چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
عروسی بر فراز ابرها
نام: ساشا اسلامی محل تولد: کرمان تحصیلات: مهندسی صنایع نام ایده: Eversnap وبسایت: eversnapapp.com
ساشا اسلامی در شهر کرمان به دنیا آمد. از آنجا که پدرش استاد دانشگاه بود، برای کارش چندبار به آمریکا سفر کرد. ساشا نیز همراه مادرش در این سفرها همسفر پدر بود. مادر ساشا زنی قوی و مدیری موفق بود. او با علاقه ای که به کودکان داشت پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی اش بخش عمده ای از وقت خود را صرف مطالعه و تحقیق در مورد کودکان کرد تا این که در نهایت توانست بزرگ ترین مهد کودک کرمان را با دو شعبه تاسیس کند.
مشاهده مادری که توانسته بود با تلاش فراوان مهد کودکی آن چنانی دایر و کلی کارمند را اداره کند، تاثیری عمیق در ساشا گذاشت، طوری که او از پذیرفتن مسئولیت و انجام کارهای بزرگ، هراسی نداشت. همین موضوع باعث شد او در چهارده سالگی با تسلطی که به زبان انگلیسی داشت، استاد کلاسی شود که جوان ترین شاگرد آن، شش سال از او بزرگ تر بود.
با توجه به همین روحیه و اعتماد به نفس فراوان، پس از گرفتن دیپلم راهی ینگه دنیا شد تا به دور از خانواده تحصیلات عالیه خود را ادامه دهد. گرچه ساشا سررشته و علاقه خاصی به رایانه و آی.تی نداشت، ولی آشنا شدن با یکی از هم خوابگاهی هایش کافی بود تا او شیفته راه اندازی یک کسب وکار نو در حوزه آی.تی شود. اما کار کردن در این حوزه قبل از هر چیزی به ایده ای ناب نیاز دارد؛ ایده ای که برآمده از دل مشکلات روزمره مردم باشد تا بتواند زانوهای خمیده یک کسب و کار نوین دانش بنیان را برای بلند شدن در آشفته بازار اشباع شده صنعت آی. تی، نیرو بخشد. پایان دوران دانشجویی از راه می رسید و ساشا همچنان به دنبال ایده طلایی زندگی خود بود که یکی از دوستانش او را به مراسم عروسی خود دعوت کرد. ناآشنایی با مهمانان دعوت شده و فرهنگ عروسی در یک کشور غربی باعث شد تا ساشا در گوشه ای بنشیند و ناظر شادی و جشن اقوام و دوستان همکلاسی خود شود. نظارتی که زندگی آینده او را رقم می زد. درست در لحظه ورود عروس و داماد ساشا متوجه شد که بیشتر مهمانان با تلفن های همراهشان عکس و فیلم می گیرند. او با خود فکر کرد که این همه فیلم و عکس چه می شود؟ آیا این تصاویر خاطره انگیز به دست عروس و داماد به عنوان صاحبان اصلی این مهمانی بزرگ خواهد رسید؟
دیییینگ! چراغ ایده روشن شده بود و حالا ساشا لحظه شماری می کرد مراسم هر چه زودتر تمام شود و او بتواند ایده نابش را در خلوت اتاقش پرورش دهد. ایده این بود: ساخت یک آلبوم آنلاین با نام وِدینگ اِسنپ (Wedding Snap). او به این فکر افتاد تا توسط یک برنامک، شرایطی را مهیا کند تا عروس و داماد بتوانند از مهمانان بخواهند تصاویر و فیلم های گرفته شده در جشن را برای آنها ارسال کنند. این کار به فضایی روی سرور مرکزی احتیاج داشت که عروس و داماد می توانستند آن را اجاره کنند. آنها سپس از مهمان هایشان می خواستند تا آن برنامک را روی گوشی هوشمند خویش نصب کنند. پس از این کار هر یک از مهمان ها عکس و فیلم هایی را که با گوشی شان گرفته اند برای آلبوم اختصاصی عروس و داماد می فرستند. با این کار نه تنها عروس و داماد عکس هایی را از مراسم عروسی شان می دیدند که شاید هیچ گاه تا آخر عمرشان به دست شان نمی رسید، بلکه به صورت پلکانی به مشتریان ساشا نیز افزوده می شد؛ طوری که در هر مراسم بین ۵۰ تا ۷۰ نفر کاربر جدید وِدینگ اِسنپ را روی گوشی خود نصب می کردند.
از آنجا که ساشا اطلاعاتی در این مورد نداشت تصمیم گرفت برای عملی کردن ایده اش تمامی پس اندازی را که داشت بدهد تا بلیت سفر از آتلانتا، شهر محل اقامتش در شرقی ترین نقطه آمریکا به «سیلیکون ولی» در غربی ترین نقطه آن کشور بخرد. با ورود به سیلیکون ولی که مهد رویش بسیاری از ایده ها در فضای آی.تی است در چند کلاس و کنفرانس شرکت کرد تا اطلاعاتی را هر چند اندک برای پروراندن ایده اش به دست آورد.
او با شور و شوقی که برای برپا کردن یک کار شخصی پیدا کرده بود دیگر حوصله دانشگاه را نداشت؛ به همین دلیل به محض گرفتن لیسانس دانشگاه را ترک کرد و برای زندگی به کالیفرنیا رفت. در ابتدای ورود به کالیفرنیا آن قدر بی پول بود که تا سه هفته روی یک کاناپه در خانه یکی از دوستانش می خوابید.
ساشا برای عملی کردن ایده ای که در سر داشت با کلی عروس و داماد، عکاس و برنامه ریزهای عروسی صحبت کرد تا اطلاعاتی را به دست بیاورد. برای مثال در همین سوال و جواب ها فهمید که عروس و دامادها دوست دارند در کنار عکس هایی که عکاس حرفه ای از بهترین شب زندگی شان می اندازد عکس هایی کاملا آماتور هم داشته باشند. با توجه به همین موارد ساشا توانست در نهایت رضایت یک شرکت بزرگ فعال در زمینه خدمات عروسی را به خود جلب کرده و سرمایه گذار پیدا کند. با مشتریانی که از سمت آن شرکت به سوی ودینگ اسنپ آمدند ساشا توانست طی هفته نخست، حدود ۵۰ میلیون تومان درآمد کسب کند. با درآمدی که از این راه کسب کرده بود کم کم یک دفتر برای شرکتش اجاره و چند مهندس را استخدام کرد.
او برای به اجرا رساندن ایده اش با خیلی ها مشورت کرد. به قول خودش به جای این که به دنبال نظری باشد تا نظر خودش را اثبات کند، همیشه به دنبال نظرات منفی بود با این منطق که با گوش دادن به آنها می تواند مشکلات کارش را متوجه و آنها را برطرف کند.
حال ساشا پس از دو سال از آغاز کار روی ایده اش ۱۶ کارمند و حدود ۲۰۰ هزار نفر کاربر از ۱۳۰ کشور مختلف دارد. او بیشتر به این دلیل کار کردن روی ایده اش را دوست دارد که معتقد است در این کار آزادی عمل و فکر دارد.
ایده از نگاه ساشا فکری است که می تواند مشکلی را حل کند. او می گوید ایده هایمان را آزمایش بکنیم، هر چند خیلی کوچک، شاید گرفت. او معتقد است برای کسی که دوست دارد استارت آپ راه بیندازد، تنها یک جای خواب، غذا و یک خط اینترنت کافی است.
او اکنون به جای تمرکز روی آلبوم عکس برای مراسم عروسی، ایده اش را گسترش داده و آن را برای هر نوع مراسمی توصیه می کند. از همین رو ساشا نام ایده اش را از ودینگ اسنپ به Eversnap عوض کرده است. حالا حتی یک کمپینگ ساده دوستانه در دل طبیعت هم می تواند مشتری ایده ساشا باشد.
رامین فتوت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست