جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عاشقانه و تجاری این است سینمای ارزش گرا


عاشقانه و تجاری این است سینمای ارزش گرا

و این حکایت غم انگیز سینمای امروز ایران است که همانند فیلم های هندی به سمت و سوی عاشقانه شدن آن هم از نوع نازل و سطح پایین در حرکت است, به گونه ای که تقریباً اغلب فیلم های اکران شده امروزی یک خط فکری را طی می کنند اما آیا به راستی این فضای به وجود آمده در شأن سینمای ارزش گرای ایران اسلامی هست

● فیلم سالن شماره یک

▪ سکانس اول: مراسم ازدواج یک دختر جوان با مرد مسن در دفترخانه ازدواج

▪ سکانس دوم: زنی مسن با دستان چروکیده که مشغول نظافت منزل و تهیه غذاست.

▪ سکانس سوم: ساعت ۲۴، همان مرد مسن وارد منزل شده و بدون احوالپرسی و پاسخ به سأال همسر اولش که کجا بودی به اتاق خوابش می رود.

● فیلم سالن شماره ۲:

▪ سکانس اول: نزاع طولانی و یک زوج جوان و دشنام های طولانی سپس خروج زن از منزل.

▪ سکانس دوم: صدای زنگ تلفن و تماس همسر دوم مرد برای آمدن به همان منزل.

... و این حکایت غم انگیز سینمای امروز ایران است که همانند فیلم های هندی به سمت و سوی عاشقانه شدن آن هم از نوع نازل و سطح پایین در حرکت است، به گونه ای که تقریباً اغلب فیلم های اکران شده امروزی یک خط فکری را طی می کنند. اما آیا به راستی این فضای به وجود آمده در شأن سینمای ارزش گرای ایران اسلامی هست؟

و چرا بسیاری از فیلم های سینمایی که حتی توسط کارگردانان توانا ساخته شده به سمت فیلم های تجاری پیش می روند؟

● اوقات فراغت با سینما

طبیعی است فرصتی که افراد در هر سن و سالی تمایل دارند پس از اوقات کار اجباری به آن اختصاص دهند زمانی است برای فراغت از کار و تلاش روزانه و منطقی تر اینکه اغلب ترجیح می دهند ساعاتی مفرح داشته باشند و این اوقات را با دوستان یا اعضای خانواده سپری کنند.

گذشته از فصل اوقات فراغت تابستانی که معمولا نهادها و دستگاه های مسئول برنامه های چندانی برای نوجوانان و جوانان ندارند، فصول دیگر هم به مکان و برنامه ای برای فراغت نیاز است؛ شاید سینما. اما آیا سینما را می توان مامنی برای این ایام توصیف کرد؟

سینما قدرت و موجودیت خود را از مخاطب می گیرد و بدیهی است که نیاز مخاطب می بایست مورد توجه قرار گیرد اما نه هر نیازی. به حتم آثار مورد حمایت و توجه در تولید قرار می گیرند که مکمل سلامت روحی و روانی خانواده و افراد جامعه باشند.

اینکه آیا فیلم های اکران شده در سینما می توان چنین نقشی را در جذب مخاطبانی که به دنبال گذران اوقات فراغتشان هستند و ضمن آن سلامت روحی و روانی می خواهند، ایفا کند یا اینکه به مخاطب خاص بها می دهند و محتوا برایشان از کمیت، ارزش بالاتری دارد.

سینمایی که در آن کارگردانان، تهیه کنندگان و فیلمنامه نویسان بدون توجه به نیاز واقعی، مخاطب را دچار نوعی سیری کاذب می کنند بدون اینکه به فکر گذشته سینما یا گذشته کاری خود باشند.

● دیدنی اما آموزنده

کاهش تعداد مخاطبان سینما به خوبی نشان می دهد مخاطبان رغبت چندانی برای تماشای فیلم ها ندارند. هر چند برخی سیاست ها هم بعد از مدتی رو به شکست گذاشت مثل نیم بها کردن بلیط سینما در یکی از روزهای هفته که از شنبه به سه شنبه تغییر یافت حداقل تأییدی بر این موضوع است که پس از اکران گسترده و رنگارنگ فیلم های سطحی و تجاری در چند سال اخیر بالاخره تماشاگران از دیدن این گونه فیلم ها خسته شده و با عدم استقبال خود شکست سختی را برای خالقان فیلم های سطحی رقم زدند.

نباید فراموش کرد که هر چند با نگاه سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت فیلم تماشا می شود اما چیزی از رسالت فیلمسازان و دست اندرکاران سینما کم نمی شود بلکه وظیفه آنها حساس و خطیرتر خواهد شد.

مسئله ای که ارتباط هنرهای دیگر از جمله موسیقی و ادبیات را با هنر سینما عجین ساخته و نه تنها از نویسنده، متن قوی و دیالوگ های بامحتوا انتظار می رود بلکه دیگر عوامل تولید نیز می بایست همراه با یکدیگر بر زیباتر شدن فیلم علاوه بر جنبه آموزنده بودن آن تاکید داشته باشند.

به اعتقاد کارشناسان، سینما مجموعه ای از هنرهای دیگر را به خدمت گرفته که اغلب فیلم های مهم و تأثیرگذار و ماندنی سینما فیلم هایی هستند که به نقش و تأثیر هنرمندان در ارتقای کیفی آثارشان واقف بوده اند. مانند ادبیات، معماری، موسیقی و طراحی در تنگاتنگ تولید در سینما نقش حیاتی دارند.

طیبه توکلی یکی از مخاطبان سینما است که تنها به علت نزدیکی محل سکونتش به سینما تماشای فیلم را به رفتن به پارک یا گذران اوقات فراغت به روش های دیگر که ماندن در ترافیک هم به آن اضافه می شود ترجیح می دهد، می گوید: «سینما امروز فراغتی شده برای امثال من یا دوستانی که فقط می خواهند ساعتی با هم باشند و در خلال آن یک فیلم هم ببینند. در حالی که با توجه به محتوای نازل فیلم ها تماشای آن فقط صرف وقت است نه استفاده درست و منطقی.»

وی ادامه می دهد: «اکثر افرادی را که در کنار گیشه سینماها می بینید دختران و پسران هستند چون محتوای فیلم ها مختص دختران و پسران و نمایش دارایی های خانواده های متمول و ثروتمند شده است. در حالی که تناسبی با مخاطب عام که از اقشار متوسط جامعه هستند ندارند. شاید بتوان یکی از عوامل کاهش تعداد مخاطبان سینما را در همین موضوع دید.»

● محتوا قربانی گیشه

ضعف محتوایی و قربانی شدن محتوای فیلم های سینمایی برای حفظ گیشه را می توان عمده ترین عامل کاهش تعداد مخاطبان و نارضایتی مردمی دانست که سال ها است دیگر سینما را به عنوان محلی برای پر کردن اوقات فراغت که هم فال بود و هم تماشا نمی دانند.

عباس آقا مرد مسنی که همه جوانی اش را در سینما سپری کرده و روزگاری پشت پیشخوان گیشه بلیط می فروخته است، سینماهای امروز را بی رمق توصیف می کند.

«قدیم ها اینطور نبود که داخل مغازه بقالی هم بشود فیلم تهیه کرد! مردم برای فیلم ارزش قایل بودند. وقتی فیلم جدیدی می آمد کمتر کسی بود که بی اطلاع بماند. محصولات فرهنگی برای مردم ابهت خاصی داشت و عامه مردم هم استقبال خوبی داشتند. اما امروز سینما دیگر تعریف گذشته اش را ندارد.»

وی در ادامه به خبرنگار سرویس گزارش کیهان می گوید: «به علت نمایش گسترده فیلمها در تلویزیون، ماهواره و تهیه آسان و ارزان فیلم ها بررویCD و DVD مخاطب به سینما نمی رود. یعنی مردم به سینما و فیلم دیدن اهمیت می دادند اما امروزه آنقدر تنوع وسایل ارتباطی زیاد شده که نمی توان انتظار داشت مخاطب ساعت ها در صف های طولانی بلیط منتظر شود. به ویژه اینکه بعد از اکران هر فیلم می توان آن را بعد از مدتی از طریق سوپرمارکت تهیه کرد. خب محتوای فیلم ها هم مهم است و نباید همه فیلم ها مثل هم باشد، بعضی های آنها کاملاً کپی برداری است.»

بدیهی است تنوع موضوعی تولیدات سینمایی در هر مقطعی از زمان تابع نیاز و شرایط آن زمان است اما باید توجه داشت که نیازهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی بدون سیاه نمایی می بایست در اولویت تولیدات سینمایی باشد.

س. احمدی از بازیگران تئاتر است که در همین زمینه به خبرنگار سرویس گزارش کیهان می گوید: «تعریف سینما در ایران باتوجه به مشکلات موجود در این حوزه به لحاظ نوع نگاه به این هنر دارای مشکلاتی است که اگر حل شود به طور حتم سینمای بهتری خواهیم داشت. یعنی اگر مسئولان بپذیرند که سینما و تأثیر آن بر مخاطب می تواند معضلات اخلاقی را حل کند. -البته با این شرط که فیلم های سینمایی همانند برخی برهه ها پدیدآورنده ابتذال نباشد- حتماً سینمای موفقی در این حوزه خواهیم داشت و در سایر حوزه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی موضوعاتی مثل اصلاح الگوی مصرف می توان گام های خوبی برداشت.»

البته این را هم فراموش نکنیم که هنر سینما نقش بسیار مؤثری در ارتقاء بینش، اطلاعات، رفتار اجتماعی و فرهنگ یک جامعه دارد و نظارت دقیق، عدم تبعیض میان تولیدکنندگان و آثار هنری از شروط آن است. بر همین اساس همان طور که مردم به تغذیه صحیح جسمی نیاز دارند به تغذیه درست روحی و روانی هم احتیاج دارند بنابراین تقویت هرچه بیشتر عرصه تولید نقش اساسی در پیشرفت فرهنگی جامعه خواهد داشت.

● سینمای موفق، متأثر از مخاطب رضایتمند

اساس و معیارهای سینمای موفق در راستای تأثیرگذاری بر مخاطب است.

بنابراین معیارهای سینمای موفق و نقش مخاطب در پیشرفت آن از دغدغه های مهم مسئولان فرهنگی است چراکه هدایت تولید به سمت سینمایی که مخاطب نتواند با آن ارتباط برقرار کند موجب می شود تولیدات سینمایی به سطحی عامه پسند که هیچ نوآوری را نمی پذیرد نزول پیدا کند.

احمدی همچنین توجه به تنوع فرهنگی و سطح سواد بصری و عمومی در جامعه را واقعیتی می داند که باید در معیارهای سینمای موفق به آن توجه داشت و در این راستا معتقد است به نیاز تماشاگر می بایست اهمیت داد.

وی در گفت وگو با خبرنگار سرویس گزارش کیهان می گوید: «علاوه بر توجه به مخاطب و نیازهای او نباید از اصول و قواعد علمی و هنری تولید فیلم هایی که در ارتقای سطح فرهنگی جامعه نقش دارند عدول کرد. گذر از ارزش ها و هنجارهای جامعه در برخی فیلم های سینمایی دیده می شود. به طور مثال مشاهده می کنیم بازیگران نقش اول فیلم دختران و پسرانی هستند که دوستی های خیابانی دارند و در برخی فیلم های سینمایی به سادگی از میان این پدیده می گذریم.»

طیبه امامدادی از دانشجویانی که همنظر با وی است نیز به گزارشگر کیهان می گوید: «متاسفانه علی رغم نمایش اینگونه رفتارها وانمود می کنیم این موضوعی طبیعی و منطقی است که حتی خانواده هایشان اطلاع دارند. در حالی که توجه نمی کنیم که مخاطبان سینما روی ما نوجوانان هم هستند که ممکن است این موضوع برایشان بدآموزی داشته باشد. اگر از کنار سینماها عبور کنید اتفاقا اغلب شاهد نوجوانانی هستید که صف کشیده اند تا فیلم را ببینند.»

وی ضمن اشاره به اینکه مدت ها است در سینما فیلم های خاص کودکان و نوجوانان با کاهش تولید و اکران مواجه شده است، می گوید: «باید از تولیدکنندگان، تهیه کنندگان و کارگردانان فیلم ها بپرسیم کودکان و نوجوانان چراسهم اندکی از سینما دارند و چرا وقتی همراه خانواده به سینما می روند مجبورند تن به تماشای فیلم هایی بدهند که متناسب سن آنان نیست؟

احمدی همچنین به جایگاه معنا در سینما اشاره دارد.وی می گوید: «محتوا در اغلب تولیدات، وجهه غالب فیلم ها را در برمی گیرد. در بیشتر آثار هنری که فرم و شکل به نوعی درخواست محتوا است مخاطبین خاصی دارد اما در مابقی آثار آن قدر ارائه محتوا بر شکل می چربد، که آن را به یک تئاتر تلویزیونی تبدیل می کند. البته خوشبختانه اغلب مخاطبان ما افرادی هوشمند و آگاه هستند و به راحتی با موضوعات ارتباط برقرار می کنند.»

پریسا جلالی