اطلاعیه مطبوعاتی

امروزه باور این نكته سخت است اما در روزگاری نه چندان دور چیزی به نام روابط عمومی وجود نداشت

امروزه باور این نكته سخت است اما در روزگاری نه چندان دور چیزی به نام روابط عمومی وجود نداشت. در آن زمان تغییر منفی‌نگری‌ها امكان‌پذیر نبود و به طور مثال اگر تصور مردم درباره شما این بود كه لكه ننگی بر دامن بشریت هستید، به هیچ وجه نمی‌توانستید دیدگاه آنان را نسبت به خود عوض كنید. شما برای همیشه گرفتار عقاید پوچ آنان می‌شدید و در صورت مخالفت‌ها و حملات آنان تنها چاره شما فرار بود و نمی‌توانستید با آنان مقابله كنید یا نظرشان را تغییر دهید.

اما در ابتدای قرن بیستم فردی به نام ایوی لدبتر لی (Ivy Ledbetter Lee) از راه رسید و همه چیز را تغییر داد. در آن دوره، همه از صنعت ذغال‌سنگ متنفر بودند. شركت‌های ذغال‌سنگ هیچ گاه به روزنامه‌ها پاسخ نمی‌دادند، كارمندان از آنان بیزار بودند. به نظر مردم آنان متكبر و بی‌نزاكت بودند.

ایوی لی مسئولان و معاون را متقاعد كرد تا انزوای خود را كنار بگذارند و راه ورود سیل اطلاعات را باز كنند. او در این‌باره به آنان چنین گفت: «من می‌خواهم چیزی به نام «اطلاعیه مطبوعاتی» را جا بیندازم، توصیه من به شما این است كه اقدام به برگزاری مراسم‌هایی تحت عنوان «كنفرانس‌های مطبوعاتی» كنید. فعالیت‌های وی همگان را مسحور كرد و نتیجه این شد كه خیلی زود نظر مردم عوض شد: «راستی، صنعت ذغال‌سنگ بسیار خوب است، در واقع ما همیشه احساس خوبی نسبت به صنعت ذغال‌سنگ داشتیم».

گاهی مخالفان چنین می‌گفتند: «اما آیا تا همین اواخر از صنعت ذغال‌سنگ متنفر نبودیم؟» ولی پاسخ دندان‌شكنی از جانب «عموم» دریافت می‌كردند: «این حرف بی‌معنی است، ما همیشه عاشق صنعت ذغال‌سنگ بوده‌ایم». آن دسته از كارمندان و كارگران شركت‌های ذغال‌سنگ نیز كه از آن‌ها متنفر بودند، دیگر چنین نبودند.

و چنین شد كه روابط عمومی به دنیا آمد. چندی نگذشت كه شركت‌هایی كه محبوبیت خود را در مردم از دست رفته می‌دیدند، ایوی‌لی یا كسی مانند او را به خدمت می‌گرفتند. از این زمان به بعد، سیاست و صنعت، شریك جدیدی را در كنار خویش یافتند.

سیاست‌مداران و تبلیغ‌گران، به طور همزمان دریافتند كه فعالیت‌هایی كه برای شكل‌دهی و تاثیر بر افكار عمومی صورت می‌گیرد، باید توسط خود «عموم» تنظیم، سرمایه‌گذاری و حمایت شوند.

امروزه، شركت‌ها و سیاست‌مداران منتظر نمی‌نشینند تا مردم با تخم‌مرغ‌های گندیده به آنان حمله كنند. آنان در شرایط پویا و خالی از تنش تبلیغات می‌كنند و این حالت ممكن است باعث شود تا ما نسبت به آنان احساس رضایت كم‌تری داشته باشیم.

تبلیغ سیاست‌های دولت‌ها با استفاده از تبلیغات نوشتاری، سخنرانیِ صاحب‌نظرانِ خوش‌بیان،‌فعالیت پیوسته تبلیغاتی،‌ انجام می‌گیرد.

به خاطرمان باشد كه در میان همه تبلیغ‌گران برای جلب نظر مخاطبان، صدایی ما را متوجه خود خواهد كرد كه رساتر باشد.

این شاید به دلیل آن است كه ما هنوز عادتِ تفكرِ مستقلِ خود را از دست نداده‌ایم یا شاید گوش‌های‌مان به سادگی اصوات جعلی را شناسایی می كنند.

اما روزی از راه رسید كه دریافتیم: البته كه ما از صنعت ذغال‌سنگ متنفر بودیم. ما همیشه از صنعت ذغال‌سنگ متنفر بودیم. در واقع هر روز تنفرمان بیشتر هم می‌شد.

نویسنده : النا لانرگان

برگردان : زهرا بابازادگان