سه شنبه, ۱۹ تیر, ۱۴۰۳ / 9 July, 2024
مجله ویستا

كاربرد چوب در تهیه آثار هنری از دیدگاه سفرنامه نویسان و سفرنامه ها


آدام الئاریوس در بخش ایران سفرنامه خود در مورد چوب و كاربرد آن در بنا مطالبی چند نوشته و به توضیح نوع چوبهای به كار رفته در بنا و نحوهٔ كاربرد آن می پردازد وی می نویسد : (( آنان مخصوصاً …

آدام الئاریوس در بخش ایران سفرنامه خود در مورد چوب و كاربرد آن در بنا مطالبی چند نوشته و به توضیح نوع چوبهای به كار رفته در بنا و نحوهٔ كاربرد آن می پردازد وی می نویسد : (( آنان مخصوصاً از جهت زیبایی و سایه افكندن به درخت چنار علاقهٔ خاصی دارند . این درخت در آلمان ناشناخته است . درخت چنار به بلندی و راستی سرو است . قطر آن به نیم ساعد و گاه به یك ساعد تمام می رسد برگهایش پهن و شبیه برگ درخت مو است .

میوه اش بزرگ و شبیه میوهٔ درخت بلوط است و روی آن را كرك پوشانده و هسته ندارد ، اما مورد استفاده نیست . چوب این درخت قهوه ای رنگ و تخته به دست آمده از آن زیبا و موجدار است كه برای ساختن در و پنجره به كار می رود و وقتی به آن روغن می مالند بسیار زیبا به نظر می رسد . پنجرهٔ اطاق ایرانیها به بزرگی در است و تا كف اطاق می رسد و به جای شیشه دارای شبكه های چوبی است كه در زمستان روی آن را كاغذ چرب می چسبانند از اطاقهای پائین منزل برای زمستان استفاده می كنند .

یكی دیگر از سیاحانی كه در طی بازدید خود از اصفهان به كاربرد چوب در معماری توجه نموده و اشاراتی داشته است انگلبرت كمپفر است وی در مشاهدات خود از چوب چنین یاد می كند :

(( پنجره های كافی را كه بر روی یك پی چهارگوش از خشت ساخته اند با شبكه های چوبی بسیار زیبا آراسته اند ، سقف سطح قابدار بر هیجده ستون چوبی كشیده و مرتفع استوار است .

این ستونها در سه ردیف تعبیه شده و با رنگ آبی و طلایی مزین است هر چند كه طرز ساخت اینها را نمی توان سبك كلاسیك شمرد معهذا من آنها را فوق العاده جالب و گیرا می دانم .

درها را از چوبهایی كه دارای طرحی خاص است تهیه كرده اند و الیاف چوب را روكش طلا كرده اند .

بدین ترتیب می بینیم كه هنرمند و استاد ایرانی به وضع طبیعی چوب صدمه ای نرسانده بلكه كاری كرده است كه خصوصیات آن بهتر و نمایان تر بشود . )) در نهـایت توصیف ظـریف و شـاعرانه ای كه جكسن از اصفهان نموده به عنوان حسن ختام در اینجا می آوریم .

(( شهـر در دشت همواری قرار گرفته است كه تا فرسخها در پیرامون آن امتداد دارد . مدخل شهر از میان تاكستانهای محصور و باغهایی می گذرد كه تنوع رنگهای آنها به فرشهای ایرانی می ماند .

مناره های باریك و بلند مساجد سینهٔ آسمان را می شكافد و قبه های فیروزه گون آنها با رنگ آبی آسمان رقابت می ورزد درختان بید و تبریزی به این صحنه رنگ و جلاء می بخشد و منظره تپه های دور دست زمینه ای مضرس برای این تصویر دلفریب بوجود می آورد .

باغها ، كاخها و عمارات كلاه فرنگی ، مساجد و مدارس ، بازارها پلهای عالی و از همه بالاتر میدان شكوهمنـد شـاه است و اینهاسـت خاطـراتی كه در ذهـن مسافـری كه از اصفهان دیدن كرده است باقی می ماند و این یادها و خاطره ها چنان روشن و ماندگارند كه با گذشت سال و ماه به آسانی تیرگی نمی پذیرند .