یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

قرآن و کتابهای آسمانی


قرآن و کتابهای آسمانی

در طول تاریخ حیات انسانی, عنایت الهی همیشه بر هدایت انسان تعلق یافته است این عنایت, آن چنان کریمانه بوده که خداوند در ابلاغ آن بیش از ۱۲۴هزار سفیر الهی را به کار گرفته است

در طول تاریخ حیات انسانی، عنایت الهی همیشه بر هدایت انسان تعلق یافته است. این عنایت، آن چنان کریمانه بوده که خداوند در ابلاغ آن بیش از ۱۲۴هزار سفیر الهی را به کار گرفته است. البته این هدایت، عمدتاً شفاهی بوده اما به فراخور حال گاه با هدایت، کتبی نیز همراه بوده است. امروزه این پیام‌های مکتوب الهی را کتب مقدس ادیان می‌نامند.

از شواهد برمی‌آید که این گونه کتب در گذشته تاریخ چندان معدود نبوده‌اند. «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ» [البقرة: ۲۸۵] اما هم اکنون از اکثر آنها اثری بر جای نمانده است. (چنانکه در مجموعه ۳۹ کتاب عهد قدیم حدود ۲۵ کتاب عبری، به پیامبران الهی یهودی که پس از موسی علیه‌السلام ظهور نموده‌اند نسبت داده ‌شده است. پیامبرانی‌ مانند ایوب، یونس، اشعیا، ارمیا، یوشع، دانیال، حجی، ذکری و... عهد قدیم متشکل از ۳۹ کتاب است که در سه بخش تورات، کتوبیم و نبی‌آیم تدوین شده‌اند. عهد جدید نیز مجموعه‌ای متشکل از ۲۷ قسمت است که در چهار بخش اناجیل، اعمال رسولان، نامه رسولان و مکاشفات یوحنا تدوین گردیده‌اند.) در قرآن غیر از تورات و انجیل به دو کتاب مشهور دیگر نیز اشاره شده است، یکی صحف ابراهیم و دیگری زبور داود. البته آیات محدودی که در خصوص این دو کتاب در قرآن وجود دارد، آنچنان گویا نیست که بتوان به ماهیت آنها پی برد، با این وجود نکاتی قابل ذکر است که به آن اشاره می‌گردد: نام ابراهیم ۶۹ بار در قرآن به احترام و بزرگی یاد شده و در اثنای آنها فرازهای مختلفی از زندگی او برای عبرت مومنین بیان شده است.

خداوند او را فردی یکتا‌پرست و دین او را حنیف خوانده است «مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلَکِنْ کَانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ» [آل عمران:۶۷] و امر می‌فرماید که دین ابراهیم را پیروی کن «وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا» [النساء: ۱۲۵] او پیامبری راستین و فردی صدیق بود «وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیًّا» [مریم: ۴۱] و خداوند به او و خاندانش نعمت حکمت و سروری اعطا نمود «آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُمْ مُلْکًا عَظِیمًا» [النساء: ۵۴] قرآن کتاب مقدس اسلام به عنوان کامل‌ترین و آخرین‌ پیام الهی توجه وافری به کتب برجسته ادیان الهی پیش از خود نموده است؛ کتبی همچون صحف ابراهیم، تورات موسی، زبور داود و انجیل عیسی که هریک در تاریخ، تاثیرات برجسته‌ای بر هدایت الهی انسان داشته‌اند. این ویژگی برای درک هویت قرآن و پیشینه تعالیم آن، امری بسیار مهم و تعیین‌کننده است.

قرآن صریحاً تاکید دارد که آنچه او می‌گوید ادامه تعالیم هدایت‌بخش کتب آسمانی پیشین می‌باشد «وَهَذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَی وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَی صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ»[الأنعام: ۹۲] اما در یک سطح بالاتر و برتر «وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرَی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ لَا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ» [یونس: ۳۷] قرآن به اصل کتب مقدس احترام می‌گذارد و تعالیم راستین آنها را نور و هدایتی از جانب خداوند معرفی می‌نماید «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًی وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هَادُوا وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ (۴۴) وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَهُ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ(۴۶) وَقَفَّیْنَا عَلَی آثَارِهِمْ بِعِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَیْنَاهُ الْإِنْجِیلَ فِیهِ هُدًی وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًی وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ» [المائدة:۴۴- ۴۶] اما در ضمن اشاره دارد که کتب کنونی آکنده از تحریف‌های متعددی است که توسط معاندین یا عالمان منحرف و فاسد بر پیکره آنها وارد شده و تعالیم آنها را مسموم ساخته است. «فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ» [البقرة: ۷۹] عنایت قرآن به کتب مقدس ادیان الهی پیشین برای ما مسلمانان امر مهمی است چون گذشته از بیان وجه ارتباط و اشتراک مسلمانان با پیروان ادیان ابراهیمی، تبیین‌کننده جایگاه و رابطه ارزشی تعالیم اسلام نسبت به ادیان آسمانی پیشین نیز می‌باشد. البته این کتب در دیدگاه قرآن از لحاظ اهمیت در یک مرتبه نیستند، بلکه قرآن به تورات و انجیل اهمیت بیش‌تری داده و در آیات متعددی به آنها اشاره نموده و داستان‌های متعددی نیز از رویدادهای تاریخ یهودیان ومسیحیان، ذکر کرده است که همگی گویای اهمیت دادن قرآن به آنها می‌باشد.

این امر از آن باب است که اساساً دین اسلام، ادیان آسمانی پیشین مخصوصاً مسیحیت و یهودیت را قسمتی از روند رو به رشد خود در طول تاریخ می‌خواند «وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرَی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ لَا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ» [یونس: ۳۷] و ظهور اسلام را امری معقول و کاملاً منتظره می‌داند «وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِی وَقَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ(۵) وَإِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِینٌ» [الصف:۵- ۶] لذا مومن واقعی در دیدگاه قرآن آن است که نه تنها به قرآن و رسالت پیامبر اکرم صلی‌الله ‌علیه ‌و آله ایمان بیاورد بلکه به تمام پیامبران الهی علیهم‌‌السلام و کتاب‌های آسمانی آنها ایمان داشته باشد «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ»[البقرة: ۲۸۵] چون قرآن همه پیامبران از نوح تا خاتم صلی‌الله‌ علیه ‌و سلم را مسلمان دانسته و هیچ فرقی بین تعالیم آنها قائل نیست مگر در مراتب اکمال. «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَی وَعِیسَی وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» [البقرة: ۱۳۶] با این بیان، مناسب است تا بر دیدگاه قرآن نسبت به کتب مقدس و بخصوص دو کتاب تورات و انجیل، نظری داشته باشیم. تورات و انجیل در قرآن در قرآن ۱۸ بار نام تورات و ۱۲ بار نام انجیل ذکر شده و این غیر از مواردی می‌باشد که تلویحاً به آنها اشاره گردیده است.

قرآن اساساً این کتب مقدس را آسمانی نامیده و آنها را همچون قرآن، نازل شده از جانب خداوند می‌خواند: «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًی وَنُورٌ» [المائدة: ۴۴] «آتَیْنَاهُ الْإِنْجِیلَ فِیهِ هُدًی وَنُورٌ» [المائدة: ۴۶] در آیه‌ای دیگر در خصوص یکسانی شأنیت قرآن، تورات و انجیل می‌فرماید: «نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ (۳) مِنْ قَبْلُ هُدًی لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَاللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ»[آل عمران: ۳ ، ۴] از این مهم‌تر آن که قرآن تمام پیامبران پیشین علیهم‌‌السلام را مسلمان و موحد نامید و تعالیم آنان را بدون توجه به فاصله تاریخی و مقتضیات زمانی آنان در یک راستا و مشابه هم دانسته است: «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَی وَعِیسَی وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» [البقرة: ۱۳۶] بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که قرآن ریشه و اساس کتب مقدس ادیان الهی پیشین را نازل شده از سوی خداوند می‌داند و اساس تورات و انجیل را حق و صحیح می‌خواند، لذا به مسلمانان می‌آموزد که نسبت به آنها ایمان و احترام داشته باشند. اما این سوال به صورت جدی مطرح است که آیا انجیل و تورات موجود، واقعاً ماهیتی الهی داشته و قابل پیروی هستند؟ امروزه این سوال حتی بین یهودیان و مسیحیان نیز به طور جدی مطرح است (بوکای، مقدمه). (البته باید توجه داشت که فاصله زمانی قرآن با کتب مقدس پیشین نسبتاً زیاد بوده است، چنانکه پیدایش اصل تورات در حدود ۱۷۰۰ سال و انجیل حدود ۶۰۰ سال پیش از زمان نزول قرآن بوده است.) در پاسخ باید گفت قرآن در آیاتی صریحاً به تحریف و دگرگونی آنها اشاره نموده و قسمت‌هایی از آن را زاییده دست روحبانان و روحانیان دینی آنها می‌خواند. «فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ» [البقرة: ۷۹] و در مواردی نیز اشاره دارد که اصل کتب مقدس دور از دسترس مردم قرار دارد و آنان تنها توهم و تصوراتی از آن دارند که نه تنها راهنمای آنان نیست بلکه عامل گمراهی‌شان نیز گردیده است.

«وَمِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لَا یَعْلَمُونَ الْکِتَابَ إِلَّا أَمَانِیَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ» [البقرة: ۷۸] باید توجه داشت که اینگونه آیات تلویحاً بر این امر تاکید دارند که هرچند اساس و ریشه ادیان الهی پیشین همگی بر حق است و تعالیم اسلام در راستای تعالیم آنها نازل و تدوین گردیده است، لیکن قرآن و به طور کلی دین اسلام، نسبت به آنها در مرتبه اکمال و اتمام قرار داشته و خود نسخه‌ای نهائی، کامل و جامع کتب آسمانی پیشین است که از تحریف و دستکاری انسان مبرا می‌باشد: «وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرَی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ لَا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ» [یونس: ۳۷] این تفصیل شاید به این معنا باشد که قرآن بر خلاف این دو کتاب که در اصل جنبه قومی و انحصاری دارد دارای تعالیمی جهان شمول، ابدی و کامل است و بی‌هیچ شک و تردیدی تمامی انسان‌ها را به سوی سعادت وکمال هدایت می‌کند: «وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ (۲۵) فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ (۲۶) إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ (۲۷) لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ (۲۸) وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ» [التکویر: ۲۵ - ۲۹] از این نگرش می‌توان نتیجه گرفت که قرآن با وجود تایید صریح بر کتب مذکور، تعالیم آنها را مستقلاً و منفرداً قابل تأسی و پیروی نمی‌داند و تنها دین اسلام و آیین مسلمانی را دین بر حق و قابل قبول می‌داند. «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَنْ یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ» [آل عمران: ۱۹] با این توضیحات می‌توان نظر قرآن درباره تورات و انجیلی که در زمان ظهور اسلام وجود داشته را بدین صورت خلاصه نمود:

۱) مقداری از متون آنها اصلی است. «کُلُّ الطَّعَامِ کَانَ حِلًّا لِبَنِی إِسْرَائِیلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِیلُ عَلَی نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ» [آل عمران: ۹۳]

۲) قسمتی از مطالب اصیل ان از بین رفته است. «أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِنَ الْکِتَابِ یُدْعَوْنَ إِلَی کِتَابِ اللَّهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَتَوَلَّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ» [آل عمران: ۲۳]

۳) مقداری از متون غیرالهی به آن اضافه شده است. «فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ» [البقرة: ۷۹]

۴) در کلیت آن تغییر و تبدلات رخ داده است. «فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَی خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(۱۳) وَمِنَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَی أَخَذْنَا مِیثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ فَأَغْرَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَسَوْفَ یُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ» [المائدة:۱۳- ۱۴]

نویسنده‌: علی صارمی