جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بسیج و عصر جدید


بسیج و عصر جدید

پس از تجاوز ارتش عراق, سراسر ایران از پیر و جوان فارغ از هرگونه گرایشات طبقاتی, دینی و سلیقه یی در جبهه ها حضور یافتند

پس از تجاوز ارتش عراق، سراسر ایران از پیر و جوان فارغ از هرگونه گرایشات طبقاتی، دینی و سلیقه یی در جبهه ها حضور یافتند. اندکی پس از آغاز جنگ، بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی (دی ماه ۱۳۵۹) تشکیلات بسیج مستضعفین به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محول شد. ایرانیان به میل خویش، توانایی جانی و مالی خویش را برای دفاع از میهن اسلامی، در طبق اخلاص گذاشتند. پس از جنگ نیز در سازندگی و رفع بلایای طبیعی (زلزله، سیل، آتش سوزی و... ) تلاش کردند. از اجتماع تک تک آن داوطلبان، هویتی به نام بسیج پدید آمد. عمل اخلاقی و اخلاص دینی این جماعت بدون چشمداشت اثرگذاری سیاسی، سبب تقدس آنها در اذهان مردم ایران شد.

آن داوطلبان، اخلاص و جانفشانی را برای ایجاد آن هویت بروز نمی دادند، بلکه هویت افتخارآمیز بسیج در زمان جنگ، نتیجه رفتارهای محاسبه نشده در طول آن هشت سال بود. لازمه و تکلیف بسیج نظامی، تقدیم جان و رهیدن از هرگونه تعلقات مادی است.

مفهوم واژه بسیج در لغتنامه دهخدا و واژه های فرهنگستان ایران، به معنی سازندگی کارها و ساخته شدن و آماده شدن است. در شرایط عادی در ممالک توسعه یافته، آمادگی های غیردولتی در زمینه های متفاوت، توسط NGO انجام می گیرد. ولی در فضای اجتماعی ایران به واسطه اقتصاد نفتی و حاکمیت تفکر دولتی، آن فعالیت مردمی، با نام بسیج علمی، اقتصادی، سازندگی، سیاسی و... صورت می یابد. با توجه به فلسفه آمادگی و عملکرد هر یک از شاخه های بسیج، جنس آنها و روش ظهور و کارکرد آنها- به عبارتی هویت آنها- با هم فرق دارد. عشق به مجد و عظمت ایران اسلامی در همه آنها مساوی است ولی هر کدام از انواع بسیج آداب و رفتار خاص خودش را دارد. خلاصه اینکه حقیقت (مغز) هر عملی، هویت (پوسته) خاص خودش را به ظهور می رساند.

از زمانی که در هر فعالیت اجتماعی و ارزشی، هویت بر حقیقت آن مستولی یابد، حقیقت آن ارزش در روندی تدریجی، حیات خود را از دست خواهد داد. تاریخ ادیان به ویژه زندگی امامان شیعه، مملو از نبرد حقیقت مداری و هویت مداری است. ائمه شیعیان با یک رفتار ثابت ظهور نمی یافتند. تاریخ ثابت کرد شمشیر زنی و به کارگیری قدرت در تثبیت تفکر شیعی نقش کمتری از علوم و دانش داشت. راز سرزندگی تفکر شیعه، برخورد صحیح با واقعیت جامعه عصر خویش بود که در جمله معروف حضرت علی (ع) مفهوم می شود؛ «دنیا جایگاهی است راستین، برای کسی که با واقعیات آن درست رویاروی شد.» این اصولی بود که توسط تمامی ائمه شیعه به کار می رفت. در نتیجه انتظار می رود شیعیان علی(ع) در هر عصری، بدون پیش فرض و عینکی خاص، واقعیات عصر خویش را بشناسند و آن را بررسی کنند.

ایستایی در گذشته، تنها از هویت مداران جمودی که اعتقادی عملی به خداوند رحمان و رحیم ندارند، حاصل می شود. در کتاب جاذبه و دافعه علی(ع)، شهید مطهری آمده است؛ «مذهب خوارج هرچند منقرض شده است اما روحاً نمرده و در پیکر بسیاری از ما حلول کرده است.» خوارج روحیه یی مبارز و فداکار داشتند و متنسک بودند. شب ها را به عبادت می گذراندند، به دنیا بی میل بودند، احکام ظاهری اسلام را سخت رعایت می کردند، و تنگ نظری خود را به صورت یک عقیده دینی درآوردند و همه را کافر و جهنمی می دانستند.

به سبب جاهلیت و نادانی حقایق را نمی فهمیدند و بد تفسیر می کردند ولی اثرگذاری آنان بر انحراف تاریخی مسلمین بسیار عمیق بود. نمونه دیگر هویت مداری، گروه شیعیان چهار امامی بودند. آنها امام را کسی می دانستند که دست به شمشیر برده باشد لذا گردن به امامت امام باقر(ع) ننهادند. خداوند در قرآن کریم، ۵۹ بار انسان ها را دعوت کرد که از منظر تدبیر و تعقل به امور بنگرد. هر نام و مقامی داشته باشیم، اولین پله نردبان ملکوت فروکوفتن «من بودگی» و خودشیفتگی و دومین پله آن عقل و دانش است. تورم مناسک و حرکات احساسی، خسران دنیا و آخرت را به همراه دارد. تسلیم علم بودن، لازمه انسانیت و ابزاری جهت استغفار و اصلاح همه جانبه اعمال در جهت تطبیق با واقعیات عصر است. همان طور که پیامبر اکرم (ص) فرمودند؛ «آن که بی علم، به عمل برخیزد پیش از آنکه اصلاح کند باعث تباهی می شود.»

عصر ما، عصر انقلاب فن آوری و دسترسی آسان به اطلاعات و دستاوردهای علمی و تجربی ابنای بشر است. یکی از ویژگی های بدیع تحولات انقلاب اطلاعاتی این است که بروز و ظهور آن، نتیجه جهت گیری خاصی نیست. پیشتازان و سردمداران آن همه جایی و هیچ جایی هستند. طبقه تازه به مرز خاصی تعلق ندارد. اگر تولید تمدن کشاورزی به زمین و تولید صنعتی به سرمایه و مواد خام وابسته بود -که همه تمام شدنی است- تولید تمدن اطلاعاتی به نبوغ، و ابتکار و خلاقیت فردی وابسته است. به مردم مجال می دهد از راه های مختلف به حقیقت برسند. تمدن فناوری بسیار پیچیده تر و گسترش یافته تر از تمدن صنعتی است، اما مبتنی بر آن تشکیل شد؛ در نتیجه با افزایش شمار بازیگران صحنه های عمومی و غالب شدن قدرت افکار عمومی بر قدرت نظامی، فهم صلاحیت و مشروعیت حاکمان برای عموم آسان شد. اطلاعات حوزه عمومی کشورها جهانی شد و یافتن مرز میان محلی و جهانی یا داخلی و خارجی سخت شده است به طوری که در ۴۰ سال نخست تشکیل سازمان امنیت، زورمندان جهانی تقریباً سالی سه بار از حق وتو استفاده می کردند ولی به پاس تمدن فناوری و قدرتمندی افکار عمومی، در ۱۰ سال گذشته شاید استفاده از حق وتو به پنج بار هم نرسد.

در عصر فناوری پرسش اصلی سیاست «چگونه باید حکومت کرد» است نه «چه کسی باید حکومت کند». و در اقتصاد جمله «چه باید تولید کرد» به «چگونه می توان از منابع بهترین بهره برداری را داشت» تبدیل شد. این نسیم تغییرات اجتماعی انقلاب اطلاعاتی را همه ما در زندگی شخصی و روزانه خود احساس می کنیم. برای شناخت این واقعیت جدید، باید دگرگونی اساسی در منظر و فهم خویش ایجاد کنیم. ابن خلدون در هفت قرن قبل احساس تغییر واقعیات اجتماع را به زیبایی تمام برای بشریت به ارث گذاشت؛ «هنگامی که عادت و احوال بشر یکسره تغییر یابد، چنان است که گویی آفریدگان از بن و اساس دگرگونه شده اند و سرتاسر جهان دچار تحول و تغییر شده است، گویی خلقی تازه و آفرینشی نوبنیاد و جهانی جدید پدید آمده است.» (مقدمه ابن خلدون، ج۱، ص۶۰)

محمدرضا ملکیان