جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
هنوز «دم» نکشیده ایم
من فیلم کوتاه را پلهیی برای ساختن فیلم بلند نمیدانم، اما متاسفانه در کشور ما فیلم کوتاه جایگاهی ندارد و مخاطب کم و خاص خودش را دارد. من همیشه دوست دارم دیده شوم اگر شرایط و جایگاه فیلم کوتاه تغییر کند به آن باز میگردم
بـا تـوجـه به معـیار و ایــدئـولـوژی هایـم،شخـصیتهای فیلم بسیار کال و خام هستند یا اینکه هنوز «دم نکشیدهاند» آدمها هنوز جایگاه و روابطشان را با اطرافیان پیدا نکردهاند یا حتی در جایگاههای اشتباهی قرار گرفتهاند، یا اینکه بر عکس، از آن سوی بام افتادهاند و به سوی «ترشی» رفتهاند
ساده، اما غیر قابل انکار، نا گزیر. از نظر من این تک جملهها بیانکننده حال شهرمان است. این جامعه شهری تنها دیوار و چارچوبهای آهنی تهران را در بر نمیگیرد و حتی فراتر از آن میرود. طعم «گس» زندگی در مرزهای دورتر؛ آداب و فرهنگی غریبتر نیز چشیده میشود، درست جایی که تنها فیلم ایرانی هشتمین جشنواره رم میان رقیبان خود جای باز میکند، دیده میشود و حضار را به «یک درد مشترک» صدا میزند. روزهای سرد پایتخت ایتالیا، هفته گذشته میزبان هشتمین دوره «جشنواره فیلم رم» از کشورهای دانمارک، شیلی، ایتالیا، امریکا، برزیل، مکزیک، ژاپن، رومانی، ترکیه و چین بود. کیارش اسدیزاده، کارگردان جوان ایرانی با نخستین فیلم بلند خود به همراه گروه بازیگرانش پا بر فرش قرمز گذاشت و توجه اهالی و اصحاب رسانههای خارجی را به تنها فیلم فارسی زبان این جشنواره جلب کرد.
فیلم «گس» محل نقش آفرینی بسیاری از بازیگران نوظهور بود که نخستین تجربه سینمایی خود را در کارنامه شان با فیلم اسدی زاده ثبت کردند. بازیگران جوان فیلم اسدیزاده با دریافت جایزه اختصاصی «بازیگران نو» از جشنواره رم، یک یادگاری دیگر را در کارنامه سینمای ایران نوشتند. نخستین فیلم بلند، نخستین نمایش بینالمللی، نخستین جایزه جهانی، بازیگران نو ظهور، «گس» همهچیز را از نقطه صفر شروع کرد و با یک اتفاق خوشایند، شیرین شد. کیارش اسدیزاده روزهای قرمز فیلمش را برای روزنامه اعتماد اینگونه تعریف میکند.
شاید بزرگترین ریسک شما برای نخستین فیلم بلندتان انتخاب جمعی از بازیگران تازه کار بود، با چه بینش و هدفی پا به روی این لبه تیغ گذاشتید؟
بازیگران این فیلم ترکیبی از بازیگران تئاتر، سینما و حتی کسانی که تجربه هیچ کدام را نداشتند بود، شاید برای بازیگران با سابقه بیشتر و سینمایی، گرفتن جایزهیی به این عنوان به این شکل حایز اهمیت باشد اما برای بازیگران نو یا بازیگران تئاتر جشنواره رم برند خوبی و شروع دلچسبی بوده است و این جایزه بیش از یک جایزه کارگردانی به من اعتماد به نفس داد. حتی درجشن پس از اختتامیه هیات داوران به من گفتند: «که لحن بازیگران در این فیلم، لحن موسیقایی داشته و ما را محو خود کرد» و این اتفاق نشان میدهد که من ریسک درستی انجام دادم. اتفاق بازی و شخصیتپردازی برای من اتفاق بسیار مهمی است، بیش از روایت یک فیلم یا کارگردانی که خودم انجام میدهم. اگر اتفاق جلوی دوربین درست نباشد و مخاطب فراموش کند که این واقعیت نیست و تنها نقش بازی کردن (یک قصه) است، همهچیز نابود میشود و از بین میرود. شاید همه کارگردانها با من موافق نباشند اما برای من بسیار اهمیت دارد که کاراکترهای فیلمم به بازیگری که انتخاب میکنم نزدیک باشد.
یعنی براساس کاراکترها، بازیگرها را انتخاب میکنید؟
کاملا، یک بخش کمی مربوط به چهره بازیگر است، من بیش از هر چیز به کاراکتر خود بازیگر فکر میکنم که با نقش فیلمنامه من تا چه حد نزدیک است.
اما این موضوع دست شما را در انتخاب بازیگر میبندد و شرایط را دو چندان سخت میکند. چنین ایدهیی به یک شناخت کامل و قبلی از کلیه بازیگران نیاز دارد، برای شما چنین امکانی فراهم بوده یا هست؟
درباره بازیگران فیلم «گس» آنها را یا بر اساس تجربههای قبلی که با آنها داشتم یا توسط کارهایی که از آنها دیدم انتخاب کردم و این اتفاق به راحتی افتاد چرا که پیش از نوشتن فیلمنامه من به بازیگرهایم فکر کرده بودم و همان قدر شناخت داشتم که امروز بعد از دو سال دارم. قطعا داستان فیلم گس، داستان واقعی بازیگران این فیلم نیست، اما مهم
حس و حال فضای فیلم است که در شرایط خاص پیدا میکنند. جالب است که آنها هم خود بر این باور هستند و بعد از خواندن فیلمنامه احساس کردند که چقدر به خودشان نزدیک هستند. تنها کاراکتری که نمیدانستم چه کسی ایفای نقش میکند، نقش «آذر» پانته آ پناهی بود.
«گس» از کجا به عنوان نام فیلم شما انتخاب شد؟
این فیلم ترکیبی از روابط است که تعریف آنها برای من سازنده فیلم، با توجه به معیار و ایدئولوژی هایم، بسیار کال و خام هستند یا اینکه هنوز «دم نکشیدهاند» آدمها هنوز جایگاه و روابطشان را با اطرافیان پیدا نکردهاند یا حتی در جایگاههای اشتباهی قرار گرفتهاند، یا اینکه بر عکس، از آن سوی بام افتادهاند و به سوی «ترشی» رفتهاند. با این حال اسم «گس» نخستین واژهیی بود که به ذهن من رسید و آن را هرگز تغییر ندادم، چون به نظرم هم بازگوکننده ماهیت فیلم بود و هم شعار گونه نبود، ضمن اینکه تک سیلابی بودنش هم برای من بسیار دلنشین است.
در سالهای اخیر فیلمها از روستا و جامعههای فقیر (مادی و فرهنگی) فاصله گرفته و به سمت شهر و قشر ثروتمند (صرفا نه مالی، فرهنگی و اجتماعی مثل افراد پایتخت نشین تحصیلکرده) حرکت کرده، شما هم در این مسیر حرکت کردید، چرا؟
در دورهیی که فیلمسازان از روستا و قشر فقیر فیلم میساختند، این تمکن مالی و فرهنگی و طبقه اجتماعی وجود داشت و میشد توسط فیلمسازان مورد توجه قرار بگیرد اما به اعتقاد من درباره آن نوع سینما (که حتی بیش از یک دهه به سینمای جهان از سوی سینمای کشورمان تزریق شد) صرفا یک نگاه جشنوارهیی داشت و با هدف به حضور در جشنوارههای خارجی و «دیده شدن» ساخته میشد و اگر نه این زندگی شهری و حاشیههای آن در همه ادوار وجود دارند اما پیش از این به صورت عامدانه از سوی فیلمسازان نادیده گرفته شد. این مارک به فیلمهای سالهای اخیر نمیچسبد (و میتوان گفت سردمدار این اتفاق آقای اصغر فرهادی است). جنس سینمای جدید ما، سینمای به دنبال مخاطب است نه به دنبال جشنواره و سعی دارد قصه تعریف کند، مخاطب پیدا کند و آن را بهدنبال خود بکشد و مخاطب با آن همزاد پنداری کند. تفاوت فاحش میان سینمای امروز و دیروز این است که فیلمسازان متوجه شدند که باید پیش از هر چیز به مخاطبان فکر کنند و برای آنها قصه تعریف کنند، قصهیی که مردم بابت آن وقت و پول هزینه کنند. به هر حال فیلمسازی هم یک صنعت است و جدا از ارزش هنری، یک بیزینس است و کارگردان باید فیلم خود را به عنوان یک کالا عرضه کند و بفروشد.
اما شاید همین روند موجب خط قرمز و ممیزیهایی شده است که گریبان فیلمی همچون فیلم شما را میگیرد.
من این فیلم را سال ۹۰ ساختم، یعنی در دولت دهم. متاسفانه یک مشکلی در قوانین سینمایی کشور ما وجود دارد و آن هم این است که شب میخوابی و صبح بیدار میشوی و یک قانون یا تغییر کرده یا تازه وضع شده و تو هرگز نمیفهمی چرا و چطور؟ همین اتفاق ساده درباره فیلم «گس» افتاد. سالیان قبل با همین ضوابط سینمایی فیلمی همچون «شوکران» افخمی با تم خیانت سر و صدا کرد. جالب اینجاست که سال ۹۰ به خاطر اینکه تعداد زیادی از فیلمها تم خیانت داشتند، یکباره این سوژه خط قرمز وزارت ارشاد شد. حتی مدیران به این مساله فکر نکردند چرا ده تا فیلمساز به چنین موضوعی نظرشان جلب شده و درباره آن ساختند؟ «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها»، به هر حال این واقعیت جامعه است و نمیشود آن را انکار کرد. وقتی موضوعی به وضوح وجود دارد برای چه نمیتوان از آن حرف زد و فیلم ساخت؟ فیلم «گس» هم قربانی این خط قرمز شد. وقتی فیلم آماده بود و ما بردیم که تماشا کنند پیش از دیدن فیلم آن را به خاطر سوژهاش بایکوت کردند، حتی فیلم تماشا نشد یا به پیام و هدف آن توجهی نکردند. به نظرم همه این اتفاقات یک لج بازی بیهوده و یک خط قرمز موقتی بود که در حال حاضر با تعویض دولت دیگر وجود ندارد. سینمای آقای شمقدری با چنین گاردی جلوی فیلم «گس» و امثال آن ایستاد درحالی که این فیلم بر اساس ضوابط و قوانین سینمای جمهوری اسلامی ساخته شده و هیچ گونه ایرادی به لحاظ حجاب، متن و... ندارد.
در آینده امیدی برای اجازه اکران عمومی این فیلم وجود دارد، چون تا الان تنها یکبار در خانه هنرمندان این فیلم به نمایش گذاشته شده است و بس.
با روی کار آمدن دولت جدید ما رایزنیهایی انجام دادیم و قرار است به امید خدا «گس» روی پرده برود و در جشنواره فیلم فجر امسال هم حضور داشته باشد. البته اکران خانه هنرمندان هم شهریور امسال در دولت آقای روحانی اتفاق افتاد.
کمی به فیلم بپردازیم، به اعتقاد بسیاری از منتقدان، کارشناسان یا حتی افرادی که فیلم شما را در اینجا تماشا کردند، روند فیلم کند و طولانی بود.
این نکته را من از خیلیها شنیدم اما روند فیلم باید با توجه به اپیزودی بودن و تفاوت نسلی آن اینگونه پیش میرفت. متن فیلمنامه همین گونه بود و من نمیخواستم در تدوین، قصه را قربانی کنم. در اپیزود اول ما شاهد یک روزمرّگی هستیم، یک زندگی ساکت و بدون اتفاق، در حالی که در اپیزود آخر درگیر اتفاقات گوناگون و سرعت گذر زمان میشویم، ریتم فیلم تند میشود، این تفاوت زندگی در نسلهای مختلف ا ست که باید به تصویر کشیده میشد.
و نکته مثبت فیلم صداگذاری آن بود.
به شخصه به عنوان کارگردان این فیلم، من هم معتقدم یکی از ویژگیهای مثبت این فیلم صدا و صداگذاری آن است. در ابتدا من و علیرضا علوی (صداگذار) توافق کردیم که این فیلم پر از سکوت است و این سکوتها باید حفظ شوند، او به این عهد وفادار ماند و با توجه به اینکه این داستان بیشتر به زنان توجه میکند، آن سکوت و درونگرایی زنانه توسط آقای علوی به خوبی لمس شد.
پیش از جشنواره رم قرار بود فیلم «گس» در جشنواره دهوک عراق شرکت کند، اما این اتفاق نیفتاد، چرا؟
این فیلم در جشنواره دهوک شرکت نکرد به این دلیل که ما منتظر پاسخ به درخواست جشنواره رم بودیم و به محض اینکه در بخش مسابقات فستیوال رم قرار گرفتیم، فیلم گس از جشنواره دهوک کنار کشید، به این خاطر که شرط حضور ما در جشنواره رم، نمایش اول بود.
با توجه به تغییراتی که در دو سال اخیر در فستیوال رم افتاده و اینکه امسال شما تجربه حضور در این جشنواره را داشتید، کلیت و کیفیت آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
هر فیلمسازی دوست دارد که فیلمش از نقطه درستی شروع کند وقتی به من خبر رسید که قرار است فیلم «گس» در بخش مسابقه جشنواره شرکت کند، بابت مسیر فستیوالی این فیلم خیلی خوشحال شدم و این به نظر من شروع موجه و موقری بود.
در کل باید بگویم آقای مولر واقعا موفق بودند و آنچه من از نزدیک دیدم این جشنواره بیعیب و در حد فستیوال ونیز بود. اعتبار جشنواره رم برای من بسیار حایز اهمیت است و من این موضوع را حتی در مراسم اختتامیه گفتم که برای ما ارزشمند بود که رونمایی از فیلم گس در جهان، از فستیوال رم کلید خورد.
چهار فیلم از چین، ژاپن، ترکیه و ایران از آسیا در این فستیوال حضور داشتند، بهطور کلی کیفیت سایر فیلمهای رقیب چگونه بود؟
درباره فیلمهای آسیایی باید بگویم، متاسفانه فیلم چینی را موفق نشدم ببینم اما درباره فیلم ترکی «من او نیستم» که جایزه بهترین فیلمنامه را گرفت میتوانم توضیح بدهم اتفاقا به نظر من تنها ویژگی مثبت این فیلم، فیلمنامهاش بود، کارگردانی و خروجی فیلم بهشدت به متن صدمه زده است اما باز به دلیل سوژه ناب و قدرت داستان این فیلم دیده شد و بسیار جذاب بود و به حق جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد. شب پیش از اختتامیه یکی از منتقدان معروف و صاحبنظر ایتالیایی در مراسم فرش قرمز جشنواره ادعا کرد که همه فیلمها را دیده و به اعتقاد او چند فیلم بیش از همه نظر او را جلب کرده و درباره همان فیلمها بحث کرد، نخست فیلم «HER» اسپایس جوز بود و به اعتقاد او این فیلم باید جایزه اسکار بگیرد. بعد درباره فیلم رومانیایی و ترکیه و ایران صحبت کرد و آنها را فیلمهای قابل بحث و تامل این دوره از جشنواره خواند. این اتفاق برای من بسیار جذاب بود و با توجه به اینکه من بیشتر فیلمهای جشنواره را دیدم، اصلا فیلم ضعیفی وجود نداشت و این کیفیت جشنواره رم را نشان میداد. رقیبهای ما رقیبهای بزرگی بودند و حتی به جرات میتوانم بگویم بابت جایزهیی که ما گرفتیم، به شخصه بازیهای بسیار خوبی را از بازیگران در سایر فیلمها دیدم، اما خدا رو شکر این جایزه نصیب فیلم ما شد.
آیا به فیلم بعدیتان فکر کردید و برنامهیی برای ساخت دومین فیلم بلندتان دارید؟
بعد از اینکه از کارهای فنی «گس» خلاص شدم روی فیلمنامه آیندهام کار کردم و یکسالی مشغول آن بودم. در حال حاضر مشغول نهایی کردن این قصه هستم و درخواست پروانه ساخت دادم و امیدوارم دولت آقای روحانی فضای ساخت این فیلم را بیدغدغه به ما بدهد. داستان باز هم درباره خانواده است اما تم اصلی آن درباره «فرزنددار شدن» است (کودکانی که زیر دست و پای روابط له میشوند بدون اینکه کسی به قربانی شدن آنها توجه کند) . اتفاق مهم فیلم «به دنیا آمدن فرزند» است که من باوردارم اصلا اتفاق سادهیی نیست.
خیلی جالبه که روند ساخت فیلمهای شما از بنیان و اتفاقات زندگی شخصی خودتان بیرون میآید.
واقعا زندگی شخصی من روی فیلمنامهها تاثیر زیادی داشتند. وقتی فرزندم در حال به دنیا آمدن بود، چالشهای بسیار زیادی داشتم و این تنها چالش من نبوده و نیست. برای هم نسلیهای من «فرزنددار شدن» یک موضوع بسیار جدی و حتی گاهی بسیار وحشتناک است که من دوست دارم به آن بپردازم. با این حال نمیخواهم به آینده و مسوولیت دشواری که از حالا روی دوشم است فکر کنم، من همیشه خود را پشت بازیگران و دوربین و فیلمهایم قایم خواهم کرد و تنها میخواهم به ساختن فیلم فکر کنم، نه اینکه چه فیلمی بسازم که باز در صحنههای بینالمللی بر سر زبان بیفتند، من فیلمی را دوست دارم که مردم کشورم ببینند و آن را بپسندند و فیلمی بسازم که ایران از ساخت آن خجالت نکشد.
این تفکر نتیجه اهداف کارگردانان سینمای مستقل است.
مثل خیلی از فیلمسازهای هم نسل خودم باور دارم که فیلمهای ایرانی، فیلمهایی نیستند که تنها روی پردههای داخلی به نمایش در میآیند، سینمای ایران، سینمای مستقل آن است و به دلیل «حمایتی که نمیشود» تلاش دارد با هر فلاکتی به تداوم خودش ادامه بدهد و هر گونه افتخاری که سینمای ایران دارد از سینمای مستقل آن بیرون میآید. تنها آرزوی من این است که به این فاز از سینمای ایران بهای بیشتری داده بشود.
آیا به ساخت فیلم کوتاه باز میگردید؟
من فیلم کوتاه را پلهیی برای ساختن فیلم بلند نمیدانم، اما متاسفانه در کشور ما فیلم کوتاه جایگاهی ندارد و مخاطب کم و خاص خودش را دارد. من همیشه دوست دارم دیده شوم اگر شرایط و جایگاه فیلم کوتاه تغییر کند به آن باز میگردم. با توجه به اینکه من کارنامه خوبی در داخل کشور و حتی خارج از ایران در ساخت فیلم کوتاه دارم.
میمنت مژده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست