چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
از مسأله شناخت تا سنجش خر د
نگاه الجابری به مساله معرفتشناسی از ۳ منظر قابل بررسی است؛ نخست اینکه دغدغه معرفتشناسی برای سالها جایگاه ویژهای در اندیشه محمدعابد الجابری داشته است.
دوم اینکه اهتمام الجابری به معرفتشناسی از نوع معرفتشناسی برای معرفتشناسی نیست بلکه خود معرفتشناسی هدف است و فراتر از آن برای برآوردن هدفی است؛ این هدف سنجش خرد عربی است که پروژه بنیادین الجابری را تشکیل میدهد. پس هدف، سنجش خرد عربی است و ابزار روش معرفتشناسی و برآیندی که از به کارگیری ابزار معرفتشناسی در اندیشه الجابری پا به هستی گذاشت و آخرین جستار اینکه الجابری تنها به خود معرفتشناسی اهتمام نورزید بلکه تلاشش خدمت به پروژهاش بود؛ نخست به پهنه معرفتشناسی در فرانسه و روشنفکرانی در زمینه معرفتشناسی نظری افکند سپس مفاهیم ویژهای ازمعرفتشناسی را مطرح کرد. در اینجا مورد نخست مورد بررسی قرار میگیرد و بررسی موارد دوم و سوم در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد.
آغاز سخن اینکه دغدغه معرفتشناسی در اندیشه الجابری به خودی خود هدف به شمار نیامده بلکه صبغهای اجرایی و کارکردی به خود گرفته است که از خلال آن تلاش کرد درباره پروژه نقد خرد عربی مطالعه کند؛ پروژهای که ۲ پاره شد: ۱- شکلگیری خرد عربی و ساختار خرد عربی. دو کتابی که با هدف وارسی سازوکارهای منطقی و معرفتی که خرد عربی در گذشته آنها را به رشته تحریر در آورد. تا به این وسیله اعمال روش دید معرفتشناسی و جستجوی سامانههای معرفتی را که پایهگذار خرد عربی هستند امکانپذیر کند. ۲- سپس به سیاست و اخلاق به عنوان تز خرد عملی بپردازد.
با نگاهی به بعد معرفتشناسی درمییابیم که برجستهترین اندر کنشهای الجابری با فلسفه علوم این است که الجابری تنها یک کتاب را به فلسفه علوم اختصاص داد یعنی کتاب مدخلی به فلسفه علوم که سال ۱۹۷۶ آن را به نگارش درآورد و از ۲ پاره تشکیل میشود. اندکی پس از این، کتاب دیگری به نام «ما و میراث فلسفی» را سال ۱۹۸۰ نوشت. هرچند کتابی صرف در زمینه معرفتشناسی به شمار نمیآید اما به سان پلی است که دغدغههای نظری معرفتشناسی را به میراث عملی پیوند میدهد. پس جوانب نمودهای به کارگیری معرفتشناسی در نوشتههای الجابری کدامند؟ چگونه توانست پارهای از مفاهیم معرفتشناسی را بومی کند، مفاهیمی که زادگاه آنها، زمینههای معرفتی غربی هستند؛ آن هم در خوانش خود از میراث فلسفی عربی اسلامی؟
● منابع
تنها از طریق منابع و مراجع غربی میتوان پیدایش تفکر معرفتشناسی در مغرب (مراکش) اوایل دهه ۷۰ را درک کرد. این منابع سامانه مفهومی را تشکیل دادند که امروزه در زمینههای مختلف اندیشه فلسفی معاصر در مغرب به شکل گستردهای رواج یافته است. همانگونه که این سامانه به عنوان سازوکارها و مفاهیم اجرایی برای موشکافی پارهای از مسائل مربوط به میراث فلسفی به کار رفتند. همانگونه که الجابری به آن دست یازید. مسالهای که باعث شد مفاهیم تناقض در معرفتشناسی به عنوان اجزای پایهگذار در چارچوب تناقض در میراث نمایان شوند. پس عواملی که باعث پیدایش چارچوب نظری تفکر معرفتشناسی در مغرب (مراکش) شدند، کدامند؟ و فرآیند بومیسازی مفاهیم و ابزارهای برگرفته از زمینه معرفتشناسی غربی درون سپهر معرفتی فرهنگ مغرب به طور کلی و بخصوص در زمینه سنت چگونه صورت گرفت؟
حقیقت این است که مهمترین تجربهای که زیر بنای اقدامات معرفتشناسی در حوزه معرفتی در مغرب به طور کلی و بویژه تعامل ابزاری الجابری با معرفتشناسی بود، خود را در آثار دانشمند معرفتشناس فرانسوی روبر بلانشی در پروژه عقلانیت معاصر در مقابل عقلانیت سنتی نشان میدهد. او فلسفه رئالیسم (واقعگرایی) را در ۲ کتاب خود مورد انتقاد قرار داد: نخست در کتاب دانش فیزیکی و واقع که سال ۱۹۴۸ منتشر شد و کتاب دوم دانش معاصر و عقلانیت که به سال ۱۹۶۷ وارد بازار شد. بلانشی در کتابهایش کوشید پروژه فلسفه عقلانیت جدید و عقلانیت کارکردی و عقلانیت ریاضی را پایهریزی کند که ارزشهای معرفتی جدید انقلاب علمی معاصر را مد نظر داشته باشد.
همچنین نگرش عقلانی جدید نزد بلانشی با انتقاد او از سه جریان فلسفی همستیز نمایان میشوند که میخواست از هر سه درگذرد: عقلانیت سنتی و رئالیسم و پوزیتیویسم (اصالت تحصل). او در این انتقادها آنها را بیانگر فلسفه صحیح این زمانه نمیداند. واقعیت این است که درک پروژه بلانشی، نشدنی است مگر از خلال تلاش فلسفههای عقلانی جدید که میکوشند در اشکالهای کلی خود، تجدیدنظر کنند تا با دستاوردهای انقلاب علمی سازگار باشند. از سوی دیگر، بودن فلاسفهای همانند باشلار وبرانشفیک در پروژه بلانشی در ۲ شکل آن هم خوانش و تاویل و هم اشتراک در اصول و پایهها به روشنی حکایت از آن دارد که موضع بلانشی، موضعی فلسفی منزوی و یگانه نبود بلکه با تجربههای مشابه در حوزه فلسفی ومعرفتشناسی اندر کنش داشت.
● تجربه تاریخی دانشها
اهتمام ورزیدن به پیوند تاریخ دانشها و معرفتشناسی برجستگی ویژهای پیدا کرد، دلیل این مساله پیوند اندر کنش و هماهنگی در موضوع و اهداف این دو حوزه است. هر دو معرفت، علمی را مورد بررسی قرار میدهند و تاریخ علوم همیشه کارکرد خود را با پندار معرفتشناسی مشخصی اعمال میکند. و از آن جای که بایسته است برای برون آوری ارزشهای معرفتشناسی، شناخت علمی و به صحنه آوردن آن، تاریخ شناخت علمی را مد نظر قرار دهیم، در این صورت لازم است که معرفتشناس بر تاریخ دانشها استناد کند. از میان پروژههایی که گسترش چشمگیری در این عرصه داشتند، میتوان برای نمونه فلسفه گاستون باشلار را مرور کنیم.
این دانشمند بیهمتا با انقلاب علمی که از اواخر قرن ۱۹ آغاز شد و قرن ۲۰ را فراگرفت؛ زیست و تکانهای را که مفاهیم علمی و فلسفی به طور یکسان ایجاد کردند، از نزدیک دید و ملاحظه کرد که در پیشرفت به دست آمده در هر دو حوزه تفاوت وجود دارد: از یک سو جنبش تاریخ علوم با ثبات تاریخ فلسفه در سوی دیگر رودرروست. باشلار بر نمایاندن ارزشهای معرفتی تمرکز کرد که در گذران از پندارها و برداشتهای مطلق از فلسفه عقلانی سنتی نقش داشتند. در این صورت، شناخت به ساختها و مقولههای عقلی ایستا که خارج از زمان قابل استنباط هستند، تبدیل نمیشود بلکه در پیوستگی و تاریخ جریان مییابد و به مقتضای تغییراتی که در دانشها رخ میدهد، دچار دگرگونی میشود.
حقیقت این است که پروژه باشلاری با به کارگیری پارهای مفاهیم اصلی تکانههای در سطح تاریخ علوم همانند مفهوم گذران و گسست معرفتشناسانه ایجاد کرد که توجه معاصرانش را برانگیخت و آن را بارها تاویل کردند، اندیشمندانی همچون آلتوسر، روشنفکر مارکسیستی که مفهوم گسست را از او گرفت و آن را برای درک اندیشه مارکس و پیشرفت آن به کار برد، زیرا خوانش آلتوسر از مارکس باعث نمایاندن مفاهیم تشکیلدهنده تناقض تجربی و تحقیقی برای سنجش و بازیابی شد. بیشتر فلسفهها، دانشها را برای اهداف توجیهی به کار بردند که بیرون از اهداف کارکرد علمی بودند. حال آن که تاویلهای فلسفی از دستاوردهای علوم به هدف توجیه پارهای از ارزشها که از حوزه علوم بیرون هستند حقیقت علمی را منعکس نمیکند بلکه منعکسکننده اهداف ایدیدلوژیک عملی هستند. از نظر آلتوسر ازجمله کارکردهای بایندههای فلسفه ترسیم حد و مرز بین امور ایدیولوژیک از یک سو و آنچه علمی به شمار میآید، در سوی دیگر است یعنی نمایاندن اشکال و راههایی که ایدئولوژی نظری و عملی را به پهنه کارکرد علمی انتقال میدهد.
● تجریه میشل فوکو
آثار میشل فوکو ارزندگی بالایی در فلسفه معاصر پیدا کرد، چرا که بیانگر آخرین گرایشهای فلسفی است که اندیشه انسانی به آن دست یافت. آن هم پس از آن که این اندیشه برای مدتها به یکی از این دو سو گرایش داشت: نخست گرایش به ذات معین به اعتبار اینکه انگاره تامل فلسفی است و گرایش مخالف آن که تنها به پدیدههای قابل لمس و محسوس اهتمام میورزد و منجر به ظهور فلسفه پوزیتیویسم منطقی با انواع مختلف آن شد. اهمیت فوکو در ایجاد پرسش فلسفی جدید درباره ساختار معرفتشناسی حاکم در دوره مشخص بود که پیدایش علم و فلسفه ورزی در آن دوره را نشان میداد. کتاب کلمات و اشیا نخستین تطبیق گرایش ساختاری در حوزه پژوهش معرفتشناسی است. با فوکو بود که ساختارگرایی سرور پژوهش فلسفی شد.
از جمله مفاهیمی که ارزندگی ویژهای در کتاب کلمات و اشیاء دارد، مفهوم ایپستمه است که از امکانات و شروط تاریخی پیدایش دانشها و بررسی آنها در اشکال تجربتی خود پرده بر میدارد. آنچه ایپستمه بررسی میکند، عبارت است از مجموعه روابطی که توانایی پیدایش در دوره معینی از خلال مجموعه گفتمانها را دارند و زمینه را برای انواع معرفتشناسی وعلوم و... میگشایند. بر این اساس، اپیستمه =( شناخت) از نظر فوکو عبارت است از مجموعه روابطی که میتوان از آنها در مدت زمانی بین دانشها آگاهی پیدا کرد، هنگامی که سطح سازماندهی گفتمانی آن را واکاوی کنیم. در اینجا نوعی همانندگی بین ایپستمه و ساختار را میبینیم، بویژه در روابط آنها. ایپستمه ساختار ایستایی نیست بلکه با توجه به ارتباط آن با تاریخ دگرگونپذیر است. هر پایانه تاریخی تابع ایپستمه مشخصی است که با ایپستمه پیشین قطع رابطه میکند و تبدیل به مقدمهای برای ایپستمه آینده میشود. به همین دلیل، شکل ایستایی نیست که روزی پدید آید تا یکباره پنهان شود بلکه مجموعهای است از دودستگیها و تفاوتها و دور شدنها و تطابقات که بهطور پیوسته متحرک هستند و به عرصه میآیند و منحل میشوند.
با نگاهی به منابع اندیشه معرفتشناسی در مغرب (مراکش) نمایان میشود که تجربههایی که باعث شکلگیری گفتمان معرفتشناسی در آن شد؛ در جایگاههای جدیدی در اندیشه غربی مشخص میشود، آن هم براساس مراجعی که فرآیندهای تولید پندارها و تفکر در مفاهیم را میسازد. این همان تاثیری بود که اندیشه مغرب را از اوایل دهه ۷۰ متمایز کرد. بازتاب فرآیند سازگاری سامانه مفاهیم غربی با ویژگیهای اندیشه عربی معاصر نمایانگر تلاشهای نظریهپردازانهای است که هدفش بومیسازی مفاهیم در چارچوب رشتههای اندیشه جدید است.
● بومیسازی مفاهیم معرفتشناسی
محمد عابد الجابری اوایل دهه ۷۰ پژوهش معرفتشناسی را در کتاب مدخلی به فلسفه علوم در ۲ قسمت آغاز کرد که مجموعهای از متون و پژوهشها را در برمیگیرد که در حوزه معرفتشناسی ریاضیات و فیزیک اقدام به ترجمه آنها کرد. در همین حال، الجابری بر ارزش پژوهشهای معرفتشناسی در زمینه پیشرفت دانشها تمرکز کرد. علت این موضوع آن است که پژوهش در مسائلی که به بازنمود علوم و بیان موضوع و روشها و اهداف و روابط آن با دیگر علوم مرتبط است از جمله پژوهشهایی است که به حوزه فلسفه پیوند دارد و آشکار است که جداسازی اموری از میدان فلسفه برای بحث کردن درباره آن به صورت مستقل از سختترین موضوعات است بویژه اگر این مساله به جهان اندیشه و نظر برگردد نه به جهان ماده و واقعیت، زیرا ویژگی فلسفه این است که همیشه موضوعاتی را زیر نظر میگیرد و در خانههای جدید خود دنبال میکند و همرنگ آن میشود و با پیشرفتش پیشرفت میکند و با پیشرفت پژوهش در آن غنی میشود. این دقیقا همان راز ماندگی فلسفه به صورت پیوسته بوده که همیشه در حال اعاده است.
جایگاهی که الجابری در قسمت سترگ کتابش به متون بلانشی درباره روش تجربی و معرفتشناسی تکوینی ژان پیاژه و فلسفه نفی باشلار داد، بیانگر اهمیت نگرش فلسفی به علوم است. فلسفه در نگاه الجابری همیشه به علوم زمانه خود تکیه میکند و مسائل و اصول خود را از آن میگیرد. جای دیگری درباره اجبارهایی که عقبماندگی پژوهشها در جهان عرب به عرصه میآورد و منجر به ناتوانی از سیر در قافله همتایانش در غرب میشود؛ میپردازد؛ در دورهای که ما شدیدا به نوآوری خرد عربی و اعاده ذهنیت عربی نیازمندیم. به این ترتیب او بر این موضوع پافشاری میکند که دیدگاهی هدایت شده در زمینه نمایش و تحلیل و سنجش و بیان نظرات مورد نیاز است؛ دیدگاهی که مواد تشکیلدهنده و شاخصهای خود را از اندیشه ترقیخواه معاصر بگیرد، اندیشهای که علم و معرفت علمی را برای خدمت به انسان وقف کند تا آگاهی او را افزایش دهد و دیدگاههایش را تصحیح کند.
عبداللطیف فتحالدین
مترجم: رحیم حمداوی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
آمریکا ایران غزه مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس خلیج فارس دولت دولت سیزدهم شورای نگهبان حجاب لایحه بودجه 1403
روز معلم سلامت سیل تهران قوه قضاییه هواشناسی شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی شورای شهر تهران دستگیری پلیس
قیمت دلار بانک مرکزی خودرو سایپا قیمت خودرو قیمت طلا ایران خودرو دلار بازار خودرو مالیات تورم ارز
سریال تلویزیون سینمای ایران سینما موسیقی دفاع مقدس رسانه ملی تئاتر فیلم کتاب
رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه نوار غزه حماس روسیه عربستان یمن ترکیه نتانیاهو افغانستان اوکراین
فوتبال رئال مادرید پرسپولیس استقلال بایرن مونیخ سپاهان تراکتور لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی
هوش مصنوعی اینستاگرام اپل تبلیغات گوگل ناسا همراه اول آیفون ماه
کاهش وزن داروخانه مسمومیت سازمان غذا و دارو ویتامین قهوه خواب دیابت بارداری