جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
بیایید بچه های خودمان را به دنیا بیاوریم
● درباره «پارك وی» ساخته فریدون جیرانی
احتمالا شما هم هنگام پخش تیزر تلویزیونی و یا موقع تردد در اتوبان ها و دیدن بیلبوردهای تبلیغاتی فیلم پارك وی و با دیدن توصیه دلسوزانه دست اندركاران فیلم كه نگاهی به جماعت تماشاچی این فیلم بیشتر به یك شوخی شبیه است، متوجه تعلق فیلم پارك وی به حال و هوای سینمای وحشت شده اید .
گونه ای سینمایی كه دست اندركاران فیلم و البته هوادارانش بیشتر توان خود در استدلال به نفع این فیلم را صرف تفاخر به تعلق «پارك وی» به آن كرده اند گویی اثبات این گزاره كه پارك وی فیلمی است درژانر وحشت و بعضا با كمی لطف بیشتر این كه به قواعد ژانر وفادار مانده نتیجه منطقی می دهد كه پارك وی فیلمی موفق است و این یك اشتباه و خطای بزرگ است كه اثبات موفقیت و به عبارتی دیگر سرنوشت فیلم و قضاوت راجع به آن را به رعایت قواعد ژانری كه فیلم ادعای تعلق به آن را دارد گره بزنیم.
پس اجازه بدهید كه پس از رها شدن از افتادن در دام جذبه های كاذبی كه فیلم را احاطه كرده و هیچ ربطی هم به خود فیلم ندارند به این سوال مهم برسیم كه آیا ساخته شدن فیلمی چون پارك وی برای سینمای ایران اتفاق و امتیاز مثبتی است یا خیر؟ و یا به تعبیر گویا و روشن تر بگذارید بپرسیم آیا شرایط كنونی جامعه ایرانی (زمان + مكان) منجر به ساخته شدن فیلمی چون پارك وی می شود یا خیر؟ ملاحظه می كنید كه بحث من در اینجا بحثی مبتنی بر هست و نیست است به دور از هر نوع گزاره ارزشی و هنجارساز.
در پاسخ به این سوال می شود دیدگاه درون متنی هم داشت چرا كه اتفاقا متن (فیلم) نیز با بازخوانی (بازبینی) وقرائتی خاص می تواند جواب سوالات ما را در مورد خود بدهد. مخدوش بودن منطق درونی فیلم و باور پذیرنبودن اتمسفر فیلم و به نوعی تحمیلی بودن حسن تعلیق و وحشت مدنظر فیلمساز همگی بیانگر بی ربط بودن فیلمی چون پارك وی با جامعه ای چون ایران اواسط دهه ۸۰ است.
در واقع نظر نویسنده این سطور بر آن است كه گونه های سینمایی از دل شرایط زمانی و مكانی یك جامعه كه محیط آن جامعه را تشكیل می دهند به طور طبیعی زاده می شوند و اصلا خود سینما را باید امری كاملا بومی دانست. سینمای هر كشور متعلق به آن كشور است همان طور كه فرهنگ هر كشور (تعبیر بهترش ملت) مال آن كشور است.
وقتی می گوییم مال یعنی دارایی . سینمای یك كشور (كه جزیی است از كلی به نام فرهنگ) دارایی یك ملت و كشور است واین یعنی سینما یك روند است، یك موجود مستقل و زنده كه حیات دارد.
نتیجه منطقی این گزاره ها می شود این كه گونه های سینمایی (كه مجموعشان چیزی نیست جز سینمای یك كشور) باید ربطی منطقی و طبیعی با شرایط فرهنگی یك جامعه داشته باشند . آن هنگام است كه می توان با دیدن فیلمی بی آنكه بدانیم محصول كدام كشور است به فرهنگی كه فیلم در آن ساخته شده پی ببریم واین یك روند طبیعی است كه پیش نیازهایی نیز دارد.
به هرحال من پارك وی را فیلمی ایرانی نمی دانم و بر این اساس معتقدم كه این فیلم و كلیه اتفاقات دراماتیك آن شبیه یك بازی غیرقابل باور است و به نظرم همین بوده كه باعث نقض عرض فیلم شده بدان معنا كه همه تلاش دست اندركاران فیلم ساخت فیلمی بوده كه مصداق صحیح و نسبتا كاملی باشد برای ژانر وحشت و حال آن كه فیلم به هیچ وجه نمی ترساند تعلیقش بی اثر است و نه تنها زیر ۱۶ ساله ها كه ۵ ساله ها هم می توانند با خیال راحت آن را تماشا كنند. فقط به این دلیل كه استاد تاریخ سینمای ما متوجه این مساله نبوده كه گونه سینمایی امری وارداتی نیست بلكه امری زایشی است. وقتی مادری می تواند خود بچه به دنیا بیاورد عاقلانه نیست كه از طریق پرورشگاه صاحب فرزند شود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست