جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جدال میان اسلا مگرایی و سکولا ریسم در خاورمیانه


جدال میان اسلا مگرایی و سکولا ریسم در خاورمیانه

سکولا ریسم در خاورمیانه شاهد دوره ای از زمان پایدار است که به این زودی ها نیز به پایان نخواهد رسید اما همیشه در بر این پاشنه نچرخیده است

سکولا‌ریسم در خاورمیانه شاهد دوره‌ای از زمان پایدار است که به این زودی‌ها نیز به پایان نخواهد رسید. اما همیشه در بر این پاشنه نچرخیده است. در طول نیمه اول قرن گذشته احزاب سکولا‌ر و ملی‌گرا بر صفحه سیاست غالب بودند. آنها جنبش لیبرالیزاسیون‌در سراسر منطقه را در زمانی که فرآیند استعمارزدایی و مبارزه‌برای استقلا‌ل زندگی سیاسی مردم را شکل داد، هدایت کرده‌اند. آنچه که در این فرآیند اهمیت داشت، گسترش تنش میان روسیه و آمریکا در دوره جنگ سرد بود. اتحاد میان جنبش ضدغربی و ضدامپریالیستی با نیروهای سکولا‌ری که تلا‌ش داشتند نقش پیرو و مترقی در مسائل مربوط به امور نظامی و اقتصادی ایفا کنند، سهم زیادی در این تحول داشت. در نهایت گروه‌های ناسیونالیست ملی‌گرا به عنوان احزاب رژیم‌های غالب در سرتاسر دنیای عرب ظهور کردند. از این نقطه‌نظر، رقابت سیاسی در ابتدا میان احزاب ملی‌گرا و سوسیالیست‌که نماینده گرایشات روشنفکر و تحصیلکرده جامعه بودند، صورت گرفت. ‌

احزاب مذهبی که از سوی اخوان‌المسلمین هدایت و سازماندهی و خشونت در جایگاه سوم قرار گرفتند. این امر دلا‌یل متعدد داشت: از آن زمان آنها چندان در زندگی سیاسی ملت‌ها فعال نبودند و در مبارزه علیه قدرت‌های استعماری غربی بی‌طرف ماندند؛ بنابراین سهم آنها از مبارزه برای آزادسازی اندک بوده است. آنها نه قدرتمند و نه مردمی بودند و از آنها دعوت نیز نشده بود تا در حکومت‌های بعد از استعمار شرکت کنند ولی آنها حضور داشتند. همین که به پایان قرن نزدیک می‌شویم، یک جنبش جدید به راه افتاد. مردم در سرتاسر منطقه به این جمع‌بندی رسیدند که حکومت‌هایشان باعث زوال و عقب‌ماندگی آنها شده‌اند و بنابراین احزاب مذهبی آمده‌اند تا مطالبات آنها را رهبری کنند. ‌

رژیم‌های عرب در حفظ استقلا‌ل فرد شکست خوردند به این دلیل که به لحاظ اقتصادی و سیاسی به قدرت‌های بزرگ وابسته بودند. آنها در دستیابی به توسعه اقتصادی و اجتماعی ناکام ماندند و از همین رو عقب‌مانده باقی ماندند. این ناکامی‌ها جنبش‌های ملی‌گرا و سکولا‌ر عرب را تضعیف کرد و همچنان نیز در آینده خواهد کرد. بنابراین مردم به آن گروه‌ها و احزابی روی می‌آورند که در وضع اپوزیسیون بودند. جنبش‌ها و گروه‌های اسلا‌م‌گرا تنها کاندیدایی هستند که به دلیل بالقوه‌ای را برای این شکست ارائه می‌کنند. ‌

جهانی شدن، دلیل دیگری برای شرکت سکولا‌ریسم است. پدیده جهانی شدن هژمونی فرهنگی غرب را به منطقه‌ای که تحت سیطره اقتصادی غرب بود، به ارمغان آورد. مردم در واکنش به این پدیده احساس ضرورت برای ماندن و بقا داشتند و از این رو بازبینی و بازخوانی گذشته اهمیت داشت. اسلا‌م و تاریخ و میراث اسلا‌می امکان بهتری برای مقاومت در مقابل این حمله فرهنگی بودند. حول این مانع قابل اعتماد، یک هویت جدیدی از نو متولد خواهد شد. اما ظهور گفتمان سیاسی و مذهبی منطقه را به دو قطب تقسیم کرده است.

بخش اعظمی از این گفتمان با افراط‌ترین بیان ایدئولوژیک که در تحولا‌ت سال‌های اخیر نمود یافت کنار آمده است. واکنش غرب حمله به برج‌های تجارت جهانی از نیویورک، چنین نشان داد که اسلا‌م تنها هویتی است که می‌تواند در تمایز قاطع و آشکار از سیطره غربی بایستد. ‌

چشم‌اندازهای موجود از جنبش‌های اسلا‌می نشان می‌دهد که این جنبش‌ها روز‌به‌روز قدرتمندتر و احزاب سکولا‌ر به همین نسبت ضعیف‌تر می‌شوند. به عقب برگرداندن این فرآیند نیازمند توسعه اقتصادی و اجتماعی در سراسر منطقه است- جوامع عقب‌مانده- به احتمال بسیار قوی ایدئولوژی‌های افراطی و افراط‌گرایانه را دنبال خواهند کرد. اما این امر نیازمند پایانی عادلا‌نه به منازعه اسرائیل و فلسطینیان در کنار دیگر منازعات منطقه‌ای مانند عراق است که زمینه حاصلخیزی برای پرورش گرایش‌های ضدغربی، ضدسکولا‌ریستی و بنیادگرایانه است. ‌

ترجمه: خاطره چمن‌خواه‌

منبع: بیترلمونز