چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

تحوّل دولت در عصر جهانی شدن


تحوّل دولت در عصر جهانی شدن

مقاله حاضر بر آن است تا مروری اجمالی بر تحوّل دولت در عصر جهانی شدن بنماید; در واقع, سعی می كند تا با بر شمردن شاخصه های تمدن جدید و گذری بر پدیده های فراملّی و نگاهی به بازیگران جهانی, تحوّل ممكن در مفهوم دولت را به بحث بگذارد و در فرجام, چشم اندازهای محتمل دولت تحوّل یافته در عصر جهانی شدن را به تصویر بكشد

مقدّمه

یكی از تحوّلات بنیادین در زندگی سیاسی و اجتماعی بشر، سلطه فراگیر «فنّاوری ارتباطات» است كه در دهه‌های پایانی قرن بیستم بسان موجی سهمگین تمام جهان را در نوردید و سومین انقلاب مهم و حیاتی را در تاریخ بشر به یادگار گذاشت. هست و حیات «انقلاب اطلاعاتی» را داده‌های نرم افزاری تشكیل می دهد. آنچنان كه ادعا می شود در اثر این تحوّل شگرف و این انقلاب عظیم، جهان روز به روز كوچك تر می شود، انسان ها به هم نزدیك تر می گردند، روابط افراد و جوامع دقیق تر و عمیق تر و بسیار گسترده تر از پیش می باشند تا حدی كه گفته می شود، جهان به یك دهكده تبدیل گردیده و در این جهان، همه كس و همه چیز جهانی شده است; مرزها درهم شكسته، داد و ستدها آزاد و جا به جایی ها بدون محدودیت، به راحتی صورت می گیرند. اگر بخواهیم چشمگیرترین و برجسته ترین تأثیر این تحوّل بی مانند را بر زندگی سیاسی و اجتماعی بشر به تصویر بكشیم، بی گمان می توان آن را در «تضعیف حاكمیت دولت» و كاستن از اهمیت آن دنبال كرد. به دیگر بیان، اگر این تحوّل بزرگ را زاییده نبوغ بشری و محصول فعلیت یافتن توان‌های بالقوّه انسانی بدانیم و علاوه بر آن، عرصه تحقق و فعلیت آن توان ها را تمدن بشری به شمار آوریم، در این صورت، می توان مدعی شد كه اینك تمدن جدید پدید آمده است و چون هریك از تمدن‌های بشری اقتضائات و اختصاصاتی دارد، این تمدن جدید نیز مستثنا نمی باشد. عمده ترین ویژگی این تمدن، جهان شمولی آن است و همین خصیصه مستلزم اقتضائات جهانی است. وقتی كلید «Inter» راه ورود به دنیای جدید است و این امكان در اختیار هر كسی است كه با استفاده از رایانه در یك آن و بدون كمترین تحرّكی به لحاظ فیزیكی، می تواند به دورترین نقاط دنیا سفر كند و با ناشناخته ترین انسان ها و یا حتی با سرشناس ترین چهره‌های جهان ارتباط برقرار نماید، سودآورترین معامله را انجام دهد، بازارهای عریض و طویل دنیا را بگردد، دوستانی بیابد، مسئله علمی حل كند و از تحوّلات روزانه جهان; از بزرگ ترین شهرها و كشورها گرفته تا دهكده ای كوچك و ناشناخته اطلاع حاصل كند. با این همه، دولت‌های ملّی هنوز مطرح ترین بازیگر بین المللی و مقتدرترین قدرت داخلی اند. شناخت انسان ها هنوز بر اساس ملّیت، جغرافیا، رنگ، نژاد، طبقه و امثال آن صورت می گیرد و روابط میان جوامع بشری در چارچوب روابط بین المللی و تابع مقررات حقوق بین الملل انجام می پذیرند. پس هنوز تا «جهانی شدن» راه بسیار مانده است. مقاله حاضر بر آن است تا مروری اجمالی بر تحوّل دولت در عصر جهانی شدن بنماید; در واقع، سعی می كند تا با بر شمردن شاخصه‌های تمدن جدید و گذری بر پدیده‌های فراملّی و نگاهی به بازیگران جهانی، تحوّل ممكن در مفهوم دولت را به بحث بگذارد و در فرجام، چشم اندازهای محتمل دولت تحوّل یافته در عصر جهانی شدن را به تصویر بكشد.

شاخصه‌ها و پیامدهای جهانی شدن

به طور كلی، وضعیت جدید بشری دارای دو شاخصه چشمگیر و بنیادین فنّاورانه (تكنولوژیك) و معتقدانه (ایدئولوژیك) است. به دلیل آنكه جامعه جدید را «جامعه اطلاعاتی» و تحوّل تازه را «انقلاب اطلاعاتی» نام نهاده اند، به یقین می توان گفت: در این جامعه، «دانش كالای اصلی است كه در بازار مبادله می شود و درست همان گونه كه سرمایه و كار عامل‌های اصلی را در جامعه صنعتی تشكیل می دادند، اطلاعات و دانش هم در جامعه امروز همین كار را می كند.»۱ به عبارت دیگر، در جهان جدید، سخت افزارهای ارتباطی با نرم افزارهای فنّاوری داده پردازی رایانه ای۲ همراه شده و نه تنها «اینترنت»، بلكه فضای جدیدی به وجود آمده است، به گونه ای كه برای مثال، در اثر قدرت فنّاوری جدید، شركت AT&Tدر سال ۱۹۹۲ اطلاعات را با سرعت ۶/۶ گیگابایت در ثانیه از شیكاگو به ساحل شرقی آمریكا انتقال می داد; یعنی در واقع، میزان اطلاعات منتقل شده محتوای هزار كتاب بود كه در یك ثانیه به تمام جهان فرستاده می شد.۳ درست است كه علم و دانش، جوهره انقلاب اطلاعاتی را به خود اختصاص می دهد، اما آنچه در این زمینه از اهمیت بسزایی برخوردار است، انتقال و جابه جایی این اطلاعات است كه با سرعت و وسعت تمام به سراسر جهان صورت می گیرد. این مرهون یا محصول قدرت شگرف فنّاوری ارتباطات است و از همین رو، شاخصه فنّاورانه تحوّل جدید برجستگی می یابد. اما شاخصه معتقدانه آن این است كه خواه ناخواه وضعیت جدید یا فرایند جهانی شدن مشتمل بر مجموعه ای از بایدها و نبایدهای مرتبط با زندگی عملی جوامع انسانی است; جهانی شدن در عرصه‌های گوناگون زندگی برخی ارزش ها و آرمان ها را به جوامع می آموزد و مواضع آنان را در برابر حوادث و پرسش‌های جاری روشن می كند و تا حدی راهنمای عمل ایشان قرار می گیرد.۴ به عبارت دیگر، جهانی شدن مستلزم دوباره نگری در روابط انسان ها و مقتضی تجدیدنظر در فهم و درك «دیگران» است. جهان در عصر جهانی شدن، متكثّر است و همچنان كه به همگان تعلّق دارد، همگان در قبال آن احساس مسئولیت می كنند. احترام به دیگران از حالت سنّتی رفتار متقابل خارج می شود و دیدگاه دیگری همان قدر صحّت و اتقان دارد كه دیدگاه خود شخص. تفوّق ها، فضیلت ها و مزیّت ها نه بر مدار حدود جغرافیایی، ملّیت، نژاد یا طبقه و امثال آن از مفاهیم سنّتی، بلكه بر محور خلق معانی، فنّاوری ارتباطی و داده‌های اطلاعاتی شكل می گیرد. در وضعیت جدید، «جهان خانه همه جهانیان است» و دفاع از تمام نقاط آن، به همان اندازه اهمیت دارد كه دفاع از محل سكونت شخصی، و تهاجم به هر نقطه یا تهدید منافع حیاتی در سطح جهان، هجوم بر هر فرد و به خطر انداختن منافع اختصاصی او به شمار می آید. بنابراین، رهبری و رهروی در جهان جدید، تابع نظام وابستگی متقابل و متأثّر از داد و ستدهای طرفینی در ابعاد گوناگون است و قدرت، سیاست، اقتصاد و فرهنگ در چارچوپ این نظام تعریف می شوند و همین وابستگی متقابل و احساس جهان وطنی، موجب می شود تا افراد و جوامع در دیدگاه ها، نظرات و آراء جزم اندیشانه و لزوماً بر حق بینانه شان تجدیدنظر كنند و زندگی شان را در قبال پرسش ها، آرمان ها و تعامل‌های جدید نظم بخشند. به همین دلیل ملاحظه می شود كه وضعیت جدید آثار و پیامدهای متفاوت اما هماهنگی در عرصه‌های حقوقی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر جای می گذارند كه در ذیل، به طور مختصر، به برخی از آن ها اشاره می شود:

۱. زمینه‌های حقوقی

علی رغم اینكه حقوق بشر یكی از مهم ترین عوامل و عمده ترین مسائل مطرح در وضعیت جدید است و چه بسا همین امر موجب شده تا كشورها و جوامع گوناگون به دیگر پیامدهای جهانی شدن تن در دهند، اما متأسفانه پیامدهای حقوقی آن، كه بر محور حقوق بشر و با تفوّق حقوق بین الملل قابل تبیین هستند، در مباحث و مطالعات مربوط به وضعیت جدید، به طور ضمنی و در لابه لای آثار و پیامدهای گوناگون دیگر آن بیان می شوند، در حالی كه بجاست پیامدهای حقوقی جهانی شدن به طور مبسوط و مستقل مورد بحث و مطالعه قرار گیرند; زیرا در روند جهانی شدن آنچه اهمیت دارد نه دولت ها، بلكه قوانین و مقررات اند۵ و ما در این عصر، عملا با «حقوق جهانی شده» مواجهیم. «اعلامیه جهانی حقوق بشر» با وجود نواقص و نقایص، منزلت یك سند مهم و درجه یك و مقام قاعده «آمره» جهانی یافته است. منشور ملل متحد در مقام مهم ترین سند الزام آور جهانی، در مقدّمه و مواد گوناگون از حقوق بشر یاد می كند و تشویق احترام به آن را از اصول و مقاصد خود می داند، كمك به تحقق آن را از مسئولیت‌های مجمع عمومی بر می شمارد و احترام جهانی و مؤثر آن را برای تأمین روابط مسالمت آمیز و دوستانه بین الملل براساس احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل، مورد تأكید قرار می دهد و بدین روی، شورای اقتصادی ـ اجتماعی سازمان را موظّف می كند تا «كمیسیون حقوق بشر» را ایجاد نماید.۶

از این گذشته، تصویب میثاق‌های بین المللی «حقوق مدنی و سیاسی» و «حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی» از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد و لازم الاجرا شدن آن ها عزم جهانی را برای حفظ حقوق بشر جزم تر و آهنگ گرایش به آن را سریع تر نمود. تا بدان جا كه امروزه مجامع جهانی و حتی جوامع سیاسی به ظاهر جدای از همدیگر، نسبت به نقض حقوق بشر در جوامع گوناگون ابراز نگرانی كرده، به اعمال فشارها و وضع الزام ها و محدودیت‌هایی بر هر كشور متوسّل می شوند. مهم تر آنكه امروزه، به ویژه پس از فروپاشی نظام دو قطبی و با در نظر داشت تبعات چشمگیر آن، حقوق بشر توسعه فراگیر داشته اند، به گونه ای كه «حقوق بین الملل در رابطه با حمایت از حقوق بشر به اندازه ای گسترش یافته كه الزاماً موجب تعهد و همبستگی بین المللی در قبال اجرای آن شده و اصول عدم دخالت و حق حاكمیت دولت ها در برابر آن گام پس نهاده اند.»۷ امروزه سخن از «نسل سوم حقوق بشر» بر زبان رانده شده و در جهت حفظ و تقویت آن، گام‌های عملی و اقدامات نسبتاً مؤثری برداشته شده است; چنان كه دیوان بین المللی دادگستری در رابطه با حفظ محیط زیست و حق نسل‌های آینده اظهار می دارد: «قدرت تخریب كننده و ویرانگر سلاح‌های هسته ای را نمی توان از نظر زمانی و مكانی محدود نمود و سلاح‌های مذكور از توان تخریب و نابودی تمام تمدن و كل اكوسیستم این سیاره برخوردارند. علاوه بر این، استفاده از سلاح‌های هسته ای می تواند خطر جدّی برای نسل‌های آینده باشد. پرتوهای یونی این سلاح ها می توانند چندان به محیط زیست آسیب برسانند كه سبب بروز نقایص و بیماری‌های ژنتیك در نسل‌های آینده شوند.»۸ علاوه بر این ها، وضع و تصویب قوانین و مقرّرات متعدد در چارچوب حقوق داخلی و بین المللی، ایجاد دادگاه بین المللی كیفری و محاكمه مجرمان جنگی، امكان طرح شكایت از سوی افراد علیه دولت ها و مقامات داخلی در محاكم و مراجع جهانی و مانند آن از جمله اموری هستند كه بعد حقوقی وضعیت جدید را بیان می كنند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید