چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

آخرین نبرد در آخرالزمان


شوق آتشین باز آمدن یا آمدن منجی موعود, قرن ها است بشر وامانده از عدالت, معنویت و آزادی را بی قرار ساخته است هرچند افق نگاه مردمان, گونه های مختلفی به انتظار بخشیده است , اما این واژه در معنای عام خود یكی از مشتركات بشر وانسان معاصر به حساب می آید در این میان, ادیان ابراهیمی به این مسأله اهمیتی ویژه می دهند; چرا كه ظهور موعود در هر یك از این ادیان به مفهوم تشكیل حكومت و سروری بر دیگران است

باتوجه به شرایط كنونی، آنچه دغدغه این نوشتار را فراهم ساخته است، نگاهی كوتاه به بازخوانی اندیشه موعود در جهان مسیحیت است. این مسأله از آن جا مهم و در خور اعتنا است كه هم اینك بخشی از جهان مسیحیت با تكیه بر وعده های توراتی ـ انجیلی و فن آوری موجود در دنیای غرب به گونه ای خاص به تأویل و تفسیر آخرالزمان و اندیشه انتظار می پردازد و با ارائه نگاهی جنگ طلبانه، تمامی اهرم های خود را برای تحمیل نظریه خویش به كار می برد. از این رو، با گذری كوتاه بر اندیشه بازگشت مسیح، تلاش خواهیم نمود تا از زاویه ای دیگر به این ماجرا بنگریم.

مسیحیان و بازگشت مسیح

اندیشه بازگشت عیسی(علیه السلام) یكی از باورهای غالب جامعه مسیحیت است. این شوق و انتظار، در بخش های قدیمی تر عهد جدید مانند رساله اول و دوم پولس به تسالونیكیان به خوبی منعكس گشته است. اما در رساله های بعدی مانند رساله های پولس به تیموتاؤس و تیطس، همچنین رساله های پطرس به بعد اجتماعی مسیحیت توجه شده است. این مسأله از آن جا ناشی می شد كه عیسویان با گذشت زمان پی بردند كه بازگشت مسیح(علیه السلام)برخلاف تصور آنان نزدیك نیست. هرچند اقلیتی از آنان بر این عقیده باقی ماندند كه عیسی به زودی خواهد آمد و حكومت هزارساله خود را تشكیل خواهد داد; حاكمیتی كه به روز داوری پایان خواهد یافت. از همین رو، از دیر باز گروه های كوچكی به نام هزاره گرا در مسیحیت پدید آمده اند كه تمام سعی و تلاش خود را صرف آمادگی برای ظهور دوباره عیسی در آخرالزمان می كنند. البته، وجود آیاتی در انجیل این حالت انتظار را تشدید می كند و با اشاره به عدم تعیین وقت ظهور، آن را ناگهانی معرفی می كنند. به عنوان مثال، در انجیل متّا از زبان عیسی این گونه نقل شده است: «شما نمی توانید زمان و موقع آمدن مرا بدانید; زیرا این فقط در ید قدرت خداست. هیچ بشری از آن لحظه (زمان ظهور) آگاهی ندارد حتی فرشتگان، تنها خدا آگاه است.» یا آن كه در انجیل لوقا به نقل از مسیح چنین آمده است: «همیشه آماده باشید; زیرا كه من زمانی می آیم كه شما گمان نمی برید.»

روشن نگه داشتن چراغ انتظار در لابه لای انجیل به چشم می خورد: «كمرهای خود را بسته و چراغ های خود را افروخته بدارید، باید مانند كسانی باشید كه انتظار آقای خود را می كشند كه چه وقت از عروسی مراجعت كند. تا هر وقت آید و در را بكوبد، بی درنگ در را برای او باز كنند. خوشا به حال آن غلامانی كه آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد. پس شما نیز مستعد باشید; زیرا در ساعتی كه شما گمان نمی برید پسر انسان می آید.»

مسیحیت ضمن تأكید بر غیرمنتظره بودن بازگشت عیسی، هدف از این بازگشت را ایجاد حكومتی الهی در راستای حكومت الهی آسمان ها ارزیابی می كند. علاوه بر این، ظهور مسیح یگانه راه حل برای ادامه حیات و زندگانی برشمرده می شود و عیسی منجی انسان ها و پادشاهِ پادشاهان معرفی می گردد. وی براساس سخنان دانیال نبی، نظام اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تربیتی و مذهبی جهان را عوض خواهد كرد و جهانی بر مبنای راه و روش خدا بنا می كند. مسیحیان همچنین علاماتی برای ظهور عیسی بن مریم قایل می باشند: «عنقریب بعد از آن آزمایش سخت، روزگاران خورشید تیره و تار می گردد و ماه نور خود را از دست خواهد داد و ستارگان افول خواهند كرد و قدرت های آسمانی نیز به لرزه درخواهند آمد و سپس آثار و علایم ظهور آن مرد آسمانی آشكار خواهد شد و سپس تمامی قبایل زمین نگران و غمگین می گردند و آن گاه عیسی از ابرهای آسمان با جلال و شكوه و قدرت فرو خواهد آمد.»

در انجیل مرقس نیز ضمن تأكید بر همین مضامین، به جمع آوری یاران توسط مسیح اشاره شده است: «سپس عیسی با شكوه و جلال و قدرت خواهد آمد و فرشتگان تحت امر خود را به اطراف و اكناف عالم روانه خواهد كرد و منتخبان خود را از چهارگوشه جهان از بالاترین نقطه آسمان تا پایین ترین نقطه زمین جمع خواهد كرد.» روایات اسلامی نیز بر آمدن مسیح(علیه السلام)صحه می گذارند. از جمله آن كه، پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرمودند: «سوگند به آن كه جانم به دست او است، به طور یقین عیسی بن مریم به عنوان داوری عادل و پیشوایی دادگر در میان شما فرود خواهد آمد.»

مفسران در تفسیر آیه ۱۵۹ سوره نساء، آن را با بازگشت حضرت مسیح در آخر الزمان مرتبط می دانند و این آیه را در همین رابطه ارزیابی می كند. به هر حال، مسأله فرود آمدن مسیح و بازگشت وی در آخرالزمان، از موضوعات مشترك اندیشه انتظار نزد مسلمانان و مسیحیان است. البته، اسلام در این رابطه منجی موعود را مهدی(علیه السلام)معرفی نموده، او را پیشوای آخرالزمان تلقی می كند: «چگونه خواهید بود، آن گاه كه عیسی بن مریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما از خود شما باشد.» یا آن كه در روایتی دیگر از امام باقر(علیه السلام)نقل شده است: «پیش از قیامت (عیسی) به دنیا فرود می آید و هیچ كس از ملت یهود و مسیحی نمی ماند مگر آن كه پیش از مرگ به او ایمان آورد و آن حضرت پشت سر مهدی نماز می گذارد.»

بی گمان بر هر پژوهشگر آگاه روشن است كه روایات اسلامی و اعتقادات مسیحی در رابطه با مسأله ظهور بسیار به هم نزدیك هستند. مقایسه خبرهای رسیده از روایات اسلامی در رابطه با پیشرفت غیرقابل تصور علوم در زمان ظهور ، ایجاد رفاه اجتماعی ، علایم ظهور و سایر موارد با آنچه آمد به روشنی این مدعا را ثابت می كند.

این مسأله به خودی خود می تواند زمینه های گفتوگو و هم اندیشی بین انتظار اسلامی و مسیحی را فراهم آورد. ناگفته نماند كه حتی در برخی از انجیل های مورد پذیرش گروهی از پروتستان ها، به روشنی از ظهور نجات دهنده ای صحبت به میان می آید كه از فرزندان پیامبر عربی است: مسیح در وصایای خود به شمعون پطرس می فرماید: «ای شمعون! خدای من فرمود، تو را وصیت می كنم به سید انبیا، كه بزرگ فرزندان آدم و پیغمبران امی عربی است. او بیاید، ساعتی كه فرج قوی گردد و نبوت بسیار شود و مانند سیل جهان را پركند.»

بازگشت مسیح از زاویه ای دیگر

هزاره گرایی در میان مسیحیت همواره وجود داشته است. این اندیشه اگرچه در طول تاریخ دارای فراز و نشیب های فراوانی بوده است، اما هم اینك با گذر از قرن بیستم و ورود به قرن بیست و یكم، امیدهای تازه ای را پدید آورده است. با نگاهی به پایگاه های اینترنتی و حجم گسترده اطلاعات آن ها، شور انتظار به راحتی محسوس است. این مسأله به تنهایی خطرخیز نیست، اما اگر این مطلب را در كنار وقوع انقلاب اسلامی، ادعای زمینه سازی ظهور، كه به وسیله برخی روایات نیز تأیید می شود، نگاه هژمونیك و جهان شمول اسلام جذابیت های ذاتی شیعه و محتوای غنی آن را در نظر بگیریم، مسأله پیچیده تر خواهد شد. حال، اگر به آنچه گذشت تمامیت طلبی غرب، نظریه جهانی سازی، اندیشه «پایان تاریخ فوكویاما» و «جنگ تمدن ها» را بیافزاییم، خواهیم دید كه اندیشه انتظار یكی از موضوعات چالش خیز میان جهان اسلام، به ویژه ایران و جهان غرب است. ساخت فیلم های روز استقلال، آرماگدون و ماتریس در پایان دهه نود و نوستراداموس در دهه هشتاد، نمادی از همین تقابل است; تقابلی كه با گذشت زمان، روز به روز جدی تر می شود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید