سه شنبه, ۱۸ دی, ۱۴۰۳ / 7 January, 2025
علت نامگذاری علم عقاید به «كلام »
پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، مسلمانان برای حفظ دین و عقاید و احكام اسلامی به مسایل اصول و فروع دینی توجه پیدا كرده، برای آن مقررات و قوانینی در پیش گرفتند وباب استدلال و استنباط را گشودند.
در مسایل عملی، علم فقه تدوین شد و آنچه مربوط به اصول عقاید بود «فقه اكبر» (۱) نام گرفت . عدهای دیگر از صاحبان فكر و اندیشه، آن دسته از احكام دینی را كه مربوط به عمل است را «فقه» نامیدند و دستهای كه مربوط به اعتقادات است را «علم توحید و صفات» نام نهادند، البته این نامگذاری از باب تسمیهی كل به اشهر و اشرف اجزایش بود.
گویا در اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری، بحث پیرامون عقاید اسلامی از طریق دلیل و برهان در میان مسلمانان رواج بیشتری گرفت و این نوع مباحث، «علم كلام» نامیده شد. در كتابهای كلامی، در علت نامگذاری علم عقاید به كلام، وجوه گوناگونی ذكر شده است (۲) كه بسیاری از آنها حدسهای ضعیف و فاقد ارزش است. در این مقال سعی شد كه اكثر وجوه را یادآوری كنیم و سپس با انتخاب نظریهی برگزیده، توضیح و دلایل لازم را ارایه دهیم.
● عنوان گذاری مباحث اعتقادی×
آنچه را كه «كلام» مینامیم، در ابتدا مباحثی بود كه در طرح آن از لفظ «الكلام» بهره میگرفتند، مثلا میگفتند: «كلام فی الحدوث و القدم» ، «كلام فی علم الباری» ، «كلام فی النبوهٔ» ، «كلام فی المعجزهٔ» و «كلام فی حشر الاجساد» و... . این روش در برخی از كتابهای كلامی مثل «الملل و النحل» ابن حزم به كار رفته است. از این رو، نام این علم، كلام خوانده شد. صاحب مواقف به این وجه اشاره كرده، چنین گفته است:
«... او لان ابوابه عنونت اولا ب «الكلام فی كذا». (۳)
چنان كه تفتازانی، همین مطلب را، به عنوان یكی از علل نامگذاری این علم به «كلام» ذكر كرده است:
«...و بعلم الكلام، لان مباحثه كانت مصدرهٔ بقولهم: الكلام فی كذا وكذا». (۴)
▪ تحلیل و بررسی
۱) تعلیل نامگذاری علم عقاید به «كلام» به خاطر عنوان گذاری در نوشتار، بیش از یك احتمال نیست و هیچگونه دلیلی بر آن اقامه نشده است.
۲) تعلیل مذكور، بر فرض صحت، گویای این نكته است كه پس از تدوین علم الاهیات و عقاید، به خاطر به كارگیری روش مزبور، چنین نامی بر آن علم نهاده شد; ولی چنان كه خواهیم گفت پیش از تدوین این علم به صورت كتاب، عالمانی كه در این رشته سخن میگفتهاند «متكلم» خوانده میشدهاند; در نتیجه پیش از تدوین آن به صورت «الكلام فی كذا و...» نامگذاری صورت گرفته است.
۳) اگر چنین تعلیلی صحیح باشد، پس باید علم فقه و اصول را هم «كلام» نامید; چون بعضی از نویسندگان، مطالب و مباحث اصولی و فقهی را با «الكلام فی...» آغاز میكردند. مثلا ابن زهره (محمد حمزه الحسنی) متوفای سال ۵۸۵ هجری قمری در كتاب «الغنیهٔ» چنین روشی را به كار گرفته است. وی عناوین كلی مباحث كتاب را چنین ذكر كرده است:
«الكلام فی اصول الفقه» ; «باب الكلام فی الخصوص و العموم» ; «باب الكلام فی الاخبار» و «الكلام فی التكلیف السمعی» و....
● شباهتبه علم منطق
از آنجا كه علم كلام ملكهای در انسان پدید میآورد كه بتوان در مقام بحث و جدل، مسایل اعتقادی و شرعی را بهتر به بحث كشید و از آن سخن گفت، آن را «كلام» نامیدند. در حقیقت كلام، منطق شرعیات است همچنان كه علم «منطق» مقدمهای برای آموختن فلسفه است.
به عبارت دیگر، علم كلام شبیه علم منطق است. همان گونه كه «فلسفه» نیازمند «منطق» استسایر علوم اسلامی نیز به علم عقاید و الاهیات نیاز دارند; از این جهت نامی را برای آن برگزیدند كه با «منطق» یكسان باشد. «منطق» و «كلام» از نظر معنی مساویاند.
● رویارویی با فلاسفه
گاهی هم گفته میشود كه عالمان دین و دانشمندان علم عقاید، برای رویارویی با فلاسفه، نام این علم را «كلام» نهادند; زیرا فیلسوفان برای تبیین مباحث فلسفی، از علم منطق ومسایل منطقی بهره میگرفتند و از آنجا كه منطق، علمی وارداتی از یونان بود كه همزمان با ورود فلسفه، به جهان اسلام راه پیدا كرد; اندیشمندان علم عقاید برای آن كه از علم منطق اعلان بینیازی كنند نام «كلام» را برگزیدند. شهرستانی با اشاره به این مطلب آورده است:
«...و اما لمقابلتهم الفلاسفهٔ، فی تسمیتهم فنا من فنون علمهم بالمنطق، والمنطق و الكلام مترادفان». (۵)
تحلیل و بررسی در باره این دو وجهی كه ذكر شده، نكات زیر را یادآوری میكنیم:
۱) «كلام» نسبتبه سایر علوم شرعی، همواره حالت مقدمهای ندارد بلكه چنان كه خواهد آمد گاهی موضوع ساز برای علمی و گاهی تبیین كنندهی مسایل یك علم و گاهی هم برای مدلل سازی بعضی از علوم به شمار میرود. بر خلاف علم منطق كه جنبهی ابزاری دارد و روش درست اندیشیدن را ارایه میكند.
۲) بر فرض كه دو تعلیل مذكور صحیح باشند، به زمانی باز میگردند كه كتابهای منطقی و فلسفی به عربی ترجمه شده (در زمان مامون) و وارد جهان اسلام شدند; ولی كاربرد «كلام» و «متكلم» به پیش از این زمان بر میگردد; لذا تشبیه به علم منطق و یا مساله رویایی با فلاسفه نمیتواند سبب نامگذاری گردیده باشد.
۳) از سوی دیگر علم كلام، جدای از علم عقاید و یك علم مستقل نیست تا مقدمه برای علم عقاید قرار گیرد، چنان كه منطق علم مستقل و مقدمه برای فلسفه است.
۴) علم منطق فقط برای فلسفه جنبهی مقدمی ندارد، بلكه برای همهی علوم به ویژه علوم نظری و عقلی از جمله علم كلام جهت مقدمی دارد و متكلم در مباحث كلامی از به كارگیری علم منطق بینیاز نیست. (۶)
● قدیم یا حادث بودن كلام الاهی
یكی از مهمترین مبحث اعتقادی مورد اختلاف، بحث پیرامون «تكلم خدا» و حدوث یا قدم كلام الاهی بود. و از طرفی این بحث از مسایل آغازین این علم بود (كه در تاریخ سرگذشتشنیدنی و قابل توجه دارد). (۷)
آرای گونهگون متكلمان و اهتمام حاكمان عباسی مانند مامون، معتصم و واثق به مساله حدوث كلام الاهی و از سویی موضعگیری خلاف بعضی دیگر مانند متوكل و هماهنگی با اهل حدیث كه قایل به قدم كلام الاهی بودهاند، صحنهی درگیریهای كلامی را به نزاعهای سیاسی كشانید به طوری كه عدهای به قتل رسیدهاند; از این رو، از باب نامگذاری «نوع» به اسم «فرد» علم عقاید را «كلام» نامیدند. چنان كه بعضی در این باب آورده اند:
«اما لان اظهر مسالهٔ تكلموا فیها و تقاتلوا علیها، هی مسالهٔ الكلام، فسمی النوع باسمها». (۸)
قریب به همین مضمون را ابن خلدون آورده است:
«...به علت آن كه سبب وضع علم كلام و تحقیق و تتبع در آن، تنازع ایشان در كلام نفسانی است». (۹)
این نظریه طرفداران چندی دارد كه از نویسندگان معاصری كه طرفدار این نظریهاند، میتوان از دكتر فیصل بدیرعون (۱۰) و عبدالرحمان بدوی نام برد. عبدالرحمان بدوی، این وجه در نامگذاری را نسبتبه سایر وجوه موجهتر میداند و مینویسد:
«علم كلام از آن رو، بدین نام خوانده شد كه «مساله كلام [الاهی] از مشهورترین و اختلاف برانگیزترین مباحث این علم بود تا آنجا كه برخی از حكمرانان بسیاری از اهل حق را به دلیل عقیده نداشتن به خلق قرآن [حادث و مخلوق بودن آن] به قتل رساندند» .
واقعیت آن است كه ما تقریبا قبل از كتب جاحظ (... ۲۵۵ه. ق) كه در بحبوحه بحثخلق قرآن میزیست اثری از كاربرد واژهی «كلام» و لقب «متكلم» به معنی اصطلاحی آن نمییابیم و به همین سبب بر این عقیدهایم كه استعمال این دو واژه در معنی اصطلاحی به نیمه اول قرن سوم هجرت بر میگردد. در كتب شافعی (...۲۰۴ه.ق) نیز استعمال این دو واژه را نمیبینیم و همین امر نخستین مرز زمان كاربرد این واژه در معنی اصطلاحی آن را مشخص میسازد. ناگزیر چنین بوده است كه مساله خلق قرآن و موضع معتزله در این مساله و نیز پشتیبانی مامون، معتصم و واثق از آنان در این موضعگیری و در مقابل ابن حنبل و هم چنین ستم، آزار و شكنجهای كه در نتیجه دامنگیر كسانی كه به مخلوق بودن قرآن عقیده نداشتند، شد، این ضرورت را به وجود آورد كه نامی متناسب با این گونه مباحثبرای آن و همچنین برای دست اندركاران آن تعیین و نهاده شود». (۱۱)
▪ نقد و بررسی
۱) گرچه بحث قدیم یا حادث بودن كلام الاهی از مباحث مهم اعتقادی در قرن دوم و سوم بوده است و پیش از عباسیان هم در میان مسلمانان مطرح بود (۱۲) ; ولی چنان نبود كه مبدا نامگذاری برای علم عقاید گردد.
۲) قراینی در دست است كه كاربرد واستعمال «كلام» و «متكلم» را به اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری میرساند و لذا ادعای عبدالرحمان بدوی (مبنی بر این كه تا پیش از كتب جاحظ و شافعی، اثری از این دو واژه دیده نمیشود) به صواب نزدیك نیست.
● دانش گفتگو نه عمل
وجه دیگری كه برای نامگذاری علم عقاید به «كلام» ذكر شده، این است كه: در طرح مباحث اعتقادی و اثبات آن، در هنگام بحث وجدال سخن بسیار گفته میشد و نقض و ایراد زیادی وارد میگردید و از طرفی هم مسایل مطروحه ارتباطی به عمل نداشت و مربوط به گفتگو و عقیده بود، نام آن را «كلام» گذاشتهاند.
● برخورداری از دلایل متقن و یقینی
از آن جهت كه در این فن، از نیروی دلیل و سخن و بحث، بهرههای فراوان گرفته میشود به گونهای كه گویا نفس كلام است از باب «زید عدل» ; چنان كه در مثل به سخنی كه از لحاظ استواری متكی به دلایل و براهین قوی باشد، گفته میشود: «این است كلام» و «این استسخن» و یا «كلام این است» ; یعنی كلام محكم و قوی و قابل قبول این است.
پس به ادعای این كه كاربرد دلیل و قدرت و استحكام ادلهای كه در این علم آمده، آن را در موقعیتی قرار داده كه گویا تنها این علم «همهی سخن» است و نه دیگر علوم، آنسان كه در مقایسهی دوگفته به آن كه قویتر است گفته میشود: «این است كلام» .
تفتازانی با اشاره به همین مطلب آورده است:
«...ولانه لقوهٔ ادلته صار كانه هو الكلام دون ماعداه، كما یقال للاقوی من الكلامین: هذا هو الكلام». (۱۳)
به عبارت دیگر : این علم به علت مبتنی بودن بر ادلهی قطعی كه اكثر آن با ادلهی نقلی مورد تایید قرار گرفته بیش از هر علم دیگری در ذهن و اندیشه رسوخ كرده، در آن تاثیر میگذارد و به همین سبب نیز علم كلام مشتق از «كلم» به معنی مجروح كردن و شكافتن نام گرفته است.
▪ نقد و بررسی
۱) برخورداری كلام متكلم از دلایل یقینی، دایمی و همیشگی نیست; زیرا متكلم از همهی روشهای استدلال كه در علم منطق آمده بهره میگیرد و این روشها، بعضی یقینآور، و بعضی دیگر ظن و حدس را به دنبال دارند.
۲) اگر بنا باشد كه برخورداری از دلایل یقینی و متقن، وجه نامگذاری علمی باشد، میبایست «فلسفه» و «ریاضی» را علم كلام نامید، چون این علوم از دلایل قوی ویقینی برخوردارند. (۱۴)
عزالدین رضانژاد
پینوشتها:
×. این سلسله مقالاتی كه با عنوان «گذری بر علم كلام» در پیش روی دارید، به جای سلسله مقالات «برهان وجودی» برای مجله «كلام اسلامی» به نگارش درآمد.با پوزش از خوانندگانی كه مقاله مذكور را دنبال میكردند، به عللی، چاپ ادامهی مقاله «برهان وجودی» به فرصتی دیگر واگذار شد.
۱. در مقاله آینده، توضیح بیشتری در بارهی اهمیت علم عقاید و «فقه اكبر» ارایه خواهیم داد. ان شاء الله.
۲. بخشی از منابع و مصادر این اقوال عبارت است از:
شوارق الالهام ، لاهیجی، ص ۴; شرح المقاصد، تفتازانی: ۱/۱۶۴; شرح المواقف، جرجانی: ۱/۶۰ ۶۱; مذاهب الاسلامیین: ۱/۲۸ ۳۲; كشاف اصطلاحات الفنون: ۱/۲۴; شرح العقائد النسفیه، تفتازانی، ص ۱۴ ۱۶; فی علم الكلام، دكتر محمود صبحی، ص ۲۰ ۱۸; مقدمهی ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی: ۲/۹۴۷ ۹۴۶; تحقیقی در مسایل كلامی، دكتر اسعد شیخ الاسلامی، ص ۸ ۷; فرهنگ معارف اسلامی، دكتر سید جعفر سجادی: ۳/۱۵۸۷; مجموعه آثار شهیدمطهری (بخش كلام) : ۳/۶۳; تمهید الاصول، شیخ طوسی، مقدمه مترجم (عبدالمحسن مشكوهٔ الدینی)، ص ۲۴; تمهید لتاریخ الفلسفهٔ الاسلامیهٔ، شیخ مصطفی عبدالرزاق، ص ۲۶۷ ۲۶۸; تاریخ اندیشههای كلامی در اسلام، عبدالرحمان بدوی، ترجمه حسین صابری: ۱/۴۵; ما هو علم الكلام، علی ربانی گلپایگانی ص ۲۰ ۱۷.
۳. المواقف فی علم الكلام، قاضی عبدالرحمن ایجی، ص ۹.
۴. شرح المقاصد، مسعود بن عمر بن عبدالله تفتازانی: ۱/۱۶۴.
۵.الملل و النحل: ۱/۳۶.
۶.ر.ك: ما هو علم الكلام، علی ربانی گلپایگانی، ص ۱۸۱۹.
۷. با طرح بحث مخلوق بودن یا مخلوق نبودن «كلام الله» صف آرایی شدیدی در میان مسلمانان به وجود آمد و مردم زیادی هم كشته شدند و به همین مناسبت آن دوره را «دورهی محنت» نامیدهاند.
۸. الملل و النحل: ۲/۳۶.
۹. مقدمه ابن خلدون (عبدالرحمان)، ترجمه محمد پروین گنابادی: ۲/۹۴۷، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران.
۱۰.ر.ك: علم الكلام ومدارسه، دكتر فیصل بدیرعون، ص ۵۵، دار الثقافهٔ للنشر والتوزیع، القاهرهٔ، مصر.
۱۱. تاریخ اندیشههای كلامی در اسلام، عبدالرحمان بدوی، ترجمه حسین صابری: ۱/۴۶، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد.
۱۲. ر.ك: توحید صدوق، باب ۳۰، حدیث ۳و۷.
۱۳. شرح المقاصد: ۱/۱۶۴۱۶۵.
۱۴. ر.ك: ما هو علم الكلام، ص ۲۰.
۱۵. مقدمه ابن خلدون: ۲/۹۴۷.
×. عمرو بن عبید بن بابالتیمی (۸۰ ۱۴۴ه . ق) از بزرگان و مفتی معتزله در زمان خود و یكی از زهاد مشهور بود. از وی كتابهایی نقل شد كه از جمله آن «الرد علیالقدریهٔ» است. ر.ك: الاعلام، خیرالدین زركلی: ۵/۸۱.
۱۶. ر.ك: تمهید لتاریخ الفلسفهٔ الاسلامیهٔ، شیخ مصطفی عبد الرزاق، ص ۲۶۷، قاهره، چاپ سوم ۱۹۶۶م.
۱۷. اصول كافی: ۱/۱۷۱.
×. جهم بن صفوان سمرقندی (... ۱۲۸ه .ق) رییس فرقه «جهمیه» ، از عقاید آنان این است كه ایمان فقط معرفت است نه سایر طالاعات و..ر.ك: الاعلام، زركلی: ۱۴۱۲ به نقل از: المغرب، مطرزی: ۱۰۱۱.
×. مقصود وی، وجه ۷و۱۳ است.
۱۸. ر.ك: تمهید لتاریخ الفلسفهٔ الاسلامیهٔ، ص ۲۶۸.
×. در همین مقال، با تحلیل دیگر، ثابتخواهد شد كه اصطلاح «كلام» و «متكلم» در قرن اول هجرت هم وجود داشته است.
۱۹. تاریخ اندیشههای كلامی در اسلام: ۱/۴۵.
۲۰.المواقف، ص ۸.
۲۱. شرح المقاصد: ۱/۱۶۴.
۲۲. در ترجمهی «تمهید الاصول» ، مقدمهی مترجم (عبدالمحسن مشكوهٔ الدینی) صفحهی بیست و چهار، چنین آمده است: «واصل بن عطا و عمرو بن عبید از شاگردان حسن بصری بودند كه گروه جداگانهای برای خود تشكیل دادند، و به نام معتزله شهرت پیدا كردند، و نام متكلم و علم كلام از این هنگام بر سر زبانها افتاد» .
۲۳. نهج البلاغه، صبحی، خطبه ۲۲۲.
۲۴. همان، خطبه ۱۲۲.
۲۵. همان، خطبه ۱۷۶.
۲۶، ۲۷و۲۸. اصول كافی: ۱/۱۷۱.
۲۹. همان مدرك.
۳۰.ر.ك: اعیان الشیعهٔ: ۱/۱۳۲ ۱۳۳.
۳۱. اصول كافی: ۱/۱۷۱.
۳۲. همان مدرك: ۱/۲۶۶.
۳۳. ر.ك: المعارف، ص ۲۱۲.
۳۴. الاعلام (زركلی) : ۵/۱۲۴.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست