جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا

عضویت ناظرهند و پاکستان


عضویت ناظرهند و پاکستان

سازمان همکاری شانگهای که می توان از آن به عنوان یکی از آخرین سازمان های مهمی که در چند سال اخیر ظهور نموده است نام برد در اجلاس چهارم ژوئن سال ۲۰۰۵ خود عضویت ناظر کشورهای هند و پاکستان در کنار ایران را مورد تصویب قرار داد و در اجلاس جولای همان سال شوکت عزیز نخست وزیر پاکستان و ناتوارسینگ وزیر خارجه هند در این اجلاس به عنوان ناظر حضور یافتند این نوشته بر آن است تا وضعیت هر دو کشور هند و پاکستان نسبت به حضور در سازمان شانگهای و ملاحظات آنها را مورد بررسی قرار دهد

سازمان همکاری شانگهای که در ابتداء به گروه شانگهای پنج معروف بود با هدف اعتماد سازی بین چین و چهار کشور همسایه باقی مانده از اتحاد جماهیر شوروی یعنی روسیه، قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان در سال ۱۹۹۶ تأسیس گردید و سپس با عضویت ازبکستان در این مجموعه در سال ۲۰۰۱ به سازمان همکاری شانگهای تغییر نام داد.(۱) همانگونه که گفته شد این نهاد در ابتداء جهت اعتماد سازی مرزی بین اعضاء تشکیل شد و در چارچوب آن، اعضاء متعهد شدند که نیرو و تجهیزات نظامی در مرزهای خود را کاهش داده و از تحرکات و رزمایش های نظامی تا فاصله ۱۰۰ کیلومتری از مرزهای مشترک خودداری ورزیده و سایر مواردی که به تقویت اعتمادسازی کمک می کند در پیش گیرند. به مرور و با رشد و بلوغ این گروه، در کنار همکاریهای اقتصادی موضوعات مبارزه با تروریسم، افراط گرایی مذهب و جدایی طلبی قومی بعنوان اهداف این نهاد درآمد و با عضویت ازبکستان و تشکیل سازمان همکاری شانگهای این هدف هرچه پررنگتر و برجسته تر شد.(۲)

حمله و اشغال نظامی افغانستان از سوی آمریکا منجر به خروج گروههای زیادی از افغانستان شد، این گروهها با خط مشی های نظامی که نشأت گرفته از تفکرات مذهبی افراطی بود عمدتاً متعلق به مبارزینی بودند که از آسیای مرکزی و شبه قاره هند در افغانستان پناه گرفته بودند. در واقع حمله آمریکا اگرچه باعث سقوط دولت طالبان و تعطیلی بسیاری از مراکز آموزشی گروههای تندرو شد اما در مقابل منجر به عزیمت این گروهها به کشورهای اطراف در آسیای مرکزی، جنوب آسیا و کشمیر گردید.

با این حال نباید بهره گیری کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از شرایط بوجود آمده پس از واقعه ۱۱ سپتامبر را در سرکوب این گروهها از نظر دور داشت، چین با پیوستن به مبارزه جهانی آمریکا بر علیه تروریسم موفق شد بسیاری از مبارزین اویغوری را دستگیر و روانه زندان کند و حتی موفق به امتیازگیری از آمریکا در جهت قراردادن سازمان جدایی طلب ترکستان شرقی (در سین کیانگ) در فهرست گروههای تروریستی شد. روسیه نیز از وضع موجود در جهت تداوم و تشدید سرکوب مبارزین چچنی بهره جست، تاجیکستان، قرقیزستان و ازبکستان نیز از این شرایط بهره برداری کرده و ضمن دریافت کمکهای مادی از آمریکا، اقدام به سرکوب نیروهای مبارزی چون حزب التحریر و نهضت اسلامی ازبکستان کردند.

دو کشور هند و پاکستان از بدو تأسیس و استقلال تاکنون همواره با یکدیگر اختلاف داشته اند که منشاء اصلی آنها مسأله کشمیر می باشد (به غیر از موضوع استقلال بنگلادش) در حال حاضر بخشی از منطقه کشمیر در اختیار پاکستان بوده و به کشمیر آزاد معروف است و بخشی دیگر نیز در اختیار هند قرار دارد. در این مدت هر دو کشور به اشکال مختلف از درگیری نظامی (جنگ) تا حملات لفظی سعی در تضعیف طرف مقابل نموده اند و در این بین یکی از ابزارهای به کار گرفته شده ابزار تروریسم و فعالیتهای خرابکارانه در خاک هر دو کشور می باشد که هند و پاکستان در هر مرحله طرف مقابل را به دست داشتن در این امور متهم می کند، بدین ترتیب هیچ یک از دو کشور به مرحله ای قابل قبول از اعتماد و عدم دخالت در امور دیگری نرسیده اند و در این فضا و شرایط همکاریهای اقتصادی نیز (با توجه به ظرفیت های دو طرف و همسایگی آنها) در حد قابل قبولی قرار نگرفته است، مسائلی که با روح و ماهیت تشکیل سازمان همکاری شانگهای مغایرت دارد.(۳) از این رو با توجه به برخی از اهداف اعلامی سازمان شانگهای که بر اساس اسناد، بیانیه ها و اعلامیه های آن می باشد سعی خواهد شد تا وضعیت دو کشور هندو پاکستان در این ارتباط بررسی شود.

طبق بند یک اساسنامه تشکیل سازمان همکاری شانگهای(۴) به عنوان اهداف و وظایف، هدف از تشکیل این سازمان تقویت اعتماد متقابل، دوستی و همزیستی مسالمت آمیز بین اعضاء و همچنین تلاش در جهت تقویت همکاری های چندجانبه به منظور تقویت و حفظ صلح، امنیت و ثبات در منطقه و توسعه یک نظم جدید عقلانی سیاسی و اقتصادی بین المللی و با هدف خنثی سازی فعالیتهای تروریستی، جدایی طلبی و افراط گرایی در تمامی اشکال آن در کنار مبارزه علیه قاچاق اسلحه و مواد مخدر و دیگر فعالیتهای مجرمانه و مهاجرتهای غیرقانونی و .... می باشد، همچنین همکاریها در زمینه هایی دیگر همچون مسایل اقتصادی، سیاسی، محیط زیست، حقوقی و .... از دیگر اهداف ذکر شده این سازمان است.

به غیر از بند یک که به اختصار ذکر آن رفت، در بندهای دیگر این اساسنامه نیز می توان با عناوینی چون اعتمادسازی، همزیستی مسالمت آمیز، مبارزه با تروریسم، افراط گرایی و جدایی طلبی برخورد نمود، مواردی که دو کشور هند و پاکستان در طی سالیان دراز در روابط دوجانبه از خود پرونده ای سیاه و قطور در این امور بر جای گذارده اند. پاکستان معتقد است که طبق اعلامیه استقلال شبه قاره هند، منطقه کشمیر که یک منطقه با اکثریت مسلمان است می بایستی به پاکستان ملحق می شد لکن حاکم وقت جامو کشمیر که موقعیت و منافع خود را در جنبش مردمی ساکنان کشمیر و حضور شبه نظامیان پاکستانی در خطر می دید با اعلام اینکه این ایالت به هند پیوسته است درخواست اعزام نظامیان هندی به این منطقه را کرد و متعاقب این امر نیز دولت هند نظامیان خود را به منطقه گسیل داشت، این اقدام واکنش متقابل نظامی پاکستان را بدنبال داشت، دو نیروی نظامی پس از درگیریهای متعدد در نواری در منطقه جامو و کشمیر مستقر شدند که بعداً به خط کنترل معروف شد و از آن تاریخ به بعد از یک سو پاکستان طبق قطعنامه های سازمان ملل خواستار برگزاری همه پرسی در کشمیر جهت تصمیم مردم کشمیر مبنی بر پیوستن به هند و یا پاکستان می باشد و از سویی دیگر هند با مطرح کردن این مطلب که نیرهای نظامی پاکستان بایستی از کشمیر تحت کنترل آن خارج شوند و سپس همه پرسی برگزار شود از زیر قطعنامه های سازمان ملل شانه خالی کرده است.

در حال حاضر نیز با وجود نرم شدن مواضع دو کشور و با توجه به هسته ای شدن آنها و اجتناب هر دو طرف از درگیری نظامی، همچنان نیروهای نظامی دو طرف در منطقه حاضر می باشند، در واقع به وضوح می توان دید که این وضعیت با هدف اولیه تشکیل گروه شانگهای پنج مبنی بر اعتمادسازی مرزی و غیر نظامی کردن مرزها در تضاد می باشد، موضوعی که در بند دوم اساسنامه تشکیل سازمان همکاری شانگهای نیز بر آن مجدداً تأکید شده است.

از سویی دیگر یکی از موارد مورد تأکید در اساسنامه یاد شده موضوع عدم مداخله کشورهای عضو در امور داخلی یکدیگر و حمایت از گروههای مخالف دولت های عضو می باشد، موضوعی که همواره دولتهای هند و پاکستان دیگری را به آن متهم کرده اند. اسلام آباد معتقد است که دهلی نو از طریق کنسولگریهای هند در افغانستان و ایران اقدام به تحریک و توطئه در منطقه بلوچستان پاکستان می کند، منطقه ای که طی سالیان دراز و به ویژه در چند سال اخیر شاهد ناآرامی ها و درگیریهای قبایل و مردم با نیروهای دولتی بوده است، دولت پاکستان دیگر شورش ها و بلواها در این کشور را نیز به هند و سرویس های امنیتی آن نسبت می دهد، در مقابل دهلی نو نیز چنین اتهاماتی را در آشوبهای داخلی خود به اسلام آباد نسبت می دهد.

موضوع مهم دیگری که هم جزء اهداف اصلی سازمان همکاری شانگهای می باشد و هم بخش مهم ویژه ای از روابط هند و پاکستان را بخود اختصاص داده است مسأله تروریسم، افراط گرایی مذهبی و تجزیه طلبی قومی می باشد. هم در اساسنامه سازمان همکاری شانگهای (که ذکر آن رفت) و هم در کنوانسیون شانگهای در خصوص مبارزه با تروریسم، جدایی طلبی و افراط گرایی(۵) و همچنین در اکثر نشست ها و اعلامیه های صادره از سوی سازمان شانگهای به این دو توجه ویژه ای شده است، در همین خصوص آقای دیگو ایوانف دبیر شورای امنیت ملی روسیه طی مصاحبه ای با روزنامه کازپراودا قزاقستانف نفس تشکیل سازمان شانگهای را پاسخی به خطرات ناشی از تروریسم، افراط گرایی و تجزیه طلبی می داند، بدین ترتیب اهمیت و جایگاه این موضوع در سازمان مشخص می شود. تأسیس مراکز مبارزه با تروریسم در چهارچوب سازمان شانگهای نیز از دیگر شواهد اهمیت موضوع نزد اعضاء سازمان می باشد.

همانگونه که ذکر آن رفت دو کشور هند و پاکستان همواره دیگری را به حمایت و تجهیز و گسیل گروههای تروریستی به خاک یکدیگر متهم می کنند. در این خصوص هند به کرات پاکستان را به حمایت از تروریسم فرامرزی متهم کرده است، عبارتی که منظور دهلی نو همان مبارزان کشمیری مورد حمایت پاکستان است، انفجاراتی که هر از گاهی در بخش کشمیر تحت کنترل هند رخ می دهد از جمله موارد نسبتاً فراوان آن می باشد، حمله مبارزین کشمیری به پارلمان هند یکی از مواردی بود که روابط دو کشور را به شدت تیره و متشنج ساخت، حادثه ای که بدنبال آن و در پی فشارهای هند و جامعه بین المللی اسلام آباد را مجبور به ممنوعیت فعالیت برخی گروههای کشمیری در داخل پاکستان و همچنین حامیان آنها در بخش هایی ار ارتش و مدارس دینی پاکستان نمود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.