت وگو بپردازند. این شبكه هم اكنون پنجمین شبكه اینترنتی انگلیس زبان مشهور در سطوح دنیا است.
مثال عینی تر، چرخش به سمت تولید و مصرف فرهنگی به خودرو مربوط می شود.
هم اكنون تمایل نسل جوان در كشورهای پیشرفته به رانندگی و اتومبیل كاسته شده و بسیاری از دانشجویان دانشگاه های این كشورها خودرو شخصی ندارند و رانندگی نمی كنند و اولویت های دیگری در زندگی دارند. این در حالی است كه خودرو نیروی محركه اصلی توسعه اقتصادی در تمام طول قرن بیستم و مصرف كننده عمده مواد خام و انرژی بوده است و الگوی مهمی در میان فرهنگ های دنیا بوده است. خودروی شخصی در گذشته عامل آزادی، تحرك و استقلال فردی بوده، ولی در دوران كنونی یك چرخش فرهنگی هرچند كوچك علیه خودروی شخصی ممكن است آثار مخرب مهمی بر تجارت جهانی داشته باشد. چرا كه قسمت عمده ای از فعالیت اقتصادی دنیا مربوط به صنعت خودرو است و غیرقابل نادیده گرفته شدن است.
باید دید چه اتفاقی در دنیا در حال روی دادن است، این اتفاق همان چرخش گسترده میان جوانان و غیرجوانان از اقتصاد مادی و خدماتی به سمت اقتصاد فرهنگی است. ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دقیقه ای كه اشاره شد صرف بازی كردن «ضد حمله» در پشت رایانه ها شده به این معناست كه به همین میزان مردم وقت خود را صرف تماشای تبلیغات در مورد نمایش های تلویزیونی، گردش در مراكز خرید یا رانندگی با خودروهای مدل بالا نكرده اند.
دو پدیده تحقق این چرخش را عملی می سازند:
۱) طبقه جوان كشورهای صنعتی كمیابی و نقصان را در زندگی مرفه خود تجربه نكرده اند. آن ها مجبور به محاسبه معیارهای اقتصادی در مقابل سخاوت و بخشندگی خود نیستند. ولی انتشار كار این افراد بدون اخذ هزینه و به طور رایگان در تعارض با ارزش داشتن اساسی كار نیست كه اولویت های نسل های قبل را معلوم می ساخت. نسل های قبل در انجام كارها به این امر توجه داشتند كه كار موردنظر چه نرخی دارد و آیا قابل فروش است یا خیر؟
۲) فناوری باعث فراهم شدن شرایط هزینه ای تولید در حد صفر شده كه امكان به اشتراك گذاشتن دستاوردهای تولیدی در عرضه فرهنگ را فراهم می سازد. از نظر نسل حاضر، سودآوری سرشار شركت هایی مثل مایكروسافت كه امكان ایجاد ارتباط و تبادل اطلاعات را به طور تقریباً رایگان فراهم ساخته اند، امری طبیعی و ابتدایی تلقی می شود. این تركیب سودآوری كلان و امكان استفاده رایگان از فضای ارتباطی ایجاد شده نیروی قوی شركت های رایانه ای، بویژه مایكروسافت برای ایجاد و تهدید رقابتی است.
جالب است كه برای نسل حاضر كه مانند نسل های گذشته آزادی را مورد هدف خود قرار داده و برای تحقق آن تلاش می كند، آزادی معنای متفاوتی دارد. آزادی برای نسل جدید كشورهای صنعتی به معنای آزادی در گشت و گذار در اینترنت، ذخیره كردن آنچه كه می خواهند و دریافت محصولات فرهنگی دنیا بدون محدودیت است.
برای نسل حاضر، آزادی توسط خودرو یا كارت اعتباری تعریف نمی شود، بلكه آرامش، ثبات و آزادی در اینترنت با محصولات هنری فراهم می شود. در این رابطه، مثال های زیادی وجود دارد و می توان مدت ها در رابطه با ارتباط و تأثیر آن سخن گفت.
ترجمه محسن خزائی
* این متن ترجمه ای است از:
Bernilcer, Eli, The culture economy: experience as a Disruptive innovation . International Association for the Management of Technology, Tsinghua University, School Economics and .Management, Beijing China, may۲۰۰۶
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست