پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

تئوری های امام جعفر صادق ع راجب به بعضی از مسائل علمی


تئوری های امام جعفر صادق ع راجب به بعضی از مسائل علمی

امام جعفر صادق راجع به بعضی از مسائل فیزیكی چیزهائی گفته كه از لحاظ تئوری كوچكترین تفاوت با نظریه بوجود آمدن جهان در این عصر ندارد ویك دانشمند فیزیكی این دوره وقتی تئوری جعفر صادق را در مورد ایجاد دنیا میخواند تصدیق میكند که

تئوری های امام جعفر صادق (ع) راجب به بعضی از مسائل علمی

▪ امام جعفر صادق علیه السلام : مردم دو گروه اند: یا عالم هستند یا جوینده علم و دیگران كه احمقان هستند و ابلهان جای در آتش خواهند داشت

● نظریه امام جعفر صادق (ع) در باب پیدایش جهان

امام جعفر صادق راجع به بعضی از مسائل فیزیكی چیزهائی گفته كه از لحاظ تئوری كوچكترین تفاوت با نظریه بوجود آمدن جهان در این عصر ندارد ویك دانشمند فیزیكی این دوره وقتی تئوری جعفر صادق را در مورد ایجاد دنیا میخواند تصدیق میكند كه نظریه ایست مطابق با تئوری فیزیكی ایجاد دنیا در این عصر. هنوز نظریه مربوط به پیرایش جهان در كادر قانون علمی قرار نگرفته و هرچه گفته اند تئوری است و ممكن است صحیح باشد یا نادرست جلوه كند. تئوری جعفرصادق هم راجع به پیدایش دنیا همین طور است و در كادر قانون علمی قرار نگرفته تا این كه بتوان آن را حقیقت غیر قابل تردید علمی دانست. اما این مزیت را دارد كه با این كه در دوازده قرن قبل از این ابراز شده یا تئوری جدید فیزیكی راجع به پیدایش دنیا مطابقه میكند.

● امام جعفر صادق راجع به دنیا چنین گفته است:

جهان از یك جرثومه بوجود آمد و آن جرثومه دارای دو قطب متضاد سبب پیدایش ذره گردید و آنگاه ماده بوجود آمد و ماده تنوع پیدا كرد و تنوع ماده ناشی از كمی یا زیادی ذرات آنها میباشد.

این تئوری با تئوری اتمی امروزی راجع بوجود آمدن جهان هیچ تفاوت ندارد و دو قطب متضاد دو شارژ مثبت و منفی درون اتم است و آن دو شارژ سبب تكوین اتم گردیده و اتم هم ماده را بوجود آورده و تفاوتی كه بین مواد(یعنی عناصر )دیده میشود ناشی از كمی یا زیادی چیزهائی است كه درون اتم عناصر موجود میباشد.

چند نفراز فیلسوفان یونان قدیم كه در قرن ششم و پنجم قبل از میلاد بسر می‌بردند راجع به پیدایش دنیا نظرهائی ابراز كردند و (ذیمقراطیس )نظریه (اتم )را راجع به پیدایش دنیا ابراز كرد و بعید نمیدانیم كه امام جعفر صادق از تئوری فیلسوف یونانی راجع به پیدایش جهان اطلاع داشته و تئوری خود را با وقوف بر آن نظریه ها ابراز كرده است.

به احتمال قوی اگر امام جعفر صادق از نظریه فیلسوفان قدیم یونان اطلاع داشته آن تئوریها از همان راه كه جغرافیا و هندسه وارد مدینه گردید به آن شهر رسیده بود یعنی از راه دانشمندان مصری از فرقه قطبی.

میتوانیم فكر كنیم كه چون امام جعفر صادق از تئوری های دانشمندان قدیم یونانی كه سیزده قرن یا دوازده قرن قبل از او میزیسته اند راجع به پیدایش جهان اطلاع داشته توانسته آن تئوری ها را تكمیل كند و راجع بوجود آمدن دنیا نظریه ای ابراز نماید كه امروز علمای فیزیك آن را میپذیرند و هنوز نتوانسته اند نظریه ای جالب توجه تر از نظریه آن مرد راجع به پیدایش دنیا بگویند.

در این نظریه بر جسته ترین قسمت موضوع دو قطب متضاد است قبل از جعفر صادق فیلسوفان یونان و دانشمندان اسكندریه پی برده بودند كه در هستی اضداد وجود دارد و بعضی از آنها گفتند كه هر چیز را بایستی از ضد آن شنا خت.

اما در تئوری جعفر صادق تئوری مربوط با ضداد صریح بیان شده و این صراحت نه در نظریه فیلسوفان قدیم یونان وجود دارد و نه در نظریه دانشمندان مكتب علمی اسكندریه.

دانشمندان یونان و اسكندریه نظریه های خود را در مورد اضداد طوری بیان كرده اند كه گوئی میخواسته اند راهی برای فرار داشته باشند و اگر دریافتندكه اشتباه كرده اند بتوانند گفته خود را پس بگیرند.

واضح است كه از این جهت نظریه آنها به آن شكل ابراز شده كه اطمینان نداشتند كه اشتباه نمیكنند.

ولی جعفر صادق نظریه خود را صریح و بدون قید و شرط بیان كرده و در تئوری او (اگر )و (اما )وجود ندارد و صراحت نظریه اش ثابت میكند كه میدانسته اشتباه نمینماید و نمیخواسته راه باز گشت را برای خود حفظ كند.

شیعیان میگویند تمام چیز هائی كه امام جعفر صادق در مورد بوجود آمدن جهان و نجوم و فیزیك و عناصر و شیمی و ریاضیات و چیزهای دیگر گفت از علم امامت یعنی علم لدنی او بوده است.

اما مورخ نمی تواند علم جعفر صادق را لدنی بداند و دیگر این كه تردید نداریم كه جعفر صادق قبل از این كه خود شروع به تدریس كند مدتی تحصیل میكرده و در جلسه درس پدرش حضور بهم میرسانیده است و مورخ نمیتواند مردی را كه مدتی تحصیل میكرده دارای علم لدنی بداند.

تصور میكنیم كه حتی شیعیان هم انكار كنند كه جعفر صادق الفبا را از دیگران فرا گرفته بود و مردی كه الفبا و مقدمات دیگر را از سایرین فرا گرفته چگونه از نظر یك مورخ میتوانید دارای علم لدنی باشد.

(مجمع مطالعات اسلامی در استراسبورك بزرگان اسلام را فقط از لحاظ تاریخی مورد تحقیق قرار میدهد.) یك مورخ او را یك دانشمند بر جسته میبیند و میفهمد كه نیروی تفكر علمی او خیلی قوی تر از معاصرین بوده و آنچه در علوم مختلف گفته و كشف كرده از آن نیروی تفكر علمی سر چشمه میگرفته نه از یك علم لدنی و ملكوتی و یكی از چیز هائی كه جعفر صادق در مورد پیدایش جهان گفته دو قطب متضاد است. اهمیت آنچه آن مرد گفت بعد از قرن هفدهم میلادی كه وجود دو قطب متضاد در فیزیك به ثبوت رسید آشكار شد. معاصرین او و كسانی كه بعد از وی آمدند دو قطب متضاد را در شمار آنچه قدما گفتند معشر بر این كه هر چیز بضد خود شناخته میشود محسوب كردند و اهمیت گفته جعفر صادق پس از این كه وجود دو قطب متضاد در فیزیك به ثبوت رسید آشكار گردید و امروز هم در اتم شناسی و الكترونیك وجود دو قطب متضاد غیر قابل تردید است. ما علوم جعفر صادق را از جغرافیا و نجوم و فیزیك در مبحث پیدایش دنیا و عناصر شروع كرده ایم و لذا مبحث فیزیك جعفر صادق را ادامه خواهیم داد و بعد از آن به مباحث دیگر خواهیم رسید و میگوئیم در فیزیك جعفر صادق چیزهائی گفته كه قبل از او كسی نگفت و بعد از وی تا نیمه دوم قرن هجدهم و قرن نوزدهم و بیستم بعقل كسی نرسیده كه آنها را بگوید .

● نظریه حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام) راجع به قدرت هسته ای

یكی از نظریه های بدیع حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) این است كه هر چه موجودیت ذاتی دارد غیر از خداوند ، دارای ضد خود می باشد اما بین ضدین تصادم بوجود نمی آید و اگر تصادم بوجود بیابد ، بعید نیست جهان ویران شود .

این نظریه ، خلاصه نظریه ماده و ضد ماده امروزی است كه ما در یكی از صفحات گذشته باختصار راجع به آن صحبت كردیم و اینك به مناسبت بحث در مورد نظریه حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) بیشتر راجع به آن صحبت میكنیم و میگوئیم از مرحله تئوری گذشته و وارد مرحله عملی شده و بتدریج دانشمندان در كشورهای مختلف ضد ماده عناصر را كشف می نمایند .

تفاوت ماده با ضد ماده این است كه در اتم های ماده ( عناصرمعمولی ) بار الكتریكی ( الكترون ) منفی است و بار الكتریكی ( پروتون ) در هسته اتم، مثبت . اما در ضد ماده بار الكتریكی ( الكترون ) مثبت است و بار الكتریكی ( پروتون ) در هسته اتم منفی .

هنوز كسی آزمایش نكرده كه هر گاه اتم های ماده با اتم های ضد ماده تصادم كند و انفجار بوجود بیاید چه خواهد شد .

هر چه راجع به این انفجار گفته میشود جنبه تئوری دارد و شبیه است به آنچه راجع به انفجار ( یا تفكیك ) اتمهای اورانیوم قبل از تابستان سال ۱۹۴۴ میلادی می گفتند كه هنوز آمریكا اولین بمب اتمی را در خود آن كشور آزمایش نكرده بود .

در آن موقع می گفتند آزمایش بمب اتمی ممكن است تفكیك زنجیری بوجود بیاورد و تمام عناصر كه در كره زمین هست تفكیك شود اما آن طور نشد و بعد از آن هم تا امروز با این كه بدفعات بمبهای اتمی و هیدروژنی را منفجر كرده اند ، عناصر در كره خاك منفجره نشده است .

اما بین انفجار بمب اتمی با انفجار ناشی از تصادم ماده و ضد ماده فرق وجود دارد .

چون وقتی یك بمب اتمی یا هیدروژنی منفجر میشود ، قسمتی كم از ماده مبدل به انرژی میگردد و قسمت زیاد ماده عاطل میماند یعنی مبدل به انرژی نمیشود .

همه می دانند كه قانون تبدیل ماده به انرژی كه ( انشتین ) كشف كرد این است : ( انرژی مساوی است با جرم ضرب در مجذور سرعت سیر نور ) .

طبق این قانون اگر تمام آنچه در یك بمب اتمی یا یك بمب هیدروژنی هست مبدل به انرژی بشود نیروی زیاد بوجود می آید و ( ژول ) دانشمند فیزیكی انگلستان كه اسمش روی یكی از مقیاسهای برق گذاشته شده و در قرن نوزدهم میلادی میزیست میگفت : كه اگر یك كیلوگرم از ماده بطور كامل مبدل به انرژی شود و فی المثل دود و خاكستر از آن بوجود نیاید ، جهان محو خواهد شد .

اما انشتین دانشمند فیزیكی قرن بیستم با كشف قانون تبدیل ماده به انرژی نشان داد كه این طور نیست و هر گاه یك كیلو گرم از ماده بطور كامل مبدل به انرژی شود جهان نابود نمی گردد .

ولی تا امروز نوع بشر نتوانسته كه حتی بوسیله بمب های اتمی و هیدروژنی ماده را بطور كامل مبدل به انرژی كند .

● نظریه حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام)راجع به مولكولهای آب وتجزیه آنها

در محضر درس حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) برای ادراك قوانین علوم ،تجربه هم بكار می رفت و طبیعی است كه نباید فكر بكنیم كه در محضر درس آن دانشمند بزرگ آزمایشگاهی مانند یكی از آزمایشگاههای بزرگ امروزی وجود داشته و در آنجا قوانین فیزیكی و شیمیائی را مورد آزمایش قرار می دادند .

آزمایشگاه محضر درس حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) متناسب با زمان بوده اما ثابت می كند كه آن دانشمند بزرگ در علوم فقط به تئوری اكتفا نمی كرده و تا آنجا كه امكان داشته تئوری را به محك تجربه می زده است .

دیدیم كه حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) متوجه شده بود كه هوا یك عنصر نیست و پی بردن باین موضوع بدون تجربه بعید به نظر می رسد .

برای شیعیان هیچ یك از علوم حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) غرابت ندارد . برای اینكه شیعیان وی را امام میدانند و عقیده دارند كه او با علم امامت همه چیز را میدانست و بر همین قیاسی هیچ یك از معجزات حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در نظر آن ها غرابت ندارد و تمام معجزاتی را كه در كتب مورخین شیعه به حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) نسبت داده اند بدون احتجاج می پذیرند ولی مورخ بیطرف برای هر مورد علمی یا اعجاز احتجاج می كند و نمی تواند بدون برهان بپذیرد . مورخ بی طرف وقتی می شنود كه حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) گفت : كه هوا یك عنصر بسیط نیست بلكه از چند قسمت بوجود آمده و یك قسمت از آن سبب می شود كه اشیاء بسوزد و هم بعضی از اشیاء را فاسد می نماید می خواهد بفهمد كه چگونه وی باین موضوع پی برده بود .

اعجاز حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) این نبود كه كوه را بحركت در آورد ( كه از لحاظ عقلائی قابل قبول نیست بلكه اعجاز او این است كه در دوازده قرن و نیم قبل از این بوجود اكسیژن در هوا پی برد و نیز در همان موقع پی برد كه در آب چیزی هست كه می سوزد و به همین جهت گفت كه آب مبدل به آتش می شود .

آنهائی كه می گویند بر جسته ترین اعجاز یك پیغمبر كلام اوست ، مثل اینكه حرف بی اساس نمی زنند . چون ما كه امروز در تاریخ می خوانیم كه حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) كوه ( صفا ) را بحركت درآورد و كوه به او نزدیك گردید و آنگاه دور شد نمی توانیم این روایت را باور كنیم و نمی پذیریم . كه حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) این اعجاز را كرده باشد .

اما وقتی می شنویم كه او در نیمه اول قرن دوم هجری بوجود اكسیژن و هم بوجود هیدروژن ( درآب ) پی برده بود و در قلب خود تصدیق می نمائیم كه این اعجاز است می گویند كه حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) بوسیله پدرش كه او هم مردی دانشمند بود بوجود هیدروژن در آب پی برد و بعد خود او فهمید كه در هوا اكسیژن وجود دارد .

متأسفانه ما نمی دانیم كه آیا او توانست اكسیژن و هیدروژن خالص بدست بیاورد یا نه ؟

بظاهر پی بردن بوجود هیدروژن و اكسیژن خالص مستلزم این است كه آنرا بدست بیاورند و بدست آوردن هیدروژن خالص دشوارتر است از بدست آوردن اكسیژن خالص بود . چون اكسیژن بطور خالص در طبیعت ( درهوا ) هست اما هیدروژن بطور خالص در طبیعت نیست . بهمین جهت در ادوار اخیر تا روزی كه آب را تجزیه نكردند نتوانستند هیدروژن خالص بدست بیاورند .

انسان مبهوت می شود كه چگونه حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) یا پدرش امام محمد باقر (علیه السلام) بوجود گاز هیدروژن كه خالص آن در طبیعت نیست . و رنگ و بو و طعم ندارد پی برد .

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) یا پدرش نمی توانسته اند جز در آب بوجود هیدروژن پی ببرند و بدون تجزیه كردن آب نمی توانسته اند آنرا بشناسند .

تجزیه كردن آب هم مستلزم استفاده از جریان برق است زیرا بطور دیگر نمی توان آب را تجزیه نمود . و آیا یكی از آن دو توانسته بود از جریان برق برای تجزیه آب استفاده كند كه این هم قابل قبول نیست و در اعصار جدید اولین كسی كه موفق به جداكردن هیدروژن از آب گردید ( هانری - كاواندیش ) انگلیسی است كه در سال ۱۸۱۰ میلای در سن هشتاد و یك سالگی زندگی را بدرود گفت .

او سالها برای تجزیه آب كوشش كرد و بعد از اینكه هیدروژن را بدست آورد اسمش را ( هوای قابل اشتعال ) گذاشت و اولین مرتبه كه هیدروژن را مشتعل كرد نزدیك بود كه خود و خانه اش بسوزد .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.