جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا

به سردی هوا گرمی ببخشیم


به سردی هوا گرمی ببخشیم

خیابان پشتی روزنامه ما همسایه مسنی دارد که اگر حوالی ساعت هفت یا هشت عصر گذرت به آنجا بیفتد، حتما می‌بینی‌اش، مخصوصا روزهای سرد و برفی.
خانم همسایه کیسه‌ای دارد و دستکشی یک …

خیابان پشتی روزنامه ما همسایه مسنی دارد که اگر حوالی ساعت هفت یا هشت عصر گذرت به آنجا بیفتد، حتما می‌بینی‌اش، مخصوصا روزهای سرد و برفی.

خانم همسایه کیسه‌ای دارد و دستکشی یک بار مصرف دستش می‌کند و سر کوچه دوم می‌ایستد. گربه‌ها او را می‌شناسند، از همان ابتدای کوچه دنبالش راه می‌افتند و سر کوچه دوم صدای «میو»هایشان بلند می‌شود. خانم همسایه دست می‌کند توی کیسه و چیزی شبیه باقیمانده غذا را برای گربه‌ها می‌ریزد.

گربه‌ها با لذت می‌خورند و خانم همسایه خیالش که جمع شد، بر‌می‌گردد خانه‌اش.نزدیکی‌های میدان منیریه، آقای آرایشگری مغازه دارد.

صبح‌ها اگر گذرتان به مغازه‌اش افتاد، دسته‌ای از قمری‌ها را می‌بینید که زیر درخت چنار مغازه، مشغول خوردن دانه‌های ارزن هستند.

آقای آرایشگر تعریف می‌کرد دوستی‌اش با قمری‌ها چندساله است و برخی از اهالی محل حتی نذر می‌کنند و با ادا شدن نذرشان برای قمری‌ها ارزن می‌خرند.

مسلما این شهر آدم‌های مثل خانم همسایه و آقای آرایشگر کم ندارد، اما تعداد کسانی که توی کوچه‌های تاریک و سرد، بیشتر از هر چیز به فکر ترساندن حیوان بی‌زبان هستند، زیاد است؛ کسانی که کودکانشان را برای بازی سنگ‌پرانی به گربه‌ها و پرنده‌ها نهی نمی‌کنند، کسانی که برای هیچ موجود زنده‌ای جز خودشان اهمیتی قائل نیستند.

هوا سرد شده، حواسمان هست که سرما نخوریم، به بچه‌ها می‌رسیم، لباس گرم می‌پوشیم، غذای گرم می‌خوریم و از پشت پنجره به باران و برف خیره می‌شویم.

نعمت‌های خدا را می‌بینیم، اما آفریننده‌اش را نه. این روزها هوا در اکثر نقاط کشور به صفر و زیر صفر رسیده؛ حواسمان به حیوانات و پرندگان باشد. زحمتی ندارد اما خیر و ثواب زیادی دارد.

آوید طالبیان