دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
زمینه های اقتصادی انقلاب مشروطیت
یکی از وقایع مهم در تاریخ معاصر ایران که به نوعی الهامبخش رخدادهای بعدی شد، انقلاب مشروطیت است.
در این گفتار میخواهیم زمینههای اقتصادی مشروطه را تحلیل و بررسی کنیم، طرحها، تئوریها و برنامههای دولتهای قبل از مشروطه و دورهء مشروطه را مورد بررسی قرار دهیم، کامیابیها و ناکامیها و علل آنها را ریشهیابی کنیم. بنابراین هدف در این بحث آن است که به شرایط اقتصادی و به تبع آن اجتماعی قبل از مشروطه، بپردازیم و سپس وارد مرحله و دوران پیروزی انقلاب و حاکمیت انقلابیون شویم. حاکمیتی که «قانون» و مجلس (عدالتخانه) را به عنوان دستاوردهای مهم و محدودکنندهء قدرت مطلقهء پادشاهی با خود همراه داشت و نهایتا این که علت عدم موفقیت انقلاب و مجریان و دولتمردان را در تغییر شرایط و تداوم آن در یابیم.
● قاسم آخته
▪ شرایط قبل از انقلاب: ایران قبل از انقلاب مشروطیت، به عبارتی سالهای پایانی حکومت ناصرالدینشاه و آغاز حکومت مظفرالدین شاه، سرشار از بیعدالتی، اختناق، فقر و تنگدستی مادی، فقر فرهنگی و جهل و خرافهپرستی و خفقان بود. در کنار این نابسامانیها حرص و آز و پولپرستی شاه و افراد متملق اطرافش همانند خرمنی از خشم مردم فراهم آورده بود که انتظار جرقهای را میکشید.
در این اوضاع جهان غرب هر روز پیشرفت و ترقی میکرد. در این زمان به همت افرادی چون سیدجمالالدین اسدآبادی، میرزا حسنخان سپهسالار، میرزا ملکمخان، امیرکبیر، ثقهالاسلام و... مردم ایران و حتی خود پادشاه در جریان تحولات غرب قرار میگرفتند.
صرفنظر از بحث اختناق و دیکتاتوری سبعانهء حاکم بر کشور، یکی از محورهای عمدهء شورش مردم علیه ناصرالدینشاه، امتیازات اقتصادی فراوان بود که وی به انگلستان و روسیه واگذار کرده بود. در داخل نیز کمبود موادغذایی و بلوای نان موجب شد در تهران و شهرهای بزرگ همچون تبریز-شهری که حرکت اولیهء مشروطه از آنجا آغاز شد و خاستگاه مشروطه لقب گرفته-در فاصلهء ۹ ماه پایانی حکومت ناصرالدین شاه در چند نوبت دچار شورش و ناآرامیهای مردمی شود. به طور کلی همهء تحرکات ریز و درشت مردم که به مشروطه انجامید ریشه و علت اقتصادی داشت.
مطابق یک گزارش از سر فرانک لاسلز Sir.F.Laselz کنسول انگلستان در ایران که در نتیجهء یک دیدار با عباس میرزا ملکآرا، برادر ناصرالدین شاه در زمستان ۱۳۱۱ هـ-دو سال قبل از ترور شاه-منتشر شده عمدهترین دلیل نارضایتی عمومی در کشور تنزل ارزش پول، نبود نقدینگی، تورم و افزایش شدید قیمت ارزاق و کالاهای مصرفی مردم بود و علت مهمتر رویهء زشت فروش ایالات که به عنوان یکی از مصیبتبارترین اعمال ناصرالدین شاه ذکر شده است.۱۱)
شورش تودهها و اعزام دانشجویان به فرنگ هر کدام یکی از مولفههای اصلی انقلاب مشروطیت قلمداد میشود به گونهای که حتی مردم ایران در سالهای قبل از مشروطیت از میزانی رفاه نسبی مادی واقتصادی برخوردار بودهاند منتها رفته رفته هر قدر به مشروطه نزدیک میشدند از این رفاه فاصله میگرفتند «در آستانهء انقلاب مردم هر روز فقیرتر میشدند و از قدرت مالی آنها کاسته میشد. فشار اقتصادی موجب ابراز نارضایتی آنها میشد به حدی که بسیاری از مردم به قفقاز مهاجرت کردند. پیوستن تجار و کسبهء بازار به این نارضایتی عمومی جریانات را به سمت انقلاب هدایت کرد...»۲۲)
اگر طبقهء تجار و بازاریان دست کم در تاریخ معاصر ایران همواره یکی از ارکان تاثیرگذار بر تحولات اقتصادی و سیاسی ایران بوده باشد، اعزام دانشجو به فرنگ نقش مکمل را در این زمینه ایفا کرده است به طوری که منجر به شکلگیری طبقهء روشنفکر در کنار سایر طبقات شد و اجتماع ایرانی را به عرصهء جدال سنت و مدرنیته وارد کرد. «اعزام دانشجو به فرنگ و ایجاد روابط اقتصادی با غرب منجر به شکلگیری دو طبقهءروشنفکر و طبقهء متوسط سنتی شد. ارتباط این دو طبقه به خصوص تجار و بازرگانان با اقتصاد جهانی و غرب موجب شد که وضعیت مناسبی پیدا کنند و در نتیجهء افزایش مبادلات تجاری و اقتصادی و فکری، اوضاع اقتصادی ایران و تفکر سنتی حاکم بر آن دچار بازنگری و با غرب مقایسه شد و کاستیهای اقتصاد ایران بیشتر به چشم آمد. از این رو آرزوی هر روشنفکر ایرانی مبارزه با مفاسد و ساختن ایران برپایهء شالودهء جهان مدرن شد.»۳۳)
تئوریهایی که شرایط شکلگیری و وقوع انقلابها را بررسی کردهاند، گسترش فقر و ناکارآمدی اقتصادی و عدم تاثیرگذاری طرحهای اقتصادی در تغییر اوضاع اجتماعی و ارتقا و بهبود وضع معیشتی مردم و در بعد کلان، توسعهء کشور را در شمار عوامل عمدهء پدیدار شدن وضعیت انقلابی ذکر کردهاند. اندیشمندانی چون کارل مارکس k.marx ، برینگتن مور B.moor ، کرین برینتن k.berinton و مارکوزه markouzeh و بندتیوکروچه B.krouche و... که تئوریهای آنها مبتنی بر شرایط اقتصادی وقوع انقلابهاست، معمولا انقلابها رادر شرایط سخت اقتصادی قابل تحقق میدانند. به این معنا که رشد اقتصادی در مقابل ناخرسندی شهروندان از فشار، تحقیر و ستم در حالی که دستگاه مالی دولت و هیات حاکمه درهم ریخته و تهی باشد و از یک قاعده و نظم پیروی نکند، انقلاب به وجود میآید. به علاوه نارضایتی اشراف و فئودالیته و ثروتمندان و دخالت آنها در قدرت سیاسی برای تغییر قدرت سیاسی در جهت منافع خود و غفلت هیات حاکمه از دست زدن به انقلاب را هم باید به عامل فوق افزود.
براساس تئوری برینتن در کالبدشکافی چهار انقلاب، انقلابهای فرانسه، آمریکا، روسیه و انگلستان همه خاستگاه مالی و اقتصادی داشتند و با اعتراض اولیه مردم نسبت به شرایط اقتصادی نامناسب و سیاستهای مالیات نادرست شکل گرفتند.۴۴)
به طور کلی همهء دولتهایی که در دورهء ۱۰ سالهء قبل از انقلاب ۱۳۲۴ - ۱۳۱۴ هـ .ق ۱۲۸۵۵ - ۱۲۷۵ خ) روی کار آمدند با بحران مالی دست به گریبان بودند. احتکار، گرانی و صفهای طویل در مقابل نانواییها بیانگر کمبود نان و بلوای نان بود. عواملی چون به چوب بستن بازرگانان و شورش نان دال بر وخامت اوضاع اقتصادی بود. ۵۵)
بنابراین ایران قبل از انقلاب مشروطه از جنبهء توسعهء اقتصادی در سالهای قرن نوزدهم میلادی (سیزدهم هجری) به نوعی از رشد بورژوازی شهری دست یافته بود که نظام بسته و نیمه فئودالیته ایران پذیرای آن نبود.
پژوهشگران استدلال کردهاند که رشد تجارت خارجی و درآمد تجار و بازرگانان آنها را از سود سرشار بهرهمند ساخت و قدرت آنها را افزایش داد به حدی که به عنوان یک نیروی فعال در مقابل دولت قرار گرفت و قدرت استبدادی آن را میتوانست کاهش دهد. ۶۶)
افزون بر این رقابتهای روزافزون استعماری روسیه و انگلستان در ایران، به عنوان عوامل خارجی موثر بر اقتصاد ایران عصر مشروطه قابل توجه هستند. یک بحث دیگر قابل طرح در این زمینه این است که انقلابیون ایران در وجه اقتصادی خواهان آن بودند که ناامنی اقتصادی و جان و مال و ثروتشان در برابر قدرت بیحد فرمانروا تضمین و محافظت شود. این یعنی «استبداد شرقی» و با مفهوم دیکتاتوری و استبداد در غرب تفاوت دارد. در استبداد به مفهوم شرقی هیچ چیز و هیچ کس در برابر ارادهء حاکم نمیتواند و نباید ایستادگی کند و در واقع دولت و قانون فرد حاکم و ارادهء بیمنتهای اوست و هیچ وسیلهای قادر نیست آن را محدود کند.
از نظر انقلابیون، اگر آنها میتوانستند بر استبداد غلبه کنند، آرمانهای دیگرشان اعم از رفاه اقتصادی و اجتماعیو شان و منزلت فردی تامین میشد. انقلاب به ثمر رسید و این برای مردم «نویدبخش پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و اعتبارشخصی» ۷۷) بود اما نتیجهء آن معکوس شد. چرا؟ در بحث تحلیل دادهها به آن خواهیم پرداخت.
▪ احزاب و گروههای سیاسی:
یکی از دستاوردهای انقلاب مشروطه در ایران شیوع و به بار نشستن تفکر ایجاد احزاب قانونی و آزاد بود. این تفکر ریشه در زمانی داشت که جامعهء بسته و استبدادزده و عقب ماندهء ایران عصر قاجار با تحولات رخ داده در غرب توسط روشنفکران آشنا شد. میرزا حسین خان سپهسالار (مشیرالدوله)، میرزا ملکم خان، سیدجمال الدین اسدآبادی، امیرکبیر، ثقهالاسلام و بسیاری دیگر جامعهء ایرانی را با مفاهیمی چون «قانون»، «عدالت»، «پارلمان» (مجلس، عدالتخانه)، «آزادی»، روزنامه و... آشنا کردند.
یک عقیده دربارهء ریشه و تاریخچهء پیدایش احزاب در ایران بیان میکند: «پیدایش جمعیتها و انجمنهای سری به سالها پیش از مشروطه بازمیگردد. سالهایی که در سایهء سلطنت خفقان بار ناصرالدین شاه کوچکترین روزنههای امید برای بهبود و اصلاح امور وجود نداشت و هر گونه اعتراض در نطفه خفه میشد... و آزادیخواهان ایران در جستوجوی اصلاحات بنیادین سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و برقراری حکومت قانون در جامعه بودند.» ۸۸)
ـ لژ فراماسونری (فراموشخانه:) توسط میرزاملکم خان ناشر روزنامهء قانون، در نتیجهء سفر رجال سیاسی ایران به غرب ایجاد شد.
ـ مجمع آدمیت: تداوم لژ تعطیل شدهء ملکم خان و دارای مرامنامهای به نام «اصول آدمیت» بود.
ـ جامع آدمیت: لژ فراماسون سوم پس از مرگ شاه مستبد و نادان قاجار که انجمنهای فوق را تعطیل کرده بود به وجود آمد و روزنامه قانون ملکم خان که از فرانسه به ایران میآمد در تاسیس آن نقش داشت و حذف فیزیکی شاه نیز زمینهء مساعدتری برای ایجاد و فعالیت گروهها فراهم کرد.
ـ انجمنمخفی: توسط سید محمد طباطبایی یکی از اعضای لژ فراماسونری تاسیس شد.
ـ انجمن ملی: عضو برجستهء این انجمن ملک المتکلمین بود که تنها راهرهایی و علاج جامعه را برقراری اصلاحات و به دست گرفتن قدرت توسط مردم میدانست.
ـ حزب اجتماعیون عامیون (سوسیال دموکراتهای ایران:) مهاجران ایرانی، به قفقاز آن را تشکیل دادند و از سوسیال دموکراتهای روسیه پیروی میکرد. این تشکل سیاسی مهم هرگز در اهدافش موفق نبود زیرا راه را به اشتباه میپیمود و به عنوان نمایندهء تفکر چپ در ایران فاقد آگاهی تاریخی نسبت به جامعهء ایران بود. این حزب تنها ارگانی بود که تصمیم داشت منافع و آمال مردم را مطابق مرامنامهاش تامین کند و اقتصاد ایران را به سمت ترقی ببرداما عاری از هر گونه اطلاعات نسبت به تاریخ و جامعه و ساختار جامعهء ایرانی بود. ۹۹)
نویسندگان روسی هم از دیدگاه مارکسیستی خود مشروطه را بررسی کرده و آن را یک انقلاب دهقانی میدانند، قبل از آن که پدیدهای سیاسی باشد و رخدادی است که ریشه در عوامل اقتصادی دارد «در ایران مقارن انقلاب مشروطه یک حاکمیت تمام عیار ارضی مسلط بود. شاه مالک اصلی اراضی محسوب میشد و آن را به ملاکین بزرگ واگذار میکرد. تمام مراحل کاشت، داشت و برداشت و تولید بر عهدهء دهقان بود در حالی که سهم او فقط ۱۰ درصد محصول بود به طوری که هیچ گونه تحرک اجتماعی و تغییر به سمت بهبود در زندگی طبقهء دهقان و کشاورز اجتماع روی نمیداد.» ۱۰۰)
اگر در نظر آوریم که ایران کشوری است که به لحاظ جامعهشناسی تاریخی با مشکل کم آبی مواجه بوده، از طرفی دهقان با همین سهم ناچیز مجبور بود مالیاتهای هنگفت بپردازد آن گاه به اوضاع اسفبار آنها پی خواهیم برد.
نویسندگان ایران آن زمان را به اروپای دوران فئودالیته تشبیه کردهاند که همانند امپراتوری شارلمانی به املاک کوچک تقسیم شده بود. خزانهء دولت در زمان جلوس ناصرالدین شاه در ۱۸۹۵ م _۱۲۷۰۰ هـ.ق) ۵/۳۲ میلیون فرانک درآمد داشت پس از آن درآمدهای دولت. بین ۳۲ و ۳۶ میلیون فرانک در نوسان بود. تنزل قیمت نقره به عنوان واحد پول ایران در این وضعیت تاثیر داشت. ۱۱۱)
به طور کلی در سه دههء منتهی به انقلاب مشروطه ۱۳۲۴ - ۱۲۹۴ه. ق رآمدهای ایران یک سیر نزولی را طی میکرد.
در سال ۱۸۱۵م درآمد ایران ۷۵ میلیون فرانک در سال بود در حالی که این رقم در سال ۱۸۸۹ م به ۴۰ میلیون ریال کاهش یافت و سیر نزولی آن تا پایان قرن نوزدهم و سالهای وقوع انقلاب تداوم داشت.۱۲۲) به عنوان مثال در سال ۱۸۶۴ هر ریال (قران) پول ایران ۰۴/۱ فرانک بوده که این رقم در سال ۱۸۸۰به کمتر از ۹۰/۰ فرانک و در سال ۱۸۹۳ به ۶۶/۰ و در سال ۱۹۰۰ م به ۵/۰ رسیده است.
بنابراین در ۴۰ سال قبل از مشروطه «قران» به عنوان واحد پول ایران دو سوم ارزش خود را در برابر فرانک به عنوان پول واحد بینالمللی از دست داد و به حدی تنزل کرد که پول ایران به کشورهای همسایه از جمله هند حمل میشد و در آنجا پس از ذوب شدن به روپیه تبدیل میشد.
در این شرایط کمبود پول، (نقدینگی در کشور) بحرانهای مالی فراوان و حادی را ایجاد کرد. صاحبان اسکناسهای دولتی بارها شورش کرده و برای تعویض پولهای کاغذی خود به نقره به سمت بانکها هجوم آوردند، اوضاع بخش کشاورزی و طبقهء دهقان آن قدر وخیم بود که حتی تنها منبع حمایتکنندهء آنها یعنی «قوانین شرع» تقریبا از میان رفته بود. در نتیجه فقدان نقدینگی تاثیر منفی بر قدرت خرید مردم و دولت میگذاشت.
البته دولت که پشتوانهء مالی نداشت واضح است که اقتصاد کشور در چنین وضعیتی نه توان رقابت و ریسک داشت و نه قادر به تحقق هیچ طرح و برنامهای بود. اگر هم فرد یا افرادی پیدا میشدند تا بتوانند به اقتصاد کشور سروسامان بدهند و آن را هدفمند کنند و توسعه ببخشند، خیلی زود توسط دولت و عوامل روسیه و انگلستان و دربار که منافعشان به خطر میافتاد، به خدماتشان پایان داده میشد.
در یک دورنمای کلی اقتصاد و عصر مشروطه را میتوانیم چنین تصور کنیم: از فقر فوقالعاده و عقبماندگی کشور به واسطهء اقدامات اصلاحی امینالدوله، عینالدوله، موسیونوز بلژیکی و... کاسته شده بود. اقتصاد ایران در عهد مشروطیت طبقهء رشد یافته (متوسط) شهری نداشت و نشانههای صنعتی شدن در آن دیده نمیشد. رشد و توزیع جمعیت شهری و روستایی و عشایری نامتوازن بود. صادرات عمدهء ایران نفت و موادخام صنعتی عمدتا به انگلستان و فرش و صنایع دستی سنتی به روسیه بود که سهم بسیار ناچیزی را به خود اختصاص میداد.
طبیعتا ۹۰ درصد واردات ایران هم از این دو قدرت بینالمللی تامین میشد. بنابراین نبض اقتصاد ایران در دستان انگلستان و روسیه بود که هرگز خواهان کمترین توسعه و پیشرفت برای ایران نبودند.
کلمهء «بودجه» در اقتصاد ایران مفهومی نداشت و غالبا کشور همیشه با کسری بودجه و نقدینگی و پول مواجه بود. پول ایران ثبات و واحد مشخصی نداشت و با مسکوکات نقره سنجیده میشد و نبض آن در دست تجار و صرافان بازار بود. تمامی فعالیتهای بانکی و اسکناس در انحصار بانکهای استقراضی روسیه و بریتانیا قرار داشت.
پینوشتها:
۱- گزارش سر فرانک لاسلز، شمارهء ۱۶۰، چهار اکتبر ۱۸۹۲ م به لرد سالیسبوری وزیر امور خارجهء انگلستان
۲- تاریخ مشروطهء ایران، احمد کسروی، انتشارات امیرکبیر، چاپ هفدهم، تهران ۱۳۷۳، ص ۵۹.
۳- اطلاعات سیاسی اقتصادی، شمارهء ۲۲۷۷۲۳۰، ویژهء مشروطیت، مرداد تا آبان ۱۳۸۵. ص ۱۰۰.
۴- کالبدشکافی چهار انقلاب، کرین برینتون، ترجمهء محسن ثلاثی، نشر نو، چاپ سوم، تهران ۱۳۶۳، ص ۶۷. همچنین برای اطلاع بیشتر ن ک ریشههای اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی برینگتن موز ترجمهء انتشارات چاپ تهران ۱۳.
- انقلاب مشروطهء ایران. پروفسور ادوارد براون، ترجمهء مهدی قزوینی، انتشارات کویر، تهران ۱۳۷۶.
- تاریخ اندیشههای سیاسی در غرب، اندیشههای سوسیالیستی دکتر حسین بشیریه، جلد اول، نشر نو، تهران ۱۳۷۷.
۵- در این مورد ن ک ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، فریدون آدمیت، انتشارات پیام تهران، چاپ سوم، تهران ۲۵۳۵. ص ۱۰۴.همچنین تاریخ مشروطهء ایران، کسروی، ص ۱۴۲.
۶- ن ک اقتصاد سیاسی ایران، محمدعلی همایون کاتوزیان، نشر مرکز، چاپ سوم، تهران ۱۳۷۲. ص ۹۸
۷- همان منبع، ص ۱۰۵.
۸- اطلاعات سیاسی، اقتصادی شمارهء ۲۲۷۷۲۳۰. احزاب سیاسی ایران در آستانهء مشروطیت، ص ۱۴۱.
۹- برای اطلاع بیشتر در این زمینه ن ک اجتماعیون عامیون، ماشاءالله آجودانی. اطلاعات سیاسی اقتصادی، ص ۱۴۰. همچنین مشروطهء ایرانی، ماشاالله آجودانی.
۱۰- ریشههای اقتصادی و اجتماعی انقلاب مشروطه، م پاولویچ، تریا، ایرانسکی، ترجمهء م هوشیار، نشر چاپخانهء نقش جهان، چاپ اول، تهران ۱۳۳۰.
۱۱- گزارش ویکتور برار W.Berar نقل از همان منبع، ص ۷.
۱۲- گزارش سر جان ملکم و لرد کرزون دیپلمات و وزیرمختار انگلیسی در ایران. همچنین برای اطلاع بیشتر _ن ک اقتصاد سیاسی ایران، ص ۱۱۱- ۱۱۰.
مکارشناس علوم سیاسی _و پژوهشگر تاریخ ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست