یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پیری های یک کودک خیالباف


وقتی در اواخر دهه 60 وارد سینما شد کمتر کسی فکر می کرد که او با این جثه نحیف و دماغ دراز ممکن است بتواند به یکی از بازیگران صاحب سبک سینمای آمریکا تبدیل شود

وقتی در اواخر دهه 60 وارد سینما شد کمتر کسی فکر می‏کرد که او با این جثه نحیف و دماغ دراز ممکن است بتواند به یکی از بازیگران صاحب سبک سینمای آمریکا تبدیل شود. راه رفتن او در آن اوایل به دوره‏گردهای ویلانی می‏مانست که جز حماقت چیزی را منتقل نمی‏کرد. خودش می‏گوید که آن موقع با جین هاکمن (بازیگر فیلم ارتباط فرانسوی) و رابرت دووال (بازیگر فیلم پدرخوانده و کارگردان کنونی) تصمیم گرفتیم تحت هرشرایطی به حرفه‏مان ادامه بدهیم، حتی اگر از استودیوها بیرونمان بیندازند. زمانی که او وارد سینما شد، کلینت ایستوود با وسترن‏های اسپاگتی غوغا می‏کرد، رابرت دنیرو و آل پاچینو هر یک با نقش‏های بزرگی که ایفا کردند، استعداد فوق العاده خود را به رخ کشیدند و هافمن تازه فهمید که شاید در حساس‏ترین موقعیت تاریخی وارد سینما شده. در دوره ورود او، ستاره‏های قدیمی افول کرده بودند و این خود زمینه‏ای بود برای ورود جوانان پرورش یافته در مکاتب بازیگری.داستین‏ هافمن هرگز شمایل یک قهرمان هالیوودی را نداشته است. قد کوتاه او و تند تند حرف زدن و بالا و پایین پریدنش هیچ ربطی به وقار و آقامنشی بازیگران طلایی سینمای آمریکا ندارد؛ اما ظاهرا شرایط تغییر یافته بود و دیگر کسی برای بازیگران جا سنگین و پرفیس و افاده، حتی تره هم خرد نمی‏کرد و شاید به دلیل همین تغییر دوران بود که وارن بیتی و رایان اونیل هیچ وقت تبدیل به بازیگر درجه یکی نشدند و نتوانستند فیلم‏های موفق خود را تکرار کنند. در عوض هافمن هر نقشی را بازی کرد. از یانکی عجیب و غریب «بزرگمرد کوچک» گرفته تا شخصیت زن نمای «توتسی»، از جوان آسمون جل «کابوی نیمه شب» گرفته تا مرد در آستانه فروپاشی «کریمر علیه کریمر»، از دونده به انتها رسیده «ماراتن من» گرفته تا جوان

سرگشته «فارغ‏التحصیل» و بعد «تمام مردان رئیس جمهور»، «شهر دیوانه» و... یک بار در اظهار نظری با مزه گفت که فقط فیلم‏های جیمز باندی را در کارنامه‏اش کم دارد که اتفاقا باید گفت هیات‏ ظاهری‏اش بسیار برازنده این کارمند سرویس جاسوسی انگلستان هم هست! تصور کنید داستین‏ هافمن با آن هیبت و ظاهر معصومانه بخواهد وارد تشکیلات امنیتی چین شود.او تا کنون هفت بار کاندیدای دریافت اسکار شده و دوبار این جایزه را به خاطر «کریمر علیه کریمر» و «مرد بارانی» تصاحب کرد. اوج دوران حرفه‏ای داستین هافمن به دهه 70 برمی‏گردد که در این سال‏ها به همراه دنیرو و پاچینو نسل تازه‏ای بودند که قرار بود آینده را تسخیر کنند. هافمن در فیلم ستایش شده «بزرگمرد کوچک» به کارگردانی آرتورپن، نمایش تحسین برانگیزی داشت. این وسترن نامتعارف نگاه بسیار متفاوتی به تمدن آمریکایی داشت و خیلی‏ها این کار آرتورپن را در کنار وسترن‏های اسپاگتی سرجئو لئونه، جزو آخرین آثار برتر این ژانر خاطره انگیز به حساب می‏آورند. جثه کوچک هافمن برازنده یک قهرمان ششلول بند نبود، قهرمانی که در طول سال‏ها با نقش‏آفرینی‏های جان وین شکلی اسطوره‏ای به خود گرفته بود. بر عکس در دوران افول این سینما، دیگر نمی‏شد با مهارت‏های فردی یک خود خواه بد دهن، تماشاگران را جذب کرد و دیگر کسی تمایلی به تکرار شمایل جیمز استوارت و گریگوری پک و جان وین نداشت.همچنین فیلم «کابوی نیمه شب» مرثیه‏ای بود برای فیلم‏های خیابانی که از الگوی داستانی «رابطه دو دوست» پیروی می‏کرد. بازی‏های درخشان جان وویت و داستین هافمن در این فیلم تاثیر گذار جان شله زینگر، شیوه تازه‏ای از بازیگری را به جهان سینما معرفی کرد. بازی‏هایی که از عادت‏های روزمره مردم سرچشمه می‏گرفت و در ارتباط با زندگی آنها معنا می‏شد.

با این همه داستین‏ هافمن پس از دریافت دومین اسکارش، تقریبا به محاق رفت. در سال‏های دهه نود که شاهد اوج‏گیری دوباره هم نسلان او هستیم او نقش آنچنان چالش برانگیزی نیافت تا خودش را احیا کند. فیلم «شهر دیوانه» ساخته کوستا گاوراس تا حدودی بار دیگر نام او را بر سر زبان‏ها انداخت؛ اما نقشی بنیادی برای بازیگری که دو بار جایزه اسکار گرفته نبود.هافمن 68 ساله از این سال‏ها با شیفتگی و احترام یاد می‏کند. او معتقد است تجربیات زندگی به شناختش از بازیگری کمک فراوانی کرده است. در یکی از فیلم‏های اخیرش با نام «راه مهتاب» با بازیگران نسبتا جوانی همکاری داشت. جیک گیلنهال بازیگر نقش جونست معتقد است که هافمن چنان انرژی‏ای به او داده بود که احساس می‏کرد واقعا این نقش را بارها در زندگی‏اش تجربه کرده. این بازیگر اعتراف می‏کند که در روزهای اولیه فیلمبرداری از بابت بازی در کنار هافمن دچار تشویقش فراوانی بوده؛ اما بعد رابطه‏شان آنقدر صمیمی شده بود که پیش از شروع فیلمبرداری سر به سر هم می‏گذاشتند.داستین هافمن تا پیش از «راه مهتاب» سه سال از سینما دور بود. او دلیل این کار را استراحت و دوری از مناسباتی می‏داند که با آنها بیگانه است. او نسبت به نحوه تولید فیلم‏ها و بازاریابی‏در هالیوود بشدت معترض است و هنوز معتقد است که دلیل اصلی مشکلات سینما، وجود همین دلال‏ بازی‏های احمقانه است. او با تاکید بر این که روی آوردن سازندگان سینمای هالیوود به تصاویر جلوه‏گرانه و فیلم‏های پرفروش، این آثار را از معنا و محتوا تهی کرده، ترجیح می‏دهد وقتی قادر نیست جلوی این جریان سهمگین را بگیرد، خودش را حذف کند. او با همسرش در این خصوص مشورت کرد و به این نتیجه رسید که باید مدتی از سینما دور بماند. به همین خاطر سه سال در هیچ فیلمی بازی نکرد و سرانجام بازی در «راه مهتاب» را پذیرفت که خیلی‏ها معتقدند شباهت‏های بسیاری به فیلم «فارغ‏التحصیل» ساخته مایک نیکولز دارد.هافمن در سال‏های اخیر همیشه بازی متعادلی داشته، نه خوب خوب و نه بد بد. در این سن و سال بیش از هر چیز به نقشی چالش برانگیز می‏اندیشد که پایان خوشی باشد بر چهل سال حضورش به عنوان بازیگر. با این حال هنوز در صدد تجربه‏های تازه است. او از جانی دپ جوان به عنوان یکی از برترین‏های سینمای دنیا یاد می‏کند و امیدوار است تا تجربه مشترکی با هم داشته باشند، از سوی دیگر همیشه دوست داشته تا نقشی در تجربه‏های بلند پروازانه سینماگران هندی داشته باشد. مثلا بازی‏اش در «مرگ یک دستفروش» به کارگردانی فولکر اشلوندروف بسیار مورد توجه قرار گرفت. او خودش در سال 1985 این فیلم را تهیه و در آن بازی کرد.سوزان ساراندون بازیگر فیلم «راه مهتاب» نمی‏تواند خوشحالی خودش را از بازی کردن در کنار داستین هافمن پنهان کند. او درباره همکاری‏اش گفته که نقش‏های ما به دلیل پویایی‏شان به هم نزدیک بودند. من و او در این فیلم نقش آدم‏هایی را بازی می‏کنیم که بیش از هر چیز خانواده برایشان اهمیت دارد و همین مسئله باعث پیوند ماست.

در فیلم «سگ را بجنبان» یک بار دیگر شاهد قدرت‏نمایی این بازیگر کهنه کار بودیم. او با تسلط فوق‏العاده‏اش نقش مشاور سیاسی این فیلم را به خوبی ایفا کرد. برای او که در حال حاضر 6 فرزند دارد، هر فیلمی به منزله فرصتی است تا تجربیاتش را در اختیار جوانان بگذارد. یکی دیگر از توافقات او با همسرش لیزا، این بود که تا سر حد امکان از پذیرفتن نقش‏های نه چندان معتبر و مستحکم خودداری کند و انرژی خود را برای بازی در پروژه‏ای مناسب حفظ کند. او به همین دلیل از همسرش تشکر می‏کند که همواره در شرایط سخت به یاریش شتافته. او در ادامه صحبت‏هایش می‏گوید که در زندگی خصوصی‏اش هرگز نتوانسته با وقایع هولناک رخ داده به سرعت کنار بیاید. «دوست دارم به هر طریقی که شده از وقوع اتفاقات ناگوار جلوگیری کنم. در این سن و سال دیگر مایل نیستم با اندوه زندگی کنم؛ اما مشکلات را به عنوان بخشی از زندگی‏ام پذیرفته‏‏ام.»

داستین هافمن از بیلی کرداپ و لیلی سوبیسکی به عنوان استعدادهای آینده سینما یاد می‏کند. در ادامه از شرایط نه چندان مساعد سینمای امروز به عنوان مانعی برای رشد استعدادها و خلاقیت‏های بازیگران یاد می‏کند: «ما در جوانی تصمیم داشتیم تا با یک شرکت تئاتری کوچک قرار داد خونی امضاء کنیم و تا ابد برای آن‏ها روی صحنه برویم. ما این طور شروع کردیم و اکنون با وجود همه این جوایزی که دریافت کرده‏ام و با این که در این دوران سالخوردگی دیگر انرژی جوانی‏ام را ندارم؛ اما هنوز شور و شوق تجربه کردن در این حرفه را دارم و به نقش‏های پیشنهادی فکر می‏کنم. تا زمانی که این احساس در من هست با تلاش تمام ادامه می‏دهم و مطمئن باشید روزی که این احساس دیگر وجود نداشته باشد، داستین هافمن وجود نخواهد داشت.»



همچنین مشاهده کنید