یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

ماورای ماده گرایی


ماورای ماده گرایی

ماده گرایی از ابتدا با معانی محدود شده است با توجه به طبقه بندی خاص از جنسیت, باتلر به این نكته كه اعضای تناسلی یك كودك در لحظه تولد, دختربودن او را مشخص می كند و اینكه این نشانه بر طبیعت زنانگی اثرگذار است, می پردازد

جودیت باتلر، فیلسوف معاصر از معدود فیلسوفانی است كه به نقش جنسیت در فرآیند تفكر توجه ویژه داشته است.

او معتقد است كه «هیچ دسترسی خاصی به اجسام مقدم بر مفهوم آنها در تفكر و زبان وجود ندارد.» به عبارت بهتر، به‌‌واسطه زبان و اندیشه نمی‌توان مواجهه‌ای عینی با اشیا و پدیدارهای مادی را متصور شد.

بر همین منوال، جنسیت را نمی‌توان صرفاً‌ به واقعیات مادی فروكاست. بنابراین، آنچه كه همواره در این زمینه حائز اهمیت است، طبقه‌بندی اجتماعی و متعاقب آن مفهومی است كه از این مقولات صورت می‌گیرد.

مطلب حاضر در مقایسه‌ آرای «جودیت باتلر» با «تئودور آدورنو»، فیلسوف آلمانی، در زمینه فلسفه ماده و ماده‌گرایی، می‌كوشد تا به نقاط افتراق و اشتراك آنها اشاره‌ای گذرا داشته باشد.

در بحث از مواد و اجسام، جودیت باتلر تلاش كرده كه اجسام و مواد را با همان روشی كه یك مفهوم مركزی، استوار و خودمحور در سال‌های اخیر تجزیه و تحلیل شده بررسی كند. در عمل، باتلر مدعی است كه در یك حوزه نظری، ماورای چارچوب ماده‌گرایی و ایده‌آلیسم عمل می‌‌كند. در حالی كه من با بسیاری از مباحث باتلر موافق هستم، با این گفته او كه «هیچ تفاوت معناداری بین اجسام و مفهوم كلامی آنها وجود ندارد»، مخالفم.

در ادامه، من موقعیت باتلر را با آنچه تئودور آدورنو در مقاله «ذهنیت و عینیت» و همچنین در كتاب «دیالكتیك منفی» آورده است، مقایسه خواهم كرد. امیدوارم كه بتوانم از مطابقت بسیاری از مباحث باتلر با دیدگاه‌ مادی‌گرایی آدورنو دفاع كنم، در حالی كه در نتیجه آن هیچ نقد بالقوه‌ای شامل ماده گرایی نخواهد بود.

نكته انحرافی من مشهورترین بحث باتلر است. هیچ جنسیت طبیعی مقدم بر طبقه‌بندی اجتماعی از جنسیت وجود ندارد. باتلر با الهام از لكان، دریدا و مخصوصاً‌ فوكو، از جنسیت به عنوان یك هدیه جسمانی كه ساختار جنسیت به طور مصنوعی از آن ناشی می‌شود، حمایت نمی‌‌كند، بلكه آن را به عنوان یك هنجار فرهنگی كه بر مادیت اجسام ناظر است، می‌پذیرد. باتلر معتقد است كه در بطن این بحث مركزی، تعابیر متنوع و كلی برای ایده‌آلیسم و ماتریالیسم وجود دارد.

برای مثال او می‌گوید: یك ساختارگرایی مدرن، مجموعه تضادهای متافیزیكی بین ماتریالیسم و ایده‌آلیسم موجود در نسخه جدید را به صورت یك كاربرد بی‌قاعده كه به گونه‌ای در مادیت جنسیت بحث می‌‌كند، بازنویسی كرده است.

قسمت عمده این مقاله تعابیر علمی و ماهیت وجودی این تعریف جدید را مورد آزمون قرار می‌دهند، مخصوصاً‌ وقتی باتلر آن را به طبقه‌بندی جنسیت مربوط می‌كند. من به طور خلاصه، دستاوردهای سیاسی مهمی را كه به عقیده باتلر می‌تواند از این حركت تئوریك پیروی كند، جست‌وجو می‌كنم. همان طور كه می‌بینیم، تجزیه و تحلیل من همیشه به مادی‌گرایی آدورنو مربوط می‌شود، حال به مداخله علمی باتلر می‌پردازم.

● مداخله در اجسام

باتلر در ابتدا تأكید می‌كند كه هیچ دسترسی خاصی به اجسام، مقدم بر مفهوم آنها در تفكر و زبان وجود ندارد. ما فقط می‌توانیم اجسام، اشیاء، حقیقت و بنابراین مواد را از طریق مفاهیم آنها درك كنیم.

باتلر می‌گوید ماده‌گرایی از ابتدا با معانی محدود شده است. با توجه به طبقه‌بندی خاص از جنسیت، باتلر به این نكته كه اعضای تناسلی یك كودك در لحظه تولد، دختربودن او را مشخص می‌كند و اینكه این نشانه بر طبیعت زنانگی اثرگذار است، می‌پردازد.

ما كودك را از طریق طبقه‌بندی‌هایی می‌بینیم كه مرتبط با اعضای تناسلی خارجی اوست و دلالت می‌كنیم كه آن صفات‌ نوعی، ‌معنی واقعی یا حالت طبیعی دارند. به عبارت دیگر، باتلر می‌گوید كه زنان و مردان با جنسیت معین نمی‌توانند خارج از این طبقه‌بندی‌ها زندگی كنند و در واقعیت مادی، هیچ راهی برای بناگذاشتن جنسیت وجود ندارد.

آدورنو در این زمینه با باتلر توافق نسبی دارد. در حقیقت هسته اصلی تئوری آدورنو این است كه زبان یا تفكر نمی‌توانند نقش برابری برای توصیف یك واقعیت عینی داشته باشند. بنابراین با تفكر در واژگان فنی آدورنو درمی‌یابیم كه عینیت ناهمانند است. او می‌نویسد كه این ناهمانندی ضروری نیست.

طبق نظریات آدورنو این اصل كه دانش جهان از طریق تفكر تأثیر می‌گذارد، مدت‌های مدیدی است كه توسط مادی‌گرایان مورد قبول واقع شده است.

علی‌رغم این خوش‌بینی، فكر می‌كنم گفتن اینكه استفاده از این اصول دیگر به اندازه گذشته اساسی نیست، عادلانه به نظر می‌رسد. بنابراین باتلر در پافشاری خود جهت استفاده از اصول طبیعت به عنوان مداخله‌گر، برای طبقه‌بندی جنسیت و تمایلات جنسی یك مبتكر است.

كری.‌ال.‌هال

ترجمه: الهام