سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

حکایت سینمایی که جشنواره ها را دوست داشت اما


حکایت سینمایی که جشنواره ها را دوست داشت اما

چند نکته در باب وضعیت سینمای جشنواره یی ایران

مانده ایم دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را. از یک سو به جشنواره کن ناسزا می گوییم، آن را در مقابل سینمای ملی خودمان بی اهمیت می شماریم (کدام سینمای ملی؟،) و به انواع و اقسام مختلف اعلام می کنیم که حضور در جشنواره های جهانی مانند کن و غیره برایمان اهمیت ندارد ولی از سوی دیگر با اعوان و اصحاب به بهانه حضور در بازار فیلم کن، به آنجا لشکرکشی می کنیم. ای کاش حداقل چند سطر از نتایج و تاثیراتی که این حضورهای گسترده در جشنواره هایی مانند کن برای مسوولان و فیلم هایمان به همراه داشته منتشر شود تا کمی به آینده امیدوار شویم. کاروان ایران در بازار کن هر سال پر تعدادتر می شود و از آن سو فیلم هایمان سال به سال بی بخارتر و ضعیف تر. نمی گویم برویم و ببینیم جشنواره ها چه می پسندند و مشابه آن را تولید کنیم، حرف این است که بفهمیم در سینمای مستقل (یا نیمه مستقل) جهان چه می گذرد و سینمای هنری و مستقل ما در کجای دنیا ایستاده است. (ای کاش اگر این حضور های پرتعداد و گسترده در جشنواره هایی مانند کن تاثیری در روند تولیدات و نوع نگاه جشنواره یی مسوولان سینمایی ما ندارد، این دوستان حداقل از نوع و نحوه برگزاری جشنواره ها چیزهایی ببینند و نکاتی یاد بگیرند که این هم خود نعمت بزرگی خواهد بود.)

تا چند سال گذشته حضور فیلمی از ایران در جشنواره ها اجتناب ناپذیر بود. اگر مدیران جشنواره یی فیلمی از ایران را در فستیوال شان شرکت نمی دادند، انگار چیزی کم داشتند و آنها هر طور که شده می خواستند سینمای هنری ایران نماینده یی در جشنواره شان داشته باشد اما در این چند سال حضور کمرنگ و حتی جای خالی سینمای ایران حتی احساس هم نمی شود چه برسد به اینکه مایه ناراحتی باشد.

شاید زمان مناسبی برای آسیب شناسی سینمای جشنواره یی ایران و اینکه اصلاً درخشش و حضور در جشنواره ها برای سینمای ما چه نتایج مثبتی به همراه دارد و آیا گرایش برخی فیلمسازان به تولید فیلم های جشنواره یی و رفتن به سمت موضوعات جشنواره پسند چه آسیب هایی برای کلیت سینمای ایران به همراه دارد، نباشد. دلیل هم پر واضح است. مگر از سینمای مستقل و جشنواره یی ایران چیزی هم باقی مانده است؟،

● نداشتن استراتژی جشنواره یی

بلاتکلیفی مسوولان سینمایی و حتی فیلمسازان ایرانی در مواجهه با جشنواره های جهانی، از نوع انتخاب و معرفی فیلم ها به اسکار مشخص است. وقتی در اقدامی احساسی فیلمی مانند «میم مثل مادر» که اثری عوامانه و ملودرامی اشک انگیز به حساب می آید را به عنوان نماینده ایران به اسکار معرفی می کنیم، دیگر تکلیف مان مشخص خواهد بود. احتمالاً دوستان بعد از این همه سال هنوز متوجه نشده اند که موفقیت یک فیلم در اسکار(اگر این مساله مهم است و ما از معرفی فیلم به آکادمی هدفی را دنبال می کنیم و آن هدف قرار گرفتن نماینده مان در جمع پنج فیلم برتر خارجی اسکار است) به خیلی عوامل مانند داشتن یک پخش کننده معتبر بین المللی، برخورداری از یک بازاریابی قوی جهانی، حضور در جشنواره های مختلف و حتی اکران عمومی در کشورهای اروپایی و امریکایی بستگی دارد.

اما ما به جای داشتن استراتژی قوی اگر حضور در جشنواره ها برایمان مهم است، فقط به برخوردهای احساسی پرداخته ایم. چند سال پیش که هیچ فیلمی از ایران در کن پذیرفته نشد، برخی حتی حرف از تحریم این جشنواره به زبان آوردند و سینمای جشنواره یی را آفت سینمای ایران دانستند. (جالب اینکه همین آدم ها به سرعت چمدان ها را بستند و راهی کن شدند،)

تا زمانی که ندانیم تکلیف مان با سینمای جشنواره یی چیست و چگونه باید برای همین فیلم های نصفه و نیمه مان به جای برگزاری هفته فیلم در قرقیزستان و ترکمنستان، بازاریابی بین المللی اصولی راه بیندازیم، وضعیت مان به همین منوال سپری خواهد شد و روز به روز از جشنواره های جهانی فاصله خواهیم گرفت. مگر اینکه بخواهیم به همین وضع قانع باشیم و دل به تک موفقیت های گاه به گاه برخی فیلم ها و فیلمسازان خوش کنیم.

● نابودی سینمای مستقل

شاید یکی از دلایل مهم عدم موفقیت ایران در جشنواره های خارجی طی چند سال اخیر محدویت های پیش روی سینمای مستقل باشد. اگر به آمار حضور و موفقیت های فیلم های ایرانی در جشنواره های مختلف جهانی طی سال های گذشته نگاهی بیندازید، بیشتر آثار موفق به سینمای مستقل ایران تعلق داشته اند اما در این چند سال با توجه به موانعی که پیش روی تولید و اکران فیلم های مستقل بوده، حضور جشنواره یی سینمای ایران هم با مشکل مواجه شده است.

تجربه ثابت کرده اگر قرار است خلاقیتی صورت بگیرد و نوآوری در فیلمسازی در کار باشد، این فیلمسازان و سینماگران مستقل هستند که توان انجام این کار را خواهند داشت. بخش خصوصی که قدرت و توان انجام ریسک و صرف هزینه برای تولید فیلم تجربه گرا را ندارد و بخش دولتی هم با توجه به محدودیت ها و شرح وظایفی که پیش رو دارد ترجیح می دهد پولش را یا در اختیار فیلمسازانی خاص بگذارد یا اینکه صرف تولید فیلم هایی با موضوعات و مضامین مشخص و کلیشه یی کند اما سینمای مستقل ایران چیزی مابین بخش خصوصی و دولتی است. فیلمسازان مستقل با گرفتن هزینه یی اندک از دولت مانند دریافت وام فارابی یا جلب مشارکت مرکز گسترش سینمای تجربی و جور کردن بقیه هزینه تولید فیلم از طریق سرمایه شخصی یا حداکثر پیدا کردن سرمایه گذار خارجی به تولید فیلم می پردازند.

متاسفانه در این چند سال شرایط به گونه یی پیش رفته که فیلمسازی مستقل به سمت نابودی حرکت کند. تا پیش از این عموماً جوانان تازه کار و آنهایی که می خواستند کار در سینما را آغاز کنند، به این سبک فیلمسازی روی می آوردند. آنها برای ثابت کردن استعدادشان در فیلمسازی تمام تلاش خود را برای ایجاد خلاقیت و خلق آثار متفاوت به کار می بردند و این همان چیزی بود که مورد توجه جشنواره ها واقع می شد، اما در سال های اخیر بیشتر جوانانی که قصد ورود به دنیای فیلمسازی بلند را داشته اند، ترجیح داده اند برای بخش خصوصی فیلم عوامانه و تجاری بسازند تا بتوانند در دنیای فیلمسازی حرفه یی تثبیت شوند. آنهایی هم که توان ساخت فیلم تجاری را نداشته اند یا این نوع فیلمسازی مورد علاقه شان نبوده، به سمت مراکز دولتی مانند حوزه هنری رفته اند و فیلم های بی بو و بی خاصیتی را کارگردانی کرده اند.

● تغییر سیاست و ذائقه جشنواره ها

اگر کمی خوش بینانه به مساله نگاه کنیم و ایراد را به خودمان وارد ندانیم، شاید یکی از دلایل عدم موفقیت ایران در جشنواره یی مانند کن، تغییر سیاست های کلان این جشنواره و بها دادن به سینمای هالیوود باشد. تا چند سال پیش در جشنواره کن خبری از حضور هریسون فورد، آنجلینا جولی، کلینت ایستوود، جولین مور، کیت بلانشت، پنه لوپه کروز و حتی آمیتاب باچان و آیشواریاوای با فیلم هایشان نبود ولی چند سالی است که اوضاع عوض شده و مسوولان و برنامه ریزان کن ترجیح می دهند به سراغ فیلم هایی کاملاً حرفه یی به لحاظ ساختار و ترجیحاً با بازیگران شناخته شده (و البته با در نظر گرفتن ویژگی های هنری) بروند تا فیلم هایی صرفاً تجربه گرا با ساختاری آماتورگونه.

پررنگ شدن حضور و سیطره هالیوود در کن می تواند خود به خود نتیجه یی مانند به حاشیه رفتن فیلم های مضمون گرا با ساختارهای ابتدایی و ساده سینمای ایران به همراه داشته باشد.

اینجا است که باید فکری به حال سینمایمان بکنیم. دیگر کن حتی از کیارستمی و فیلم هایش هم خسته شده است و اثر جدید او را هم کنار می گذارد چرا که فیلمسازان برزیلی، مکزیکی و حتی چینی و ژاپنی حرف های جدیدتری با ساختارهایی کاملاً حرفه یی در فیلم هایشان دارند و دور، دور آنهاست. دیگر جشنواره ها طالب تماشای پلان - سکانس های پسر بچه یی که از فرط بدبختی پابرهنه در خیابان راه می رود و چرخ دستی هل می دهد نیستند. حتی دیگر عراق و افغانستان هم جذابیتی ندارند. نگاهی به لیست فیلم های بخش مسابقه کن امسال بیندازید؛ همه چیز دستگیرتان خواهد شد.

مهدی طاهباز



همچنین مشاهده کنید