پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
عدالت توزیعی در اسلام
اسلام، به عنوان دینی جامع، راهبردها و ابزارهای اجباری و داوطلبانه توزیعی متعددی همچون زكات، زكات فطره، انفاق واجبی بر بستگان فقیر،منیحه و... را جهت جلوگیری از تمركز ثروت در دست عدهای مخصوص و تضمین تامین نیازهای اولیه و تامین حداقل معاش برای گذران زندگی تمامی شهروندان ارائه میدهد. در مقاله حاضر این ابزار بر اساس فقه اهل سنتبه تفصیل مورد بحث قرار گرفته و میزان كارآیی نظام اسلامی و توزیع مجدد درآمد، ثروت و سایر منابع در امر فقر زدایی و كاهش فاصله میان توانگران و ناداران بررسی شده است.
اشاره مترجم:
مقاله حاضر برگردانی است از ترجمه انگلیسی مقالهای كه در اصل به زبان عربی و به قلم فقیه، اقتصاددان، و نویسنده نامدار مسلمان، آقای محمد انس زرقا نگارش یافته است. آقای زرقا برنده «جایزه سالانه بانك توسعه اسلامی به پاس بهترین و پربارترین پژوهش جهت ارتقا و توسعه اقتصاد اسلامی» در سال ۱۹۹۰ و دارای تالیفات متعدد در زمینه اقتصاد اسلامی است و با مراكز علمی پژوهشی متعدد از جمله مركز پژوهشهای اقتصاد اسلامی دانشگاه شاه عبدالعزیز در عربستان و بانك توسعه اسلامی همكاری دارد.
از آن جا كه دیدگاههای او برگرفته و برخاسته از منابع فقهی اهل سنت است پارهای از آنها با فقه امامیه همخوانی و انطباق ندارد و برگرداندن آن به فارسی به معنای پذیرش یا تایید همه آن از سوی مترجم نیست. لازم میدانم از استاد ارجمندم جناب آقای یوسفی عضو محترم هیات علمی و استاد اقتصاد دانشگاه مفید كه این ترجمه كه وجودش وامدار پیشنهاد ایشان است و زحمت تهیه متن و بازبینی برگردان آن را متقبل شده است، سپاسگزاری كنم.
مقدمه
در همه جوامع بشری عدالت توزیعی همواره از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بوده است و به خاطر آن در طول تاریخ، مسایل و منازعات اجتماعی بسیاری به وقوع پیوسته است. اسلام به عنوان دینی كه از سوی خداوند به منزله رحمت و هدایتبر خلق نازل شده، اهداف و ابزار متعددی جهتبرخورد با مقوله بحثانگیز و جنجالی عدالت توزیعی تدارك دیده است. قبل از هر چیز، باید میان دو مفهوم رایج توزیع میان اقتصاددانان تفاوت آشكار گذاشت. اولین آنها توزیع درآمد مبتنی بر عوامل تولید است. كه منظور از آن توزیع درآمد به تناسب عوامل تولیدی دریافت كننده درآمد است. در این مفهوم درآمد میان اجاره، دستمزد، سود و...تقسیم میشود. با این حال توزیع مبتنی بر عوامل تولید موضوع این گفتار نیست. تمركز ما در این جا روی توزیع درآمد شخصی است. در توزیع درآمد شخصی توزیع درآمد میان افراد جامعه - بدون توجه به چگونگی دریافتسهم از درآمد كل - مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین، در بحث از درآمد شخصی مستقیما روی رفاه افراد انگشت گذاشته میشود. در این نگاه یك شخص اگر درآمدش بسیار پایین باشد فقیر است و این مساله كه وی درآمدش را از طریق دستمزد، اجاره یا سود به دست آورده است، اهمیتی ندارد. به همین قیاس نیز اگر درآمد شخص، صرف نظر از چگونگی دریافت آن، عالی باشد او را غنی میگویند. بنابراین توزیع شخصی درآمد با رفاه اقتصادی افراد ارتباط مستقیم دارد. یكی دیگر از نكاتی كه در جنبههای تحلیلی مفید است تمایز میان دو مفهوم «توزیع» و «بازتوزیع» میباشد.
به تخصیص درآمدی كه بر اثر مبادلات مورد توافق طرفین در بازار انجام میپذیرد، توزیع اطلاق میكنند. اما هنگامی كه جامعه فرایندهای اضافی بازاری یا غیر بازاری را برای اصلاح و تعدیل آن توزیع خاص به كار میگیرد آن را باز توزیع (توزیع مجدد) مینامند.
اهداف اصلی عدالت توزیعی در اسلام
اهداف عمده عدالت توزیعی در اسلام كدامند؟ عدالت پدیدهای پیچیده و در معرض تفاسیر گوناگون میباشد. به نظر میرسد در این جا بحث از جنبه نظری مفهوم عدالت مفید نباشد از این رو بهتر استبر جنبههای ویژهای از بحث عدالت تاكید كنیم. لذا به بررسی جایگاه توزیع در شریعت میپردازیم. میتوان اهداف اصلی عدالت توزیعی اسلام را به شكل زیر ترسیم كرد:
۱ - تامین نیازهای اساسی برای همه: تامین نیازهای اساسی تمامی افراد جامعه هدف بنیادی توزیعی و بازتوزیعی اسلام است. در قرآن و متون روایی بر این هدف تحت قوانینی تصریح شده است. این هدف، بدون تردید در چارچوب اهداف عدالت توزیعی اسلام جای دارد.
۲ - تقلیل نابرابریها در درآمد و ثروت: دومین هدف كاهش نابرابری درآمد و ثروت است. این هدف نیز در قرآن صریحا ذكر شده است. بسیاری از قوانین توزیعی و بازتوزیعی اسلام آشكارا ناظر به دستیابی به این هدف میباشند.
۳ - تزكیه باطنی پرداخت كننده و تصفیه اموال او: هدف سوم برای توزیع مجدد تزكیه معنوی اهداكننده و پالایش ثروت اوست. این موضوع نیز مورد تصریح قرآن و منابع حدیثی است.
۴ - تقویتحس برادری میان مردم: آخرین هدف تقویتحس برادری میان مردم است كه به این هدف نیز در منابع دینی به عنوان یكی از اهداف توزیع مجدد تصریح شده است .
محدودیتهای توزیع مجدد درآمد
محدودیتهای عمده بر سر راه توزیع مجدد در یك جامعه بشری كدامند؟ با بررسی این محدودیتها، میتوان به منطق عقلانی این همه احكام شرعی پیبرد. چه چیز مانع از تحقق اهداف بازتوزیعی جامعه میشود؟ موانع طبیعی و روانی، بر سر راه تحقق برنامههای بازتوزیعی مورد نظر كدامند؟ تاثیر عمده بازتوزیع گسترده درآمد و ثروت روی انگیزهها و در نهایت روی تولید است. برای مثال، موردی را در نظر بگیرید كه به دانشجویان گفته شده كه در یك امتحان آنان نمره از قبل تعیین شدهای را كسب خواهند كرد; اما برای ثبت در دانشگاه تنها معدل كل نمرات به هر كس داده خواهد شد. این امر آثار مخربی بر انگیزه دانشجویان برای درس خواندن خواهد گذاشت، زیرا آنان هرچند در این امتحان نتایجبهتری به دست آورند اما این نتیجه فدای دانشجویانی خواهد شد كه نمرات كمتری گرفتهاند. این قضیه در تولید نیز صادق است. بنابراین توزیع مجدد حتی اگر از سایر جهات پسندیده باشد، ممكن است انگیزهها را تخریب كند و در نهایتبه فقیرتر شدن بیش از پیش همگان بیانجامد. اسلام، به این مانع روان شناختی صراحتا در برخی متون و تلویحا در راهبرد بازتوزیعیاش، اذعان كرده است.
مانع و مشكل دیگر توزیع مجدد فراگیر، آثار آن بر انگیزههای دریافت كنندگان است. اگر به شخص فقیری زیاد و مرتبا كمك شود دائما این خطر بالقوه وجود دارد كه این فقیر، با علم كامل به وجود كسی كه او همیشه میتواند برای كمك دستبه دامنش شود، از جد و جهد و تلاش جدی دستبكشد. اگر توزیع مجدد در مقیاس وسیع و نسنجیده اجرا گردد هم دریافت كنندگان و هم اهداكنندگان از تلاشهای مولد خود خواهند كاست و جامعه به جای رفاه دچار نابرابری و فقر خواهد شد.
طرح اسلام برای توزیع و توزیع مجدد
اسلام از ابزار و طرحهای متعددی برای توزیع مجدد استفاده میكند. این طرحها و ابزارها در زیر به اختصار بررسی شدهاند، همچنین در این تحلیلها آثار انگیزشی توزیع مجدد مورد توجه قرار گرفته است.
۱ - تحریم بهره و ترویج مشاركت در سود: تحریم بهره و تسهیم سود را میتوان به عنوان ابزار عمل كننده از طریق فرایند بازار مورد بررسی قرار داد، بنابراین میتوان اینها را به عنوان طرحهای توزیعی به حساب آورد. ممنوعیتبهره چگونه به توزیع بهتر درآمد كمك میكند؟
اجازه دهید مطلب را با مثالی پیرامون یك فرض پیبگیریم. فرض كنید یك بانك تجارتی با دو درخواست جهت تامین مالی، روبروست - یكی از شخصی فقیر و دومی از سوی آدم ثروتمند. فرض كنیم هر دو نفر چشم اندازی مشابه از احتمال سود و زیان طرح خود ارائه میدهند. اگر بانك بر اساس نظام ربوی فعالیت میكند، بیشتر نگران برگشت اصل و فرع وام خواهد بود. حال، چه تضمینی برای برگشت اصل و فرع وام وجود دارد؟ در بانكداری سنتی ثروت گیرندگان وام موجب خلق اعتماد میشود. اگر گیرنده وام شخص ثروتمندی است تعداد دیگری دارائیهای تجاری از قبیل زمین، ساختمان و سایر فعالیتهای تجاری دارد در این صورت بانك تصور میكند كه اگر گیرنده وام در این پروژه بخصوص شكستخورد، میتواند وام و بهره خویش را از سایر ثروتهای وی پس بگیرد. بنابراین وجود دارائی قبلی، خود تضمینی برای بازگرداندن اصل و فرع وام میباشد. شخص دیگر كه پروژهای به همان اندازه سودآور دارد اما فاقد ثروت است. شانس كمتری برای دریافت تامین مالی دارد. در واقع این مثال صرفا یك تصور خیالی نیست. مطالعات متعددی درباره توزیع تامین مالی در كشورهای صنعتی ثابت كردهاند كه این اثر به مراتب بزرگتر از این است. تحقیق تازهای نشان داد كه بنگاههای كوچك كه در انگلستان ۴۰% فرصتهای شغلی را فراهم كردهاند، درصد ناچیزی، یعنی كمتر از ده درصد كل منابع مالی انجام شده در اقتصاد بریتانیا به آنان تخصیص یافته است. و بنگاههای بزرگ سهم بیشتری از منابع مالی را دریافت میكنند.
این روند همواره ادامه دارد، ماهیت نظام ربوی منابع بیشتری را به ثروتمندان تخصیص داده فقرا را از این منابع محروم میگرداند.
حال میتوان نظام ربوی را با نظام مبتنی بر مشاركت مقایسه نمود. در نظام مشاركتی سرمایه گذار اطمینان ندارد كه تا پروژه با موفقیت همراه نباشد اصل پول و سود او تحقق یابد. او نمیتواند در صورت شكست پروژه دارایی شخص دریافت كننده پول را توقیف كند. لذا او تمام توجهش را صرف رسیدگی به نفس پروژه خواهد كرد. اگر پروژه موفق از آب درآید وی سود میبرد و اگر شكستبخورد زیان میبیند. بنابراین در نظام اسلامی برای بانكدار هیچ مصلحتشخصی نیست كه تنها دنبال ثروتمندان رفته و پولش را در اختیار آنان بگذارد، بلكه او جویای بهترین پروژه خواهد بود. این روند نه تنها برای جامعه در مجموع پربارتر بلكه عادلانهتر نیز خواهد بود زیرا توزیع صداقت (۲) و پروژههای خوب كه تنها به اغنیا منحصر نیست. اگر نظام تجهیز منابع بر پایه مشاركتباشد نادارها برای دریافت مقداری از تامین مالی شانسی بسیار فزونتر در مقایسه با نظام مبتنی بر بهره خواهند داشت.
۲ - تحریم انحصار: انحصار اشكال متعدد دارد. برخی طبیعیاند و برخی مصنوعی و برخی از نظر اجرائی (۳) توسط جامعه ایجاد شدهاند. اسلام صراحتا انحصار را ممنوع میداند مگر در مواردی كه ویژگیهای فرایند تولید آن را اقتضا كند. شریعت و فقها (با ذكر مثالها و انحصارهای عصر خودشان) علنا تصریح كردهاند اگر به دلایلی از انحصار گزیر و گریزی نباشد، بر دولت است كه مداخله كرده و بر قیمت محصول نظارت كند. ریشهكنی انحصار بطور قابل ملاحظهای به حذف زمینههای پیدایش اختلاف در درآمد و ثروت كمك میكند. راهكارهای ذیل كه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است اقداماتی باز توزیعی است كه خارج از سازوكار بازار عمل میكند.
۳ - راهكارهایی برای توزیع ثروت طبیعی: این ویژگی در اسلام بینظیر استبویژه وقتی با تمام نظامهای شناخته شده عصر ظهور اسلام مقایسه گردد. اسلام در زمینه توزیع ثروت طبیعی ضوابط مشخصی دارد كه به برخی از آنها ذیلا اشاره شده است.
۱-۳ - شراكت همه شهروندان در انواع مشخصی از اموال: در حدیثی موثق از پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله آمده است: مسلمانان در سه چیز شریكند، آب، گیاه و آتش (۴) انواع دیگری از ثروتهای طبیعی را میتوان با دلیل قیاس (۵) تحت این حدیث گنجاند. امام شافعی، فهرست مفصلی از قبیل نمك، گوگرد، نفت و... بر موارد حدیث افزوده است. (۶) ثروتهای طبیعی دارای دو ویژگی مشتركاند:
اولا، منابع طبیعی باید به آسانی در دسترس همگان قرار گیرند.
ثانیا، مردم برای دسترسی به اینها مجبور به پرداخت هزینه اضافی نگردند. ضوابط و شرایط دیگری نیز با همین مضمون وجود دارد. مختصر این كه، انواع مشخصی از منابع طبیعی كه اسلام بر قابل دسترسی بودن رایگان آنها تصریح میكند وجود دارد. امام سرخسی (۷) فقیه نامدار حنفی میگوید: افراد غیر مسلمان در جامعه اسلامی همانند مسلمانان از حق دسترسی مشابه به منابع طبیعی برخوردارند. بدین ترتیب در پارهای از اموال همه مردم شریكند و یا به آنها دسترسی رایگان دارند. چرا و چگونه این اشتراك همگانی بر توزیع درآمد و ثروت اثر میگذارد؟ فرض كنید دوره آموزش ابتدائی برای بیمه شهروندان بطور مجانی ارائه میشود و این به معنای این است كه همه مردم، قطع نظر از ثروتشان، میتوانند به تحصیلات ابتدائی رایگان دسترسی داشته باشند و در نتیجه، ارزش واقعی تحصیلات بین همه مردم برابر یا تقریبا برابر میگردد. بنابراین فرصتهای مساوی بیشتر برای دسترسی به منابع طبیعی از زمینههای اختلافات ناشی از دارائیها و توانائیهای قبلی میكاهد.
۲-۳ - تحریم نگهداری محل حفاظتشده خصوصی (حصاركشی) (۸) : قاعده شرعی دیگری [نیز] به همین نتیجه منجر میشود. «الحماء» به معنای دور نگهداشتن مردم از زمینی است كه قبلا حكم مباح را داشت تا تمام منافع سطحی آن زمین كه به كار و هزینه زیادی نیاز ندارد به وی منحصر گردد. عمدهترین منافع سطحی چنین زمینی، علف، آب و شكار است. حصاركشی با این نهی حضرت پیامبر تحریم شده است: «هیچ حصری نیست جز برای خدا و رسول او. حصر و دیواركشی در تضاد مستقیم با اصل اشتراك همه مسلمانان در ثروتهای طبیعی سطح زمین و زمینهای فاقد مالك قرار دارد. حرمتحصاركشی بر اصل شراكت صحه میگذارد. حكمتبزرگ اقتصادی این تحریم و آن شركت، زمانی عیان میگردد كه بر بیعدالتی عمیق اقتصادی علیه اجارهنشینان جزء در انگلستان، به دلیل مجاز بودن حصر و حصاركشی شخصی زمینها نظر اندازیم. این قضیه به نهضت انحلال املاك توسط مالكین بزرگ (به منظور پرورش دامهایی كه روزبه روز بر تعدادشان افزوده میشد) و با غصب حق انتفاع اجاره داران كوچك از این املاك برای پرورش دامهای لاغر و كم تعدادشان، منجر شد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست