چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
رانندگی با اتومبیل بدون سوخت
در روزهای جمعه و شنبه مصادف با چهارم و پنجم اردیبهشتماه ۱۳۸۸، کنفرانس مهمی با حضور ۲۸ کشور تولیدکننده و مصرف کننده عمده، اتحادیه اروپا و همچنین آمریکا، با نام «گاز طبیعی برای اروپا: امنیت و همکاری» در صوفیه بلغارستان برگزار شد که در آن از ایران، دومین دارنده مخازن گاز طبیعی جهان، دعوتی بهعمل نیامده بود.
از طرفی ولادیمیر پوتین، نماینده بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده گاز جهان (روسیه) نیز در آخرین لحظات از حضور در اجلاس خودداری کرد و نهایتا این اجلاس بدون صاحبان اول و دوم ذخایر گازی جهان برگزار شد.
در این کنفرانس که موضوع آن، نقشی حیاتی برای اروپا دارد، سران اروپا طرحهایی استراتژیکی را مطرح کردند که هدف آن متنوعسازی منابع تأمین گاز طبیعی اروپا و خروج از بحران فعلی بود؛ بحرانی ناشی از کمبود منابع و وابستگی بیش از حد به روسیه.
اما زمانی که از چنین پروژههایی صحبت میشود، نام بردن از طرح نابوکو ضروری است و صحبتکردن از نابوکو نیز بدون اشاره به جایگاه ایران، مثل رانندگی با اتومبیل بدون سوخت است.
قبل از ورود به بحث درباره طرح نابوکو و نقش ایران در آن، لازم است مرور بسیار کوتاهی بر مواضع کشورهای اروپایی و آمریکا و همچنین روسیه در اجلاس اخیر گاز طبیعی اروپا داشته باشیم.
در سال ۲۰۰۶ میلادی، رییسجمهوری وقت روسیه، اعلام کرد که کشورش سندی استراتژیک را تحت عنوان «تأمین انرژی با رویکردی بینالمللی» تهیه کرده است که بر مبنای آن قصد دارد بهعنوان یک تأمینکننده اصلی انرژی، در جهان ایفای نقش کند. جالب اینکه کمتر از یک هفته پس از آن، مناقشات گازی روسیه با اوکراین به اوج خود رسید و بحران قطع گاز اوکراین در زمستان همان سال اتفاق افتاد.
از آن تاریخ، مناسبات انرژی اروپا با روسیه وارد عرصه جدیدی شد. وابستگی بیش از حد اروپا به واردات انرژی در اشکال گاز طبیعی و نفت خام از روسیه، نیاز اروپا را به متنوعسازی مبادی تأمین انرژی دو چندان کرد و از اینرو طرحهایی مانند افزایش واردات گاز از شمال آفریقا، اجرایی شدن خط لوله نابوکو و همچنین «الانجی» قطر، مطرح و مذاکرات ادامه یافت.
از طرفی روسیه نیز با مطالعه احداث خطوط لولهایی جدید و کارخانههای «الانجی» و سرمایهگذاری در آنها، برنامه بلندمدت خود را برای گسترش نفوذ در بازار انرژی اروپا به نمایش گذاشت. بهعنوان مثال روسیه با طرح احداث خط لوله جریان جنوبی((south stream و یا طرح «الانجی» اشتوک مَن، قصد دارد اعتماد اروپا را برای خرید بیشتر از روسیه جلب نماید.
اما موضع آمریکا در این بین، کمک به متحدین راهبردی خود در اروپا و حمایت از طرحهای تأمین گاز غیرروسی است، بهنحوی که طبق اخبار واصله، حتی مذاکرات با برخی کشورهای دارای ذخایر گازی را نیز آغاز کرده است و تمایل به ایجاد خطوط لوله غیروابسته به روسیه، مانند خط لوله نفتی باکو - تفلیس - جیحان (BTC) دارد.
نکته جالب توجه، برخورد دوگانه غربیها با مسئله ایران است، بهطوری که مصداق بارز «با دست پس میزند و با پا پیش میکشد» شده است؛ بهنحوی که نماینده آمریکا، در این اجلاس به خطرناک بودن ورود گاز ایران به اروپا اشاره میکند و از طرفی تمایل آمریکا را برای تأمین گاز پروژه نابوکو توسط ایران مطرح کرده و امیدوار است علایم مثبتی از سمت ایران دریافت کند.
در نهایت، اجلاس با صدور بیانیهای با اشاره و تأکید بر توسعه زیرساختهای بینالمللی گاز، خطوط لوله، ترمینالهای «الانجی» و ذخایر استراتژیک بهکار خود پایان داد، که لازم است مورد توجه جدی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.
● تاریخچه خط لوله نابوکو
این طرح عبارت است از احداث خط لولهای برای انتقال گاز طبیعی از منتهیالیه شرق ترکیه تا مرکز اروپا. نقطه فیزیکی شروع خط لوله در چند کیلومتری مرز ایران و ترکیه و در داخل خاک ترکیه در«ارزروم» قرار دارد و نقطه پایانی آن نیز در خاک اتریش و محلی بنام«بوم گارتن» است.
این خط لوله قرار است از خاک پنج کشور ترکیه، بلغارستان، رومانی، مجارستان و اتریش عبور کند. طول آن ۳۳۰۰ کیلومتر و حداکثر قطر آن ۵۶ اینچ و ظرفیت نهایی آن ۳۱ میلیارد مترمکعب در سال برآورده شده است.
در صورت وصل گاز به «بوم گارتن»، که یک ترمینال اصلی توزیع گاز است، عملا گاز جاری در این خط لوله به اکثر بازارهای اروپایی خواهد رسید. در نهایت قرار است نیمی از گاز عبوری به «بوم گارتن» برسد و بقیه در کشورهای عبوری مصرف شود.
مؤسسان اولیه این کنسرسیوم حمل و نقل در خرداد ۱۳۸۱، پنج شرکت OMV اتریش (که ۲۰ سهام آن متعلق به شرکت سرمایهگذاری ابوظبی است)، MOL مجارستان، Transgaz رومانی، Bulgargaz بلغارستان و بوتاش ترکیه بودند. بعدها (بهمن ۱۳۸۶) شرکتRWE آلمان هم به این گروه پیوست. شایعاتی در رابطه با پیوستن گاز «دوفرانس» فرانسه هم منتشر شد ولیکن ترکها با پیوستن آنها مخالفت کردند. شرکت ملی صادرات گاز ایران هم به نمایندگی از شرکت ملی نفت ایران، در مذاکرات خود با رهبر کنسرسیوم یعنیOMV تمایل خود را برای پیوستن به کنسرسیوم حمل و نقل اعلام کرد، ولیکن آنها به نمایندگی از اعضای کنسرسیوم همواره بیان میکردند که سیاست کنسرسیوم، عدم ورود تأمینکنندگان گاز در بخش حمل آن است و ایران بهعنوان یک تأمینکننده اصلی مطرح است. البته اخیرا زمزمه پیوستن SOCAR جمهوری آذربایجان، گاز پروم روسیه و شرکت نفت وگاز قزاقستان که تأمینکنندگان بالقوه گازی هستند نیز در این پروژه مطرح شده است.
اتحادیه اروپا در راستای برنامههای ایجاد امنیت تأمین انرژی، متقبل شد ۵۰ از هزینه مطالعات و بازاریابی طرح را تا رسیدن به نقطه تصمیمگیری نهایی برای سرمایهگذاری (F.I.D) تأمین کند که به معنی هزینه چندده میلیون دلاری است.
پس از پیشرفت مطالعات مهندسی و بازاریابی، کشورهای عبوری بیانیهای را در رابطه با حمایت از اجرای طرح در خرداد ۱۳۸۵ صادر کردند و در خرداد ۱۳۸۷ هم اولین قرارداد گازی بین بلغارستان و جمهوری آذربایجان عقد گردید تا اولین مشتری این بزرگراه گازی مشخص شود.
اخیرا در ابتدای سال میلادی جاری، اتحادیه اروپا طرح کمک ۲۵۰ میلیون یورویی را برای تأمین بخشی از هزینههای اجرای طرح مطرح کرده است. گفتنی است هزینه اجرای این طرح نزدیک به هشتمیلیارد یورو برآورد شده است و سه سال به طول میانجامد.
در پیشفرضهای اولیه درخصوص منابع تأمین گاز این طرح، کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه و مشخصا ایران، آذربایجان، ترکمنستان، مصر و عراق مطرح بودند. سهم ایران از آن میان ده میلیارد مترمکعب بوده است و سهم آذربایجان هشت، ترکمنستان، مصر و عراق نیز شش میلیارد مترمکعب پیشبینی شده بود.
● واقعیتهای طرح خط لوله نابوکو
علیرغم تمام افت و خیزها و خبرهای گوناگون که از پیشرفت این طرح حیاتی برای اروپا میرسد، ذکر نکات ذیل ضروری بهنظر میرسد:
۱) اجرای این طرح برای کشورهای اروپایی منفردا و متفقا حیاتی است، زیرا آنها در تأمین مایحتاج انرژی خود با مشکل روبهرو هستند. به همین دلیل اتحادیه اروپا تأمین مالی نیمی از هزینههای مطالعاتی را تقبل کرده و اخیرا هم قصد کمک مالی در شروع پروژه را دارد.
۲) سیاست اجرایی مؤسسین طرح تاکنون چند بار دستخوش تغییر شده است. مثلا عدم اجازه ورود به کنسرسیوم به تأمینکنندگان گاز که بعدا مخدوش شد.
۳) چندبار تعویق تاریخ FID، که یک نقطه عطف در اجرای پروژه است، نشاندهنده عدم توفیق دستاندرکاران در نهاییکردن پیشنیازهای تصمیمگیری نهایی از جمله قراردادهای تأمین گاز بوده است.
۴) نقش روسیه در تسریع و تسهیل گازرسانی به اروپا، از طریق پروژههایی مانند ساوت استریم که از دریای سیاه عبور میکند و مستقیما به بلغارستان میرسد، جالب است. همچنین سد کردن طرحهای گازرسانی از طریق دریای خزر به روشهای گوناگون (جنگ و ناامنی در گرجستان و خرید هر گازی که در ترکمنستان امکان تولید دارد) جلب توجه میکند.
۵) گروکشیهای ترکها از پروژههای عبوری از خاک آنها به اروپا، یکی از تهدیدهای این پروژه است. بهعنوان مثال «حلمی گولر»، اخیرا ضمن اعلام ضربالاجلی تا ماه آینده به کنسرسیوم نابوکو، خواستار تخصیص ۱۵ درصد از گاز عبوری از خط لوله به بازار ترکیه شده است. این مطلبی است که ترکها مدتها در مذاکرات مستقل با ایران هم عنوان میکردند. ضمنا نخستوزیر ترکیه در بهمن ۱۳۸۷ نیز اتحادیه اروپا را به خروج از طرح نابوکو در قبال عدم پذیرش عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، تهدید کرد.
۶) از نقطهنظر اقتصادی و فنی، اجرای طرحهایی از این قبیل بدون حصول اطمینان از تأمین گاز، کاری بسیار پرمخاطره و غیراقتصادی است و عملا ممکن نیست. حتی در صورتی که تمام ظرفیت خط لوله تکمیل شده باشد، اقتصاد پروژههای رقیب مانند «الانجی» و دیگر خطوط لوله میتواند اجرای آن را تحت الشعاع قرار دهد.
● چرا این خط لوله بدون ایران میسر نیست؟
دلایلی وجود دارد که این طرح بدون ایران قابل اجرا نباشد:
۱) عدم وجود منبع تأمین گاز کافی، حتی در صورتی که ایران هم در طرح باشد، از جمله این دلایل است.
با نگاهی به جمع تأمینکنندگان، بالقوه میتوان دریافت که تأمینکنندگان متعددی برای گاز این خط وجود ندارد. مصر دارای یک طرح به ظرفیت دو میلیارد مترمکعب در سال، از طریق صحرای سینا و اردن و سوریه مهیای اتصال به شبکه ترکیه است. در صورتی که هدف ایشان گازرسانی به اسراییل نباشد و عربستان هم گازی را به خطالعربی وارد کند، تازه شاید کفاف نیازهای روز افزون سوریه و اردن و حداکثر ترکیه را بدهد.
عراق دچار بحران تأمین برق است. هرآنچه در شمال عراق احتمال کشف و تولید داشته باشد تا سالها باید به مصرف نیروگاههای برق برسد تا حداقل شمال عراق را از انرژی بهرهمند کند. ضمنا نابسامانیهای امنیتی همچنان یک علامت سؤال بزرگ در مقابل این منبع احتمالی است.
جمهوری آذربایجان دارای یک میدان گازی در دریای خزر به نام «شاه دنیز» است، که اتفاقا ایران هم در آن دارای سهم است. هماکنون جمهوری آذربایجان از طریق چند خط لوله به ترکیه نفت و گاز صادر میکند و تأمین گاز اضافی نیاز به سرمایهگذاری هنگفتی خواهد داشت. هر چند جمهوری آذربایجان اخیرا اعلام کرده است که میتواند سهم خود را در تأمین گاز نابوکو تا دو برابر افزایش دهد، ولیکن امکان اجرایی شدن چنین ادعایی مورد تردید است.
روسیه با توجه به ارایه طرح ساوت استریم، عملا مخالف اجرای خط لوله نابوکو است. اگر تصمیم به کمک هم داشته باشد (مثلا تأمین گاز خط نابوکو از طریق خط بلو استریم که هماکنون به ترکیه وصل است)، یک ساوت استریم دیگر از خط نابوکو خواهد ساخت که چون درست در جهت عکس اهداف اولیه طرح است، با مخالفت اتحادیه اروپا روبهرو خواهد شد.
تأمین گاز از ترکمنستان و قزاقستان هم چالشهای اساسی دارد. آمریکا و اروپا دل خود را به اجرای طرح خط لوله ترانس کاسپین خوش کرده بودند. این طرحی است که شرق و غرب دریای خزر را به هم وصل میکند و به این ترتیب حجم زیادی گاز، از خاک ترکمنستان مستقیما به باکو و از آنجا به ترکیه منتقل میشود.
این طرح مانند طرح خط لوله نفتی باکو تفلیس جیحان، بهشدت مورد حمایت آمریکا بوده است و لیکن به سه دلیل، اجرای آن عملی نشد.
اول اینکه روسیه و چین با قراردادهای سنگین، گاز ترکمنستان را پیشخرید کردند و اصولا احتمال اینکه گاز بیشتری در ترکمنستان موجود باشد مورد تردید است.
دوم اینکه ایران و روسیه با اجرای خط لوله در دریای خزر مخالفت میکنند، زیرا رژیم حقوقی دریا نهایی نشده است.
سوم و مهمتر اینکه ادامه مسیر ترانس کاسپین یعنی از باکو تا ترکیه ناامن شده است. جنگ گرجستان با روسیه، امید عبور از این مسیر را کم رنگ و پرمخاطره کرده است.
۲) حذف سهمیه فرضی تأمین از ایران، یعنی جایگزین کردن ده میلیارد مترمکعب درسال. با توجه به موارد فوق که تأمین از ترکمنستان هم مورد تردید است، سؤال این است که چه منبع قابل اتکایی وجود دارد؟
۳) اگر ایران بهعنوان یک تأمینکننده، کاملا از معادلات هر خط لوله تأمینکننده گاز اروپا (مانند نابوکو) حذف گردد، احتمال ترانزیت ارزان و مطمئن گاز از خاک ایران هم از بین میرود؛ به عنوان مثال امکان صادرات گاز قطر از طریق خاک ایران به اروپا و نیز گاز ترکمنستان از طریق استانهای شمالی ایران از میان برداشته میشود.
اجرای طرح خط لوله عظیمی مانند نابوکو با هزینهای نه میلیارد یورویی؛ بدون درنظر گرفتن تأمین ۳۰ از ظرفیت آن و ایجاد امکان برای ترانزیت ۳۰ دیگر ظرفیت این خط لوله، بحثی عبث و بیهوده است. با این وجود راهحلهای جایگزین گرانقیمتی هم وجود دارد که ممکن است اروپا در صورت اضطرار بیش از حد، به آنها روی آورد.البته با توجه به تمایل جمهوری اسلامی ایران در گسترش بازارهای گاز طبیعی و فروش آن به اروپا و نیز نیاز شدید اروپا به منابع جدید گاز طبیعی، فرصت مناسبی برای هردو طرف فراهم آمده است تا با شرایطی منطقی به مذاکره بپردازند.
نویسنده: نصرتالله - سیفی
منبع: هفته نامه - پنجره - ۱۳۸۸ - شماره ۳
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران دولت سیزدهم روز دختر دولت رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی رافائل گروسی مجلس شورای اسلامی انتخابات رهبر انقلاب حجاب انتخابات مجلس
قتل تهران هواشناسی شهرداری تهران پلیس وزارت بهداشت بارش باران آموزش و پرورش سیل سلامت شهرداری سازمان هواشناسی
گاز نمایشگاه نفت قیمت طلا خودرو حقوق بازنشستگان مالیات مسکن قیمت خودرو قیمت دلار ایران خودرو بازار خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب فضای مجازی نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون محمدمهدی اسماعیلی کتاب سینمای ایران دفاع مقدس سریال تئاتر موسیقی سینما
اینوتکس دانشجویان دانش بنیان
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین جنگ غزه رفح حماس آمریکا روسیه چین حمله به رفح نوار غزه
استقلال فوتبال پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا دورتموند لیگ برتر ذوب آهن بازی باشگاه استقلال لیگ برتر ایران نساجی لیگ برتر فوتبال ایران
تبلیغات اپل عیسی زارع پور اینترنت گوگل سامسونگ ناسا نوآوری آب مایکروسافت پارک فناوری پردیس
سرطان آسم قلب کبد چرب کمردرد ناباروری اعتیاد بیماران خاص بیمه سبزیجات