پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

نکاتی درباره انقلاب فرهنگی دوم


نکاتی درباره انقلاب فرهنگی دوم

چه تعریفی از «دانشگاه اسلامی» یا «اسلامی شدن دانشگاه» یا «انقلاب فرهنگی دوم» در ذهن مسوولان وزارت علوم نقش بسته است و چه مسائلی را از بنیادی ترین مشکلات کنونی دانشگاه و جامعه می دانند

چندی است که بحث اسلامی کردن دانشگاه ها با عنوان طرح انقلاب فرهنگی دوم در راستای رویکردی تازه در روند فعالیت فرهنگی، علمی و اجتماعی دانشگاه در کشور همچنان مورد توجه گروه ها و گرایش های مختلف سیاسی جامعه قرار دارد.

این رویکرد علی القاعده بر بستری از نیازها، قواعد و ضوابط، بایدها و نبایدها و به طور خلاصه بر پیچیدگی های خاص خود باید استوار باشد. تلازم دین و علم، افزایش اندیشه و ایمان دینی در محیط های علمی، بومی شدن دانش و آموزش و پژوهش، حضور فعال دانشگاه و دانشگاهیان در صحنه های اجتماعی، بازآفرینی نقش پیشتازانه دانشگاه در تحولات اجتماعی و دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی، مقابله با فرهنگ مبتذل غربی و از خودبیگانگی و خودباختگی و... از جمله انتظارهایی است که از دانشگاه در کنار حوزه به عنوان مبداء تحولات جامعه می رود و در حقیقت تعریف اصولی و همه جانبه اسلامی شدن دانشگاه ها تحقق انتظاراتی است که انقلاب اسلامی از نهادهای آموزشی و پژوهشی کشور دارد و آن ملازمت و پیوستگی علم و ایمان و عقل و آرمان گرایی است.

دانشگاه اسلامی محیطی علمی مبتنی بر قواعد و مبانی دینی است از این رو به یقین بر ایمان و اخلاق، عقل و عدل، اهتمام بر امور مردم، جست وجوگرایی و سخت کوشی و درک زمان استوار است. طبیعتاً نیل به این اهداف متضمن قبول اصول و ضوابطی است که حداقل آن شناخت و تعریف درست مساله، جمع بندی تجربه های مختلف، پرهیز از شتاب زدگی و سطحی نگری و ظاهرگرایی است، به عبارت دیگر مساله یی پیچیده، راه حل های پیچیده نیز طلب می کند، از این رو برای رایج کردن راه های ساده و پیموده شده، صورت مساله را نباید پاک کرد.

حال سوال این است که در میان تمهیدات و برنامه هایی که برای دانشگاه ها تحت عنوان اسلامی شدن و انقلاب فرهنگی دوم از سوی مسوولان وزارت علوم سامان گرفته است تا چه میزان به این اصل کلی توجه شده است؟

چه تعریفی از «دانشگاه اسلامی» یا «اسلامی شدن دانشگاه» یا «انقلاب فرهنگی دوم» در ذهن مسوولان وزارت علوم نقش بسته است و چه مسائلی را از بنیادی ترین مشکلات کنونی دانشگاه و جامعه می دانند؟ آیا برای این گروه از مسائل اعم از فکری و فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ترتب و ارتباط منطقی قائل هستند؟ چه راهکارها و راه حل هایی برای رفع این موانع پیشنهاد می کنند و اساساً چه مقدمات، الزامات و مراحلی را برای ارتقای کیفی و فرهنگی آموزش عالی در نظر دارند؟

آنچه در افواه درباره این بحث به گوش می رسد بیش از آنکه بر امید به اقدام هایی دوراندیشانه و درازمدت سنجیده از سوی وزارت علوم و دستگاه های ذی ربط متکی باشند، خبر از نوعی تلاش برای رفع و رجوع شتاب زده و تبلیغاتی می دهد. آنچه نگران کننده است اتفاقاً همین شتاب برای تبلیغات است. تجربه نشان داده است که بعضی مسوولان وزارت علوم برای نشان دادن موفقیت خویش، تمامی سعی خود را بر نمایش قدرت حل کردن فوری مسائل پیچیده می گذارند و همین مساله نقطه آغازی برای بروز مسائل جدی و جدید می شود.

امروز نیز که بحث اسلامی شدن دانشگاه ها مطرح است به نظر می رسد بسیاری از تلاش ها معطوف به ارائه موفقیت هایی است عاجل و فوری. حاصل چنین تلاش هایی متعارفاً یا ظاهری است یا تسویه حساب های شخصی و گروهی. جای بسی تاسف است که برخی مسوولان وزارت علوم کشور در آغاز راهی که برای اسلامی شدن دانشگاه ها برگزیده اند به جای تلاش برای جلب مشارکت دانشگاهیان لبه حملات خویش را متوجه نیروهای دگراندیش و حزبی دانشگاه ها کرده اند و به هر بهانه یی مدرسان و دانشجویان را مورد انتقاد، توبیخ و اخراج قرارداده و محدودیت های وسیعی را برای آنها در محیط های دانشگاهی اعمال کرده اند. با این مقدمات بحق جای نگرانی است که آیا تشکیل ستادها و کمیته های اسلامی کردن دانشگاه ها به بررسی جدی و عمیق مسائل موجود و وضعیت مطلوب دانشگاه ها خواهد پرداخت، یا حاصل کار به هتک حرمت استادان موجه، مبرز و دگراندیش، اعمال نظرهای شخصی و

تسویه حساب های گروهی خواهد انجامید؟ آیا برخی از این شرایط نردبامی برای تامین منافع حزبی و گروهی خواهند جست یا دلسوزانه و ژرف اندیشانه به یافتن راه های نو برای ارتقای دانشگاه در جامعه اسلامی همت خواهند گماشت؟

امید این است که سطح و عمق پرداختن به مقوله اسلامی کردن دانشگاه ها از آنچه در زمینه های اجرایی آن مشاهده می شود فراتر رود و به جای آنکه برخی در جست وجوی «قربانی» آن هم از میان استادان بنام، در فهرست های تنظیمی خویش بگردند یا به ظواهری از در و دیوار و راه پله های دانشگاه بسنده کنند تلاش هایی جدی و گسترده برای ملازمت «دانشگاه»، «دین»، «سیاست»، «اندیشه»، «آزادی» و «ایمان» صورت دهند و طبیعتاً این امری است فراگیر و وظیفه یی است اسلامی و ملی که با اعمال نظرهای خطی و جناحی کوتاه مدت منافات دارد.

امیرعباس میرزاخانی