یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

مروری بر وضعیت پخش فیلم های خارجی در ایران


مروری بر وضعیت پخش فیلم های خارجی در ایران

جهان امروز جهان تصویر است عصری که از آن با عنوان عصر انفجار اطلاعات یاد می شود و عصاره اش تصویر است به عبارتی جذابترین موثرترین کارآمدترین و ماندگارترین شیوه بیان و ارائه اطلاعات به مخاطبان در هزاره سوم تصویر است روانشناسی مدرن نیز بیانگر این واقعیت است که تاثیراتی را که تصویر بر ذهن انسان می گذارد قابل مقایسه با هیچ گفتار و کلامی نیست

جهان امروز جهان تصویر است عصری که از آن با عنوان عصر انفجار اطلاعات یاد می شود و عصاره اش تصویر است . به عبارتی جذابترین موثرترین کارآمدترین و ماندگارترین شیوه بیان و ارائه اطلاعات به مخاطبان در هزاره سوم تصویر است . روانشناسی مدرن نیز بیانگر این واقعیت است که تاثیراتی را که تصویر بر ذهن انسان می گذارد قابل مقایسه با هیچ گفتار و کلامی نیست .

بی شک عمده ترین مصداق تصویر در عصر حاضر سینماست که امروزه در جهان کوچک شده عصر ارتباطات به یکی از مهم ترین رسانه های شکل دهنده افکار عمومی بدل شده است . سینما یک وسیله القاگر و ارتباطی است که با بهره گیری از جادوی تصاویر متحرک به همراه کلام و موسیقی به یک پدیده تاثیرگذار در زندگی بشر تبدیل شده است .

هنر صنعت سینما در طول بیش از یک قرن تجربه با تغییر و تحولات گسترده و عمیقی روبرو بوده است . شاید در روزگاران دور تنها تلقی مردم از رفتن به سینما و به تماشا نشستن یک فیلم در پرکردن اوقات فراغت خلاصه می شد اما تاثیرات شگرفی که این ابزار دوران مدرن بر ذهن و روح مخاطبان خود گذاشته متفکران و اندیشمندان را به این یقین رسانده که سینما ابزار استراتژیک مهمی است که از طریق آن می توان به انتشار و القای باورها و اندیشه ها پرداخت . از این رو است که اختراع سحرانگیز « برادران لومیر » با قدرت تاثیرگذاری خارق العاده و ظرفیت های فراوانش به عنوان یکی از مهمترین کانال های ارتباطی با مردم متفکران را بر آن داشته تا در راه تحقق اهداف خود از این ابزار نیز بهره کامل را بگیرد.

امروزه به مدد شبکه های مختلف ویدئویی پرده سینماها و شبکه های مختلف صدا و سیما شاهد به نمایش درآمدن انبوهی از تولیدات کشورهای مختلف دنیا هستیم که هر یک تلاش می کنند تا همچون سفیرانی فرهنگی باورها عقاید و الگوهای خود را به مخاطبانشان در سراسر دنیا از جمله مردم ایران انتقال دهند. همین موضوع باعث شده تا مسئولان سازمان ها و دستگاه های مختلف که هر یک به نحوی با این پدیده در تعامل هستند توجه و عنایت ویژه ای نسبت به آثاری که قرار است در اختیار مخاطبان ایران قرار گیرد داشته باشند. اما اینکه توجه مسئولان تا چه حد بر اساس واقعیت های موجود فضای فرهنگی کشور و نیازسنجی مخاطبان برنامه ریزی شده و دقیق است پرسشی است که پاسخ آن نیاز به تحلیل و بررسی بیشتر دارد.

بیست و ششمین جشنواره بین المللی فیلم فجر میزبان تعداد زیادی از آثار شناخته شده از سراسر جهان در بخش های مختلفی چون جام جهان نما (مسابقه فیلم های بلند و کوتاه سینمای بین الملل ) و جلوه گاه شرق (مسابقه سینمای آسیا) بود. میزبان بودن به طور خودکار امتیازهایی به همراه دارد که استفاده درست و اصولی از آنها می تواند اهداف از پیش تعیین شده ای را تحقق بخشد. مروری بر فیلم های خارجی شرکت یافته در این دوره از جشنواره به یقین می تواند در قضاوت جشنواره تاثیرگذار باشد. گفتنی است که برخی آثار شرکت یافته در جشنواره از شبکه های مختلف سیما نیز به نمایش در می آیند که اهمیت موضوع را چند برابر می کند.

▪ غیر قابل انتشار

ـ تولید : آمریکا و کانادا کارگردان : برایان دی پالما

فیلم با نمایش موقعیت سربازان آمریکایی بر روی پل ورودی شهر سامره از جوانب مختلف آغاز می شود. گرمای شدید تجهیزات انفرادی پوشش کامل لباس نظامی و کلاه کاسکت بر سر هر یک از آنان حکایت از وضعیت عصبی و نگران سربازان دارد. خودروها به پست های مکرر ایست بازرسی می رسند. انفجارهایی در فاصله دورتر انجام می گیرد. تیراندازی سربازانی که به یک خودروی شخصی حامل بیمار صورت می گیرد. در آسایشگاه سربازان مدام از خاطرات قبل از جنگ از گذشته خود در آمریکا و ازماموریت هایی که انجام داده اند حرف می زنند. یکی از سربازان با زن خود در نیویورک چت می کند و مرتب از اوضاع روزانه گزارش می دهد.

سربازان ایست بازرسی که هر روز دو دختر عراقی ۱۲ و ۱۴ ساله را هنگام رفتن به مدرسه می بینند بعد از فراغت از خدمت روزانه و تنها از روی تفریح به خانه آنها وارد می شوند و سپس از روی ترس مجبور به تیراندازی می شوند. بر روی تصاویر مستندگونه فیلم گفتار متن اضافه شده و موقعیت سربازان گرفتار آمریکایی برای بینندگان شبکه تلویزیونی گزارش می شود.

غیر قابل انتشار بعد از سه سال از افشای شیوه های ضد بشری زندان ابوغریب ساخته شده است و چیزی بیش از یک بیانیه ساختگی جهت برانگیختن حس ترحم بر احوال سربازان گرفتار شده آمریکایی ارائه نمی دهد. سربازان از کشته شدن دوستان شان می گویند تا احساس همدردی مخاطبان را برانگیزند. در این فیلم خشونت آمریکایی اگر دیده می شود از روی ایجاب رو در رویی با دشمن نامرئی است . در بین عراقی ها کسی با استانداردهای شهروند متمدن آمریکایی دیده نمی شود و تنها بچه های مدرسه ای هستند که با سربازان شوخی می کنند که آن را هم گفتار متن وسیله ای برای به دام انداختن آمریکایی ها توجیه می کند. در این فیلم هیچ افسر آمریکایی دیده نمی شود که فرمان کشتار بمباران های هوایی و ... را صادر کند. گفتار متن باز هم از اخبار کنگره آمریکا می گوید که به ارتش فشار وارد می آورد تا با اعلام جدول زمانی تعیین شده عراق را ترک کند.

بعد از حرکت های مردمی در شهرهای بزرگ آمریکا مادر یکی از کشته شدگان جنگ در عراق رهبری اعتصاب ها و حرکت اعتراض آمیز را برعهده گرفت . اقشار مختلف مردم آمریکا به ویژه پدران مادران و همسران کسانی که در عراق می جنگند دولت جنگ طلب جورج بوش را با بحران مواجه کردند. طبق سنت معمول نظام سیاسی آمریکا حزب مخالف (دموکرات ) با دادن وعده هایی به مردم و دعوت به آرامش از آنان حرکت های مردمی را خنثی می کند و متعاقب آن سری فیلم های « غیر قابل انتشار » و ... در کارکرد یک سوپاپ اطمینان ساخته شده و شبکه های مختلف تلویزیونی بمباران خبری را شدت می بخشند.

تاکنون ده ها فیلم و کتاب تاریخی از عملکرد پنتاگون و سیا توسط هالیوود پخش شده اند که بمباران اتمی شهرهای ژاپن و کشتار با آلمانی V و ۲ V بمب ها و گلوله های آتش زا را توجیه می کنند . آنها مدعی اند که اگر آمریکا آن کشتارها را انجام نمی داد موشک های ۱ لندن و شهرهای دیگر را نابود می کردند و ... از اینکه در داخل آمریکا نمایش فیلم « غیر قابل انتشار » را محدود به سالن هایی کرده اند ازهمان نوع مخالفت های حزبی و اغلب حساب شده است که در طی سال های پیشین با فیلم های به شدت آمریکایی مایکل مور صورت می گرفت .

▪ آلکساندرا

ـ تولید : روسیه و مکزیک کارگردان : آلکساندر سوخوروف

آلکساندرا که دو سال پیش شوهرش فوت کرده است سوار قطار شده و از پترزبورگ راهی چچن می شود تا در اردوگاه از تنها نوه اش دیدن کند. آلکساندرا با کنجکاوی به قسمت های مختلف اردوگاه از آشپزخانه تا اسلحه خانه آسایشگاه محوطه استقرار نیروهای زرهی محل تمرین واحدها و ... مراجعه می کند و موقعیت ها را به خوبی به حافظه خود می سپارد. در بیرون اردوگاه او با پسر جوانی از اهالی چچن دیدار می کند واجازه می دهد خواسته هایش را بگوید. جوان چچنی دو آرزو دارد یک رفتن به پترزبورگ و دیگری به مکه . آلکساندرا به وی امکان رفتن به پترزبورگ را می دهد اما در مورد سفر به مکه هرگز.

پیرزن موقع خارج شدن از دروازه با انبوهی از درخواست سربازان روبرو می شود. کلوچه سیگار شکلات و ... او در بازارچه که اغلب فروشندگانش زنان چچنی هستند با ملیکا و دیگران آشنا می شود. آلکساندرا در اردوگاه شب را سر می کند. با دنیس (نوه اش ) یکی از افسران اردوگاه دیدار می کند و او را ترغیب به زن گرفتن می کند. دنیس بعد از مقاومت های نظامی گرانه اش موافقت می کند. آلکساندرا درنظر دارد یکی از دختران چچنی را که در خانه ملیکا دیده بود برای دنیس بگیرد. اردوگاه آماده عملیات شده واحدها به سرعت اما با نظم اردوگاه را ترک می کنند. آلکساندرا برای خداحافظی نزد زنان چچنی می رود و با آنهایی که دوست شده است قرار پذیرایی در خانه اش در پترزبورگ را می گذارد.

قرارگاه های چوبی و موقت سربازان ۱۹ ـ۲۰ ساله کارهای تکراری روزمره بی پولی و ... مردم را موجوداتی محکوم به از دست دادن بهترین سال های زندگی شان نشان می دهد. افراد همه رنگ و بوی یکدیگر را گرفته اند. جنگ و صلح جوانی آنها را می فرساید ویکنواختی زندگی از آنها پیرسالی زودرس را ترسیم می کند. یورش آخرین تانک ها توپ ها زره پوش ها و کامیونهای حامل سربازان چرایی بودن آنها را در آن اردوگاه پرت و دور افتاده از شهر ضروری می نماید. از وجوه بارز فیلم آلکساندرا همانند فیلم آمریکایی « غیر قابل انتشار » عدم حضور افسران مقابل دوربین است . سربازان موجوداتی دوگانه بین ملت و دشمن اند بنابراین مقامات نظامی مصون از عواقب نظامی گری نشان داده می شوند. از طرفی تکیه فیلم بر مردانه بودن جنگ هاست که مثلا هر زنی در هر کجای دنیا مخالف جنگ است .

آلکساندرا با زنان چچنی دردیدار اول دوست می شود و ادامه دوستی شان پی گرفته شده و پایدار نیز خواهد ماند. نگاه کارگردان باز هم تبرئه سربازان روسی است . آنهایی که در بی پولی جوانی خودشان را برای امنیت و رفاه مردم چچن می فرسایند. حرکت آخرین ستون های زرهی و پیاده کاربردی دوگانه دارد. اول اینکه نیروهای روسی در صورت تحمیل جنگ و عملیات پارتیزانی از اردوگاه شان بیرون می آیند . دوم اینکه بهره برداری از نوع یازده سپتامبر ۲۰۰۱ آمریکا در روسیه هم با گروگان گیری در مسکو پشتوانه به اصطلاح جنگ های پیش دستانه است . دی پالما و سوخوروف چه آگاهانه و چه ناآگاهانه فیلمی با یک نگرش و کاربرد برای کشورشان ساخته اند. هر دو فیلم مستند گونه اند و بر عاطفه تماشاگر چنگ می اندازند.

▪ زندگی در ترس

ـ تولید: ویتنام نویسنده تدوین گر و کارگردان : بوی تاک چوین

تای سربازی در ویتنام جنوبی بوده و بعد از اعلام آتش بس به روستا نزد خانواده اش برگشته است . جرم اول او که مشترک میان هزاران نفر از ارتش ویتنام جنوبی تحت سلطه آمریکا بوده بخشوده شده است . برادر زن اول او که کمیسر منطقه ای است از گناه دوم تای (داشتن زن دوم ) نمی گذرد و به رغم التماس های خواهرش تلاش می کند تا تای را به مقررات سوسیالیستی ایالت در مورد افرادی که زن دوم می گیرند به دست قانون بسپارد.

تای به این نتیجه می رسد که باید زندگی خود را از راه خنثی سازی مین های بازمانده از دوران حضور ارتش آمریکا و فروختن شان به دلال ها با زن دومش از سر بگیرد که در همان حوالی است . تای دختر بچه شش ساله از زن اولش را به خانه زن دوم می آورد و کار را با یاد گرفتن از مردی که مین خنثی می کند تا در ازای آن مشروبات الکلی بخرد یاد می گیرد. نه ماه بعد در زایشگاه هم زمان هر دو زن تای وضع حمل می کنند و زن ها وجود یکدیگر را به رسمیت می شناسند. برادر زن سخت گیر تای با گذشت زمان و بالاتر رفتن سن با بیوه یک فرمانده کشته شده ازدواج می کند و از آزار دادن تای دست می کشد.

مشخصه های بارزی فیلم « زندگی در ترس » را از حیث انقلابی و استقلال طلب بودن ضد استعماری و عدالتخواه بودن تهی می سازد. این فیلم گرچه مین های کاشته شده در زمان جنگ با آمریکایی ها و فرانسوی ها را عامل خطر می نامد اما در عمل درصدد اثبات این مدعاست که بدون سلطه ابرقدرت ها نمی توان زندگی کرد. برجای ماندگان از استعمار مستقیم خارجی به علل مختلف با کینه ها حرص آز و بی رحمی و فقر در همه زمینه دست به گریبان هستند کل منطقه ای که دوربین فیلم آن را درمی نوردد همچنان در وضعیت ماقبل ارباب و رعیتی زندگی می کنند. ابزار تولید همان کج بیل ها و داس ها و ... یک قرن پیش در دستان مردم است . آثار تمدن از قبیل برق جاده مدرسه و غیره دیده نمی شود و به رغم سپری شدن سال ها از آتش بس بی سوادی و فقر بزه کاری و قاچاق و ... در همه جا گسترده است .

دراین فیلم ویتنام آمریکا را از ویتنام جنوبی اخراج کرده است و استقلال سیاسی و تمامیت ارضی خود را باز یافته است اما به همان اندازه به دست آوردن استقلال از آمریکا به اردوگاه مقابل یعنی شوروی و چین داده شده و تنها سلاح های مدرن دراختیار کسانی چون برادر زن تای قرار داده شده است تا مردم را در دسته های منظم در تشریفات و مناسبت ها و ... راه ببرند. کمونیست ها نه کارایی لازم برای پاک سازی میدان های مین را دارند و نه مردم را در این راه آزاد می گذارند تا بلکه زمین ها برای کشت محصول آماده گردد.

کمونیست هایی چون خانم « چوین » و برادر زن تای برای انجام تشریفات و سرکشی به هر جا که مردم زندگی می کنند موتورسیکلت و ... در اختیار دارند. زمانی هم که خانم چوین مردم را در صف های طویل به کار پاک سازی میادین مین می گمارند باز دهی شان صفر است . خانم چوین زمانی موفق می شود که جشن پیشرفت راه بیندازد و مردم را با پرچم هایی که بر سرچوبدستی بسته اند به کف زدن و هورا کشیدن وادارد که همان فرد بیکاره و الکلی به آنها کمک می کند و بالاخره جانش را هم به باد می دهد.

تمرکز فیلم بر روی نادانی رهبرانی است که به شعور آدمها اهمیت نمی دهند و تنها بخشنامه های حزبی را قرائت می کنند. از طرفی همین کمونیست ها هرازگاهی در برابر سمبل های بودایی مناسک دینی انجام می دهند وتنها در پیشگاه مردم صلابت فردی و اعتقاد راسخ به کمونیسم از خود بروز می دهند. از جنگ و صلح طبقه های حاکم با آمریکا و چین و ... تنها بدبختی هایش به مردم می رسد و البته نادانی رهبران حزب کمونیست که در آن شرایط بعد از سی سال جنگ با فرانسه و آمریکا (اکثر مردان در جنگ ها کشته شده و یا نقص عضو پیدا کرده اند) به راحتی از همکاری در ارتش آمریکا می گذرند اما از گناه گرفتن زن دوم نمی گذرند. از طرفی فیلم « زندگی در ترس » با نمایان ساختن رهبری کاذب کمونیست ها که در همه امور مردم دخالت می کنند و آنان را در فقر و بزه کاری و قانون گریزی فرو می برند زمینه های بازگشت نظام سرمایه داری لیبرال را به جای استعمار نظامی گرانه پیشین فرانسه و آمریکا هموار می کنند. در کل فیلم زندگی درترس ندامت نامه مقاومت در برابر لشکر کشی آمریکایی ها را به اذهان تماشاگران متبادر می سازد و هیچ گونه اثری مثبت از مقاومت و استقلال طلبی و آن همه هزینه کردن انسانی نشان نمی دهد.

جمهوری اسلامی