شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
نقش امام جعفر صادق علیه السلام در تقریب بین مسلمانان و جلوگیری از تفرقه و انشعاب
وحدت و یكپارچگی مسلمانان و لزوم اتحاد و اتفاق كلمه میان ایشان بلكه ضرورت توحید كلمه بر محور كلمه توحید برای همه موحدان و خداپرستان روی زمین، از تعالیم و آموزشهای اساسی آیین اسلام و از اصول فرهنگ قرآنی است. و بر همین اساس، قرآن كریم یكی از عمدهترین و سازندهترین اهداف رسالت رسول اكرم صلی الله علیه وآله را تالیف قلوب و ایجاد انس و تفاهم به جای خصومت و دشمنی بیان میدارد و اگر كسی در تاریخ، به دیده عبرت بنگرد این معنی را از شاهكارهای رسالت محمدیصلی الله علیه وآله مییابد. (۱)
«واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا»; یعنی همگی به حبل و رشته خداوندی چنگ بزنید و پراكنده نگردید.
«واذكروا نعمت الله علیكم اذكنتم اعداء فالف بین قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخوانا و كنتم علی شفا حفرهٔ من النار فانقذكم منها» آل عمران /۱۰۳; یعنی: یاد آورید نعمتخداوندی را در حق شما كه دشمنان یكدیگر بودید او میان دلهای شما جمع كرد و در پرتو نعمتیكتاپرستی، برادران هم شدید و در پرتگاه آتش قرار داشتید شما را نجات و رهایی داد.
بعد از رحلت پیامبر عظیمالشان اسلام اوصیای معصوم او كوشیدند تا آن وحدت و یكپارچگی را حفظ كنند و آنان از حقوق شخصی خویش چشم پوشیدند و از خدشهدار شدن اتحاد و اتفاق امت را مانع شدند. و در درازنای تاریخ، دانشمندان مصلح و همه تلاشگران راستین انسانیت، هم خودشان از عوامل اختلاف و تجزیه پرهیختند و از دامن زدن به آتش خصومتبین مسلمانان، بركنار زیستند و هم دیگران را به اتحاد و تفاهم فراخواندند.
ما مسلمانان به این آیه زیبای قرآن، بیشتر باید بیندیشیم: «فتقطعوا امرهم بینهم زبرا كل حزب بمالدیهم فرحون» المؤمنون /۵۳; یعنی: اهل كتاب و پیروان ادیان آسمانی و اتباع رسولان الهی، گروه، گروه شدند، ضد و دشمن هم گشتند و هر یك به آنچه نزد اوستخرسند و شادمان گردیدند.
مرحوم مغنیه مینویسد: یكی خود را به موسی علیهالسلام منسوب داشت و دومی به عیسیعلیهالسلام منتسب گردید و ما خود را به محمدصلی الله علیه وآله پیوسته میدانیم در حالی كه دین و آیین همه پیامبران یكی است و خدای فرستنده و برانگیزنده همهشان هم یكی است. پس این همه دشمنی و عداوت از كجا منشا میگیرد؟! (۲)
ایشان در تفسیر فشرده خود در زمینه آیه سابقالذكر نیز نكتههایی ظریف و احیانا تلخ را یادآورده است. او در ذیل آن آیه مینویسد: آیا این آیه (نهی از تفرقه و جدایی) شامل ما مسلمانان هم هست و یا اختصاص به امتهای نخستین و گذشته دارد! در نهجالبلاغه علیعلیهالسلام آمده: «سیاتی علیكم زمان یكفا فیه الاسلام كما یكفا الاناء بما فیه» یعنی: زمانی برای شما مسلمانان فرا میرسد كه در آن، اسلام همچون ظرف پری كه اگر آن را برگردانند خالی میشود، خالی و تهی میگردد، یعنی مورد عمل واقع نمیشود.
او در دنباله كلامش مینویسد: مردم قبل از اسلام به سبب كفر و شرك پراكنده بودند و در پرتو نعمت اسلام برادر و صمیمی گشتند و امروز بعكس (معالاسف) مردم در زیر لوای كفر متحد و یكپارچهاند. امروز ما مسلمانان در پرتگاه آتش تشتت قرار داریم اگر چه مدعی اسلامیت هستیم و چگونه ممكن است این دعوی صادق باشد كه اسلام مایه نجات از هلاكت و تباهی است. (۳)
به عقیده نگارنده، غالب دستهبندیها و انشعابها در زمینه مسایل دینی، مذهبی و عقیدتی و حتی موضوعات سیاسی كه احیانا با عنوان اختلاف سلیقه، توجیه میشوند، منشا معقول ندارند و سایقه شیطانی و داعیه اهریمنی، آنها را راهبری میكند. چنان كه امروزه، جهان استكبار برای دستیابی به اهداف شوم خود، مسلمانان را به بنیادگرا و جز آن تقسیم میكند و یا انقلابیون مسلمان ایران را با القاء عناوین وسوسهانگیز معتدل و تندرو ردهبندی كرده و با ایجاد آشفتگیهای داخلی، احیانا به مقاصد نامیمونی دست مییابد و عدهای شاید ناخواسته به این اهداف جامه عمل میپوشانند و آب به آسیای بدخواهان میریزند هر چند كه خود نیز طرفی نمیبندند و تنها جامعه خود را از پیشرفت و تعالی مطلوب بازمیدارند.
در حالی كه چه بنیادگرایان و صف مقابل آنان و چه رادیكالیستها و طرف مخالف ایشان یعنی رفورمیستها و بالاخره همه تندورها و كندروها، اگر در محیط آرام و تفاهم بنشینند و به بحث و حتی جدال احسن بپردازند و تجربههای چندین صدساله تاریخی را هم آینه عبرت قرار دهند به وحدت نظر میتوانند برسند و یكپارچگی و اتحاد و اتفاق را در حد بالایی حفظ كنند.
یك نمونه عینی از آنچه ادعا كردیم روش اخلاقی و فداكارانه امام علی امیرالمؤمنینعلیهالسلام است، به هنگامی كه پس از رحلت رسول اكرم صلی الله علیه وآله عباس بن عبدالمطلب و ابوسفیان بن حرب، پیشنهاد بیعتبا آن حضرت كردند. و این در موقعیتی بود كه بیعتبرای ابوبكر در سقیفه بنیساعده، پیش آمده و امر خلافت و جانشینی به هر حال، به سبكی خاص و با سرعتی تمام، شكل گرفته و خاتمه یافته بود.
مطابق نص نهجالبلاغه، علیعلیهالسلام از پیشنهاد مزبور استقبال نكرد بلكه به مناسبت آن، مردم را پندی حكیمانه فرمود و از ابتلا و گرفتاری به فتنه و آشوب، برحذر داشت.
«ایها الناس شقوا امواج الفتن بسفن النجاهٔ وعرجوا عن طریق المنافرهٔ وضعوا تیجان المفاخرهٔ افلح من نهض بجناح اواستسلم فاراح. هذا ماء آجن ولقمهٔ یغص بها اكلها و مجتئی الثمرهٔ لغیر وقت ابناعها كالزارع بغیر ارضه...» (۴) یعنی: ای مردم! موجهای فتنه و آشوب را با كشتیهای نجاتبخش بشكافید و پیش بتازید. از راه نفرت و كین روی گردانید و راه مستقیم مهر و وفا را پیش گیرید. تاجهای تفاخر و منیت و خودخواهی بر زمین نهید. رستگار و پیروز شد آن كه با داشتن نیروی صالح و بال و پر، نهضت كرد و یا اگر نیروی چندان نداشت آرام نشست و مردم را نیز آسوده خاطر ساخت. این حكومت و زمامداری چند روزه دنیایی، آبی تلخ و لقمه ناگواری را ماند كه در گلوی خورنده گیر كند و آن كس كه نابهنگام، میوه را میچیند همان كسی است كه جز در زمین خود میكارد.
بدینترتیب امام علیهالسلام دست ابوسفیان را خواند و به پیشنهاد او وقعی ننهاد كه بیتردید ابوسفیان قصد تفرقهاندازی و دامن زدن به آتش اختلاف داشته است و لذا علیعلیهالسلام پندی جانانه و نصیحتی مشفقانه فرمود و در نتیجه به حفظ یكپارچگی جامعه مسلمان و پرهیز از عوامل و انگیزههای پراكندگی و تشتت تاكید فرمود. در ادامه همین راه راست و خداپسندانه و وحدتآفرین، امام صادقعلیهالسلام با این كه در صلاحیت و كارآیی و در علم و عمل، احدی به پایه او نمیرسید برخلاف برخی كه خود را به هر قیمت میخواهند مطرح سازند و به انگیزه نفع شخصی با شیوههای گوناگون همچون فرقهگرایی شق عصای مسلمین میكنند، دعویی طرح نكرد، چرا كه زمینه را برای چنان كاری مساعد نمیدید و آن چنان دعوی و اقدام را به گفته جدش امیرالمؤمنین، پریدن بدون بال و پر و كشت و كار در مزرعه غیر، میدانست و در یك محاسبه عاقلانه، میدید كه از چنان عملی، دشمنان حق و راهزنان حقوق بشر سود خواهند برد و بس.
نكته جالب توجه آن كه در عصر امام صادقعلیهالسلام، كه عباسیان به بهای خون علویان و فاطمیان و هواداران ایشان، بر كرسی خلافت دستیافته و همانند اسلاف امویشان برای تحكیم پایههای سلطه، باز خون میریختند و به همین هدف میخواستند مردم را به نوعی، مشغول كنند لذا بازار مكتبهای گوناگون فقهی، كلامی و فلسفی و حتی الحادی را رواج میدادند و هر كس با گرد آوردن عدهای در اطراف خود با اندك مایهای، مذهبی میساخت و پیروانی به دنبال خود میكشید، امام به جهاد فرهنگی پرداخت و در حد توان جلو اختلافات بیشتر و براندازهتر را گرفت.
به هر حال امروز جهان اسلام پس از گذشت هزار و اندی سال با نحلهها و مذهبها و مسلكهای گوناگون مواجه است. مسلمین به همین سبب، با وجود جمعیتی معتنابه گرفتار ضعفی آشكار شدهاند و با داشتن ثروتهای عمومی در وضعیتی نامطلوب به سر میبرند به طوری كه این حالت ضعف و تشتت، مورد توجه برخی مصلحان قرار گرفته و به فكر چاره افتادهاند. در گذشتهای نه چندان دور «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر تاسیس شد كه آثار با بركت آن در مجموعه رسالت الاسلام به یادگار مانده است و مقالات آن گرامی نامه بیانگر حسن نیت و فراوانی دانش و آگاهی گردانندگان آن است. امروزه در شرایط سختتر و اوضاع بحرانیتر مسلمین، در امالقرای انقلابهای اسلامی، مجمعالتقریب با همین هدف تاسیس یافته و امید استبه نتایج مطلوب دستیابد.
اینك به بحث اصلی یعنی نقش امام صادقعلیهالسلام در تقریب مسلمانان میپردازیم:
۱) نحلههای عقیدتی و سیاسی:
معتزله از جمله فرقههایی بودند كه در آن روزگار با انشعاب و اعتزال و ایجاد تفرقه و جدایی، با نظراتی من عندی و بیپایه، بنیاد فكری خاصی را پی ریختند. این جمعیت گفتگویی با امام ششم علیهالسلام كردهاند كه نقش تقریب و توحید را بخوبی ترسیم میكند. و آنك به متن گفتگو توجه كنید.
عمروبن عبید، سخنگوی معتزله چنین آغاز سخن میكند:
مردم شام، خلیفه را كشتهاند و خداوند جمعیت ایشان را درهم ریخته و پراكندهشان فرموده است و ما اندیشیدیم و مردی را جستیم كه دارای مردانگی، عقل و دین است و برای خلافت و رهبری مناسب و شایسته. و او محمدبن عبدالله بن حسن است. ما در اطراف او گرد آمدهایم و میخواهیم با او بیعت كنیم و آن گاه هدفمان را آشكار سازیم و دستبه انقلاب زنیم و مردم را به پیروی او فراخوانیم. هر كس پذیرفت و با ما شد چه بهتر و هر كه نه بر ما و نه با ما بود ما را كاری با او نیست ولی كسانی كه در برابر ما بایستند و به مخالفتبا ما برخیزند با آنان پیكار خواهیم كرد.
ما خواستیم این مطلب را اول بار با شما در میان بگذاریم چون شما پیروان فراوانی دارید و دارای فضیلت و ارزش هستید و ما از مشورت با شما و نظر صائبتان بینیاز نیستیم.
پس از پایان سخنان نماینده جماعت معتزله، امام صادقعلیهالسلام خطاب به حاضران چنین فرمود: آیا همه شما با اظهارات عمروبن عبید موافق هستید؟ و پس از آنكه پاسخ شنید آری به حمد و ثنای خداوند و سلام و درود بر پیامبر اكرم، پرداخت و چنین فرمود:
ما اهل بیت پیغمبرصلی الله علیه وآله موقعی كه خداوند معصیتشود، به خشم میآییم و وقتی مردم از او اطاعت كنند و فرمان ببرند، راضی و خشنود میگردیم. ای عمرو! به من بگو اگر مسلمانان، حق حاكمیت و رشته زمامداری را به تو واگذارند و تو بدون زحمت و جنگ، زمام امور را به دست گیری و به تو گفته شود آن را به هر كه میخواهی واگذار كن آن را به چه كسی تحویل میدهی؟
عمروبن عبید گفت: آن را به شور میگذارم تا مسلمانان پس از رایزنی، فردی را از میان خود برگزینند.
امام صادق علیهالسلام فرمود: آیا با همه مسلمانان اعم از فقها و دانشمندان و صلحا و نیكان و قریش و جز ایشان به رایزنی میپردازی؟ عمرو پاسخ داد. آری با همه مسلمین به شور مینشینم و میان عرب و عجم فرقی نمیگذارم.
اما صادق علیهالسلام در ادامه سخن چنین فرمود: آیا تو ابوبكر و عمر (خلیفه اول و دوم) را تولی میكنی و یا از عملكرد ایشان تبری داری؟ عمرو در پاسخ گفت: من آن دو را دوست میدارم و عملكردشان را درست میدانم.
امام فرمود: اگر تو از آن دو و عملكردشان تبری داشتی مانعی نداشت كه مخالف آنان سخن بگویی ولی پس از آن كه آنها را دوست میداری و به عملكردشان خرسندی چطور برخلاف روش ایشان رفتار میكنی؟! عمر با ابوبكر بیعت كرد بی آن كه با مردم مشورت كند. سپس ابوبكر هم بدون رایزنی با احدی، خلافت را به عمر برگردانید و خلیفه دوم نیز به هنگام مرگ خلافت را میان شش تن به شورا گذاشت و از انصار جز شش نفر قرشی را داخل نكرد و درباره اعضای شورا هم توصیهای كرد كه گمان ندارم تو و دیگر همفكرانت آن را بپذیرید. عمرو پرسید او چه كرد؟ امام صادق فرمود: او صهیب را فرمان داد كه سه روز با مردم نماز گزارد و آن شش تن به شور بپردازند و جز پسرش احدی در آن رایزنی شركت نكند و خودش حق انتخاب شدن نداشته باشد. عمر تاكید كرد كه اگر سه روز بگذرد و شورا به نتیجهای نرسد، گردن هر شش نفر زده شود و اگر پیش از سه روز، چهار تن از شش تن وحدت نظر داشته باشند و دو تن دیگر مخالفت كنند گردن آن دو نفر را بزنند. آیا شما با چنین شورایی موافق هستید؟ و آن را درست میدانید؟! معتزلیان همگی یكصدا گفتند نه ما به چنین شورایی معتقد نیستیم.
امام صادق علیهالسلام فرمود: ای عمرو! از این مطلب بگذریم، اگر فرضا مردم با آن كس كه شما برای امامت و رهبری برگزیدهاید، بیعت كردند و حتی دو نفر هم به مخالفتبا شما برنخاستند، هر گاه به مشركان برخوردید و آنها اسلام را نپذیرفتند و جزیه هم نپرداختند، آیا شما و صاحبتان علم و دانش آن را دارید كه به روش رسول خدا درباره آنان عمل كنید؟ عمروبن عبید گفت: البته، آری. امام فرمود: چه میكنید؟ عمرو پاسخ داد: آنان را به پذیرش اسلام فرا میخوانیم و اگر امتناع كردند وادار به پرداخت جزیه میكنیم. امام فرمود: اگر مجوسی بودند و اهل كتاب نبودند و یا آتش پرست، گاو و گوسالهپرستبودند و اهل كتاب نبودند، چطور عمل میكنید؟ عمرو پاسخ داد: كه برابر عمل میكنیم و فرقی میان آنها نیست. امام صادقعلیهالسلام پرسید: آیا قرآن میخوانید و با آن آشنا هستید؟ عمرو گفت: آری. امام گفت: بخوان، «قاتلوا الذین لایؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر ولایحرمون ما حرم الله ورسوله ولایدینون دین الحق من الذین اوتوا الكتاب حتی یعطوا الجزیهٔ عن یدوهم صاغرون» التوبهٔ /۹۲ . یعنی: با كسانی از اهل كتاب كه به خدا و روز آخرت باور ندارند، حرام خدا و رسول را پاس نمیدارند و به دین حق نمیگروند بجنگید و قتال كنید تا با خفت و خواری جزیه بپردازند.
پس خداوند فقط در مورد اهل كتاب چنان فرموده است لیكن شما بین اهل كتاب و دیگران در پرداخت جزیه فرقی نمیگذارید و همه را برابر میدانید.
عمرو گفت: نظر ما چنین است. امام پرسید: این علم و دانش را از كی آموختهای؟ عمرو گفت: همه مردم چنین میگویند. امام فرمود: از این موضوع هم بگذریم. اگر آنان جزیه نپرداختند و شما با ایشان پیكار كردید و غلبه یافتید و غنایمی به چنگ آوردید، آن غنیمتها را چه میكنید؟ عمرو گفت: یك پنجم آن را كنار میگذاریم و چهار پنجم را میان همه جنگجویان و سربازان قسمت میكنیم؟ امام پرسید: غنایم را به طور برابر میان همه جنگندگان تقسیم میكنید. عمرو گفت: آری. امام فرمود: تو با این وضع، با عملكرد رسول خدا مخالفت میكنی و داور میان من و تو در این مساله فقها و دانشمندان مدینه هستند. تو میتوانی از ایشان بپرسی و آنان اختلاف ندارند كه رسول اكرم با عربهای بادیه (مشركین) صلح كرد و توافق فرمود كه آنان در سرزمین خود باقی بمانند و هجرت نكنند به این شرط كه اگر دشمنی قد علم كند، آنان پیامبر را در سركوبی دشمن یاری كنند و از غنایم هم بهرهای نداشته باشند. لیكن تو میگویی غنایم جنگی میان همه كسانی كه در جنگ شركت جستهاند برابر تقسیم میشود پس با روش و رفتار پیامبر با مشركان مخالفت میكنی.
امام صادق علیهالسلام فرمود: از این مطلب نیز بگذریم نظر شما در صدقه چیست؟
عمرو آیه صدقه را تلاوت كرد: «انما الصدقات للفقراء والمساكین والعاملین علیها...» التوبهٔ /۶۰. یعنی: صدقهها از آن تهیدستان و مستمندان و كسانی است كه آن را گرد میآورند و كارگزارند....
امام فرمود: درست است. لیكن، چگونه تقسیم میكنید. عمرو گفت: آن را هشت جزء میكنیم و به هر یك از هشت گروه یك جزء میدهیم. امام صادق علیهالسلام فرمود: اگر یك گروه و یك صنف ده هزار نفر بودند ولی صنف و گروه دیگر فقط یك و یا دو و حداكثر سه نفر بودند باز به این یكی، دو و یا سه نفر معادل آن ده هزار نفر میپردازی؟ عمرو گفت: آری چنین میكنیم.
امام صادق علیهالسلام فرمود: تو میان شهرنشین و صحرانشین فرق نمیگذاری؟ عمرو گفت: نه. امام فرمود: پس تو در همه كارهایت مخالف سیره و عملكرد رسول خدا، عمل میكنی چون او زكات صحرانشینان را به فقرا و مستمندان روستا و صحرانشینان میداد و زكوهٔ شهرنشینان را به تهیدستان و فقرای شهری میداد و هرگز هم برابر تقسیم نمیكرد بلكه آن را به اندازه موجود برای افراد حاضر تقسیم میفرمود. اگر در این مساله نیز شك و تردید داری از فقهای مدینه میتوانی بپرسی كه آنان در این موضوع اتفاقنظر دارند.
آن گاه امام رو به عمروبن عبید و دیگر همراهان و همفكران او كرد و فرمود: «اتق الله یا عمرو! و انتم ایضا ایها الرمط فاتقوا الله فان ابی حدثنی و كان خیر اهل الارض و اعلمهم بكتاب الله و سنهٔ رسوله ان رسول الله قال من ضرب الناس بسیفه و دعاهم الی نفسه و فی المسلمین من هو اعلم منه فهو ضال متكلف » (۵) یعنی: ای عمرو! از خدا بترس و شما ای ماعتحاضر، از خدا پروا كنید و از كیفر و خشم او بترسید. پدرم كه بهترین مردم روی زمین بود و به كتاب خدا و سنت رسول او، داناترین بود به نقل از رسول اكرم فرمود: هر كه شمشیر به روی مردم بكشد و آنان را به سوی خود فراخواند در صورتی كه در میان ایشان كسی وجود دارد كه از وی داناتر است، چنان كس گمراه و متكلف میباشد.
آیا آموزهای جامعتر از این برای حفظ وحدت و صیانت اتحاد و اتفاق جامعه میتوان ارائه داد؟ و آیا امام صادق علیهالسلام در این گفتگوی پربار، روی اصلی ترین مساله اجتماعی انگشت نگذاشته است؟ و چه زیبا فرمودهاند كه اگر نادان ساكت مینشست و دم نمیزد و ادعایی نمیكرد، اختلاف، براندازی میشد و ریشهكن میگردید. چون عمدهترین عامل اختلاف و چندگانگی در هر محیط و جامعهای از آنجا ناشی میشود كه فرد و یا افراد بیكفایت مدعی مقام و منصبی میشوند و بدون صلاحیت لازم و كارآیی متناسب، قدم جلو میگذارند و در نتیجه خود گمراه میشوند و جامعهای را به دنبال خود تباه میسازند.
یادداشتها و مآخذ
۱- ر.ك: به بحثی تحت عنوان فرهنگ وحدت در قرآن و نهجالبلاغه، ارائه شده به كنگره سوم مجمع التقریب كه توسط آن مجمع تكثیر و پخش شده و سپس در مجله میقات حجشماره۶ به چاپ رسیده است.
۲- ر.ك: محمد جواد مغنیه، التفسیر المبین، ص۳۹۲.
۳- همان.۶۹.
۴- نهجالبلاغه، خطبه پنج، صبحی صالح.
۵- ابومنصور، احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، ۲/۳۶۲، با تعلیقات خرسان، نجف اشرف والكافی، ۵/۲۵. كتاب الجهاد، رجوع كنید به: محمد حسین مظفر و سید ابراهیم سید علوی، امام جعفر صادق،۲۸۷، رسالت قلم، تهران، اندك فرقی میان متن كافی و متن احتجاج وجود دارد.
۶- الاحتجاج، ۲/۳۵۸، با تعلیقات خرسان.
۷- كمالالدین محمدبن موسی دمیری، حیاهٔ الحیوان، ۲/۴ و ۱/۲۷۹، مصر۱۳۸۹ ه . ق.
۸- شمسالدین احمدبن محمد معروف به ابن خلكان، وفیات الاعیان، ۱/۳۲۷، دارصادر، بیروت.
۹- الاحتجاج، ۲/۳۵۵. از جمله مواردی كه اختلاف به معنای آمد و شد است در آیه ۱۹۰ آل عمران است: «ان فی خلق السموات والارض واختلاف اللیل والنهار لایات لاولی الالباب» اصولا اختلاف مصدر افتعال از ماده خلف است و هر چند كه در مواردی و از جمله در برخی آیات قرآنی، اختلاف به معنی نزاع و كشمكش و چندگانگی آمده و لیكن در آن موارد هم، معنای اصلی كه آمد و شد و جانشینی چیزی بجای چیزی دیگر و یا شخصی و اشخاصی بجای شخص و اشخاص دیگر میباشد و در اختلاف به معنای جنگ و ستیز نیز گویا یكی از طرفین میخواهد با از بین بردن مقابل جای او را بگیرد.
۱۰- همان،۳۵۶.
۱۱- همان،۳۵۶.
۱۲- نهجالبلاغه در این زمینه، بسیار پربار است. رجوع كنید به: نور علم، ش۳۶ ابعاد حق و باطل در نهجالبلاغه از نویسنده.
۱۳- محمد باقر مجلسی، بحارالانوار،۷م، ۴۰۸، مؤسسه الوفاء، بیروت.
۱۴- همان،۴۰۷.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست