پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چیستی عاشورا


چیستی عاشورا

عاشورا از دیرباز تجلی گر روز درگیری حق و باطل و روز فداکاری و جانبازی در راه دین و عقیده, شناخته شده است حسین ع در این روز با یارانی اندک ولی با ایمان و صلابت و عزتی بزرگ و شکوهمند, با سپاه سنگدل و بی دین حکومت ستمکار یزیدی به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایی و آزادگی مبدل ساخت

عاشورا از دیرباز تجلی‏گر روز درگیری حق و باطل و روز فداکاری و جانبازی در راه دین و عقیده، شناخته شده است. حسین(ع) در این روز با یارانی اندک ولی با ایمان و صلابت و عزتی بزرگ و شکوهمند، با سپاه سنگدل و بی‏دین حکومت‏ ستمکار یزیدی به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایی و آزادگی مبدل ساخت.

● مقدمه

روزها همچنان از پی هم می‌گذرند و دوباره محرم با آن حال و هوای سحرانگیزش از راه می‌رسد. دوباره عطر خوش حسینی به مشام می‌رسد و نوای «یاحسین» گوش جان را نوازش می‌دهد. زمزمه‌ای که همواره ورد زبان ملت ایران بوده و با نشأت گرفتن از زمزمه‌ها و نام حسین(ع) بود که توانستند چنان حوادثی را بیافرینند به طوری که با گذشت زمان هنوز فعل حسینی‌شان در اذهان حک شده باقی مانده است.

امام حسین ( ع ) به همراه ۷۲ تن از یاران صدیقش حماسه‌ای خلق کرد که حتی با یادآوری آن می‌توان به عظمت این نهضت حسینی پی برد و برای حرکتها و مبارزات ظلم‌ستیزانه بعدی، در طول تاریخ پس از امام(ع) و یارانش الگویی گشت. در باره رویداد عاشورا بسیار گفته و نوشته‏اند. باز هم جای گفتن و نوشتن باقی است، چرا که این رویداد از چنان ابعاد بزرگ و گسترده‏ای برخوردار است که هر چه بیش‏تر به تحلیل و بررسی آن پرداخته شود زوایای نوتر و تازه‏تری از آن آشکار خواهد شد. عاشورا نه یک حادثه که یک فرهنگ است، فرهنگی برخاسته از متن اسلام ناب که نقش حیاتی را در استحکام ریشه ها، رویش شاخه ها و رشد بار و برهای آن ایفا کرده است. عاشورا هیچ گاه در محدوده زمان و جغرافیای خاصی محصور نمانده است، بلکه همواره الهام بخش تشیع در راستای حرکت ها، جنبش ها و قیام های راستین شیعه ـ پل بسیاری از نهضتهای دیگر ـ در برابر کانون های ظلم و کفر و نفاق بوده است. قیام عاشورا از سال ۶۱ هجری تا امروز همچون چشمه‏ای جوشان و خروشان از آب زلال و گوارای خود تشنگان معرفت و حقیقت را سیراب کرده، و الهام‏بخش بسیاری از نهضت‏های حقّ علیه باطل بوده است. انقلاب اسلامی، به رهبری امام خمینی(ره) از عاشورا حسینی الهام گرفت. وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی(ره) نیز این مفاهیم را بیان می‌دارد که هر کس خود را بیشتر برای ظلم محیا کنید ، ظالم بیشتر می‌شود و اگر در برابر ظالم ایستادگی کنید ظلم از بین می‌رود. روحانیت شیعه همواره برای حراست از کیان فرهنگ عاشورا، نه فقط آن را در طول اعصار متمادی بازگو کرده است، بلکه حتی به بازسازی آن و پاسداری از ارزش های ناشی از آن پرداخته است. بازسازی مضامین و مفاهیم بلند فرهنگ عاشورا در هر عصر و زمانی به فراخور حال آن زمان، تأثیر بسیار شگرف و سازنده ای در راه پیشبرد اهداف مقدسی همچون نشر معارف و فرهنگ اسلام ناب، بر جای نهاده است. تاریخ شیعه گواه صادق و روشنی از این بازسازی‏ها است. این بار نیز آذرخشی دیگر از آسمان کربلا درخشید که نور آن مشعل فروزان راه حق طلبان و حقیقت جویان، و ابهت و صلای آن، در هم کوبنده الحاد و نفاق است. عاشورا رسالت بزرگی را بر دوش همه دینداران به ویژه آگاهان جامعه نهاده است. همگان پس از شناخت ابعاد آن موظف‏اند خود و جامعه خود را با آن مقایسه و از آن درس و عبرت بیاموزند، چرا که زنده بودن تاریخ به ترسیم و تصویب آن و سنجش خودمان با آن است. از این روی، سخنی هر چند کوتاه پیرامون اساسی‏ترین بعد این حادثه بزرگ است که در بخشی از آن تحت عنوان « عاشورا در محرم » که بر گرفته از موضوعات مختلف پیرامون این حادثه تاریخی خواهد بود بیان می گردد .

● تولد تاریخ

پنجاه سال از غروب آفتاب آسمانی وحی می‏گذشت و بیش از بیست سال بود که زمین و زمان از تابش خورشید قسط و عدالت محروم شده بود، پنجاه سال پیش از این، پیامبر اسلام(ص) رحلت فرموده بود و در طول این نیم قرن تنها چهار سال و نه ماه آفتاب عدالت درخشیده بود، دیگر هرچه بود سیاهی بود و ستم، ظلم بود و ظلمت، و هرچه عقربه ‌تاریخ پیشتر می رفت سیطره‌ سیاهی و ستم بیشتر می‏شد و این سیطره چنان باسرعت پیش می‏رفت که دیگر امید به نور نجاتی نبود، می‏رفت که نام قرآن و اسم اسلام نیز به فراموشی سپرده شود و این، یعنی محو حقایق و نابودی انسانیت و به باد دادن تمام زحمات و خدمات پیامبران و اصلاحگران تاریخ؛ به عبارت دیگر تحریف و تدفین تاریخ، تاریخی که رسولان حق، از آدم تا خاتم به آفرینش آن کمر همت بسته بودند و با تحمل سختیهای طاقت‏فرسا و با صداقت و صمیمیت فوق العاده خویش آن را ساخته بودند و چه میثم‏ها که در حراست از آن به سر دار نرفته و چه ابوذرها که به خاطرآن، شکنجه و تبعید نشده بودند و از همه مهمتر حضرت علی(ع) آن عین عدل و عرفان و انسان کامل در این راه مقدس شهید شده و با خون خویش و این ابرمرد، کسی جز امام حسین(ع) و این کار سترگ، جز با حماسه بی‏نظیر کربلا، نمی‏توانست باشد این کار با منبر و خطابه یا با نوشتن نامه و رساله تحقق نمی‏یافت، خون خـدا می‏بایست دین خدا را از نو زنده کند و با شهادت خویش حجاب از چهره‌ اهل تزویر بردارد . حضرت با آگاهی تمام به آخرکار وبا شوق واشتیاقی وصف ناپذیر به دیدار دوست به راه افتاد ورفت که کربلا راعرش عشق وعاشورا را قیامت قرآن وتولد تاریخ کند که کرد وحیرت آبادی را بنام کربلا تا ابد زنده وبالنده دربلندای ابدیت پدید آورد که هنوز هم که هنوز است جهانخواران وزورمداران وریا کاران تا نام کربلا وعنوان عاشورا را می شنوند خوابشان آشفته می شود و کربلا بزرگترین و مهیب‏ترین کابوسی است که خواب را بر چشم همه یزیدیان حرام کرده است .

● حسین بن علی ( ع )

امام سوم شیعیان،شهید کربلا و خون خدا،که نهضت عاشورا بر محور فداکاری و جان فشانی آن حضرت شکل گرفت و تاریخ بشری را سرشار از حماسه و ایثار کرد و درس آزادگی و عزت به انسان داد و با خون خویش که در کربلا ریخت،درخت اسلام آبیاری شد و امت مسلمان بیدار گشت. سومین امام معصوم، در سوم (یا چهارم) شعبان سال چهارم هجری در شهر مدینه دیده به جهان گشود. او دومین ثمره پیوند فرخنده حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه ( س ) دختر پیامبر اسلام (ص) بود. رسول خدا «ص» نام فرزند حضرت زهرا «ع» را «حسین» نهاد.وی مورد علاقه شدید پیامبر خدا «ص» بود و آن حضرت در باره او فرمود: «حسین منی و انا من حسین...»

حسین بن علی (ع) مدت شش سال از دوران کودکی خود را در زمان جد بزرگوار خود سپری کرد و پس از آن حضرت، مدت سی سال در کنار پدرش امیرمومنان حضرت علی (ع) زندگی کرد و در حوادث مهم دوران خلافت ایشان به صورت فعال شرکت داشت . پس از شهادت امیر مومنان حضرت علی ( ع ) (در سال ۴۰هجری) امامت به حسن بن علی «ع» رسید ، همچون سربازی مطیع رهبر و مولای خویش و همراه برادر بود . پس از انعقاد پیمان صلح،با برادرش و بقیه اهل بیت «ع» به مدینه آمدند . مدت ده سال در صحنه سیاسی و اجتماعی در کنار برادر بزرگ خود حسن بن علی (ع) قرار داشت و پس از شهادت امام حسن(ع) (در سال ۵۰هجری) بار امامت به دوش سید الشهدا قرار گرفت در آن دوران ده ساله که معاویه بر حکومت مسلط بود، امام حسین«ع»همواره یکی از معترضین سرسخت نسبت به سیاستهای معاویه و دستگیریها و قتلهای او بود و نامه‏های متعددی در انتقاد از رویه معاویه در کشتن یاران وفادار به حضرت علی «ع» بودند و پیرامون اعمال ناپسند دیگر او نوشت.

در عین حال،حسین بن علی «ع» یکی از محورهای وحدت شیعه و از چهره‏های برجسته و شاخصی بود که مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه اموی از نفوذ شخصیت او بیم داشت . با مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری ، یزید به والی مدینه نوشت که از امام حسین«ع»به نفع او بیعت بگیرد . اما سید الشهدا که فساد یزید و بی‏لیاقتی او را می‏دانست، از بیعت امتناع کرد و برای نجات اسلام از بلیه سلطه یزید که به زوال و محو دین می‏انجامید ، راه مبارزه را پیش گرفت.از مدینه به مکه هجرت کرد و در پی نامه نگاریهای کوفیان و شیعیان عراق با آن حضرت و دعوت برای آمدن به کوفه،آن امام ابتدا مسلم بن عقیل را فرستاد و نامه‏هایی برای شیعیان کوفه و بصره نوشت و با دریافت پاسخ کوفیان در بیعتشان با مسلم بن عقیل،در روز هشتم ذیحجه سال ۶۰ هجری از مکه به سوی عراق،حرکت کرد. پیمان‏شکنی کوفیان و شهادت مسلم بن‏عقیل، اوضاع عراق را نامطلوب ساخت و سیدالشهدا که همراه خانواده، فرزندان و یاران به سوی کوفه می‏رفت، پیش از رسیدن به کوفه در سرزمین «کربلا» در محاصره سپاه کوفه قرار گرفت . تسلیم نیروهای یزیدی نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمین،مظلومانه و تشنه کام، همراه اصحابش به شهادت رسید،از آن پس،کربلا کانون الهام و عاشورا سرچشمه قیام و آزادگی شد و کشته شدن وی،سبب زنده شدن اسلام و بیدار شدن وجدان‏های خفته گردید.

● تداوم عاشورا

دیگر بار، محرم فرا رسید و دلهای احرار و آزادگان جهان به سوی حسین‏بن‏علی(ع ) متمایل گشت و چشمانشان به واقعه عاشورا دوخته شد؛ واقعه ای که ۱۴۲۱ سال از وقوع آن می گذرد؛ اما هنوز، هر سال در سالگشت وقوع آن، نه تنها مسلمانان و شیعیان، بلکه تمامی آزادگان را به سوی خویش جلب می کند. آنچه در اولین نظر و مطالعه در واقعه عاشورا به چشم می خورد و جلب توجه می نماید ، انگیزه ماورای مادی این جنبش عظیم است. حسین بن علی(ع) از سر آغاز قیام خویش و حرکت از مدینه، و حتی قبل از آن، نه تنها به عدم پیروزی مادی خویش آگاه بود؛بلکه ازشهادت خود و اسارت خاندانش اطلاع و بارها،از طریق اخبار غیبی توسط پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) از شهادت خویش با خبر گشته بود و این نکته ای بود که افراد مختلف نیز در مواقف متعدد ، با او در میـــان می گذاشتند؛ اما او همچنان بر هدف خویش که انجام وظیــفه خطیر الهی و احیای دین و سنت نبوی بود ، اصرار می ورزید . از سوی دیگر این انگیزه و نیت خدایی قیام حسین (ع) و اصحابش در لحظه به لحظه این واقعه به چشم می‏خورد؛ از سبقت گرفتن اصحابش برای شهادت از یکدیگر گرفته تا جان باختن طفل ۶ ماهه امام حسین (ع) در راه حق و تا آخرین لحظات حیات امام حسین (ع) که نه تنها تمام هستی خود را در راه حق ، جانانه واگذار نموده است، بلکه هنوز هم خویشتن را تسلیم حق می داند و زیر لب زمزمه می کند: الهی رضا بقضائک، تسلیما لامرک، لا معبود سواک.

انگیزه الهی عاشورا که در آن ذره ای غیر خدا راه ندارد، سبب شده است که اهداف عاشورا و قیام اباعبدالله‏ الحسین(ع)، اهدافی مطابق فطرت و سرشت تغییر ناپذیر انسانی گردد. و مگر ممکن است که روزگاری از ایام زندگی بشر، انگیزه ظلم ستیزی و آزادی از قید و بند ظلم از صفحه جان آدمی خارج شود و یا عشق به مبدأ خلقت در میان آدمیان فراموش گردد. پس همین پیوستگی عاشورا و فطرت انسانی، خود سبب تضمین عاشورا، نه تنها پس از ۱۴ قرن، بلکه تا آخر زندگی بشر است. دامنه وسیع اثرات اجتماعی و فردی این قیام الهی که نه تنها پیروان سید الشهدا ( ع ) را تحت تاثیر قرار داده، بلکه سبب بیداری و تأثیر پذیری احرار و آزادگان جهان نیز گردیده است. ریشه های این فرهنگ و پیام جاودانه را در دل تاریخ مستحکم نموده است و تا زمانی که این اثرات عمیق و وسیع، در گستره تار یخ باقی و پا بر جاست، نام و یاد حماسه سازان کربلا نیز پایدار خواهد بود. از آنچه تاکنون مورد بررسی اجمالی قرار گرفت ، به وضوح مشخص می شود که فراموشی این واقعه عظیم، هرگز متصور نیست. اسلام از همان آغاز تبلیغ، اصلی‏ترین برنامه خویش را رهایی آدمی از قید طاغوت و بندگی و اطاعت غیر خدا، معرفی نمود و بر آن پافشاری نمود. به همین خاطر مستکبران و مشرکان که منافع خویش را در خطر می دیدند، و تعارض آشکار اسلام با اهداف و مطامع خویش را در یافته بودند، همواره بر آن تاختند. اما رهبری الهی پیامبراکرم(ص) و امدادهای الهی مانع به ثمر نشستن کوششهای آنان می شد. از طرف دیگر، مسلمین نیز آنان را دشمن آشکار دین خویش می‏دانستند و در راه مبارزه با آنان، هرگز کوتاه نمی آمدند. اما پس از رحلت رسول خدا(ص)، روش خویش را تغییر دادند و شروع به استحاله و تغییر تدریجی این دین الهی از درون و وارونه جلوه دادن تعالیم آن و افزودن خرافه به آن نمودند ؛ تا جایی که پس از رسول اکرم (ص)، رفته رفته تمام ارکان قدرت را به دست گرفتند و آنچه در عصر نبی گرامی اسلام (ص)، از انجام آن عاجز بودند ،امروز در زیر پوشش ظاهری اسلام و به نام دین، انجام می‏دادند و هرچه زمان گذشت، بخشهای بیشتری از دین خدا را زیر و رو کردند. با ذکر این مطلب، این نکته واضح و آشکار می گردد که قیام حسینی تنها در یک پیکار و ستیز میان اقلیت حق و اکثریت باطل ، خلاصه نمی شود ؛ بلکه خود چشمه جوشان معــرفتی و شناختی است و دارای یک پیام جاودانه الهی و انسانی و به وجود آورنده یک معیار ابدی است که در تمامی اعصار عمل نمودن به آن سبب کوتاه شدن دست مستکبران و ظالمان از دامان اسلام و انسانیت انسان می گردد . بر این اساس ، اسلام بقای خویش را مرهون مجاهدتهای سید الشهداست و این همان مفهوم حدیث نبوی است که « حسین منی و انا من حسین » امروز دشمنان هجوم همه جانبه خویش را به اسلام ادامه می دهند و تنها راه مبارزه با اسلام را تغییر اصول و مبانی اسلامی می‏دانند و از سوی دیگر هوا و هوس آدمی، همواره انسان را در بند خود اسیر می نماید .

پس امروز نیز ما به ماهیت پیام و قیام سیدالشهدا نیازمندیم تا اسلام اصیل و به دور از پیرایه را که پیامبر اسلام (ص) به عالمیان عرضه نمود را درک نماییم و آنرا حفظ کنیم و باورهای خویش را از هرگونه جهالت و ضلالت به دور نگه داریم و درون انسانی خویش را از بند برهیم تا بدین وسیله مقدمات برپایی نظام جهانی مبتنی بر عدالت و بر پایه تعالیم جهان شمول اسلام را فراهم آوریم و راه را برای حکومت جهانی مهدی موعود (عج) هموار کنیم. در حقیقت، قیام حسینی در عصر حاضر و در فضای غبار آلود تبلیغاتی موجود، هر چه بیشتر مرز حق و باطل را تبیین می نماید و دوباره فطرت مدفون شده بشر را که در زندگی مادی غوطه ور است بیدار می کند. پس نه تنها نیاز بشر در عصر حاضر به قیام عاشورا از بین نرفته است، بلکه فزونی یافته است .

● عاشورا: حال و آینده

نسل امروز و آینده هنوز تشنه فضیلت و عدالت است و به دلیل سرخوردگی از تباهی‏ها به‏دنبال آرمان شهر اسلامی می‏گردد. اینان به نیرومندی و توانایی خویش برای به دست آوردن دنیایی بهتر و در نتیجه‏رستاخیزی مطلوب می‏اندیشد. جوان امروز در تلاش است تا از فرهنگ و ارزش‏های اسلامی انسانی‏به صورت بهینه بهره گیرد. این تفکر حیاتی‏ترین، اندیشه‏ای است که می‏تواند به‏بالندگی جامعه جوان امروز و آینده مدد رساند. همانگونه که می دانید صحنه عاشورا چنان آگاهانه در راه معشوق جان‏سپاری کردند که به قول امام خمینی(ره): «هر چه روز عاشورا سیدالشهدا سلام‏الله‏علیه به شهادت نزدیک‏تر می‏شد، افروخته‏تر می‏شد و جوانان او مسابقه‏ می‏کردند برای این که شهید بشوند، همه هم می‏دانستند که بعد از چند ساعت دیگر شهیدند. برای این که آنها می‏فهمیدند کجا می‏روند؛ آنها می‏فهمیدند برای چه آمدند؛ آگاه بودند که «ما آمدیم ادای وظیفه خدایی را بکنیم؛ آمدیم اسلام را حفظ بکنیم‏». امام خمینی(ره) رمز عزت مردم ایران، از ذلت و زبونی را، احیای حماسه‏های‏ عاشورایی می‏دانند و می‏فرمایند: «عاشورا را زنده نگهدارید که با نگهداشتن‏عاشورا کشور شما آسیب نخواهد دید.»

شجاعت‏ سیدالشهداء علیه السلام نه تنها همان زور بازو و قدرت و قوت بدنی و علم و آگاهی آن‏حضرت به آئین جنگ و نبرد و مدیریت و فرماندهی و به خاک انداختن دلیران ودلاوران صحنه کارزار بود، بلکه تمام اینها از روح قوی و خصیت‏بلند و حیات‏اعتقادی و اسلامی او نشات می‏گرفت. وقتی از او می‏پرسند از پیامبر حدیثی که خودت شنیده باشی نقل کن می‏فرماید: « ان الله یحب معالی الامور و یبغض سفسافها » خداوند کارهای بلند و گرامی رادوست می‏دارد و کارهای پست و زبون را دشمن می‏دارد.»

در این روایت امام حسین(ع) که از جد بزرگوارش نقل می‏کند، معلوم می‏شود روح بلندامام با امور پست جسمی سر و کار ندارد، سر و کارش با معانی عالی و بلند و باعظمت است. از دیدگاه اسلام همه حماسه‏های نژادی و قومی مذموم است و آن حماسه‏ای در اسلام‏ممدوح و پسندیده است که بر اساس عزت نفس، کرامت نفس، آزاد منشی و استقلال‏فرهنگی و اعتقاد دینی باشد و ننگ و ذلت و انحطاط و پستی را تحمل ننماید.

سیدالشهدا با الهام از آیات حماسی قرآن هم چون آیه شریفه «لله العزه ولرسوله و للمومنین‏» و آیه «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» و بااستفاده از زندگی حماسی و سیره عملی رسول خدا(ص) و امیرالمومنین علیه السلام‏و حماسه‏های زهرای اطهر وامام حسن مجتبی(ع) به احیای انسان‏های مرده زمان‏پرداخت و شخصیت معنوی مسلمانان را بیدار کرد و اسلام را تجدید حیات بخشید و درملت اسلام در تمامی قرون و اعصار حماسه و غیرت ایجاد کرد، حمیت و شجاعت و سلحشوری به وجود آورد و برای تمام نهضت‏ها و انقلاب‏های دنیا سوژه و سرمایه‏ بی‏نظیری شد و به آنها آموخت که ترس‏ها، زبونی‏ها، بردگی‏ها، چاپلوسی‏ها، بیگانه‏پرستی‏ها، همه و همه مولود از دست دادن خوی فطری و شخصیت انسانی است. رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه‏ای پیرامون روحیه حماسی و رفتار شجاعانه مردم شریف ایران و برکات آن می‏فرمایند: «رفتار شجاعانه همه مردم و مسئولان ایران، علت‏های دیگر را برای مقاومت دربرابر آمریکا تشجیع کرده است. اکنون دورانی که امریکایی‏ها خیال می‏کردند صاحب‏اختیار دنیا هستند و برای کشورهای گوناگون خط و نشان می‏کشیدند، سپری شده است واین همه به برکت‏شجاعت و نترسیدن ملت ایران از ابرقدرت‏ها حاصل شده است.» امروزه ملت‏های مسلمان سراسر دنیا در پرتو تعالیم حماسی حضرت اباعبدالله الحسین ( ع ) می‏روند تا در تاریخ معاصر تحولی ایجاد کنند. امروزه بیداری و آگاهی سیاه پوستان امریکا آن هم در پرتو تعالیم انسان ساز عاشورایی و رهنمودهای امام خمینی ( ره ) مایه بسی امید و بشارت است.

رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند: «سیاهپوستان آمریکا اعم از مسلمان ومسیحی در این تظاهرات مشت‏هایشان را گره کردند و فریاد «الله اکبر» سر دادندو به ترجمه سوره مبارکه حمد گوش فرا دادند این پیام قرآن بود که زیر چشم رژیم‏استکبار امریکا در دنیا پخش شد و این واقعیت نشان داد که با وجود مخالفت های‏امریکا پیام انقلاب اسلامی به مخاطبین آن در دورترین نقطه جهان رسیده است.»

رهبر معظم انقلاب بااشاره به حماسه‏های مردم شریف ایران و با قاطعیت تمام می‏فرمایند: « همه دولت‏ها اعتراف دارند که تنها ایران اسلامی است که با شجاعت در مقابل‏امریکا و اسرائیل ایستاده‏اند.»

به خاطر همان تعالیم عاشورایی است که هنوزشعارهای حماسی و پیام‏های بلند آن به گوش اهل دل می‏رسد که می‏فرمود: الموت اولی من رکوب العار والعار اولی من دخول النار انا الحسین بن علی آلیت ان لا انثنی حتی عیالات ابی امضی علی دین النبی ، «مرگ بهتر از پذیرفتن ننگ است و پذیرفتن ننگ بهتر از قبول آتش سوزان جهنم است‏من حسین فرزند علی هستم، سوگند یاد کرده‏ام که در مقابل دشمن سرفرود نیاورم. من از اهل و عیال پدرم حمایت می‏کنم و در راه آئین پیامبر کشته می‏شوم.»

روحیه‏ حماسی است که باعث می‏شود انبیاء الهی برای اجرای عدالت اجتماعی کوچکترین سازشی‏با مترفین و کفار نداشته باشند.

همین حماسه‏های صادقانه و مخلصانه بود که یک جاذبه واقعی و حقیقی در قلوب مردم‏مومن جهان ایجاد کرد که حرارت و سوزش آن هرگز به سردی نمی‏گراید و در زیر این‏آسمان کبود نمی‏توان نهضت و انقلاب اصلاحی را پیدا کرد که با حماسه‏های جاویدعاشورا آشنا نباشد.

آری «ان لقتل الحسین حراره فی قلوب المومنین لن تبرد ابدا» امام خمینی‏ ( ره ) «بزرگداشت‏شعائر عاشورایی‏» را مهم‏ترین رمز وحدت ملل مسلمان جهان می‏داند وتعالیم عاشورایی را ثمربخش‏ترین حماسه‏برای‏عزت‏مسلمین و ذلت و خواری کفار ومشرکین و نابودی استکبار جهانی به‏حساب آورده ومی‏فرماید: «همه باید بدانیم که آن چه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسی، مراسم‏عزاداری ائمه اطهار و به ویژه سید مظلومان و سرور شهیدان حضرت ابی عبدالله‏الحسین علیه السلام است که حافظ ملیت مسلمین به ویژه شیعیان اثنی عشرعلیهم صلوات الله و سلم می‏باشد.»

● عاشورا و زنان

زلال «عاشورا» در متن زندگی شیعه و در عمق باورهای پاک او جریان داشته و در طول چهارده قرن سیراب کننده جانها بوده است.

اینک نیز عاشورا پرگاری است که عشق را ترسیم می‏کند و کانونی است که ارزشها، احساسها، عاطفه‏ها، خردها و اراده‏ها برگردش می‏چرخند.

عاشورا از دیرباز تجلی‏گر روز درگیری حق و باطل و روز فداکاری و جانبازی در راه دین و عقیده، شناخته شده است. حسین(ع) در این روز با یارانی اندک ولی با ایمان و صلابت و عزتی بزرگ و شکوهمند، با سپاه سنگدل و بی‏دین حکومت‏ ستمکار یزیدی به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایی و آزادگی مبدل ساخت. عاشورا اگر چه یک روز بود، اما دامنه تاثیر آن تا ابدیت کشیده شد و چنان در عمق دلها اثر گذاشته است که همه ساله دهه محرم و به ویژه روز عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت‏به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت، حسین بن‏علی(ع) می‏گردد و حتی غیر شیعیان نیز در مقابل عظمت آن آزادمردان سر تعظیم فرود می‏آورند. عاشورا نشان دهنده معنای «حسین منی و انا من حسین‏» بود که دین رسول خدا ( ص ) با خون سید الشهدا آبیاری شد و به تعبیر امام خمینی(ره) عاشورا، قیام عدالت‏خواهان با عددی قلیل و ایمان و عشقی بزرگ در مقابل ستمگران کاخ‏نشین و مستکبران غارتگر بود. حماسه عاشورا را زنان و مردانی ساختند که مرگ سرخ و شهادت را بر زندگی ذلت‏بار ترجیح دادند تا گلواژه آزادی و آزادگی همواره در تاریخ سبز بماند. در این حماسه خونین بیشتر به نقش آفرین مردان و یارانی که در رکاب حضرت به فیض عظیم شهادت نایل شدند توجه شده است و نقش زنان کمتر مورد توجه بوده است. تنها در حماسه عاشورا از اسوه صبر و مقاومت زینب کبری (س) و نقش وی در پیام رسانی صحبت‏شده است و نقش دیگر زنان حماسه شعور و شرف و آزادگی مورد غفلت واقع شده است. زنان مسلمانان از بدو تولد اسلام به جهانیان نشان دادند که از آگاهی و شناخت و شعور برخوردارند و بر خلاف آنچه سردمداران دفاع حقوق زن می‏پندارند. در حقیقت نقش زنان در حماسه عاشورا همچون خود عاشورا جاوید خواهد ماند و آنان برای همیشه تاریخ پر بار شیعه بهترین الگوی ایمان و ایثار و اخلاص و فداکاری خواهند بود.

نقش زنان در حادثه خونبار عاشورا از ابعاد گوناگونی برخوردار است که به بعضی از آنها اشاره می‏شود:

۱) مشارکت در جهاد

۲) آموزش صبر

۳) پیام رسانی

۴) روحیه بخشی

۵) پرستاری

۶) مدیریت

۷) حفظ ارزشها

۸) تغییر ماهیت اسارت

۹) عمق بخشیدن به بعد عاطفی و تراژدیک کربلا

● الگو گیری ازعاشورا

تاریخ اسلام و شخصیت‌های برجستة اسلامی نیز برای مسلمانان در همة دوره‌ها الگو بوده است و تعالیم دین ما و اولیاء مکتب نیز توصیه کرده‌اند که از نمونه‌های متعالی و برجسته در زمینه‌های اخلاق و کمال، سرمشق بگیریم. در میان حوادث تاریخ، «عاشورا» و «شهدای کربلا» از ویژگی خاصّی برخوردارند و صحنه صحنة این حماسه ماندگار و تک‌تک حماسه‌آفرینان عاشورا، الگوی انسان‌های حق‌طلب و ظلم‌ستیز بوده و خواهد بود، همچنان که «اهل‌بیت ( ع )» بصورت عام‌تر، در زندگی و مرگ، در اخلاق و جهاد، در کمالات انسانی و چگونه زیستن و چگونه مردن، برای ما سرمشق‌اند. از خواسته‌های ماست که حیات و ممات ما چون زندگی و مرگ محمد و آل محمّد باشد: «اَللهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مَحَمَّدٍ »

امام حسین ـ علیه السّلام ـ حرکت خویش را در مبارزه با طاغوت عصر خودش، برای مردم دیگر سرمشق می‌داند و می‌فرماید: «فَلَکُمْ فی اُسوَةٌ» نهضت عاشورا، الهام گرفتة از راه انبیا، و مبارزات حقجویان تاریخ و در همان راستاست. استشهادی که امام حسین ( ع ) به کار پیشینیان می‌کند، نشان‌دهندة این الگوگیری است. هنگامی که حضرت می‌خواست از مدینه خارج شود، این آیه را می‌خواند: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ»، قبل از حرکت نیز در وصیتنامه‌ای که به برادرش محمد حنفیه نوشت و مبنا و هدف و انگیزة خروج را بیان کرد، از جمله تکیة آن حضرت بر عمل به سیره جدّ و پدرش و پیمودن همان راه بود و نهضت خود را در همان خطّ سیر معرفی کرد: «وَ اَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی و اَبی عَلِی بْنِ اَبی طالِبٍ» و سیرة پیامبر و علی ( ع ) را الگوی خویش در این مبارزه با ظلم و منکر دانست. این شیوه، تضمینی بر درستی راه و انتخاب است که انسان مبارز، از اولیائ دین و معصومین الگو بگیرد و برای کار خود حجّت شرعی داشته باشد. در سخنی دیگر، آن حضرت فرموده است: «وَلی وَ لَهُمْ و لِکُلِّ مُسلمٍ بِرَسُولِ اللهِ اُسْوَة و پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله »

را اسوة خود و هر مسلمان دیگر قلمداد کرده است. پیامبر اکرم ( ص ) ، دو فرزندش امام حسن ( ع ) و امام حسین ( ع ) را «امام» معرفی کرده است، چه قیام کنند، چه بنشینند: «اِبْنای هذا اِمامانِ، قاما اَوْ قَعَدا» پس از قیام عاشورا نیز در همان خطّ امام و اسوه و الگو بودن امام حسین ( ع ) بود و عمل آن حضرت برای امّت می‌توانست سرمشق و سرخط باشد و مبنای مشارکت پیروان امامت در مبارزه با حکومت یزیدی باشد، مبارزه‌ای که ریشه در جهاد همة پیامبران ربّانی و همة جهادهای مقدّس مسلمانان صدر اسلام در رکاب حضرت رسالت داشت.

در تاریخ اسلام نیز، بسیاری از قیام‌های ضد ستم و نهضت‌های آزادی‌بخش، با الهام از حرکت عزّت‌آفرین عاشورا شکل گرفت و به ثمر رسید. حتّی مبارزات استقلال‌طلبانة هند به رهبری مهاتما گاندی، ثمرة این الگوگیری بود؛ همچنانکه خود گاندی گفته است: « من زندگی امام حسین ( ع )، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده‌ام و توجّه کافی به صفحات کربلا نموده‌ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین ( ع ) پیروی کند »

قائد اعظم پاکستان، محمدعلی جناح نیز گفته است: « هیچ نمونه‌ای از شجاعت، بهتر از آن‌که امام حسین ( ع ) از لحاظ فداکاری و تهوّر نشان داد، در عالم پیدا نمی‌شود. به عقیدة من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی نمایند »

بارزترین نمونة آن، انقلاب اسلامی ایران بود که درس‌ها و الگوهای عاشورا، قوی‌ترین دستمایة جهاد مردم بر ضدّ طاغوت و دفاع رزمندگان در جبهة نبرد هشت ساله به شمار می‌رفت. نبرد و شهادت مظلومانه برای رسوا ساختن ظالم، عمل به تکلیف در شدیدترین حالاتِ تنهایی و بی‌یاوری، رها نکردن هدف حتّی با کمبود نفرات و شهادت یاران، همه و همه از ثمرات الگوگیری از عاشورا بود.

امام امّت، در اسوه بودن عاشورا برای نهضت پانزده خرداد می‌فرماید: « ملّت عظیم‌الشأن، در سالروز شوم این فاجعة انفجارآمیزی که مصادف با پانزده خرداد ۴۲ بود، با الهام از عاشورا آن قیام کوبنده را به بار آورد. اگر عاشورا و گرمی و شور انفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و سازماندهی واقع می‌شد. واقعة عظیم عاشورا از ۶۱ هجری تا خرداد ۴۲ و از آن تا قیام عالمی بقیة‌ الله اروحنا لمقدمه الفداء در هر مقطع انقلاب‌ساز است. » سزاوار است که نهضت عاشورا از ابعاد مختلف، مورد بازنگری دقیق قرار گیرد و شیوه‌های مبارزه، خطوط اصلی تبلیغ، عوامل ماندگاری یک حرکت انقلابی و ثمربخشی آن در طول سالیان متمادی، و درس‌هایی که برای به حرکت درآوردن ملّت‌های خفته و خمود در آن نهفته است، تبیین گردد و عاشورا به یک «مکتب» و «دانشگاه» تبدیل گردد.

● پیام عاشورا

«السلام علیک یا ثارالله و ابن‏ثاره و الوتر الموتور»

عاشورای سال ۶۱ ه.ق فرا رسید ، و سید الشهداء(ع) که همراه پاکباختگان دین خدا به صحرای کربلا آمده بود، در آفتاب سوزان ظهر عاشورا همچون نگین انگشتری در محاصره دشمنان اسلام و قرآن قرار گرفت. حسین بن‏علی ( ع ) با دلی آرام، قلبی مطمئن و روحی بلند در برابر همه سردمداران کفر و مزدورانشان ایستاد و پیام عاشورا را چنین ابلاغ کرد:

الف) آزادی و آزادگی

در بامداد عاشـــــورا، که دشمنان بر گرد سید الشهداء امام حسین ( ع ) حلقه زده بودند به حضرت پیشنهاد بیعت‏ با یزید کردند و امام(ع) فرمودند : لا والله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا اقر اقرار العبید. نه، به خدا سوگند، دستم را چون فردی خوار پیش شما دراز نمی‏کنم و چون بردگان ذلت و خواری را نمی‏پذیرم. در نزدیکی ظهر عاشورا سید الشهداء پیام آزادی را تکرار کرد و فریاد برآورد: هیهات منا الذلة هرگز تن به ذلت نمی‏دهیم و زبونی و خواری از جمع ما دور است. در آخرین لحظات که پیکر پاره‏پاره‏ سید الشهداء بر روی زمین افتاده بود و خون خدا از رگهای بریده‏اش بیرون می‏زد و دشمنان از خدا بی خبر به سمت‏خیمه‏گاه اهل بیت ( ع ) یورش می‏بردند، در زیر لب این چنین زمزمه کردند : یا شیعة آل ابی‏سفیان ان لم یکن لکم دین و کنتم تخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم ای پیروان خاندان ابوسفیان، چنانچه دین خدا را کنار گذاشته‏اید و از روز رستاخیز نمی‏هراسید پس در دنیای خویش آزاده باشید.

ب) عرفان با دید حقیقت

با نزدیکتر شدن ظهر عاشورا ، تهدید سپاهیان دشمن افزونتر می شد ، وحشت و اضطراب زنان و اطفال خردسال را فرا گرفته بود و حسین بن علی ( ع ) فرزند برومند حضرت فاطمه(س) تنهایی را احساس می‏کرد. و در این میان سید الشهدا ( ع ) دستش را به سمت آسمان بلند کرد و با معبود خود این گونه سخن گفت: اللهم انت ثقتی فی کل کرب و انت رجائی فی کل شدة و انت لی فی کل امر نزل بی ثقة و عدة، کم من هم یضعف فیه الفؤاد و تقل فیه الحیلة و یخذل فیه الصدیق و یشمت فیه [به] العدو انزلته بک و شکوته الیک رغبة منی الیک عمن سواک ففرجته عنی و کشفته [و کفیتنیه] فانت ولی کل نعمة و صاحب کل حسنة و منتهی کل رغبة. بارالها، تو در هر اندوه و مشکلی مورد اعتماد منی; در هر سختی مایه امید و در هر امری که بر من وارد آید مورد اعتماد و پشتیبان من هستی. غمهایی سبب سستی قلب می‏شود و راه چاره‏اندیشی را بر انسان می‏بندد، در آن هنگام دوستان انسان را رها می‏کنند و دشمنان به نکوهش می‏پردازند; چه بسیار چنین غمهایی که به درگاه تو روی آوردم، به تو شکایت کرده، از دیگران روی گرداندم و تو آن غمها را بر طرف ساختی. پس تو عطا کننده هر نعمت، صاحب هر خیر و نیکی و پایان هر آرزو و امیدی.

ج) نماز نیایش

هنگام اذان ظهر فرا رسید. یکی از یاران مخلص امام در ظهر عاشورا پیشنهاد اقامه نماز جماعت کرد، حضرت فرمودند: وقت نماز فرا رسیده است، خداوند تو را از نمازگزارن قرار دهد. آنگاه نماز را آغاز کرد و نزدیک به نیمی از مجاهدان از فیض جماعت آن حضرت کامیاب شدند. اقامه نماز در صحنه کربلا، به عنوان بالاترین پیام عاشورا، در زیارات منقول از ائمه اهل بیت(ع) مورد تاکید قرار گرفته است. زائران امام حسین(ع) به پیروی از معصومان(ع) در زیارت آن حضرت به این حقیقت والا اشاره می‏کنند و می‏گویند: ... اشهد انک قد اقمت الصلاة...

د) ایستادگی حق در برابر باطل

در روز عاشورا، حلقه محاصره دشمنان لحظه به لحظه تنگ‏تر می‏شد و سختیهایش فزونی می‏یافت. در آن هنگام، که تشنگی بر زنان و اطفال روی آورده، یاران یکی پس از دیگری شربت‏شهادت می‏نوشیدند و خویشاوندان نزدیک و فرزندان حضرت در خون خویش دست و پا می‏زدند. امام(ع) آن سنگدلان از خدا بی‏خبر را مخاطب ساخت و فرمودند: تبا لکم ایتها الجماعة و ترحا افحین استصرختمونا و لهین متحیرین... .

الا و ان الدعی بن الدعی قد رکزنی بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة یا بی الله ذلک لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و ...

در پایان امام(ع) اشعار فروة بن‏مسیک مرادی را قرائت کردندکه آمده است :

اگر شما را شکست دادیم از قدیم چنین بوده‏ایم و تازگی ندارد اگر با شکست رو به رو شدیم باز مغلوب نشده‏ایم پیروزی در هر حال با جبهه حق است ما با ترس خوی نگرفته‏ایم اگر کشته شویم سرنوشت، شهادت در راه خداست.

ه) سجده کردن در برابر حق و حقانیت

بالاترین پیام سیدالشهداء، در روز عاشورا، تسلیم در برابر خداوند سبحان بود. یاران آن حضرت نیز چنین بودند و در برابر امام خویش می‏گفتند: انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامة من تا روز قیامت، با هر که با شما [معصومان] سازش کند، سازش می‏کنم و با هر که بر شما [معصومان] سر جنگ داشته باشد می‏جنگم. یاران امام(ع) ظهر عاشورا، بعد از به جای آوردن نماز ظهر، گویا بیعتی دیگر کردند و بر تسلیم بودن خویش در برابر فرماندهی چنین تاکید کردند: نفوسنا لنفسک الفداء و دماؤنا لدمک الوقاء فوالله لا یصل الیک و الی حرمک سوء و فینا عرق یضرب; جانهای ما فدای جان تو باد [ای پسر فاطمه] و خونهای ما فدای خون پاک تو باد. سوگند به خدا، تا وقتی جان در بدن داریم، هرگز به تو و اهل حرمت گزندی نخواهد رسید. سالار شهیدان با توجه به مصایب سنگینی چون در خون غلتیدن یاران، برادران و فرزندان و نیز جراحات فراوان پیکرش چهره بر خاکهای گرم کربلا نهاد و حدیث عشق به خدا و تسلیم در برابر خالق را چنین زمزمه کرد:

صبرا علی قضاءک یا رب، لا اله سواک یا غیاث المستغیثین، مالی سواک و لا معبود غیرک، صبرا علی حکمک یا غیاث من لا غیاث له، یا دائما لانفاد له یا محیی الموتی یا قائما علی کل نفس بما کسبت احکم بینی و بینهم و انت‏خیر الحاکمین.

خدایا، در برابر قضا و حکم حتمی‏ات صبر پیشه می‏کنم. خالقی جز تو نیست; ای یاور یاری‏جویان، غیر از تو یاوری ندارم و جز تو معبودی نیست. حکم تو را می‏پذیرم، ای فریادرس کسی که فریادرسی ندارد; ای جاودانه‏ای که پایانی ندارد، ای زنده‏کننده مردگان و ای قیومی که بر اعمال همه افراد نظارت داری، تو خود میان من و دشمنانت قضاوت کن; تو بهترین داورانی.

نویسنده: محمـدرضا تارتار

پی‏نوشتها:

۱ـ بنگرید : ادب الحسین وحماسه ، ص۱۲۲-۱۲۱، به نقل ازلهوف سید ابن طاووس ومقتل خوارزمی ونیز همان کتاب ادب الحسین … ص۲۸، ۱۰۵-۱۰۴ونیز بلاغه الحسین ، ص ۱۴۴و ۱۵۷و…

۲ ـ بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۲۶۰، ح ۴۱; زیارت بر اساس دستور امام جعفرصادق(ع) است. ترجمه جمله فوق چنین است: سلام و درود بر تو ای خون خدا و ای پسر خون خدا و ای کشته تنهایی که انتقام خونت گرفته نشده است.

۳ ـ بحارالانوار، ج ۴۵، ص‏۷; در کتبی چون مناقب ابن شهر آشوب جمله آخر را چنین نقل کرده‏اند... و لا افر فرار العبید. همانند بردگان از پیش شما فرار نخواهم کرد. (مناقب آل ابی‏طالب، ابن شهر آشوب مازندرانی، ج ۴، ص ۷۵; الکامل فی التاریخ، ابن‏اثیر، ج ۴، ص‏۶۳; اعلام الوری; اعلام الهدی، الطبرسی، ص ۲۳۸) ، ص ۵۱

۴ ـ صحیفه نور، ج‏۱۵، ص‏۵۵ ، ص ۲۰۵

۵ ـ کامل ابن اثیر، ج ۴، ص ۶۰ - ۶۱; ارشاد مفید، ص‏۲۱۷; بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴.

۶ ـ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۱; املهوف علی قتلی الطفوف، سید بن‏طاووس، ص ۱۶۵.

۷ ـ .بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۲۶۰.

۸ ـ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۸; ص‏۸۳، ح ۱۰; املهوف علی قتلی الطفوف، سید بن طاووس، ص‏۶ - ۱۵۵.

۹ ـ مقتل الحسین(ع)، مقرم، ص ۵ ، ۳۰۴ ، ۳۷۵

۱۰ ـ کتاب پرتوی از عظمت‏حسین(ع- تالیف لطف الله صافی، ص‏۲۱۷ ۲۰۱.

۱۱ ـ منافقون، آیه‏۸.

۱۲ ـ نساء، آیه‏۱۴۱.

۱۳ ـ روزنامه رسالت،۲۳/۷/۷۴.

۱۴ ـ روزنامه جمهوری اسلامی،۲۷/۷/۷۴ ، ۱۳/۲ /۷۵

۱۵ ـ مستدرک الوسائل، ج‏۲، ص‏۲۱۷.

۱۶ ـ صحیفه نور، ج‏۲۱، ص‏۱۷۳.

۱۷ ـ صحیفه نور. ج‏۹. ص‏۵۷

۱۸ ـ همان. ج ۱۴. ص ۲۶۵ ،

۱۹ ـ عوالم (امام حسین) ص‏۳ و ۴

۲۰ ـ حیاة الامام الحسین، ج‏۳، ص ۳۷۸.