پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

روسیه اسلامی


روسیه اسلامی

انقلاب بلشویکی در ۱۹۱۷, در ابتدا امیدواری های زیادی برای مسلمانان ایجاد کرد سردمداران انقلاب به آنها وعده خود مختاری بیشتر و حتی استقلال دادند لنین به مسلمانان قول داد تا به آنها آزادی های بیشتری بدهد

● اسلام در سرزمین روس

انقلاب بلشویکی در ۱۹۱۷، در ابتدا امیدواری های زیادی برای مسلمانان ایجاد کرد. سردمداران انقلاب به آنها وعده خود مختاری بیشتر و حتی استقلال دادند. لنین به مسلمانان قول داد تا به آنها آزادی های بیشتری بدهد.

طی مدت چند قرن، اسلام و مسلمانان کم و بیش در زمره همسایگان دور دست روسیه محسوب می شدند. آشنایی مردم روسیه با اسلام حاصل تهاجم مغولان و انقیاد این کشور توسط مردمی بوده که بعدها به اسلام گرویدند. در مرحله بعد، گسترش اسلام در روسیه ناشی از بسط قدرت این کشور در سرزمین های مسلمانان بوده است. مشخصه رفتار و برخورد روسیه با اسلام و مسلمانان طی سال های گذشته، اغلب توام با منکوب ساختن و تلاش برای حذف آنان، به ویژه در دوره کمونیست ها، بوده است. گرچه این سیاست کلی، در مواقعی دچار تشتت گشت و رویه تحمل و بردباری به جای آن در پیش گرفته می شد. چنین دورانی امکان ادامه بقای اسلام در روسیه را امکان پذیر می نمود.

مذهب اصلی در روسیه، مسیحیت ارتدوکس است که حدود ۷۵ درصد مردم روسیه را شامل می شود. مردم روسیه خود را معتقدان مذهبی می دانند زیرا در روسیه هیچ گاه مفهموم جدایی کلیسا و دولت رشد نیافت و زمان حکومت کمونیستی، کلیسا مثل هر نهاد دیگری به طور کامل مطیع دولت بود.

تعیین این که اسلام دقیقاً چه زمانی وارد روسیه شد سخت است زیرا سرزمین هایی که اسلام در ابتدا در آن حضور یافت بخشی از روسیه در آن زمان نبودند اما بعد ها به امپراطوری روسیه پیوستند. برای مثال اسلام در قرن هفتم وارد قفقاز شد.(۱) تهاجم مغول به روسیه در قرن ۱۳ و شکست روس ها از مغول، پذیرش اسلام را توسط ازبک خان اردوی زرین(۲) در اوایل قرن ۱۴ در پی داشت که منجر به گسترش دولت ها و تمدن اسلامی شد.

ورود اسلام به روسیه هم در گسترش دولت های روسی و هم در شکل گیری هویت ملی روسیه و هم برداشتش از اسلام تأثیر مهمی داشت. از آنجایی که شناسایی اسلام در روسیه بوسیله تسلط تاتار بر این کشور بود، روسیه به اسلام و مسلمانان به چشم دشمن می نگریست و در اولین فرصت تلاش کرد تا از طریق محدود سازی اسلام و فعالیت های اسلامی و فتح سرزمین های اسلامی، نفوذ اسلام را کاهش دهد.

فتح قازان با تخریب فیزیکی و فرهنگی توام شد. در مدت زمان میان فتح قازان و روی کار آمدن کاترین کبیر در ۱۷۶۲ سیاست روسیه در قبال مسلمانان سرکوب و تخریب نمادهای اسلامی در درون مرزهای روسیه بوده است. در واقع بعد از یکی سازی خان نشین تاتار، مسیحی سازی مسلمانان تا زمان سلطنت کاترین کبیر رخ داد. نتیجه این سیاست، هجوم وسیع تاتارها به آسیای مرکزی و امپراطوری عثمانی بود. کاترین کبیر این سیاست را تغییر داد و سیاست تساهل آمیز تری را در قبال مسلمانان اتخاذ کرد. برای مثال کاترین دعوت به مسیحیت و تخریب مساجد را ممنوع نمود.(۳)

استراتژی کاترین پذیرش مسلمانان و تشکیل روحانیت اسلامی بود. در زمان کاترین اولین نهاد رسمی مسلمان در مرکز فعلی جمهوری باشقیرستان ایجاد شد. این استراتژی اساسی با تغییرات رسمی در طول زمان تا به امروز دنبال شد. این تساهل نسبی، گرچه فراز و نشیب داشت اما منطقه مسلمان نشین را قادر ساخت تا در خاک روسیه باقی بماند. با وجود ضعف های اساسی در برخی دوران ها، اصرار مسلمانان بر هویت مسلمانیشان باعث شد که در اوایل قرن ۲۰، خواستار حقوق سیاسی، فرهنگی و خود مختاری بیشتری شوند.(۴)

البته برخی از مورخان اعتقاد دارند که مسلمانان اولیه داخل قلمرو فعلی روسیه از مردم داغستان (منطقه دربنت(۵)) بودند که بعد از فتوحات اعراب در قرن ۸ مسلمان شدند.(۶)

اولین دولت مسلمان در روسیه،بلغاری های ولگا بود. در سال ۹۹۲ میلادی اسلام در سر تا سر سواحل ولگا و رود کاما گسترش یافته بود و در این سال بلغارها به اسلام گرویدند. مورخ روس "س.م. مولوف" در این مورد نوشت: "برای مدتی طولانی، آسیای مسلمان در اینجا موطنی بنا کرد، موطنی نه برای ایل های چادر نشین بلکه برای تمدن خودش. دیر زمانی بود که مردمی تاجر و صنعتگر، یعنی بلغارها، در اینجا مستقر شده بودند. وقتی بلغارها در کرانه های ولگا و کاما به قرآن گوش فرا می دهند، اسلاوهای روسی هنوز شروع به ساختن کلیساهای مسیحی نکرده بودند... و هنوز این سرزمین ها را به نام تمدن اروپایی فتح نکرده بودند.(۷) "

تاتارها مذهب را از این دولت به ارث بردند. بعداً بیشتر اروپایی ها و جمعیت ترک قفقاز از پیروان اسلام شدند. اسلام در روسیه حضور دراز مدتی دارد و گسترش آن حداقل به فتح خان نشین قازان(۸) در ۱۵۵۲ بر می گردد که طی آن تاتارها و باشقیرها از ولگای میانه به داخل روسیه آورده شدند. در قرن ۱۶ خان نشین سیبری بوسیله امپراطوری روسیه با شکست دادن تاتارهای سیبری که این منطقه را برای فتح روسیه باز کرده بودند، تصرف شد. خان نشین کریمه در ۱۷۳۹ بوسیله امپراطوری روسیه فتح شد. در قرون ۱۸ و ۱۹، روسیه بر قفقاز شمالی تسلط پیدا کرد و جمعیت مسلمان این منطقه (داغستانی ها، چچنی ها، اینگوش ها و دیگران) داخل دولت روسیه شدند. به علاوه، دولت های مستقل آسیای مرکزی آذربایجان با همان فشار امپریالیستی که قفقاز شمالی را با روسیه یکی کرد، داخل محدوده دولت روسیه قرار گرفت. بنابراین بیشتر مسلمان هایی که در روسیه در حال زندگی بودند مردم بومی سرزمین هایی بودند که توسط امپراطوری روسیه تصرف شدند.(۹)

اولین قرآن در سال ۱۸۰۱ در روسیه منتشر شد. رخداد دیگر تاریخ اسلام در روسیه، جنبش وایسی بود که در آغاز قرن ۲۰ شروع شد.(۱۰) "حزب اتفاق المسلمین" نیز اقلیت مسلمان را در دومای روسیه نمایندگی می کرد.(۱۱)

● اسلام در زمان اتحاد شوروی

الف) وضعیت اسلام و مسلمانان و سیاست های حکومت کمونیستی

حوادث ۱۹۱۷ و تحولات بعدی، وضعیت مسلمانان روسیه را به طور اصولی تغییر داد. در دهه اول روسیه شوروی و سپس اتحاد شوروی، تحولات نظامی، سیاسی و اصلاحات ریشه‌ای اقتصادی، به قدری گسترده بودند که مقامات رسمی فرصت نمی کردند به امور مردم متدین بپردازند. ولی در سال ۱۹۲۷ مبارزه قاطعانه با دین شروع شد. در سراسر کشور مدارس دینی تعطیل شدند، اصل تربیت غیردینی کودکان، اساس برنامه‌های آموزشی مدارس را تشکیل داد، مساجد را به عنوان «پرورشگاه بازمانده‌های مذهبی گذشته» نابود می کردند و تعداد روحانیون را کاهش می دادند. در گزارش رضاالدین فخر‌الدین رئیس اداره مرکزی روحانیت مسلمان شهر اوفا (سال ۱۹۳۰) آمده است: «همه سازمان های مذهبی مسلمانان در آستانه ویرانی و امحا از روی صفحه روزگار قرار دارند. ۸۷% نهادهای محتسب (مراکز اسلامی منطقه‌ای) تعطیل شده‌اند. از ۱۲ هزار مسجد بیش از ۱۰ هزار تعطیل شده‌اند. ۹۰ الی ۹۷% روحانیون و مؤذنین از امکان اجرای مراسم دینی بی‌بهره شده‌اند».(۱۲) در حکومت کمونیست، اسلام همانند هر مذهب دیگری در مضیقه و تحت فشار قرار گرفت. مساجد زیادی همانند کلیساها در آن زمان بسته شدند. برای مثال مسجد ماراکانی(۱۳) تنها مسجد فعال شهر قازان در آن زمان بود.

برای اولین بار در تارخ اسلام در روسیه، جنگ بی‌امان ایدئولوژیکی علیه این دین شروع شد که هدف ریشه‌کن کردن اذهان مذهبی مردم را دنبال می کرد. این کار بر عهده ارگان‌های اداری حکومت شوروی گذاشته شد که به کنترل شدید همه جنبه‌های فعالیت مساجد و سازمان های اسلامی پرداختند. گزارش درباره جلسات مسلمانان، فرمان‌ها درباره انتصاب پرسنل مساجد و حتی محتوای خطبه‌ها بایستی به ادارات ویژه و در مراحل بعدی به مسئولین مختار امور دینی ارائه می شد. به تدریج تنها سالخوردگان توانستند احساسات دینی خود را نمایان سازند. ولی کودکان و جوانانی که در سال های ۱۹۲۰ به دنیا آمده بودند، توسط مدرسه شوروی و سازمان‌های پیشاهنگان با روح بی‌دینی تربیت شده بودند. پیگرد روحانیون و نابودی عده زیادی از آنها در سال های ۱۹۳۰ و نیز ویرانی مساجد بر افکار عمومی اثر شدیدی گذاشته بود. عده قلیلی از ائمه‌ای که به خدمت مذهبی ادامه می دادند، تحت فشار شدید مقامات رسمی قرار داشتند و به عنوان «قشر در حال انقراض» تلقی می‌شدند.(۱۴)

در دوران شوروی برخورد با دین با دوران گذشته کاملاً متفاوت بود. کسی که دین خود را حفظ کرده و مراسم اسلامی را اجرا می کرد، مطرود می‌شد. بازدید از مسجد می توانست موجب محکومیت عمومی، اخراج از مدرسه و سلب امکان انتصاب به مقام شایسته‌ای در بخش تولیدی شود. تعداد کسانی که مرتباً به مسجد می رفتند، به شدت کاهش یافته بود که عمدتاً بازنشستگان و گاهی دهقانان و کارگران در میان آنها مشاهده می‌شدند. جوانان محصل و افراد با تحصیلات عالی کمتر به مسجد می‌رفتند. مسلمانان سعی می‌کردند به نحوی به زندگی دینی خود ادامه دهند. آنها روزهای جمعه در خانه‌های خصوصی جلسات مذهبی تشکیل می دادند، در مراسم تشییع جنازه و مجلس ختم قرآن می ‌خواندند. روزه ماه رمضان را رعایت می کردند. با وجود این که عده کمتری از مسلمانان همه مراسم اسلامی را دقیقاً اجرا می ‌کردند، اکثریت اقوام مسلمان روسیه اسلام را شالوده فرهنگی و تاریخی خود محسوب می کردند. مردم سنت‌های مذهبی را حفظ کرده و آداب و رسوم گذشتگان را رعایت می کردند.(۱۵) بدین ترتیب بود که احساسات دینی ریشه‌کن نشد.

در سال‌های جنگ جهانی دوم، مقامات رسمی با درک این واقعیت که نمی توان ایمان را از قلوب مردم بیرون کشید و نیز اینکه دین به انسان کمک می کند بر همه آزمایشات سخت غلبه کند، به تدریج ممنوعیت‌ها و تعقیب‌های مردم متدین را کاهش دادند. بعد از جنگ از شدت بی‌دینی پیکارجویانه کاسته شد و برخورد با پیروان ادیان بهتر شد.

در آن سال ها کسی که در مسیر خدمت به اسلام قدم می‌گذاشت، کار ایثارگرانه‌ای انجام می داد. نهادهای مختلف ایدئولوژیکی او را تحت تأثیر قرار داده و با او گفتگوهای ضد مذهبی به عمل ‌آورده و او را به از دست دادن زندگی آرام و سالم خود و فرزندانش تهدید می کردند. کمیته مرکزی حزب کمونیست مرتباً جلساتی درباره تشدید مبارزه با بازمانده‌های دین تشکیل می داد و دستور العمل‌هایی در این مورد صادر می کرد.

با این وجود، در همه زمان‌ها در روسیه کسانی بودند که در مسیر دشوار خدمت به خدا حرکت می کردند زیرا ضرورت کار خود را احساس کرده و می دیدند که مسلمانان مانند سابق به مسجد می‌آیند تا دعا بخوانند، خطبه گوش کنند، زکات بدهند و از گناهان روحی پاکسازی شوند. با وجود این که عمدتاً سالخوردگان به مسجد می رفتند و جوانان انگشت‌شمار بودند. در اعیاد بزرگ مذهبی مساجد پرجمعیت می‌شدند و روحانیون به عنوان مظهر ارزش‌های اسلامی، فرایض دینی را انجام می دادند و سنت‌هایی را که نسل به نسل منتقل شده بودند، حفظ می کردند.

ب) قول های تو خالی لنین:

انقلاب بلشویکی در ۱۹۱۷، در ابتدا امیدواری های زیادی برای مسلمانان ایجاد کرد. سردمداران انقلاب به آنها وعده خود مختاری بیشتر و حتی استقلال دادند. لنین به مسلمانان قول داد تا به آنها آزادی های بیشتری بدهد.

در نوامبر ۱۹۱۷ دولت شوروی اعلامیه ای "برای همه مسلمانان زحمتکش روسیه و شرق" صادر کرد، دایر بر این که از این پس اعتقادات و مراسم آنها آزاد و غیر قابل نقص به شمار خواهد آمد. علت اساسی این عمل ضمن استفاده تبلیغاتی برای خارج شوروی بیشتر از این جهت بود تا از کمک آنها در مبارزه با دولت آلمان نیز برخوردار شود و یا حداقل بدین وسیله آنها را از فکر شورش و انقلاب و یا خرابکاری بازدارد.(۱۶) به این ترتیب لنین حمایت مسلمانان را در نزاعش علیه روس های سفید به دست آورد. اما این قول ها خیلی زود فراموش شد و مسلمین در زمان حکومت کمونیستی حتی بیشتر از قبل اذیت شدند.

همان طور که در سطور قبل ذکر شد سیاست ضد مذهبی بویژه ضد اسلامی رهبران شوروی نهادهای فرهنگی، آموزشی و مذهبی مسلمانان را از بین برد. در پایان دهه ۱۹۲۰ وضع فرق کرده بود. نبرد تبلیغاتی شدید ضد دینی اجرا شد. مدارس و محکمه های مسلمانان از دور خارج شدند. مساجد تعطیل و به باشگاه و سینما تبدیل شدند، متون مذهبی نیز مصادره و منهدم شدند. اعمال و عبادات مذهبی به جرایم قابل تعقیب تبدیل و علما دستگیر گردیدند. تمامی علایم مشهود دین تا حد ممکن از میان برده شد و اعتراف به مسلمان بودن به عملی خطرناک تبدیل گردید.(۱۷)

با این وجود، اهداف سیاست خارجی حکومت شوروی بویژه تمایلش برای به دست آوردن رضایت حکومت های مسلمین در مبارزه با غرب به این منجر شد که به صورت ادواری با جمعیت مسلمانشان ملایم تر رفتار کنند و همانطور که ذکر شد در طی جنگ جهانی دوم و پس از آن، دولت شیوه ای مسالمت آمیزتر در برخورد با اسلام در پیش گرفت.

نخستین مدارس دینی در اتحاد شوروی در تاشکند و بخارا بازگشایی شدند. مساجد قلیلی به تدریج گشایش یافته و چند نشریه دینی اجازه انتشار پیدا کردند که چاپ آنها کم و توزیع آنها بشدت تحت کنترل بود. از میان تمام مسلمانان اتحاد شوروی حدود ۲۰ تا ۳۰ زائر به دقت انتخاب شدند و اجازه رفتن به مکه را برای انجام مراسم سالانه حج به دست آوردند. البته این تغییرات هم نمایشی بود و کمک زیادی به ایجاد آزادی بیشتر برای انجام دادن عبادات توسط مردم عادی نکرد. اما این وضعیت باعث به وجود آمدن این واقعیت شد که اسلام مولفه مهمی در ایجاد هویت و فرهنگی روس ها به شمار می آید و این رمز بقای آن تا به امروز است.(۱۸)

در اکتبر ‏۱۹۱۷ در روسیه تعداد ۳۰ هزار مسجد وجود داشت که در سال ۱۹۴۸ به ۴۱۶ کاهش یافت اما به تدریج در سال ۱۹۶۸ با وجود این که تنها ۳۱۱ مسجد ثبت شده بود، هزاران مسجد بدون آن که ثبت شوند، فعالیت می‏کردند.(۱۹)

ج) اصلاحات گورباچف و مسلمین روسیه:

زمانی که گورباچف اصلاحاتش را در ۱۹۸۷ شروع کرد، روسیه نه تنها موفق نشده بود که تاثیر اسلام را در میان جمعیت مسلمانش از بین ببرد، بلکه برخی اعمال اسلامی حتی در میان مقامات عالی رتبه نومانکلاتور کمونیسم نیز باقی مانده بود. جنگ افغانستان هم بیداری اسلامی را در میان مسلمانان روسیه بیشتر احیا کرد.

در دوره پرسترویکا (نیمه دوم دهه ۱۹۸۰) دولت شوروی در واکنش به دو نگرانی کاملاً متفاوت، رویه مسالمت آمیزی را نسبت به ارکان مذهبی اتخاذ نمود. لزوم کنترل «تهدید اسلامی» در حال ظهور یکی از این نگرانی ها بود. تلقی نمودن اسلام به عنوان یک تهدید بالقوه تا حدودی از نوشته های محققین غربی الهام می گرفت. آنها اغلب تاکید می نمودند که رشد سریع جمعیت مسلمانان شوروی ثبات اتحاد جماهیر شوروی را به مخاطره می اندازد و حتی ممکن است به تجزیه آن منجر گردد. چنین برداشتی با ترس ناشی از این که ممکن است جنبش های بنیاد گرا از ایران و افغانستان وارد آسیای مرکزی گردند، تشدید می شد.

استراتژی حکومت شوروی در قبال این وضعیت در دهه ۱۹۸۰ بسیار متفاوت از آن چیزی بود که می توانست در دوره های پیشین باشد. بجای سرکوب شدید، اینک تلاش هماهنگی برای تعامل با نهادهای رسمی اسلامی جهت ترویج مذهب در آسیای مرکزی صورت می گرفت. سنت های تاریخی اسلام در منطقه، به گونه ای که در آثار محققین بزرگ قرون وسطی مانند البخاری و الترمذی مشهود بود، مورد تاکید واقع می شد. پیام روشن این بود که مردم روسیه و آسیای مرکزی باید به اسلام خاص خویش افتخار نمایند. آنها نه تنها نیازی به تقلید از دیگران ندارند بلکه بر عکس می توانند به عنوان سر مشقی برای مسلمانان سایر کشورها در آیند.(۲۰)

نگرانی دیگر مقامات شوروی در این ایام، نیاز مبرم به بهبود عملکرد اقتصادی بود. این کشور از یک بحران سیستمی در عذاب بود ولی میزان دقیق مشکلات هنوز آشکار نبود و خطای انسانی و بویژه فساد، کلاهبرداری و دیگر اعمال خلاف مورد سرزنش قرار می گرفت. در تلاش برای تغییر این جو ذهنی، رهبران مذهبی برای مبارزه با این مفاسد اجتماعی کمک نمودند. در آسیای مرکزی، به عنوان بخشی از این سیاست، جلوه مثبتی از اسلام با تاکید زیاد بر ارزش های اخلاقی آن ارائه گردید. برای کمک به گسترش دامنه این پیام، مساجد بسیاری گشوده شد (در فاصله ۹۱-۱۹۸۹بیشتر از هر زمانی در هفت دهه گذشته) و افزایش چشمگیری در میزان دسترسی به آثار مذهبی و تسهیلات برای آموزش قرآن صورت گرفت. این حمایت آشکار دولت، میدان وسیعی را برای مسلمانان فراهم نمود و همچنین موجب افزایش نفوذ آنان در جامعه گردید.(۲۱)

سیاست پروسترویکایی گورباچف و همچنین آسان کردن تماس میان روس ها با بقیه نقاط جهان باعث بهبود عمل گرایی فرهنگی، مذهبی و سیاسی مسلمین شد که در ۱۷ سال گذشته شروع شده بود، علی رغم این که هنوز هم زیر ساخت های سیاسی، فرهنگی، آموزشی و مذهبی اسلامی نامناسب باقی مانده بود. در دهه ۱۹۸۰ اسلام به دومین مذهب بزرگ اتحاد شوروی تبدیل گردید، در آن زمان تعداد شهروندانی که خودشان را مسلمان معرفی کردند میان ۴۵ تا ۵۰ میلیون نفر بود.(۲۲) اکثریت آنها در جمهوری های آسیای مرکزی ساکن بودند که هم اکنون کشورهای مستقلی هستند.

● اسلام در روسیه پس از فروپاشی شوروی

تاریخ اسلام در روسیه بعد از فروپاشی شوروی را می توان به چندین مرحله تقسیم کرد:

▪ مرحله اول شروع احیای مذهب است. در این مرحله شاهد رشد سریع تعداد مساجد، شکل گیری یک نظام آموزشی اسلامی و تاکید زیاد روی مذهب در میان مردم هستیم.

▪ مرحله دوم که در اواسط دهه ۱۹۹۰ رخ داد توجه به اسلام سیاسی است. گروه های سیاسی مذهبی بزرگی مثل اتحاد مسلمانان روسیه، جنبش نور(۲۳) و حزب رفخ(۲۴) همانند سازمان های سیاسی منطقه ای بوجود آمدند. در همان زمان، در میان مسلمانان روسیه و در ابتدا در قفقاز شمالی، جنبش اسلامی شکل گرفت و جنگ چچن را برانگیخت. اسلام گراها شروع به فعالیت در داغستان، کاباردین- بالکاریا و اینگوش کردند. مرکز فعالیت های اسلامی در داغستان بود.

▪ سومین مرحله در فاصله سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ رخ داد، وقتی که میزان شور اسلام سیاسی کاهش پیدا کرد و اسلام گراهای قفقاز شمالی در طول جنگ دوم چچن تلفات و خسارات زیادی را متحمل شدند. با این وجود، تقریباً از شروع سال ۲۰۰۳، فعالیت رادیکال های اسلامی تقویت شد و اسلام گراهای منطقه ولگا فعال تر شدند. بنابراین باید گفت که مرحله چهارم از این تاریخ شروع شد.(۲۵)

اواسط سال های دهه ۱۹۸۰، روسیه صحنه تغییرات اصولی در زمینه روابط بین دولت و دین شد. روند دگرگون‌سازی و از بین رفتن نظام کمونیستی به مسلمانان امکان ادای آزادی فرایض دینی را داد. مسلمانان احساس کردند که نظارت بر وضعیت معنوی آنها به پایان رسیده است. ترس مردم از این که در مسجد دیده شوند، ریخت و عده زیادی دیانت خود را آشکار کردند، و این امر با مخالفت جامعه روبرو نشد. کسانی که قبلاً به صورت پنهانی مبانی دین و قرآن را به کودکان و بزرگان یاد می دادند، به فعالیت علنی پرداختند. مسلمانانی که می خواستند اسلام را عمیق‌تر بشناسند، در این گروه‌ها جمع می‌شدند.(۲۶)

افراد در سنین مختلف، از اقشار اجتماعی مختلف، با سطح متفاوت آموزش، محققان و تجار وارد مسجد شدند. دین منسوخ گذشته، به تنها وسیله‌ برای پیدا کردن پاسخ به سئوالات همیشگی معنوی انسان تبدیل شد. اگر قبلاً اندیشه‌های کمونیستی به عنوان «شبه دین» و «غذای معنوی کاذب» جلوه می کردند، با فروپاشی کمونیسم و بروز خلا معنوی، عده زیادی دوباره به دین روی آوردند.

بسیار مهم بود که آنها در مسجد سخن نیک می شنیدند و ملاحظه می کردند که می توانند در مسجد راه برون رفت از بحران معنوی خود را پیدا کنند. ائمه مساجد تلاش کردند که ایمان و ارزش‌های واقعی اسلامی را به مردم برسانند.

در نتیجه روند موفقیت‌آمیز اعاده و ترمیم و ساخت مساجد جدید در روسیه بیش از ۶ هزار باب مسجد همراه با جمعیت‌های مذهبی مربوطه بوجود آمد و حضور روحانیون تحصیل کرده و متخصص در مقام اول اهمیت قرار گرفت. در بسیاری از این مساجد به علت عدم حضور روحانی و امام مسجد برگزاری نماز جماعت توسط افرادی اجرا می شد که تحصیلات لازم مذهبی را نداشتند. به همین دلیل تربیت روحانیون مذهبی و ایجاد مراکز آموزشی دینی در دستور کار رهبران مذهبی قرار گرفت.(۲۷)

به عنوان مثال، می توان به کالج عالی روحانی اسلامی مسکو اشاره کرد که در سال ۱۹۹۴ تأسیس شد. این مؤسسه آموزشی توسط وزارت دادگستری فدراسیون روسیه به ثبت رسید و از وزارت آموزش عمومی و حرفه‌ای مجوز فعالیت در زمینه «آموزش دینی» را دریافت کرد. مدت تحصیل در این کالج که هم اکنون نیز دایر است ۴ سال می باشد. فارغ‌التحصیلان مدرک استاندارد پایان تحصیل عالی مذهبی و یکی از تخصص‌های «امام خاطب»، «امام» یا «استاد مبانی اسلام» را دریافت می کنند.(۲۸) در حال حاضر فارغ التحصیلان این مؤسسه آموزشی در شهرهای یاروسلاول، تویر، کاستروما، ولوگدا، پنزا، نیژنی نوگورود و شهرهای دیگر فدراسیون روسیه فعالیت می کنند.

از اواخر سال های ۱۹۸۰ در روسیه مدارس مذهبی جنب مساجد افتتاح شدند که به همه علاقه‌مندان، مبانی اسلام و فرایض فردی را می‌آموزند. یکی از این مدارس از سال ۱۹۸۹ در مسجد جامع مسکو فعالیت می کند. هم اکنون تعداد قابل توجهی مؤسسات آموزشی در منطقه شمال قفقاز و تاتارستان وجود دارند.

اما با این وجود هنوز فعالیت میسیونری اسلامی توسعه چندانی نیافته است و رسانه های گروهی به واعظین اسلامی امکان ظهور در روزنامه‌ها یا تلویزیون را نمی دهند.

الف) جمعیت شناسی مسلمین روسیه:

تعداد دقیق جمعیت مسلمان روسیه امروزی مشخص نیست. این امر دو دلیل عمده دارد:

۱) ملاک مشخصی برای مسلمانی اعلام نشده است. برای مثال کسانی که رعایت مقررات خشک و خشن را ملاک مسلمان بودن می دانند، تعداد مسلمانان روسیه را تنها ۳ میلیون نفر ذکر می کنند.

۲) برخی مسلمانان و روس ها تمایل دارند که در مورد تعداد جمعیت مسلمان روسیه اغراق نمایند و آن را بیش از ۳۰ میلیون نفر اعلام کنند که این آمار نیز واقعی نیست.

با این وجود میزان جمعیت مسلمانان در روسیه در حال افزایش است زیرا در میان مسلمانان تولد بیشتری صورت می گیرد ولی در میان روس ها میزان تولد کمتر و میزان مرگ و میر بیشتر می باشد. هر خانواده مسلمان ۳ یا ۴ بچه دارد ولی هر خانواده روسی غیر مسلمان یک بچه دارد. آمارها حاکی از این است که روسیه تقریبا ۳/۱ از جمعیتش را در نیمه اول قرن ۲۱ از دست خواهد داد. اما آمار برخی از اقلیت ها بویژه مسلمانان این گونه نیست و آنها در حال افزایش هستند چون زاد و ولد در میان آنها وجود دارد.(۲۹)

امروزه در تمام ۸۹ ایالت روسیه، حتی در مناطق دور افتاده ای مثل شبه جزیره قامچاتکا(۳۰) مسلمان حضور دارند. بیشترین تمرکز اصلی مسلمان در جمهوری های تاتارستان، باشقیرستان، چچن، داغستان، اینگوش، چرکسیا و... می باشد.

همان طور که گفته شد، اسلام دومین دین در روسیه و دین اقلیت های نژادی زیادی در این کشور است.

اغلب گروه های مسلمان از ولگای میانه(۳۱) و منطقه قفقاز هستند. بر اساس آمارهای مختلف، مسلمانان روسیه بین ۱۵ تا ۳۰ درصد جمعیت کل این کشور را تشکیل می دهند(۳۲). شیوه دیگر محاسبه تعداد پیروان اسلام در روسیه از طریق شناخت گروه های قومی ویژه بنا شده است. جدول زیر که بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۲ تهیه شده است آماری تقریبی از تعداد مسلمانان روسیه را در سال ۲۰۰۲ بر این مبنا به دست می دهد.(۳۳)


روسیه اسلامی

گروه اول در منطقه ولگا –اورال – غرب سیبری و مسکو، جایی که باشقیرها و تاتارها هستند زندگی می کنند و گروه دوم نیز ساکن قفقاز شمالی هستند. تاتارها بیشترین جمعیت مسلمان روسیه را تشکیل می دهند که حدود ۷ میلیون هستند. باشقیرستان حدود ۵/۱ میلیون نفر و قفقاز هم حدود ۱ میلیون مسلمان دارد.

نویسنده: سید رضی - عمادی

پی نوشت:

۱) Shirin Hunter, Islam in Russia,

http://www.qantara.de/webcom/show_article.php/_c-۴۷۶/_nr-۴۴۰/i.html

۲) سپاهیان مغول که در ۱۲۳۷ میلادی به اروپا تاختند و تحت فرمانروایی خان ها امپراتوری اردوی زرین ( Golden Horde) را تشکیل دادند و مدت دو قرن تا سال ۱۴۶۸ میلادی بر روسیه حکم راندند.

۳) Shirin Hunter, Op.cit.

۴) Shirin Hunter, Op.cit.

۵) Derbent Region

۶) Islam in Russia, www.en.wikipedia.org/wiki/Islam_in_Russia

۷) گراهام اسمیت، ملیتهای شوروی، ترجمه گروه مترجمان، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵، ص ۳۱۷

۸) Khante of Kazan

۹) Islam in Russia, www.en.wikipedia.org/wiki/Islam_in_Russia

۱۰) این جنبش یک جنبش سیاسی، اجتماعی و مذهبی در تاتارستان و دیگر بخش های روسیه که جمعیت تاتار داشتند،بود که در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ رخ داد. آن همچنین عناصر کشمکش طبقاتی و ناسیونالیسم را با هم در آمیخت. پایه گذار اولیه این جنبشWaisev Bahawetdin بود. این جنبش محبوبیت وسیعی در میان کشاورزان، صنعتگران و خرده بورژوای تاتارداشت بعد از دستگیری Bahawetdin در ۱۸۸۴، تعداد اعضا کاهش پیدا نکرد. در ۱۹۰۸ نزدیک به ۰۰۰/۱۵ طرفدار در قازان و برخی از دولتهای آسیای مرکزی داشت.

بعد از دستگیری Bahawetdin و برخی دیگر از رهبران، اعضا به فعالیتهای مخفیانه و زیر زمینی روی آوردند. در ۱۸۹۷، حدود ۱۰۰ طرفدار این جنبش بعد از اینکه مردم را تشویق کردند تا در سرشماری جمعیت شرکت نکنند، دستگیر و تبعید شدند. در ۱۸۹۳ Bahawetdin زمانی که در حبس بود،مرد و در آغاز قرن ۲۱ پسرش Gainan رهبری جنبش را در دست گرفت.

بعد از انقلاب اول روسیه در ۱۹۰۷-۱۹۰۵ اعضای این جنبش زیاد شدند و این جنبش نوسازی شد و به عنوان سوسیالیسم اسلامی تغییر نام داد. بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ پیروان این جنبش از حکومت شوروی حمایت کردند. در طول جنگ داخلی روسیه پیروان این جنبش یک هنگی را در ارتش سرخ ایجاد کردند. در ۲۸ فوریه ۱۹۱۸ Gainan بوسیله یک شخص ناشناخته ای ترور شد در نهایت در دهه ۱۹۳۰ در طول برنامه پاک سازی بزرگ این جنبش از بین رفت و به عبارتی جزو برنامه پاکسازی قرار گرفت و محو شد.

۱۱) اسلام در روسیه-دیروز و امروز، پایگاه خبری تحلیلی ایران و روسیه: روسیران،

http://www.rusiran.com

۱۲) م.ف.مرتضین، مسلمانان روسیه، گذشته و حال، ر.ک به :

http://moscow.icro.ir/?c=documentShow&documentId=۱۸۸۹۰&t=۴

۱۳) Marcani mosque

۱۴) همان.

۱۵) همان

۱۶) کریم روشنیان، اسلام و شوروی،بی تا، ص ۷۸

۱۷) گراهام اسمیت، پیشین، صص۲۵۵- ۲۵۴

۱۸) Shirin Hunter, Islam in Russia,

http://www.qantara.de/webcom/show_article.php/_c-۴۷۶/_nr-۴۴۰/i.html

۱۹) http://www.al-shia.com/html/far/books/majalat/۱۰/۱۰/۰۳.htm

۲۰) شیرین آکینر، سیاسی گری اسلام در آسیای مرکزی در دوره پس از شوروی، ترجمه سعید نقی زاده، فصلنامه آسیای مرکزی و قفقاز، شماره ۴۵، بهار ۱۳۸۳، ص ۱۱۶

۲۱) شیرین آکینر، سیاسی گری اسلام در آسیای مرکزی در دوره پس از شوروی، پیشین، ص ۱۱۷

۲۲) Glenn.E.Curtis, Russia: A Country study, Washington GPO for the Library of Congress,۱۹۹۶,www.countrystudies.us/Russia/

۲۳) The Nur Movement

۲۴) Rafakh Party

۲۵) Alexey Malashenko, Islam in Russia in ۲۰۲۰, www.ceip.org

۲۶) م.ف.مرتضین، پیشین

۲۷) همان

۲۸) همان

۲۹) Islam in Russia, Evaluation in action,www.demographymatters.blogspot.com

۳۰) Kamehatka

۳۱) Middle Volga

۳۲) http://www.economist.com/world/Europe/displaystory.cfm?story_id=۸۹۶۱۷۵۴

۳۳) Islam in Russia, www.en.wikipedia.org/wiki/Islam_in_Russia

۳۴) Michael Mainville, Russia has a Muslim dilemma Ethnic Russian hostile to Muslim,

www.sfgate.com/cgi-bin/article.cgi?f=/c/a/۲۰۰۶/۱۱/۱۹/MNJGMFU۷

۳۵) Ibid.

۳۶) مقاله اسلام در روسیه، بر گرفته از سایت www.mouood.org

۳۷) همان

۳۸) www.news.bbc.co.uk/۲/hi/Europe/۴۳۴۱۶۴۸.stm

۳۹) گزارش - مسلمانان و ادارات دینی روسیه(۱)،

http://www.al-shia.com/html/far/books/majalat/۱۰/۱۰/۰۳.htm

۴۰) Shirin Hunter, Ibid.

۴۱) Islam in Russia, www.en.wikipedia.org/wiki/Islam_in_Russia

۴۲) Ahmed Blalov

۴۳) Ministry of Hajj official site http://www.hajinformation.com/main/y۱۱۹۱.htm

۴۴) Russia: The rebirth of Islam in Tatarestan, www.Chris-Kutschera.com

۴۵) The Madrassa Mohamedia

۴۶) The Nur-Allah Mosque

۴۷) Russia: The rebirth of Islam in Tatarestan, Op.cit.

۴۸) Islam in Russia, Evaluation in action, www.demographymatters.blogstop.com

۴۹) Shirin Hunter, Ibid.

۵۰) Union of Muslims of Russia

۵۱) Pre-World War ۱Union of Muslims

۵۲) The Nur-all-russia Muslim public Movement

۵۳) All-Russia Muslim Social Movement

۵۴) Shirin Hunter, Ibid.

۵۵) مطالب مربوط به این قسمت برگرفته از سایت سفارت جمهوری اسلامی ایران – مسکو می باشد.

۵۶) Sheikh Ravil Gainurtdin

۵۷) Glenn E. Curtis, Ibid.

۵۸) Saratov

۵۹) Glenn E. Curtis, Ibid.

۶۰) Ibid.

۶۱) Ismail Shangeriev

۶۲) Muhammad Beshi-Ulum

۶۳) Muslims in Russia: tragically torn between two loyalties, www.qantara.de

۶۴) Alexey Malashenko

۶۵) Muslims in Russia: tragically torn between two loyalties, www.qantara.de

۶۶) Alexey Malashenko, Islam in Russia in ۲۰۲۰, www.ceip.org

۶۷) Ibid.

۶۸) Andrey koraev

۶۹) Ibid.

۷۰) Spies for Russian imperialism

۷۱) Muslims in Russia: tragically torn between two loyalties, www.qantara.de

۷۲) Alexey Malashenko, Op.cit.

۷۳) Polygamy

۷۴) Ruslan Aushev

۷۵) Ramzan Kadyrov

۷۶) Alexey Malashenko, Op.cit.

۷۷) مصاحبه با دکتر سنایی توسط موسسه مطالعات فرهنگی روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز( ایراس ). برای اطلاعات بیشتر ر.ک. به سایت موسسه : www.iras.ir

۷۸) روزنامه ایران، شماره ۳۷۸۲، ۱۹/۸/۱۳۸۶

۷۹) صیبرا وگوسل، روزنامه ایران، ۱۴/۹/۱۳۸۵

۸۰) روسیه در پی احیای رابطه با مسلمانان، www.russiannews.ir

۸۱) روزنامه ایران، ۵/۳/۱۳۸۴

۸۲) خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، www.iqna.ir

۸۳) اسلام در فدراسیون روسیه،

http://pe.rian.ru/mainline

۸۴) شیرین آکینر، سیاسی گرایی اسلام در آسیای مرکزی در دوره پس از شوروی، پیشین، ص۱۱۴

۸۵) Mark Batonsky, Russia’s Islamic Tradition is order than the Ortodox, www.qantara.de

۸۶) Alexey Malashenko, Op.cit.

۸۷) www.iras.ir


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.