شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا

آفرینش هدف دار


آفرینش هدف دار

● پرسش:
هدف خداوند از آفرینش انسان و هستی چیست؟
● پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال ضمن تفکیک دو مقوله انگیزه فاعل و غایت فعل به این نکته اشاره شد که خدا موجود کامل و بی نیازی است …

پرسش:

هدف خداوند از آفرینش انسان و هستی چیست؟

پاسخ:

در بخش نخست پاسخ به این سؤال ضمن تفکیک دو مقوله انگیزه فاعل و غایت فعل به این نکته اشاره شد که خدا موجود کامل و بی نیازی است و کوچکترین غرضی در خلقت آفرینش که رفع حاجت از او کند نداشته است، بنابراین غایت فعل را باید مورد تبیین بیشتر قرار داده و به این جمع بندی برسیم که آفرینش انسان و هستی بی هدف نیست ولی این هدف به آفریدگار و غایت فاعل بازنمی گردد، بلکه به غایت فعل برمی گردد و آفرینش موجودات و مخلوقات را از لغو و عبث بودن خارج می کند. در نتیجه هدف از آفرینش را در یک جمله کوتاه چنین می توان بیان کرد که هدف از آفرینش این است که هر موجودی را خداوند به کمال شایسته آن برساند بدون آنکه در این کار، نتیجه ای برای ذات پاک او وجود داشته باشد. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی می گیریم:

آفرینش هدف دار

اینکه می گوییم؛ برای آفریدگار جهان، هدف و غرضی نیست، غیر از آن است که بگوییم آفرینش هدف دارد و هدف دار بودن فعل، آن را از عبث و لغو بودن خارج می سازد هدف از آفرینش این است که هر موجودی را به کمال شایسته آن برساند، بدون آنکه در این کار، نتیجه ای برای ذات پاک او وجود داشته باشد.

آفرینش نوعی احسان و فیض از جانب خدا، نسبت به موجودات «ممکن» است؛ یعنی آنچه که امکان خلق شدن دارد، خداوند به خلقت آن بخل نورزیده و از به وجود آوردن آن دریغ نمی کند. چنین آفرینشی «حسن ذاتی» داشته و اقدام به چنین فعلی که ذاتا پسندیده است، جز این که خود فعل زیبا باشد، به چیزی دیگر نیاز ندارد. زیرا نشانه جود و فضل اوست. به عبارت دیگر: خداوند متعال همان طور که «واجب بالذات» است «واجب من جمیع الجهات» نیز هست، از این رو محال است که موجودی قابلیت وجود پیدا کند و از ناحیه او به وی افاضه وجود نشود. هرموجودی که بالقوه، امکان خلقت دارد در پهنه هستی قابلیت و شایستگی برخورداری ازفضیلت وجود را داشته و با لسان حال درخواست وجود طلب کمال می کند. آفرینش جهان یک نوع پاسخگویی به این امکان و استعدادهای طبیعی وذاتی اشیا بوده و درحقیقت به کمال رساندن آنها است.

با آفرینش، وسایل کمال هرموجودی را دراختیار وی می گذارد و اراده حکیمانه اش بر این تعلق گرفته است که موجودات بی جان به صورت طبیعی و جبری به کمال خود برسند، درحالی که اراده حکیمانه او درباره موجودی مثل انسان بر این تعلق گرفته است که از طریق اختیار و آزادی کمالاتی را کسب کند.